به خدا که این دنیاى شما در دیده من خوارتر از استخوان خوکى است که در دست گرى باشد . [نهج البلاغه]
https://keramatzade.com

ندارد.


حسادت ورزیدن و نشانه های آن 

 

حسادت و حسودی درگیری است که فرد حسود برای خود و درون خود ایجاد کرده است. مدام در درونش جنگ و آشوب به پاست ، سعی می کند نمایان نشود اما نگاهش و رفتارش همه چیز را بروز می دهد. اثرات حسادت بر بدن و در زندگی می توانند جدی و قابل تامل باشند پس برای نجات از این درگیری باید راهی اندیشید.


نشانه های حسادت


1?ناراحتی از رسیدن نعمت به دیگری،بدون نشان دادن عکس العمل.
2?غیبت و عیب جویی.
3?دشمنی،عداوت و کارشکنی.
4?بی مهری یا قطع رابطه از شخص،و پنهان کردن صفات برجسته او به طوری که حتی نمی خواهد سخنی از او بشنود.


حسادت، آتش شیطانی


بعضی افراد با شادی و پیشرفت اطرافیانشان خوشحال می شوند و با اندوه و شکست آن ها، غمگین؛ گویی که عضوی از یک پیکرند. اما هستند کسانی که برایشان مهم نیست بر سر دیگران چه می آید؛ مثل تکه های زائد و غیر مفید یک پیکره که بود و نبودشان هیچ فرقی ندارد.

می خواهند همه خوبی ها برای آن ها باشد، دیگران همیشه ضرر کنند و هیچ گاه موفق نباشند! به شادی و موفقیت دیگران حسادت می کنند؛ هرگز در غم و شادی دیگران سهیم نمی شوند؛ هرگز همراه دیگران لبخند نمی زنند، همراه آن ها گریه نمی کنند و این هدیه تلخی است که خودشان، به خودشان داده اند.


 

حسادت


نشانه ها و اثرات حسادت در زندگی و کار


این افراد که به نعمت هایی که خدا به دیگران داده و به موفقیت هایی که نصیب آنان شده، حسد می برند، به آنچه خدا از فضلش به بندگانش بخشیده، حسد می وزند:«أَمْ یَحْسُدُونَ النَّاسَ عَلَی مَا آتَاهُمُ اللّهُ مِن فَضْلِهِ» (1)

حسد را علمای اخلاق این گونه تعریف کرده اند:
حسادت،تمنای سلب نعمت است از دیگری که به صلاح او باشد،یعنی حسود دوست دارد نعمت ها از طرف مقابل گرفته شود،خواه آن نعمت به حسود برسد! یا نرسد.

حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) در این باره می فرماید:«منشأ و ریشه رزایل حسادت است».

البته یک حالتی هم نزدیک به حسادت وجود دارد، که پسندیده و مایه ترقّی و پیشرفت است،و آن حالت غبطه است.

امام صادق(ع) می فرمایند:«به راستی مؤمن غبطه می خورد،ولی حسادت نمی ورزد اما منافق حسادت می ورزد و غبطه نمی خورد».

راستی می دانید نخستین حسدی که از سوی انسان در روی زمین صورت گرفت چه زمانی بود؟ که بود؟برای چه بود؟ و نتیجه اش چه شد؟


آری،نخستین حسد،حسادت قابیل نسبت به برادرش هابیل بود،آن هم به جهت اینکه خداوند قربانی هابیل را پذیرفت ولی قربانی قابیل را نپذیرفت،و این موضوع برای قابیل انگیزه ای برای کشتن برادرش شد.به این آیه شریفه توجه کنید:«و اتل نبأ ابنی آدم بالحقّ اذا قرّباً قرباناً…».(سوره مائده،آیه 27)

در این آیه کریمه داستان حسادت قابیل نسبت به هابیل بیان شده است.نوجوانان و جوانان عزیز در قرآن نمونه هایی از این قبیل ذکر شده است.مانند:داستان برادران یوسف،پسر نوح، هابیل و قابیل و داستان های عبرت آموز دیگر


 

حسادت


وقتی همکاری بهتر از شما عمل می‌کند، دوستی زندگی اجتماعی پرتکاپویی دارد، یا فردی روابط عاطفی به‌ظاهر فوق‌العاده‌ای دارد، به‌آسانی ممکن است شما را دچار رنجش‌ خاطر کنند. بیشتر اوقات قبول نمی‌کنیم که چنین احساساتی در ما هم وجود دارند، اما حسادت زیرپوستی رشد می‌کند. قبول کنیم یا نه، همه‌ی ما حسادت به شخص دیگری را تجربه کرده‌ایم. حس رقابت و حسادت به‌راحتی در ما رشد می‌کنند. انسان طبیعتا دوست دارد خودش را با دیگران مقایسه کند، چون برای زنده‌ماندن و پیشرفت در این محیط رقابتی، عملکرد بهتر نسبت به دیگران ضروری است. اگرچه حسادت نسبت به دیگران طبیعی به‌نظر می‌رسد، اما این حس بیش از آنکه خیر برساند، شر به همراه دارد.


حسادت همه‌ی ذهن‌تان را درگیرِ خود می‌کند

حسادت در توانایی تفکر و عمل افراد مداخله می‌کند. انرژی فرد را به‌جای تلاش برای رسیدن به سطوح بالای موفقیت، روی نداشته‌هایش متمرکزمی‌کند. آدم حسود پیشرفت‌های خودش را نمی‌بیند، زیرا تنها هدفش داشتن چیزی است که فرد دیگری دارد. حسودها بدون آنکه محکی برای پیشرفت خودشان در نظر بگیرند، فورا همه‌ی انگیزه‌شان را از دست می‌دهند.

آنهایی که مدام چشم به موفقیت‌های دیگران دارند، درباره‌ی زحماتی فکر نمی‌کنند که رقبایشان کشیده‌اند تا به آن مرحله از موفقیت دست یابند. آدم‌های حسود نقاط قوت خودشان را نمی‌بینند و نمی‌توانند نقاط ضعف دیگران را هم ببینند.

اگر همه‌ی عمر خود را صرف حسادت به دیگران بکنید، چون فکر می‌کنید آنها افراد تأثیرگذارتری هستند، راحت‌تر ارتقا شغلی پیدا می‌کنند یا بهتر مسائل را حل می‌کنند، هرگز نمی‌توانید پیشرفتی داشته باشید. کسی که وقت خود را صرفِ غصه‌خوردن درباره‌ی موفقیت‌های دیگران می‌کند، نمی‌تواند ظرفیت‌های خودش را ببیند. آدم حسود حتی وقتی موفق می‌شود هم احتمالا همچنان روی فرد دیگری متمرکز است که یک دلیل حتی کوچک‌تر از او برای خوشحالی دارد! این چرخه‌ی معیوب ادامه می‌یابد و آدم حسود هرگز احساس رضایت درونی را تجربه نمی‌کند.

واقعیت این است که همیشه آدمی وجود دارد که باهوش‌تر، بهتر یا قوی‌تر است. حسادت انسان را محکوم به زندگی‌ای می‌کند که در آن همیشه باید چشم به بیشتر داشت. آدم حسود هرگز راضی نمی‌شود. انگیزه‌ی ذاتی برای موفقیت، نتایج بهتری به همراه دارد تا غصه‌خوردن برای دستاوردهای دیگران.


 طناب حسادت را قطع کنید و دیگر به آن آویزان نشوید

می‌دانم که حتی نوع‌دوست‌ترین و خوش‌بین‌ترین آدم‌ها هم گاهی‌اوقات ممکن است دچار وسوسه‌ی حسادت شوند. خودِ من وقتی با حسادت مواجه می‌شوم، هدف به موفقیت را دوباره مرور می‌کنم. انگیزه را در خودم دوباره پیدا می‌کنم.

 

حسادت ورزیدن

آن اوایل که استارتاپ خودم را راه‌اندازی کرده بودم، مدام در تقلا بودم. آن زمان وب هر روز محبوبیت بیشتری می‌یافت و بسیاری از شرکت‌های جدید پا به عرصه‌ی وجود می‌گذاشتند تا از این فضای جدید بهره ببرند. در آن دوره شنیدم استارتاپی راه افتاده و خیلی سریع دفتر بسیار بزرگی هم برای خودش دست‌وپا کرده است. ساختمان آنها چهار طبقه داشت، اسباب و وسایل درجه‌‌یک، غذاخوری بزرگ و یک اتاق سرگرمی با یک استخر و دارت و چیزهای دیگر! همان‌موقع با خودم فکر کردم: «وای! چه عالی. کاش من هم چنین چیزهایی داشتم. باید خیلی جذاب باشه». تحت‌تأثیر قرار گرفته بودم، اما کم‌کم دچار آن احساس بدِ مقایسه‌ی خودم با آن استارتاپی شدم که یک‌شبه سرپا شده بود.


می‌توانستم به این حسم پروبال بدهم، اما این کار را نکردم و به‌جای آن به درون خودم رجوع کردم تا به یاد بیاورم که چه چیزی برایم مهم است. به خودم یادآوری کردم که علاقه‌ی اصلیِ من ایجاد محیطی است که بازدهی را تقویت کند و هر چیزی که بازدهی را تقویت نکند زائد است و ممکن است باعث حواس‌پرتی شود.

سپس درباره‌ی اهداف کاری‌ام فکر کردم. من می‌خواستم محصولی ایجاد کنم که تأثیر مثبتی روی دیگران داشته باشد. فرقی نمی‌کرد فضای دفتر کارم جذاب باشد یا نه. آنچه واقعا اهمیت داشت، این بود که کارم در آن دفتر بتواند زندگی مردم را تغییر دهد.

گروهی که با من کار می‌کردند، برای شادکردن محیط کار نیازی به جینگیل‌پینگیل نداشتند! اعضای گروه من اصلا خودشان شاد و خلاق بودند و هستند. اگر همه‌ی وقت خود را صرف نگرانی درباره‌ی بزرگی آن دفتر می‌کردم، و از خودم ناراحت می‌شدم که چرا نمی‌توانستم آنچه آن استارتاپ دارد را در اختیار گروهم قرار بدهم، آن‌قدر درگیر این احساسات می‌شدم که دیگر نمی‌توانستم هدفم را دنبال کنم.

وقتی روی آرزوهایم تمرکز دارم و برای بهبود خودم کار می‌کنم، به هدفم نزدیک‌تر می‌شوم. دانستن اینکه واقعا چه می‌خواهم، بهترین انگیزه است و حسادت را بهتر از تلاش بیهوده برای رسیدن به داشته‌های دیگران دفع می‌کند. دلیلی وجود ندارد که بخواهم به دیگران حسادت کنم، چون داشته‌های آنها در راستای چشم‌انداز من برای شرکت خودم نیست.

رهایی خودم از یوغ حسادت، مرا از تمایلات غیرواقع‌بینانه و بی‌اثر خلاص کرد. اکنون می‌توانم پیشرفتی که کردم و زمینه‌هایی را که باید در آنها رشد کنم ببینم و به کارم اجازه دهم، به‌جای مقایسه مداوم با کار دیگران، روی شایستگی‌های خودش استوار باشد.

رهایی از شر حسادت نه‌تنها برای متمرکز ماندن روی مسائل مهم ضروری است، بلکه زندگی را بسیار لذت‌بخش‌تر هم می‌کند. توانایی تشویق دیگران برای موفقیت‌هایشان بدون بازخورد منفی، منجر به فرصت‌ها و همکاری‌های بیشتری هم شد.

وقتی حس می‌کنید نسبت به موفقیت‌های دیگران حسادت دارید، چشم‌انداز خودتان را بازنگری کنید و بدانید که همه‌ی ما در تلاش برای رسیدن به بالاترین دستاوردهای ممکن برای خودمان هستیم. 

 

دانلود PDF مقاله :حسادت ورزیدن و نشانه های آن


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط احمدرضا کرامت 97/9/15:: 10:57 صبح     |     () نظر

دارند. این گونه تصمیمات شامل موارد زیر می‌شوند:

مهارت مهم که در هنگام تصمیم گیری به کارتان می آید

 

ما هر روز در حال تصمیم گیری هستیم. بعضی از این تصمیمات ساده و بعضی دیگر پیچیده‌اند. بعضی از این تصمیمات تا حدی در زندگی‌تان عادی شده‌اند که بدون لحظه‌ای فکر کردن آنها را اتخاذ می‌کنید. اما تصمیمات سخت و پیچیده نیاز به بررسی و تفکر بیشتری دارند. این گونه تصمیمات شامل موارد زیر می‌شوند:

 

عدم‌قطعیت: ممکن است خیلی از حقایق ناشناخته باشند.
پیچیدگی:  ممکن است عوامل زیادی وجود داشته باشند که به هم مرتبط هستند و باید همه‌ی آنها را در نظر گرفت.
عواقب خطرناک:  ممکن است تصمیم شما تأثیرات زیادی به همراه داشته باشد.
گزینه‌های دیگر:  ممکن است گزینه‌های دیگری نیز وجود داشته باشند که هر کدام از آنها عواقب و عدم قطعیت‌های مربوط به خود را داشته باشند.
مسائل بین‌فردی:  شما باید واکنش‌های افراد متفاوت را به تصمیم‌تان به درستی پیش‌بینی کنید.



وقتی شما در برابر تصمیمی قرار دارید که مسائل پیچیده‌ای از این دست را در پی دارد، باید مهارت حل مسئله و تصمیم‌ گیری‌ شما را با هم به کار بگیرید. در این مواقع باید فرآیندی مؤثر و مطمئن به کار بگیرید تا بتوانید کیفیت تصمیمات‌تان را بهتر کرده و به نتایج خوب دست پیدا کنید.

در این مقاله چنین فرایندی را که ترکیبی از مهارت‌های تصمیم‌ گیری و استراتژی های حل مسئله است و در مواقع اتخاذ تصمیمات پیچیده به کارتان می‌آید به شما معرفی می‌کنیم.


رویکردی سازمان‌ یافته در تصمیم‌ گیری :


در موقعیت‌ های تجاری، به این دلیل که بهترین گزینه‌ها از همان ابتدا به خوبی واضح نیستند یا عوامل کلیدی به عنوان بخشی از فرایند در نظر گرفته نمی‌شوند، تصمیمات اغلب با شکست مواجه می‌شوند. برای جلوگیری از این اتفاق، شما باید استراتژی‌های تصمیم‌گیری و حل مسئله را در کنار هم قرار دهید تا شناخت خود را از موقعیت بهبود ببخشید.

فرایندی منطقی و منظم می‌تواند به شما کمک کند تا با در نظر گرفتن تمامی عوامل مهمی که برای رسیدن به نتیجه‌ای مطلوب مورد نیاز هستند؛ این کار را انجام دهید.

انجام این فرایند به روشی سازمان‌ یافته احتمال نادیده گرفتن عوامل مهم را کاهش می‌دهد. رویکرد 7 مرحله‌ای ما در این راه به شما کمک می‌کند:

  • ایجاد محیطی سازنده
  • بررسی موقعیت با در نظر گرفتن تمامی جزئیات
  • ایجاد گزینه‌های جانبی مناسب
  • بررسی گزینه‌ها
  • انتخاب بهترین راه‌حل
  • ارزیابی نقشه
  • در میان گذاشتن تصمیم با دیگران و انجام اقدامات لازم.

 

مهارت تصمیم گیری

 

اجازه بدهید هر کدام از این موارد را با جزئیات بررسی کنیم.


نکته:
این فرایند به شما اطمینان می‌دهد که در موقعیت‌های پیچیده تصمیم مناسبی اتخاذ کنید، اما ممکن است این فرآیند برای موقعیت‌های ساده و کوچک مفید نباشد. در این مواقع بر تکنیک‌هایی که در مرحله‌ی 5 به آنها اشاره شده است، تمرکز کنید.



مرحله‌ی1: تصمیم گیری و ایجاد محیطی سازنده


تصمیم‌گیری‌ها زمانی که افراد دیگری را نیز در بر می‌گیرند یا بر آنها تأثیر می‌گذارند، پیچیده می‌شوند بنابراین ایجاد محیطی سازنده که در آن بتوان موقعیت را بررسی کرد و گزینه‌های ممکن را سنجید مفید است.

اغلب، وقتی مسئول تصمیم‌گیری‌هایی هستید که برای اجرای آن نیاز به افراد دیگری دارید، باید بتوانید حمایت آنها را به خود جلب کنید. اگر مناسب‌ترین راه این است که تصمیم را به صورت گروهی اتخاذ کنید، افراد ذی‌نفع را تحلیل کنید تا مشخص شود چه کسی را باید وارد این فرایند کنید. برای اینکه بتوانید دیگران را متعهد کنید، حتما باید نماینده‌ای از این ذی‌نفعان در گروه داشته باشید. (بهترین حالت این است که 5 تا 7 نفر به عنوان نماینده‌ی آنها در گروه حضور داشته باشند.)

اگر مطمئن نیستید که هر کدام از این افراد چقدر در اتخاذ تصمیم نهایی حق اظهار نظر دارند، از مدل تصمیم‌ گیری وروم-یتان-جاگو استفاده کنید تا ببینید آیا باید فقط با آنها مشاوره کنید یا اینکه به آنها حق رأی هم بدهید.

برای اجتناب از تفکر گروهی (تمایل برای هم‌عقیده بودن با سایر افراد گروه)، آنها را تشویق کنید تا بدون اینکه از رد شدن ایده‌هایشان توسط دیگر افراد گروه بترسند، در بحث‌ها و تجزیه و تحلیل‌ها شرکت کنند. اطمینان حاصل کنید که همه می‌‌دانند هدف اصلی، رسیدن به بهترین تصمیم ممکن است. اینجا جای آن نیست که بخواهند از گزینه‌های خود تعریف و تمجید کنند.


روش چارِت، فرایندی سازمان‌یافته برای جمع‌آوری اطلاعات از تعداد زیادی از افراد ذی‌نفع است. گزینه‌ی دیگری به جای آن وجود دارد که به تکنیک نردبان تاشو معروف است. در این تکنیک رفته رفته افراد بیشتری به فرایند تصمیم‌گیری اضافه می‌شوند با اطمینان از اینکه نظر همه‌ی آنها شنیده شود.


مرحله‌ی 2: بررسی موقعیت با در نظر گرفتن تمامی جزئیات و نهایتا تصمیم گیری


قبل از اینکه شروع به تصمیم‌ گیری کنید، باید مطمئن شوید که موقعیت را کاملا درک می‌کنید. ممکن است نیاز باشد که فقط موضوع مورد نظر را بررسی کنید، اما احتمال آن بیشتر است که عوامل مرتبط زیادی وجود داشته باشند که باید در نظر گرفته شوند. به عنوان مثال، تغییراتی که در یک بخش انجام شده، ممکن است تأثیرات غیرمستقیمی در جاهای دیگر داشته باشند و باعث شوند که تغییر مورد نظر نتیجه‌ی معکوس در بر داشته باشد.

قبل از هر چیز، تصمیم را در زمینه‌ی مشکلی که قرار است رفع کند در نظر بگیرید. از تکنیک پنج چرا استفاده کنید تا مشخص شود آیا مشکلی که مطرح شده باید حل شود یا اینکه این مشکل فقط نشانه‌ای از مشکلی عمیق‌تر است.

بعد از اینکه دلایل و ریشه را پیدا کردید، بیشترین اطلاعات را از چیزهایی که می‌دانید استخراج کنید و با استدلال استقرایی نتایج درست را از حقایق برداشت کنید تا درک بهتری از اتفاقی که در حال وقوع است به دست بیاورید و سعی کنید با بررسی مشکلات از زوایای مختلف مطمئن شوید چیز مهمی را جا نینداخته‌اید.


مرحله‌ی 3 : ایجاد گزینه‌های جانبی مناسب و تصمیم گیری

 

 

مدیریت در تصمیم گیری
هر چقدر گزینه‌هایی که بررسی می‌کنید بیشتر باشند، تصمیم نهایی شما بهتر خواهد بود.

در ابتدا، به نظر می‌رسد بررسی گزینه‌های مختلف تصمیم شما را پیچیده‌تر کند، اما با این کار نگاه عمیق‌تر و از زوایای دید بیشتری به مشکل می‌اندازید. این کار زمانی مفید است که بخواهید از چند تکنیک تفکر خلاق استفاده کنید. این به شما کمک می‌کند تا از الگوهای فکری عادی خود خارج شده و به راه‌حل‌های جدید برسید.

احتمالا یکی از رایج‌ترین روش‌های رسیدن به ایده‌های مختلف، طوفان فکری است. طوفان فکری معکوس نیز همین کار را می‌کند، اما با این سؤال شروع می‌کند که چطور می‌خواهید به نتایج متضادِ چیزی که مد نظر دارید دست پیدا کنید و بعد از آن به راه‌حل برسید.

متدهای دیگری که برای رسیدن به ایده‌های مختلف به صورت گروهی پیشنهاد می‌‌دهیم روش‌ یادداشت‌نویسی کرافورد و طوفان فکری چرخشی است. استفاده از هر دوی این روش‌ها، این قابلیت را به شما می‌‌دهد تا ایده‌های همه را بشنوید و بدون توجه به قدرت و جایگاه اجتماعی فردی که آن را بیان کرده، ایده را سبک و سنگین کنید.

به این فکر کنید افرادی که خارج از گروه شما قرار دارند چه تأثیری بر تصمیم شما می‌گذارند یا چطور از آن تأثیر می‌گیرند. می‌‌توانید این کار را با کمک ابزاری مانند ماتریس چارچوب‌بندی مجدد که از 4 بعد(محصول Product، برنامه ریزی Planning، توانایی Potential و افراد People) تشکیل شده، به عنوان روشی برای نگاه کردن به مشکل از زوایای مختلف انجام دهید.


همچنین می‌توانید از افرادی که در بیرون گروه هستند بخواهید که به بحث ملحق شوند و افراد گروه را تشویق کنید دیدگاه‌های کاربردی مختلف را به کار بگیرند (به عنوان مثال، از بازاریاب بخواهید که از دیدگاه مدیر مالی به مسئله نگاه کند).

اگر تعداد گزینه‌هایتان کم است، ازبخش ایده‌های خلاقانه کمک بگیرید. این تکنیک به شما اجازه می‌دهد تا از مشکل فاصله بگیرید و از یک دیدگاه عمیق‌تر به آن نگاه کنید. روش دیگر تحقیق ارج‌گزار است که از جنبه‌ی مثبت به مشکل نگاه می‌کند و مسائلی را در نظر می‌گیرد که خوب پیش‌ می‌روند و قسمت‌هایی که مشکل دارند را کنار می‌گذارد. وقتی افرادی که در تصمیم‌گیری دخالت دارند به مشکل نزدیک هستندد استفاده از این روش می‌تواند مفید باشد.

وقتی ایده‌ها شروع به پدیدار شدن می‌کنند، از نمودارهای وابستگی استفاده کنید تا آنها را به زمینه‌ها و گروه‌های مشابه دسته‌ بندی کنید.


مرحله‌ی 4: گزینه‌هایتان را بررسی کنید و تصمیم گیری کنید


بعد از اینکه گزینه‌های واقعی مناسبی به دست آوردید، وقت آن است که امکان عملی شدن، خطرات و پیامد آنها را ارزیابی کنید.

تقریبا هر تصمیمی با کمی ریسک همراه است. تحلیل ریسک این امکان را به شما می‌دهد تا با رویکردی ساختاری، این تهدیدها را به صورت بی‌طرفانه بررسی کنید و احتمال بروز رویدادهای ناسازگار و هزینه‌ی مدیریت و کنترل آنها را ارزیابی کنید. سپس خطرات موجود را اولویت‌بندی کنید تا بتوانید بر آنهایی که احتمال وقوع‌ شان بیشتر است تمرکز کنید.


راه دیگری که برای ارزیابی گزینه‌هایتان وجود دارد این است که عواقب احتمالی هر کدام را در نظر بگیرید. گزینه‌های جایگزین را از زاویه‌‌های مختلف ببینید و سپس عواقب تصمیم را ارزیابی کنید. همچنین می‌توانید به کمک طوفان فکری، در مورد عواقب غیرقابل پیش‌بینی که ممکن است از تصمیم شما سردربیاورند استفاده کنید.

دیگر نکاتی که باید در نظر بگیرید اینها هستند: آیا منابع مناسب در اختیار دارید؟ آیا راه‌حل‌ به دست آمده با اهداف شما هماهنگ است؟ آیا این تصمیم در بلندمدت جواب‌گوست؟ برای پاسخ دادن به این سؤالات از تکنیک ستاره افشانی استفاده کنید تا متوجه شوید برای ارزیابی هر کدام از گزینه‌های جانبی به چه سؤالاتی باید پاسخ دهید.

با استفاده از تحلیل هزینه-فایده عملی بودن تصمیم‌تان را از جنبه‌ی مالی بررسی کنید. همچنین ارزیابی پروژه و پیش‌بینی مالی به شما کمک می‌کند تا با تکنیک‌های مختلفی مانند NPV و IRR بتوانید جایگزین‌های مالیِ نویدبخش را ارزیابی کنید.


مرحله‌ی5: انتخاب بهترین راه‌ حل و تصمیم گیری

 

تصمیم


بعد از اینکه موارد جایگزین را بررسی کردید، مرحله‌ی بعدی این است که بالاخره تصمیم‌تان را اتخاذ کنید. اگر یکی از گزینه‌های جایگزین بهتر از بقیه باشد تصمیم‌ گیری آسان می‌شود. با این حال، اگر گزینه‌های زیادی دارید که بسیار به هم نزدیک هستند، ناامید نشوید چون تکنیک‌های زیادی هستند که به شما کمک می‌کنند از بین آنها یکی را انتخاب کنید.

اگر معیارهای زیادی هستند که باید در نظر بگیرید، باید بتوانید آنها را به درستی با هم مقایسه کنید. بنابراین اگر می‌خواهید درجه‌ی اهمیت آنها را مشخص کنید، مقایسه‌ی سلسله مراتبی را انجام دهید تا متوجه شوید کدام یک از آنها در تصمیم شما اهمیت بیشتری دارند.


در انتخاب بین گزینه‌های مختلف مالی، استفاده از درخت تصمیم‌ گیری مفید است. این تکنیک به شما کمک می‌کند گزینه‌ها را به صورت شفاف کنار هم قرار بدهید و احتمال موفقیت یا شکست پروژه‌تان را نیز در نظر بگیرید.


تصمیم گیری گروهی
اگر تصمیم شما قرار است در گروه گرفته شود، تکنیک‌هایی برای افزایش مهارت در تصمیم‌ گیری وجود دارند که می‌توانند به شما برای رسیدن به یک تصمیم مناسب کمک کنند.

زمانی که ناشناس بودن اهمیت دارد، تصمیم‌گیرنده‌ها ممکن است از یکدیگر متنفر شوند یا این احتمال وجود دارد که بعضی از افراد بر فرایند تسلط پیدا کنند؛ در این مواقع با استفاده از تکنیک دِلفی به تصمیمی عادلانه و بی‌طرفانه خواهید رسید. این تکنیک از چرخه‌های گمنام، بحث‌های نوشتاری و آزادی که توسط تسهیل‌ کننده مدیریت می‌شوند، استفاده می‌کند. شرکت کننده‌ها با هم ملاقات نمی‌کنند و گاهی حتی نمی‌دانند چه کسانی در تصمیم‌گیری حضور دارند.

اگر با تیمی که از قبل پایه‌ریزی شده است کار می‌کنید، سعی کنید همه را به شرکت در تصمیم‌ گیری ترغیب کنید. اگر با چند تیم مختلف یا گروه نسبتا بزرگی کار می‌کنید، مسئولیت هر کدام از مراحل فرایند تصمیم‌ گیری را مشخص کنید. با این کار، همه مسئولیت‌های خود را خواهند شناخت و از هرگونه کشمکشی جلوگیری خواهد شد.


مرحله‌ی6: برنامه‌ی خود را ارزیابی کنید و تصمیم گیری کنید


با تمامی تلاشی که برای انتخاب و ارزیابی گزینه‌های جایگزین انجام دادید، در این مرحله تمایل دارید به جلو پیش بروید. ولی حالا بیشتر از هر زمان دیگری باید تصمیم‌تان را از نظر منطقی بررسی کنید. 


وقتی بعد از اینکه مشکل پیش آمد به عقب نگاه می‌کنید بهتر می‌توانید علت پیش آمدن مشکل را متوجه شوید، اما بهترین کار این است که از ابتدا جلوی اتفاق افتادن آن را بگیریم.

قبل از اینکه شروع به اجرایِ تصمیم‌تان کنید، نگاه بی‌طرفانه و عمیقی به آن بیندازید تا مطمئن شوید هیچ جایی برای اشتباه باقی نگذاشته‌اید.

تصمیم نهایی شما به تحقیق ابتدایی و حقایقی که برای رسیدن به آن استفاده کردید وابسته است. اطمینان حاصل کنید که اطلاعات‌تان قابل اعتماد هستند و تمامی تلاش‌تان را برای انتخاب آنها از بهترین منابع انجام داده‌اید. این باعث می‌شود از سوگیری تأییدی، که جزو خطاهای متداول در تصمیم‌گیری‌ است، اجتناب کنید.

نتایج ابتدایی به دست آمده را با ذی‌نفعان کلیدی در میان بگذارید تا بتوانند نقاط ضعف آن را شناسایی کنند، پیشنهاد بدهند و از نتایج شما پشتیبانی کنند. به الهامات درونی خود نیز گوش کنید و در سکوت و به صورت سازمان‌یافته فرضیات و تصمیماتی که برخلاف تجربه‌تان هستند را امتحان کنید. تردید‌های خود را نیز با دقت بررسی کنید تا متوجه شوید چه چیزی ذهن‌‌تان را درگیر کرده است.

بررسی کنید که آیا مشکلات رایج در تصمیم‌ گیری‌ مانند اعتماد بیش‌ از حد، زیاد شدن تعهدات یا تفکرات تیمی، فرآیند شما را با تهدید مواجه کرده‌اند یا نه.


مرحله‌ی7: تصمیم گیری خود را با دیگران در میان بگذارید و اقدامات لازم را به عمل آورید


بعد از اینکه تصمیم‌تان را اتخاذ کردید، باید آن را به روشی الهام‌بخش با دیگران در میان بگذارید.

با صحبت کردن در مورد اینکه چرا و چگونه به این تصمیم رسیدید، آنها را در اجرایی کردن تصمیم سهیم کنید. هر چقدر اطلاعات زیادی درباره‌ی خطرات و فواید آن در اختیار آنها قرار دهید، احتمال اینکه افراد از تصمیم شما حمایت کنند بیشتر است.

اگر افراد در فرایند تصمیم‌گیری شما نقصی مشاهده کردند، تواضع به خرج دهید و نظر آنها را بپذیرید و دوباره برنامه‌تان را مرور کنید. بهتر است همین حالا و قبل از اینکه دیر شود و هزینه‌ها افزایش پیدا کنند این کار را انجام بدهید.

منبع : wikipedia

دانلود PDF مقاله :7 مهارت مهم که در هنگام تصمیم گیری به کارتان می آید


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط احمدرضا کرامت 97/9/15:: 10:51 صبح     |     () نظر

متخصصان ارا‌ئه شده، به‌سرعت می‌توانید شکست عشقی خود را فراموش کنید.

چگونه شکست عشقی خود را از یاد ببریم؟

 

همه می‌دانند که شیفته‌ی کسی بودی و سرانجام به هر دلیلی (او حرفی زده، کاری کرده، تو عاشق او بودی ولی او نبوده و…) رابطه‌ی میان شما به پایان رسیده است. اهمیتی ندارد که این مسئله را چطور برای خودت توجیه می‌کنی، چون در هر صورت باید واقعیت را بپذیری و با آن کنار بیایی. نگه داشتن احساسات، نداشتن اعتماد به نفس، غم و خشم موجب می‌شود که حال خوبی نداشته باشید و نتوانید رابطه‌ای را با شخص دیگری که تناسب بیشتری با شما دارد، شروع کنید. ولی پیش از اینکه خودتان را به‌خاطر فراموش نکردن رابطه‌ی دوطرفه‌ای که چند هفته، ماه یا حتی سال پیش به پایان رسیده، سرزنش کنید، به‌یاد داشته باشید که شما تنها کسی نیستید که نمی‌داند چطور باید شکست عشقی خود را فراموش کند.


درواقع بسیاری از مردان و زنان وارد رابطه‌هایی می‌شوند که شانس زیادی برای پایداری و ادامه‌ی آن‌ها وجود ندارد. همراه ما باشید، با اجرای توصیه‌ها و راهنمایی‌های زیر که توسط متخصصان ارا‌ئه شده، به‌سرعت می‌توانید شکست عشقی خود را فراموش کنید.


1. گریه کنید تا شکست عشقی خود را فراموش کنید


قبل از اینکه ژست انسانی قوی را به خود بگیرید و ادعا کنید که نمی‌گذارید احساسات بر شما غلبه کنند، فراموش نکنید که هرچه بیشتر احساسات خود را انکار کنید، کمتر از آن‌ها رها می‌شوید. راه سالم‌تر، عاقلانه‌تر و مسئولانه‌تر این است که درمورد احساساتِ همواره درحال تغییرتان صداقت داشته باشید (ابراز احساسات). یکی از راه‌های کنار آمدن با شکست عشقی این است که دل‌شکستگی خود را بپذیرید و فراموش نکنید که گریه کردن به درمان قلب شکسته و فراموش کردن شکست عشقی کمک می‌کند.

 


2. ارتباط خود را قطع کنید و کمی از رسانه‌های اجتماعی فاصله بگیرید

گاهی در کنار آمدن با شکست عشقی خود خوب پیش رفته‌اید، برای مدتی دیگر به آن فکر نکرده‌اید و درمورد شور و عشق گذشته‌تان احساس غم و اندوه ندارید، ولی نگاهی سریع به حساب کاربری طرف مقابل در رسانه‌های اجتماعی شما را ماه‌ها به عقب برگرداند. با دیدن حساب او فورا احساس ناراحتی می‌کنید یا به خودتان می‌گویید که او شادتر از شماست یا توانسته فرد دیگری را پیدا کند. اگرچه این ممکن است درست باشد، ولی نباید به چیزهایی که در رسانه‌های اجتماعی می‌بینید اعتماد کنید؛ به‌علاوه، این مسئله نباید برای شما اهمیتی داشته باشد. شما تنها زمانی واقعا به رابطه‌ی قبلی‌تان پایان می‌دهید و شکست عشقی خود را فراموش می‌کنید که تمام ارتبا‌ط‌هایتان با او را در تمام جنبه‌ها، ازجمله رسانه‌های دیجیتالی قطع کنید.

 

شکست عشقی

حتما بخوانید: عوامل فقر چیست؟چگونه از فقر رهایی یابیم؟


رسانه‌های اجتماعی نادیده‌ گرفتن رابطه‌ عاشقانه‌ قبلی را بسیار دشوار کرده‌اند. بنابراین اولین چیزی که تی اونی کولمن (روان‌درمانگر و مربی روابط) توصیه می‌کند، حذف کردن طرف مقابل از فهرست دوستان و تماس‌ها، دست‌کم تا زمانی است که او را فراموش کرده‌ یا پذیرفته‌اید که صفحه‌ی او را بررسی نکنید. «به‌علاوه، باید مراقب صفحات یا پست‌های دوستان مشترک‌تان نیز باشید، چون ممکن است که در این صفحه‌ها تصاویری از شریک سابق‌تان را ببینید، از خبرهای مربوط به او مطلع شوید یا از رابطه‌ی عاشقانه‌ی جدید او باخبر شوید.»


3. شکست عشقی-سعی نکنید همچنان دوست او باقی بمانید


گاهی به این دلیل نمی‌توانید همسر قبلی‌تان را فراموش کنید که او هنوز هم بهترین دوست شماست یا هنوز هم همیشه در فکرش هستید. شما نباید همچنان با او وقت بگذرانید و دوست باشید. مثلا وقتی برنامه‌ی موردعلاقه‌اش در تلویزیون پخش می‌شود، برایش پیامک نفرستید. راحت‌ترین و سالم‌ترین راه برای فراموش کردن یک فرد این است که مرزهای مشخصی را با او ایجاد کنید. گرچه درست است “هر که از دیده برود لزوما از دل نمی‌رود”، 


ایجاد فاصله‌ای آگاهانه و تعمدی میان شما، بدون شک فرایند کنار آمدن با شکست عشقی و فراموش کردن طرف مقابل را ساده‌تر می‌کند.


4. شکست عشقی-از شر چیزهایی که شما را به‌ یاد او می‌اندازد خلاص شوید


برای اینکه به‌ سرعت کسی را فراموش کنید، تمام چیزهایی که او را به‌یاد شما می‌اندازد، دور بریزید. مجله‌ها و مسواک او را که هنوز در گوشه‌ و کنار خانه‌تان مانده دور بریزید. از او نخواهید که وسایل‌تان را به شما برگرداند. از تشویق کردن تیم او دست‌ بردارید. لباس‌ها و وسایل او را در خانه نگه ندارید. گریه کنید و بدون وجود هر چیزی که شما را به‌یاد گذشته می‌اندازد، دوباره از نو شروع کنید. هر چیزی مانند هدیه‌ها و یادگاری‌های کوچک و ارزان‌ قیمت، کارت‌ پستال‌ها یا نامه‌ها و حتی لباس‌هایی که زمانی به او تعلق داشته‌اند، باید دور ریخته شوند. کولمن می‌گوید: «همه‌ی اینها یادگاری‌هایی هستند که احساساتی شدید و خاطراتی را در ذهن‌تان ایجاد می‌کنند که منتهی‌به عقده‌های روحی می‌شوند.»


5. شکست عشقی-از تجزیه‌ و تحلیل گذشته و افسوس خوردن دست بردارید


اگر می‌پرسید که چطور می‌توانید شکست عشقی خود را فراموش کنید، یکی از مهم‌ترین گام‌هایی که باید بردارید، پذیرش تصمیمِ گرفته‌ شده است. فرقی نمی‌کند که شما جدایی را انتخاب کرده‌اید یا او، درهرصورت نباید تصمیمی را که گرفته شده، تجزیه‌وتحلیل و ارزیابی کنید. دیگر لحظه‌به‌لحظه‌ی رابطه‌تان را ارزیابی و نقد نکنید و فکرتان را به کارهایی که می‌توانستید یا باید انجام می‌دادید، مشغول نکنید. دیگر به‌دنبال دلیل و توضیح نباشید و یاد بگیرید که قطعیت جدایی خود را بپذیرید.



6. شکست عشقی-فعالیت داشته باشید


کیسه بوکس باشگاه را به‌یاد می‌آورید؟ بهتر است از آن استفاده کنید. این که روزها روی تخت بخوانید، فقط باعث می‌شود که از خودتان نفرت داشته باشید. اجازه ندهید که این جدایی، سستی و تنبلی شما را توجیه کند. با انجام فعالیت‌های فیزیکی، افکار ناخوشایند را دور بریزید. برای نمونه، به گروه فعالی بپیوندید، در تیم ورزشی عضو شوید یا در پارک نزدیک خانه‌تان بسکتبال بازی کنید. حتی پیاده روی هم برای جسم و روح‌تان خوب است. وقتی فکرتان درگیر و قلب‌تان خسته است، کمی هوای تازه می‌تواند اثر زیادی داشته باشد.


7. شکست عشقی-از فرصت تازه‌تان بهره ببرید

 

شکست عشقی

حتما بخوانید:7 روش برای پرورش خلاقیت فردی


حالا که مجرد هستید، از زمان و آزادی بیشتری که این موقعیت برای‌تان ایجاد کرده، استفاده کنید. از زمانی که با نامزدتان بوده‌اید، چه چیزهایی را ازدست داده‌اید؟ با دوستان‌تان بیرون بروید، در کلاسی شرکت کنید، وقت بیشتری را با خانواده‌تان بگذرانید و از انجام کارهایی که قبلا نمی‌توانستید انجام بدهید، لذت ببرید. یکی از راه‌حل‌های تأثیرگذار فراموش کردن شکست عشقی این است که شادی و خوشبختی را در حوزه‌های دیگری جست‌وجو کنید. به فصل جدید زندگی‌تان به چشم شروع تازه‌ای نگاه کنید. نظم و ترتیبی به زندگی‌تان بدهید. خودتان را رها کنید. به رؤیاها، اولویت‌ها و مواردی که همیشه آرزوی انجام‌شان را داشته‌اید فکر کنید و آنها را دنبال کنید.


8. شکست عشقی-اشتباهات و خطاهای او را به‌یاد بیاورید


البته ممکن است که این مورد، ناخوشایند و بی‌رحمانه به‌نظر برسد، ولی اگر می‌خواهید فقط یکی از روش‌های فهرست‌شده در اینجا را انجام بدهید، آن یک روش حتما همین مورد باشد. وقتی خاطرات در سرتان می‌چرخند، همه‌چیز گیج‌کننده می‌شود. وقتی احساساتی می‌شوید و به رابطه‌ی قدیمی‌تان حالتی رؤیایی و آرمان‌گرایانه می‌دهید، بسیاری از خاطرات مهم را نادیده می‌گیرید. 

ولی اگر فهرستی از حقایق را بنویسید، شامل چیزهایی که گفته است یا رفتارهایی که با شما داشته است، به جایی می‌رسید که با خودتان فکر کنید، چرا درمورد کسی که چنین رفتارهای وحشتناکی با من داشته این‌طور رمانتیک فکر می‌کنم؟


9. شکست عشقی-رابطه‌ی مرده‌ی خود را مجسم کنید

مجسم کردن رابطه‌ی مرده‌ی خود، تاکتیکی برای فراموش کردن شکست عشقی است. تمرین‌های تجسم یا حتی آویزان کردن تصاویر به برانگیختن تلنگری ذهنی که موجب ایجاد انگیزه برای تغییر می‌شود، کمک کند. می‌توانید تابوتی را مجسم کنید که درون قبری گذاشته می‌شود و به خودتان بگویید که رابطه‌ی قدیمی‌تان داخل آن تابوت قراردارد. یا تصویر نعش‌کش یا اسکلت را در دفتر کار یا کنار تخت‌خواب‌تان آویزان کنید. قراردادن این نمادها در اطراف‌تان باعث ایجاد انگیزه برای تغییر می‌شود.


10.شکست عشقی- با دوستان‌تان دوباره ارتباط برقرار کنید


با برقراری ارتباط با دوستان و برگشتن به جمع‌های اجتماعی‌تان راحت‌تر می‌توانید رابطه‌ی قدیمی‌تان را فراموش کنید. دوباره با دوستان‌تان تماس بگیرید و برنامه‌هایی با آنها بریزید؛ حتی اگر تمایلی ندارید که با آنها جایی بروید. با انجام این کار فرصتی پیدا می‌کنید که دوباره با دوستان صمیمی‌تان وقت بگذرانید، کمی شاد باشید و احساس کنید که طبیعی و عادی‌تر شده‌اید. وقتی احساس خیلی بدی دارید، دوستان‌تان می‌توانند حمایتگر شما باشند. همچنین می‌توانید هر چقدر که می‌خواهید درمورد جزئیات رابطه و جدایی‌تان با آنها صحبت کنید و از بازخوردها و نظرات آنها استفاده کنید. براون می‌گوید: «از دوستان‌تان بخواهید شما را تشویق کنند که بر زخم‌هایتان غلبه کنید و برای شروع دوباره زندگی گام‌هایی بردارید.»



11. شکست عشقی-برای بهبود سلامتی خود تلاش کنید


وقتی احساس خیلی بدی دارید، یکی از بهترین کارهایی که می‌توانید انجام بدهید این است که برای بهبود سلامتی روحی و جسمی خود تلاش کنید. رژیم‌ غذایی سالم و جدیدی را شروع کنید تا احساس بهتری درمورد سلامتی‌تان داشته باشید. در کلاس‌های جدیدی در دانشگاه‌تان شرکت کنید تا بتوانید افراد جدیدی را ملاقات کنید و افق دیدتان را گسترده‌تر کنید. به سفر بروید. کارهایی را انجام بدهید که باعث می‌شود احساس بهتری نسبت‌به خودتان پیدا کنید. فعال بودن، روش بسیار خوبی برای سرعت بخشیدن به ایجاد و تقویت عزت نفس و نیز افزایش اعتماد به نفس دوباره است. با داشتن چشم‌اندازی جدید، ادامه‌ی حرکت بسیار آسان‌تر می‌شود.

 


12. شکست عشقی-به احتمالات فکر کنید

به قول معروف: «وقتی دری بسته می‌شود، در دیگری باز می‌شود.» معمولا این گفته‌های کلیشه‌ای کمک زیادی به درمان قلبی مجروح نمی‌کنند، ولی این یکی می‌تواند مفید باشد. حتی اگر فرد عزیزی را ازدست‌ داده‌اید، شاید فرد دیگری که حتی ممکن است بیشتر از او برای شما مناسب باشد، درست در اطراف‌تان باشد. درست است، شاید فرد سابق زندگی شما فوق‌العاده بوده است، ولی شاید کسی که در آینده وارد زندگی‌تان خواهد شد، حتی از او هم عالی‌تر باشد. به‌جای اینکه درمورد گذشته‌تان افسوس بخورید، وقت زیادی را برای رؤیاپردازی درمورد آنچه پیش رویتان قرار دارد، صرف کنید. گذشتن و فراموش کردن رابطه‌ای قدیمی، آسان نیست.

فراموش کردن گذشته به این معنی است که باید قلب‌تان را به روی فرد تازه‌ای بازکنید. باید در هر لحظه‌ای، انتظار پیدا کردن عشقی جدید را داشته باشید. به جلو پیش رفتن و پیش‌بینی کردن آینده باعث می‌شود که نگاه به گذشته و افسوس خوردن را کنار بگذارید. رابطه‌ی عاشقانه می‌تواند در هر جایی و هر زمانی ظاهر شود. 


وظیفه‌ی شما این است که وقتی با آن مواجه می‌شوید، خوش‌حال و آماده باشید، نه اینکه همچنان در گذشته‌تان گیر کرده باشید.


13. شکست عشقی-در برابر وسوسه‌ی مشاجره و درگیری مقاومت کنید


می‌دانم که این مورد نسبتا ساده به‌نظر می‌رسد، ولی توجه به آن بسیار مهم است. دکتر گری براون، متخصص روابط عاطفی می‌گوید: «بهترین راه برای [فراموش کردن] این است که تمام راه‌های تماس، ازجمله ملاقات‌های شخصی را حذف کنید.» یعنی به فکر مشاجره و درگیری در کافی‌شاپ یا باشگاه ورزشی محل زندگی‌تان نباشید. اگر هنوز هم در مکان‌هایی او را ملاقات می‌کنید، شاید لازم باشد که برنامه‌هایتان را تغییر بدهید.


14. شکست عشقی-آینده‌ی بدون او را مجسم کنید


تصور کنید که وقتی از غصه خوردن برای از دست دادن همسر سابق‌تان دست بردارید، زندگی‌تان چقدر خوب خواهد شد. دکتر گری براون می‌گوید: «هرچه جزئیات بیشتری را مجسم کنید، احتمال اینکه به رؤیای جدیدتان جان ببخشید نیز بیشتر خواهد بود.» اگر برایتان مفید است، جایی را به تابلوی آرزوهایتان اختصاص دهید، یعنی مثلا روی قسمتی از یک دیوار، عکس‌ها و نوشته‌هایی قرار دهید که رویاها و آرزوها شما را توصیف می‌کنند.

 


حتما بخوانید: رازهای داشتن سلامت جسمی و روحی در زندگی

15. شکست عشقی-با او تماس نگیرید


این یکی بسیار مهم است. قانون تماس نگرفتن را شروع کنید و تازمانی‌که از غصه خوردن دست‌ برداشته‌اید و به جایی رسیده‌اید که پذیرفته‌اید همه‌چیز تمام شده است، آن را ادامه بدهید. کولمن می‌گوید: «تازمانی‌که پیش خود استدلال می‌کنید که احتمال کمی وجود دارد که همسر سابق‌تان هنوز هم نسبت‌به شما احساسی داشته باشد، نگران این باشد که چه کار می‌کنید یا بخواهد بداند که در زندگی‌تان چه می‌گذرد، نمی‌توانید چرخه‌ی دل‌مشغولی و همیشه فکرکردن به او را قطع کنید.»


16.شکست عشقی- به سفر بروید


آمیکا گربر ، متخصص روابط بلند مدت، برای وبسایت TruthFinder توضیح می‌دهد: وقتی با جدایی سختی روبه‌رو هستید، حس می‌کنید جایی که در آن زندگی می‌کنید، یادآوری همیشگی و ثابتی از رابطه‌ای است که ازدست‌داده‌اید. «گاهی بهترین راه برای رهایی از عادتی آزاردهنده (ترک عادت بد) این است که چیزی به‌شدت متفاوت را امتحان کنید. به سفری که همیشه آرزویش را داشته‌اید بروید. برای همراهی با خود بهترین دوستان‌تان را دعوت کنید یا بهتر از آن، به‌تنهایی سفر کنید. هیچ چیزی آزادتر و رهاتر از سفر کردن به‌تنهایی نیست و باعث می‌شود به‌یاد بیاورید که مجرد بودن چه حس خوبی دارد.»


17. شکست عشقی-جابه‌جا شوید یا دکور خانه‌تان را تغییر بدهید


گربر می‌گوید اگر با شریک سابق‌تان در یک جا زندگی می‌کردید، هر چیزی در خانه‌تان شما را به‌یاد او می‌اندازد و فراموش کردن او سخت است. «اگر مدت قرارداد اجاره‌تان تقریبا تمام شده است، به فکر نقل‌مکان به محله‌ی جدیدی در شهرتان باشید تا شروع تازه‌ای داشته باشید. یا دست‌کم بعضی از اسباب و لوازم خانه را جابه‌جا و دیوارها را رنگ کنید.»


18. از متخصصان کمک بگیرید


صحبت کردن با فردی متخصص می‌تواند کمک زیادی به شما بکند. براون می‌گوید، اگر ماه‌ها گذشته است و شما هنوز هم به او فکر می‌کنید تاجایی که نمی‌توانید به‌خوبی در اجتماع، خانه، محل کار و احتمالا دانشگاه عمل کنید، شاید وقت آن رسیده است که به فردی متخصص مراجعه کنید. کمک گرفتن از متخصصان هیچ اشکالی ندارد. تنها چیزی که اهمیت دارد این است که از فکر کردن و وابستگی به شریک سابق‌تان دست‌ بردارید.



19. شکست عشقی-کارهایی را برای خودتان انجام بدهید


گرچه ممکن است فکر کنید که دنیا به پایان رسیده و هرگز نمی‌توانید شریک سابق‌تان را فراموش کنید، ولی اشتباه می‌کنید. گربر توصیه می‌کند که فهرستی از کارهایی را که دوست دارید و آرام‌تان می‌کند تهیه کنید و آنها را انجام بدهید. او می‌گوید: «بیشتر مردم چند بار ازدواج می‌کنند، روابط فراوانی را تجربه می‌کنند و بارها عاشق می‌شوند. پایان رابطه عاطفی شما به این معنی نیست که دنیا هم به‌ پایان رسیده است. 

منبع : کرامت زاده و دیلی میل

دانلود PDF مقاله :چگونه شکست عشقی خود را از یاد ببریم؟


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط احمدرضا کرامت 97/9/15:: 10:43 صبح     |     () نظر

14 راز برای برگزاری جلسات کاری موفق

 

مدتی قبل، در جلسه کسب و کار با دیدگاهی نو، من باعث تعجب تمام افراد حاضر در اتاق کنفرانس شدم. مدتی پس از شروع ارائه و صحبت های یکی از عوامل اجرایی آژانس تبلیغاتی، از جایم بلند شدم، پیش او رفتم و لپ تاپش را بستم.

من در این باره توضیحاتی ارائه کردم: با اینکه 20 مورد عالی از مشتریان مختلف برای بحث و بررسی در اختیار داریم، قصد داریم راهی متفاوت پیش بگیریم. چه کاری بهتر از برگزار کردن جلسه معارفه با روشی متفاوت؟ با این کار، در واقع، صورت جلسه را دور انداختم. در حالیکه برنامه ای برای بر هم زدن روال طبیعی کار ها نداشتم، از اتفاق بعدی، کاملا خوشحال شدم: ما مکالمه ای فوق العاده مفید درباره اهداف و چالش های یکی از مشتریان آینده نگر و تخصص های تیم داشتیم. سخنرانی آغازین، تبدیل به گفتگویی تعاملی و سرزنده شد. این چشم انداز، یکی از مشتریان اصلی ماست.

البته، تمام افراد از این کار من متعجب شدند، و من هم بعدا از آن ها عذرخواهی کردم. اما من دوست دارم جلسات کاری موفق، کوتاه، تعاملی و پربار برگزار شوند.

این مقدمه از زبان کوین مینی، موسس BFG Communications نوشته شده. در ادامه این مطلب نکات مهم و موثر در رابطه با برگزاری جلسات کاری موفق و موثر را که تجربه او هستند، مطالعه کنید.

طی یک هفته‌ی شلوغ کاری، چیزی که یک مدیر کم‌تر به آن نیاز دارد، اتلاف ساعتهای ارزشمند خود به دلیل برگزاری جلسات کاری غیر مفید و به دردنخور است.


جلسات کاری موفق


مدیران باید روی تمام دقایق خود حساب‌کنند. طبق نظرسنجی که توسط سلری دات کام در مارس 2012 انجام شد 47 درصد از کارکنان مصاحبه‌شونده اعتقاد داشتند بیشترین اتلاف وقت آن‌ها، به دلیل شرکت در جلسات زیاد است.

 

14 راز جلسه کاری موفق

 

حتما بخوانید: 8روش کسب درامد از اینترنت با سوددهی بالا


وقتی جلسات کاری موفق به خوبی برگزارشوند، می‌توانند بسیار مولد باشند و در زمان کوتاه، به دستیافت‌های زیادی نائل ‌شوند. در زیر، چهارده راز داشتن جلسات شدیداً مولد بیان خواهند شد.



1. جلسات کاری موفق را به موقع آغاز کنید


افرادی که به موقع در سالن کنفرانس حاضر شده اند، نباید حتی 5 دقیقه بیشتر برای حضور فرد دیگری صبر کنند. در را بسته و جلسه را آغاز کنید. منتظر افراد بدقول ماندن، تنها باعث تقویت رفتار آنان خواهد شد. کسانی که دیر می رسند و باعث ناراحتی دیگران می شوند، دیگر این اشتباه را مرتکب نخواهند شد.


2. برای جلسات کاری موفق ،اهداف خود را مشخص کنید


هدف مورد نظر خود را پیش از شروع جلسه مشخص کنید. اگر قصد دارید دستور کاری در این مورد بنویسید، بهتر است آن را به کوتاه ترین شکل ممکن بنویسید تا اهدافتان از طریق نامه ای طولانی و خسته کننده به اعضای تیم منتقل نشود.



3. در جلسات کاری موفق ،تعداد افراد حاضر را تا حد امکان کاهش دهید


سعی کنید تعداد افراد شرکت کننده در جلسه را حداکثر به 5 تا 7 نفر کاهش دهید. وقتی گروه بزرگ تر شود، برخی اعضا تبدیل تماشاگر می شوند.


4. جلسات کاری موفق را کوتاه برگزار کنید


بیشتر مواقع، زمانی که برای انجام کاری در نظر می گیرید، زمان واقعی لازم برای انجام آن است. احتمالا، بر اساس تقویم های Gmail یا Outlook، یک ساعت، زمان پیشفرض انجام کار ها محسوب می شود. سعی کنید جلسات کاری موفق را برای 30، 45 یا حتی 15 دقیقه برنامه ریزی کنید. صرفه جویی در زمان، هرچند هم کوتاه، می تواند در پربار بودن روزتان موثر باشد.


5. از همه افراد انتظار همکاری داشته باشید


در تمام شرکت های موفق، اگر در بحث های انجام گرفته در جلسات شرکت نکنید، دیگر دعوت نخواهید شد. فعال بودن و به اشتراک گذاشتن ایده ها، امری ضروری محسوب می شود.


6. پاورپوینت هایی متفاوت بسازید در جلسات کاری موفق


برای رعایت این نکات، می توانید ارائه بصری زیبا تری داشته باشید. از تصاویر، بیشتر از کلمات استفاده کنید؛ استفاده از قانون توییتر در ارائه ها کاملا منطقی به نظر می رسد، در یک اسلاید، از بیش از 140 کاراکتر استفاده نکنید. بهتر است ارائه خود را با خلاصه از تصمیمات و قدم های بعدی به پایان ببرید.


7. ملاقات را در جایی غیر از سالن کنفرانس برگزار کنید


برگزاری جلسات کاری موفق، در خارج از سالن کنفرانس، ایده ای مناسب برای تیم های کوچک به نظر می رسد. می توانید در طول جلسه، قدم بزنید تا در فضای آزاد بنشینید.

هدایت ملاقات های تیمی با روش های مناسب، باعث جاری شدن بهتر ایده های اعضا خواهد شد. قطعا زمانیکه افراد از حضور در جلسه خسته و کسل شوند، برای اتمام آن ثانیه شماری خواهند کرد. نظر شما چیست؟


8 .نیازها، رفتارها، و برنامه‌های کارکنان را درک‌ کنید


جلسات کاری موفق اغلب زمان ارزشمندی از کارکنان را به خود اختصاص می‌دهند و بهره‌ وری آنها را کاهش می‌دهند. وقتی برای جلسات طرح‌ریزی می‌کنید، برنامه‌ها و فشارکاری هفته‌ی جاری کارکنان را شناسایی‌کنید.

طبق تحقیق انجام شده در 2009 توسط ون ایز گود دات نت (یک خدمت که به تصمیم‌گیری بهینه راجع به زمان مناسب رویدادها کمک می‌کند)، بهترین زمان هفته برای جلسات، ساعت 3 بعد از ظهر روز یکشنبه است. به این دلیل که این تاریخ، به اندازه‌ای به شرکت‌کنندگان وقت می‌دهد تا به ضرب‌الاجل‌های تعیین‌شده دست‌ یابند.


9.دستور جلسات کاری موفق ایجاد‌ کنید و آن را رعایت‌ کنید


دستور جلسات کاری موفق باید شامل جزییات گام به گام جلسات، شامل تعیین زمان برای طرح سوالات، باشند. حتی اگر جزییات، بدیهی به نظر برسند، آن را در دستور جلسه قرار دهید تا تمام شرکت‌کنندگان بتوانند هدف جلسه را درک‌کنند. اطمینان ‌یابید هر موضوع در دستور جلسه، به روشنی توصیف می‌شود و زمان مناسبی برای آن در‌نظر گرفته می‌شود.

دستور جلسه

حتما بخوانید: فواید مدیتیشن ها و اموزش ساده آن برای تازه کارها


 رد شدن از یک موضوع ذکرشده در دستور جلسه موردی ندارد، اما افزودن به دستور جلسه، حین برگزاری جلسه اقدام مناسبی نیست.


10.به تمام افراد مسئولیت واگذار کنید


500 شرکت موفق و برتر فورچون، از قبیل اپل و گوگل، ساز وکارهایی برای برگزاری جلسات کاری موفق مولد به شکل علمی دارند. چگونه؟ این کارفرمایان، در هر جلسه به هر یک از کارکنان، مسئولیت واگذار می‌کنند.

آدام لاشینسکی، نویسنده‌ی کتابی با عنوان ”داخل اپل: تحسین شده‌ترین و رازآلودترین شرکت امریکا در عمل چگونه کار می‌کند”، کشف ‌کرد که اپل در جلسات خود، از طریق ایجاد افراد مستقیماً مسئول، پاسخگویی ایجاد می‌کند. این فرد، مسئولیت موضوعات در دستور جلسه را برعهده دارد که به عنوان مسئول آن تعیین شده است.

مفهوم مشابهی را به کار گیرید: برای مثال، رییس جلسه باید کارکنان را وادار کند تا درباره‌ی دست‌آوردهای خود طی هفته، صرف‌نظر از کوچک یا بزرگ بودن آن، گزارش‌ کنند. به این ترتیب، تمام کارمندان مشارکت می‌کنند و در قبال کار خود، پاسخگوتر خواهند بود.


11.قاعده‌ی ”دو پیتزا” را در جلسات کاری موفق اجرا کنید


مدیرعامل آمازون، جف بزاس، راهبردی برای کسب اطمینان از این امر ایجاد کرد که افراد مناسب در جلسات شرکت می‌کنند. برای این‌که مدیران بتوانند تیم‌های مولد بسازند، تیم‌ها باید به قدری کوچک باشند که بتوان با دو پیتزا، اعضای تیم را تغذیه ‌کرد.

مدیران می‌توانند این نظریه را برای مشخص‌کردن افرادی به کار گیرند که باید به جلسات دعوت ‌شوند. به جای برگزاری یک جلسه‌ی بزرگ در هر هفته و برای تمام کارکنان، گروه‌های کوچک‌تری (شاید بر مبنای بخش‌ها) ایجاد می‌شود و کارکنان کلیدی برای شرکت در جلسات دعوت می‌شوند.


12.مشوق‌ها (و پاداش‌ها) برای شرکت‌کنندگان در جلسات کاری موفق ایجاد کنید


وقتی کارکنان در جلسات دیر حاضر می‌شوند، باعث می‌شوند جلسات بیش از زمان مورد انتظار به درازا بکشند و عدم تمرکز افزایش می‌یابد. برای کسب اطمینان از این‌که تمام افراد سر وقت در جلسه حاضر می‌شوند، برای شرکت در جلسات پاداش در نظر بگیرید.جلسه کاری

حتما بخوانید: 15توصیه مهم برای انتخاب شغل دوم

ابتدا، زمان شروع دقیقی را برای جلسه در نظر بگیرید. برای مثال، اجازه‌ دهید فرض ‌کنیم که جلسات سه‌شنبه‌ها رأس ساعت 3 عصر شروع می‌شوند. اگر کارکنان، دقیقاً رأس ساعت 3 عصر حاضر نشوند، با برچسب تأخیری شناسایی می‌شوند و باید بعد از جلسه برای تمیز کردن اتاق جلسه، بیشتر بمانند.

کارکنانی را که زودتر حاضر می‌شوند، می‌توان به عنوان نخستین گزینه برای انتخاب ‌شدن در پروژه‌های جدید، تشویق‌ کرد.


13.جلسات کاری موفق را عملیاتی کنید


در انتهای جلسات کاری موفق، تمام شرکت‌کنندگان را ملزم‌ کنید تا آن‌چه را یاد گرفتند به همراه اهداف جدید خود، در فرصتی 30 ثانیه‌ای به اشتراک بگذارند. این امر به رییس جلسه کمک می‌کند تا تعیین‌کند شرکت‌کنندگان چه اطلاعاتی را حفظ ‌کرده‌اند و آیا نیازی به تبیین بیشتر موضوعات خاص وجود دارد یا خیر.

روسای جلسات می‌توانند مجموعه‌ای از سوالات را در انتهای جلسات مطرح ‌کنند تا دریابند که کدام یک از شرکت‌کنندگان، چیزی یاد گرفته‌اند. در زیر چند مثال ارائه شده ‌است و در هفته‌ی آینده، طبق برنامه به چه چیزی دست خواهید یافت؟

چه اطلاعاتی از این جلسه را در تیم کاری خود تقویت خواهید کرد؟

یک چیز ارزشمند را نام ببرید که از این جلسه یاد گرفتید.


14. پایانی را برای جلسات کاری موفق در نظر بگیرید


تمام جلسات باید زمان شروع و پایان مشخصی داشته ‌باشند تا اطمینان ایجاد شود که جلسات از اهداف خود دور نشده‌اند. زمان شروع و پایان به روسای جلسات کمک می‌کند تا شرکت‌کنندگان را در مسیر اصلی نگه‌ دارند و فضا برای بحث‌های غیرضروری جانبی یا بحث‌های تکراری ملال‌آور را کاهش می‌دهد.

نهایتاً، جلسات مولد باید به خوبی طراحی‌شوند و بر هدف خاصی متمرکز باشند. با دعوت از افراد مناسب برای شرکت در جلسات و ارتقای مباحث به هنگام و مشارکت‌دهنده، بهره‌وری جلسات کاری موفق به شکل قابل توجهی ارتقا خواهد یافت.

منبع :businessinsider

 

دانلود PDF‌مقاله :14 راز برای برگزاری جلسات کاری موفق


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط احمدرضا کرامت 97/9/15:: 10:37 صبح     |     () نظر

چه کارهای خلاقانه ای می‌توان انجام داد.


20 فن برای برند سازی کسب و کار 

 

در طول یک دهه‌ی گذشته، نام‌های جدیدی برای صدها شرکت، محصول، و خدمات ایجاد کرده‌ایم. در این مقاله، به 20فن و نکته برای برند سازی کسب و کار ، برند و محصول و برخی از میانبرها، ایده‌های ترغیب‌کننده‌ی فکر، و محرک ذهن اشاره می‌کنیم که در طول مسیر این دهه، تجربه و مشاهده کرده‌ایم. با بازده همراه باشید و ببینید برای برند سازی کسب و کار چه کارهای خلاقانه ای می‌توان انجام داد.


1. برای برند سازی کسب و کار از شعار فروش شروع کنید و به عقب برگردید


کار را با نوشتن یک تیتر تبلیغاتی، یا وعده‌ی خاصیت یا فایده‌ای‌ منحصر، یا یک درون‌مایه برای محصول‌تان شروع کنید. سپس دنبال نامی بگردید که بازتاب کننده‌ی استراتژی بازاریابی‌تان باشد. مثلا قهوه‌ی آماده‌ای تولید می‌کنید که طعم و بوی آن درست مانند قهوه‌ی بو داده و آسیاب شده‌ی واقعی است؛ از این رو، می‌توانید نام‌اش را “ TASTER’S CHOICEبه معنی برگزیده‌ی چِشَندگان‌”‌ بگذارید. صابون حمام جدیدتان مملو از روغن‌ها و نرم‌کننده‌هایی است که باعث می‌شوند با لمس پوست‌تان، احساس نرمی ابریشمی به طرف مقابل منتقل شود؛ از این رو، “ CARESSیا مثلا نوازش‌” ممکن است نام مناسبی برای این محصول باشد. رستوران‌های زنجیره‌ای مکزیکی‌تان با استفاده از دستورالعمل‌های پخت مکزیکی غذاهای تندی را ارائه می‌کند که آب از دهان مشتریان جاری می‌سازند؛ بنابراین، شاید نام “‌انچیلادا‌“‌ نام مناسبی برای آن باشد.


2. برای برند سازی کسب و کار  شکل متفاوتی آن را هجی کنید


یک دسر ژله‌ای تحت نام ” JELL-O یا مثلا ژلو”‌ به بازار می‌آید. ‌یک نوشیدنی میوه‌ای برای کودکان ممکن است به صورت “ FROOT یا مثلا میوو‌”‌ نامگذاری شود. یک واژه‌ با یک غلط املایی تعمدی می‌تواند به نام محصول‌تان تبدیل شود. به عنوان یک نمونه‌ی دیگر می‌توان به نام شرکت “ TOYS R US” اشاره کرد.


3. خلاف جریان آب شنا کنید تا برند سازی کسب و کار کنید


جریان رقابت را به خوبی بررسی کنید. اگر همه به دنبال نام های‌تک (high-tech) هستند، شما های‌تاچ (high-touch) را انتخاب کنید. چنان‌چه تمام گروه‌های اسمی، مردانه به نظر می‌رسند، شما از گروه‌های اسمی زنانه استفاده ‌کنید. بیمارستانی در آرکانزاس متوجه شد، رقبای‌اش برای نامگذاری مراکز زایمان‌شان، تماما از نام‌های جدی و ساده استفاده کرده‌اند – مثلا مرکز زایمان یا زایشگاه. بنابراین، این بیمارستان نام “ STORK & COMPANYبه معنی لک‌لک و شرکا‌”‌ را برای خود برگزید؛ جامعه از این نام استقبال کرد. فهرست بلند بالایی از نام‌های خودرو وجود دارند که سه بخشی هستند و به “a یا ا‌”‌ ختم می‌شوند: اچیوا، آرورا، براوادا، سلیکا، کرولا، کرسیدا، اینتگرا، ماکسیما، میاتا، پرویا، تردیا، و غیره. اگر در حال برندینگ مدل جدید خودروی‌تان هستید، شاید بهتر باشد خلاف جریان آب شنا کنید.


4. اول نام را برای برند سازی کسب و کار بسازید، سپس قضاوت کنید


کارتان (یا ماموریت اجباری‌تان) را با ساختن انواع و اقسام اسم‌ها شروع کنید – تا آن‌جا که می‌توانید نام و برند سازی کسب و کار متفاوت بسازید. همه‌ی نام‌ها را جایی یادداشت کنید. هنوز معلوم نیست کدام‌شان بد یا کدام‌شان خوب هستند. قضاوت را به بعد موکول کنید. اگر در یک جلسه‌ی گروهی این کار را انجام می‌دهید، برای ایده‌های بد و ناخوشایند یک جریمه تعیین کنید، مثلا در پاسخ به این گونه ایده‌ها بگویید، “‌چه ایده‌ی مزخرفی!‌”؛‌ وی مجبور خواهد بود دو ایده‌ی جدید و بهتر برای نام مورد نظر پیشنهاد دهد.


5. برای برند سازی کسب و کار گزینه‌های‌تان را بیش‌تر کنید


فقط به دنبال فهرست کوتاهی از دو یا سه گزینه‌ی احتمالی نباشید. اسم‌های زیادی ایجاد کنید. با یک جستجوی معمولی در فهرست نام‌های تجاری موجود، حداقل 8 نام از هر 10 نام پیشنهاد شده رد خواهند شد (گاهی ‌اوقات حتی بیش‌تر).



6. یک ایده‌ی تصادفی (رندوم) را امتحان کنید


راجر ون اوچ، مشاور خلاقی است که توصیه می‌کند ذهن‌تان را برای چیزهایی باز کنید که در نگاه اول، به نظر نمی‌رسند ربطی به مشکل‌تان داشته باشند. واژه‌نامه‌ی‌تان را باز کنید و  تا صفحه‌ی 133، سه واژه انتخاب کنید. این واژه‌ها را به هر شکلی با نام مورد نیازتان ارتباط دهید. (مثلا بررسی کنید آیا می‌توانید از این واژه به صورت استعاری استفاده کنید؟) نام تیم ورزشی محبوب‌تان را روی کاغذ بنویسید. این نام چه تاثیری بر روی پروژه‌ای خواهد داشت که در حال انجام‌اش هستید؟ ایده‌های تصادفی می‌توانند ذهن‌تان را شکوفا کنند.


7. برای ساختن و برند سازی کسب و کار از سر واژه استفاده کنید


“هما‌”‌: هواپیمایی ملی ایران. ‌”‌نزاجا‌”‌: نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران. یا ‌”‌ناسا‌” (NASA): سازمان ملی هوانوردی و فضایی ایالات متحده‌ی آمریکا (National Aeronautics and Space Administration). البته ساختن سر واژه کمی دشوار است. ولی اگر بتوانید به سر واژه‌ای برسید که معنی واقعی نیز داشته باشد (مثلا اتکا: اداره تدارکات کارکنان ارتش)، یک مفهوم بازاریابی برای نام‌تان ساخته‌اید.


8. آرام و راحت باشید


از تلفن‌های مکرر دور باشید. از فضای دفتر خارج شوید. وقتی جسماً آرام و راحت باشید، به بهترین نحو می‌توانید به کار نام‌گذاری بپردازید. از لحاظ هیجانی هم باید در محیطی به این کار بپردازید که بتوانید هر فرصت و احتمالی را بپذیرید.

 



برندشازی

 

 

حتما بخوانید: آموزش مهارت های لازم برای پیدا کردن شغل مناسب خود


9. برای برند سازی کسب و کار خرده‌ فروشی‌های محلی‌تان را بررسی کنید

 


آن‌ها معمولا نام‌هایی مبتکرانه و پر معنی انتخاب می‌کنند. بررسی کنید که آن‌ها برای انتخاب این نام‌ها چه فرایند فکری را پشت سر می‌گذارند. “‌آذین‌” برای یک فروشگاه زیورآلات و لوازم آرایشی؛ “‌بویان‌” برای یک فروشگاه عطر و ادکلن. “‌دیبا‌”‌ برای یک پارچه‌فروشی.

 



10. یک واژه‌ی جدید بسازید


سعی کنید با کنار هم گذاشتن بخش‌های مختلف واژه‌هایی که در اختیار دارید، یک واژه‌ی جدید بسازید. در برخی موارد، می‌توانید کل واژه‌ها را به هم پیوند بزنید. به این روش زبانشناسی ساختمانی (constructional linguistics) می‌گویند. به ترکیب یک خودرو (car) و یک وَن (van) می‌گویند ‌”‌کاروان (caravan)”. به گزارش هفتگی (week) اخبار (news) ”نیوزویک (Newsweek)” گفته می‌شود. این‌گونه اسم‌ها در همه‌ جای اطراف‌مان یافت می‌شوند. مثلا، “‌آبفا‌” برای شرکت آب و فاضلاب، ‌”‌آدیداس‌”‌ که از نام موسس این شرکت، آدولف داسلر گرفته شده است. در دهه‌ی 1860 میلادی، شرکت سازنده‌ی کفپوش‌های سخت و ارزان‌قیمتی که از الیاف کتان (در زبان لاتین ” linum”) و نوعی روغن به نام ” oleum” ساخته می‌شد، نام “‌لینولئوم، LINOLEUM” را برای خود برگزید. واژه‌ی ‌”‌نابیسکو‌‌، NABISCO” از ترکیب عبارت “National Biscuit Company، به معنی شرکت ملی بیسکوئیت‌”‌ به وجود آمده است.



11. تصویری از مرجع نام مورد نظرتان را در ذهن بسازید(برند سازی کسب و کار)


چه تصویری می‌تواند شرکت یا محصول‌تان را بازنمود کند؟ یک حیوان؟ یک رنگ؟ یک اقیانوس؟ یک کوه؟ یک مفهوم بصری ممکن است شما را به نام مورد نظرتان برساند. یک بازاریاب برای نام‌گذاری یک داروی جدید گلودرد که در بطری اسپری فروخته می‌شد، به دنبال نامی مناسب بود. برای آن‌که این دارو را بتوان به خوبی به نقطه‌ی مورد نظر اسپری کرد، دهان باید کاملا باز می‌شد. این کار تصویری از یک رام‌کننده‌ی شیر را در ذهن متبادر می‌کرد که سرش را در دهان شیر فرو برده است.

نام این دارو “ THROAT TAMER به معنی رام‌کننده‌ی گلو‌”‌ شد؛ این نام از مفهوم تسکین “‌غرش‌” ناشی از سرفه‌های گلودرد نیز دور نبود. شرکت کولمورگن برای انجام برخی کارهای صنعتی، به تازگی یک موتور جریان مستقیم بسیار نازک را به بازار معرفی کرده بود. 


مسطح بودن این محصول برای این شرکت یک مزیت بود، و البته یک مفهوم بصری کلیدی نیز با خود به همراه داشت؛ نام موفق این موتور: “PANCAKE، پنکیک‌”.


12. نام و برند سازی کسب و کار هماهنگ با سطح واژگانی مشتریان‌تان انتخاب کنید


سطح تحصیلات و جایگاه اجتماعی مشتری غالبا قابل‌قبول‌ترین واژگان را برای نامگذاری تعیین می‌کند. زبان علمی یا دانشگاهی معمولا مناسب محصولات دارویی است. زبان رسمی نیز ممکن است بیش‌تر مناسب خدمات بانکی باشد. ولی واژگان متعلق به زیر دیپلم بهترین گزینه برای محصولاتی است که مصرف‌کننده‌ی عام دارند.


13. به این موضوع فکر کنید که چرا مشتری باید از نام انتخابی‌تان استفاده کند


یک جفت کتانی 100 دلاری باعث می‌شود بتوانم سریع‌تر و چابک‌تر بدوم. بنابراین، چه اسمی می‌تواند این چنین سرعت و چابکی را نشان دهد؟ “REEBOK، ریباک‌“‌ نام یک غزال سریع و چابک آفریقایی. “PUMA، پوما‌“‌ یک واژه‌ی اسپانیایی برای نوعی شیر کوهی. آیا سایر کتانی‌ها با نام‌های دیگر، به مشتریان حس سرعت و چابکی را القا می‌کنند؟


14. به این موضوع فکر کنید که نام انتخابی‌تان در چه مکان‌هایی استفاده خواهد شد


تصور کنید محصول‌تان در دستان مشتری است، و وی واقعا در حال استفاده از آن است. در قدیم، یک بازاریاب متوجه شد بسیاری از آدم‌ها تمایل دارند در مسیر رفت و آمد به محل کارشان از دستگاه ضبط صدا استفاده کنند. به همین خاطر، نام دستگاه جدید ضبط صدای قابل حمل‌اش را “ COMMUTERبه معنی مسافر، یا عابر‌” گذاشت.


15. برای برند سازی کسب و کار عبارتی را از زبان قرض بگیرید


شرکتی به نام سیرز نوعی باتری خودرو تولید کرد که بسیار سرسخت و بادوام بود. این شرکت برای توصیف این مفهوم پیچیده (سرسخت و بادوام) به شیوه‌ای ساده، عبارت “DIE-HARD، جان سخت‌”‌ را از واژه‌نامه قرض گرفت. زبانشناسان به این کار “‌اقتباس از یک استعاره‌”‌ می‌گویند. مثال دیگر: نام “کلوس‌آپ، CLOSE-UP” نامی است برای خمیر دندانی که دارای انواع مختلفی با یک فرمول است. (این برند در بازار، به عنوان خمیردندانِ بوسندگان مشهور است).

 

برندسازی

حتما بخوانید: رازهای موفقیت در زندگی و کسب و کار


روزگاری، ملوانان آلمانی برای اشاره به یک کشتی جدید از عبارت ”spiksplinternieuw” استفاده می‌کردند. این عبارت یعنی “هر میخ و هر چوب این کشتی جدید است.‌”‌ بعدها انگلیسی‌ها این عبارت را به زبان انگلیسی تبدیل کردند و به این صورت نوشتند: “ spick and spannew”، و سپس سربازان آمریکایی آن را به صورت آمریکایی برگرداندند: ” spic and span”. در نهایت، یک تولیدکننده‌ی زیرک مواد شوینده خانگی این نام را برای خود اختیار کرد:  SPIC-AND-SPAN.


16. از بهترین ابزار در برند سازی کسب و کار استفاده کنید


جهت تلاش برای یافتن نام‌های خطیر و بسیار مهم، تنها واژه‌نامه‌ی مناسب، واژه‌نامه‌ی انگلیسی 13 جلدی شگفت‌انگیز آکسفورد است. گزینه‌ی بعدی با فاصله‌ی زیاد نسبت به آکسفورد، ویرایش سوم واژه‌نامه‌ی بین‌المللی وبستر است. هم‌چنین، حین انجام نام‌گذاری، به یک اصطلاح‌نامه یا تزاروس نیز نیاز پیدا می‌کنید. اصطلاح‌نامه‌های کوچکی را که در هر دفتری، یک جلد از آن وجود دارد، فراموش کنید. یک اصطلاح‌نامه‌ی کامل و قطور پیدا کنید. مثلا، تزاروس مارچ (March’s Thesaurus) گزینه‌ی مناسبی است. یا حتی یک گزینه‌ی بهتر:‌ هم‌معنی یاب (Synonym Finder، نویسنده جی. آی. رودیل، انتشارات وارنر). این کتاب حاوی 1.5 میلیون واژه‌ی هم‌معنی (مترادف) است.


17. سری به متون مذهبی برای برند سازی کسب و کار بزنید


شرکت پروکتر اند گمبل، در 1878، صابون جدیدی اختراع کرد. این صابون سفید رنگ و بسیار خالص بود، و بر خلاف سایر صابون‌ها، روی آب شناور می‌ماند. هرلی پروکتر در تلاش بود نام مناسبی برای این محصول انتخاب کند. تا این‌که یک روز صبح یکشنبه، صدای کشیشی را شنید که آیه‌ی هشتم از فصل 45 کتاب مزامیر را می‌خواند – “‌ همه رختهای تو مُرّ و عود و سلیخه است، از قصرهای عاج (ivory) که به تارها تو را خوش ساختند.‌”‌ آقای پروکترِ جوان بالاخره نام مناسب را پیدا کرد؛ ivory به معنی عاج (با این‌که عاج در حقیقت، کاملا سفید رنگ نیست و قطعا روی آب نیز شناور نمی‌ماند!).


18. به حرف‌های مشتریان‌تان گوش دهید


امروز به این روش، گروه کانونی یا پنل آنلاین می‌گویند. هر از گاهی، این روش فرصت مناسبی را پیش روی برخی‌ها گذاشته است. یک داروساز اهل بالتیمور، به نام جرج بانتینگ، در اوایل قرن بیستم، کرم پوست جدیدی را تولید کرد. وی این کرم را در ظرف‌های کوچک آبی رنگی با برچسب “‌داروی آفتاب ‌سوختگی دکتر بانتینگ‌”‌ به فروش رساند. زنانی که هرگز بدون چتر آفتاب از خانه خارج نمی‌شدند، با هیجان زیادی از این محصول صحبت کردند. ولی جرج به دنبال گسترش کسب و کارش بود. تا این‌که یک روز، مردی وارد فروشگاه‌اش شد و اظهار کرد که این داروی آفتاب‌ سوختگی، به شکل معجزه‌آسایی اگزمای‌اش را درمان کرده است (اگزما نوعی التهاب دردناک پوست است). دکتر بانتینگ از این فرصت استفاده کرد و نام محصول‌اش را از داروی آفتاب سوختگی دکتر بانتینگ به NOXZEMA (نوگزما) تغییر داد.


19. برند سازی کسب و کار را به مثابه‌ یک تعهد بدانید


محصول یا کسب و کار‌تان چه فایده یا صفتی را در اختیار دارد؟ NYQUIL (نای‌کوئیل)، یک داروی ضد سرماخوردگی است که از ترکیب بخش اول واژه‌ی night (به صورت ny، به معنی شب) و بخش دوم از واژه‌ی tranquil (به صورت quil، به معنی آرامش) ساخته شد. 


این نام خواب شبانه‌ی آرام و راحتی را وعده می‌دهد. “‌اگر مطمئن هستید، دست‌های‌تان را بالا ببرید‌”‌، پیامی است که به درستی بر روی یک محصول خوشبو کننده نوشته شده است. زبانشناسان مشاهده کرده‌اند که فحوای یک نام، بسیار قوی‌تر از آوای آن نام است. به علاوه، نام از مجموعه‌ای از ارتباطات تشکیل شده است.


20. برای ساختن نام و برند سازی کسب و کار به سایر زبان‌ها هم نگاهی بیندازید


دنبال ترجمه‌ی ریشه‌ واژه‌ها، واژه‌های اصلی، و اصطلاحات مرتبط برای برند سازی کسب و کار بگردید. میتسوبیشی (که نماد آن از سه الماس یا علامت خشت تشکیل شده است) واژه‌ی DIAMANTE (تزیین شده با جواهرات) را به عنوان نام خودروی جدید لوکس‌اش برگزید. VOLVO (ولوو) واژه‌ای است لاتین، به معنی “‌من می‌چرخم‌”‌. اوریو به یونانی یعنی “‌تپه‌”‌. (شکل اولیه‌ی بیسکوئیت‌های این شرکت تپه مانند بود). قهوه‌ی بدون کافئین نخستین بار در اروپا معرفی شد. SANKA ادغامی از عبارت فرانسوی “ sans caffein یعنی بدون کافئین‌”‌ است. مالک یک شراب‌خانه‌ی کوچک، تلاش‌های‌اش را در قبال یک دوست با عبارت ” labor of love به معنی کار دل‌”‌ توصیف کرد. همین عبارت به نامی برای این شراب‌خانه تبدیل شد. این اصطلاح به زبان فرانسه “ TRAVAIL DU COEUR ” است.

 

دانلود PDF ‌مقاله :20 فن برای برند سازی کسب وکار


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط احمدرضا کرامت 97/9/15:: 10:27 صبح     |     () نظر
<   <<   66   67   68   69   70   >>   >