آگاهی تجاری، یا شم کسب و کار میتواند تفاوت بسیاری در مسیر شغلی شما به وجود آورد، چه در آغاز کار باشید و چه حرفهای و باتجربه باشید. باآگاهی تجاری میتوانید تصمیمات منطقی و مبتنی بر اطلاعات بگیرید. بدون این مهارت، تصمیماتتان ناشیانه خواهد بود و افراد به سرعت اطمینانشان را نسبت به شما از دست میدهند. در این مقاله دربارهی چیستی آگاهی تجاری بحث میکنیم و خواهیم دید که چگونه میتوانید آن را در حرفهتان توسعه دهید.
فرهنگ انگلیسی کسبوکار کمبریج آگاهی تجاری را اینطور تعریف میکند: «دانش چگونگی درآمدزایی کسبوکارها، خواستههای مشتریان و مشکلات موجود در حوزهای از کسبوکار.» به عبارت دیگر، آگاهی تجاری به معنی درک نیازهای شرکت به منظور سودآور بودن، موفق بودن و خدماترسانی خوب به مشتریان است. با داشتن آگاهی تجاری، از ارزشهای اصلی، بزرگترین رقبا، ذیالنفعان کلیدی و چالشهای تجاری فعلی سازمان خود اطلاع پیدا میکنید. همچنین نقاط قوت و ضعف سازمان را میدانید و میتوانید از این اطلاعات برای تصمیمگیریهای عاقلانه استفاده کنید.
بسیاری از شرکتها آگاهی تجاری را به عنوان شرطی کلیدی در استخدامهای بالقوه میپندارند. افرادی که زمانی را برای درک چگونگی عملکرد و سودآوری سازمان صرف میکنند و اینکه چگونه صنعت به طور کلی عمل میکند، افرادی هستند که دارای سطح بالایی از انگیزه، علاقه و تمرکز بر سود و زیان هستند. این آگاهی به افراد استخدامی جدید کمک میکند تا از همان ابتدا کار خود را با شور و اشتیاق شروع کرده و تصمیمات آگاهانهای اتخاذ کنند.
آگاهی تجاری میتواند عملکرد شما در نقش فعلی را هم بهبود ببخشد. وقتی صنعتی که در آن مشغول هستید را درک کنید و بدانید که چگونه نقشتان به رقابت کردن سازمان کمک میکند، تصمیمات بهتری میگیرید، مدیریت ریسک کارآمدتری خواهید داشت، قیمتهای خوبی از عرضهکنندگان میگیرید، اعتبار خود به عنوان کارشناس را تقویت میکنید و احتمال ترفیعتان را بالا میبرید. همچنین بیشتر قادر خواهید بود نیازهای مشتریانتان را برآورده کنید.
فارغ از اینکه در چه نقش یا صنعتی مشغول هستید، آگاهی تجاری سودمند است. حتی متخصصان در سازمانهای غیرانتفاعی و دولتی نیز از آگاهی تجاری سود خواهند برد. در واقع، آگاهی تجاری میتواند مزیتی کلیدی و شخصی برای زمانی باشد که میخواهید در این بخشها پیشرفت کنید.
به خاطر داشته باشید که ایجاد آگاهی تجاری کار میبرد. شما نمیتوانید یک شبه درک عمیقی به وجود آورید؛ و این کار باید به بخشی از حرفهایگری مداوم شما بدل شود. هدفتان یادگیری در مورد سازمان، بازار و صنعت است.
درک سازمان
بنیان آگاهی تجاری در ایجاد درک عمیقی از سازمان نهفته است از جمله اینکه سازمان چگونه کار میکند، چگونه پول در میآورد و بیشتر از همه به چه چیزی اهمیت میدهد. ابزارها و منابع بسیاری وجود دارند که به شما کمک میکنند تا این اطلاعات را به دست آورید.
ابتدا گزارش سالانهی سازمان را دانلود کنید و به دقت آن را بخوانید. رهبران سازمان میگویند چه چیزی درباره کسبوکار مهم است و نحوهی کار آن چگونه است؟ از چه شاخصهایی برای نشان دادن این مسئله استفاده میکنند؟ سپس به نتایج مالی نگاه کنید. آیا کسبوکار سودآور است و منبع درآمد و محل خرج این درآمد کجاست؟ این کار حوزههایی کلیدی را برجسته میکند که باید مورد توجه قرار گیرند.
سپس مأموریت و بیانیههای سازمان، ارزشهای اصلی، حوزههای کلیدی حاصل و اهداف آن را مورد تحلیل قرار دهید. سازمان چگونه باعث به وجود آمدن این موارد میشود؟ برای درک عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و فنی مؤثر بر سازمان و راهبرد بلندمدت آن، تحلیل PEST را انجام دهید. سپس به شایستگیهای کلیدی که سازمان خواستار آنهاست نگاهی بیندازید. برای سهیم شدن در این موارد چه کاری میتوانید انجام دهید؟
سرانجام، با دقت نقش خود را بررسی کنید. چگونه برای سازمانتان ارزشافزایی میکنید یا چگونه باید ارزشافزایی کنید؟ چه کاری انجام میدهید که بر این اهداف تأثیرگذار باشد و زندگی را برای مشتریانتان بهتر کند؟ (اگر مطمئن نیستید، تحلیل زنجیره ارزش را انجام دهید تا مشخص شود که چه فعالیتهایی بیشترین ارزش را برای مشتریانتان به وجود میآورند.)
منابع و تأمینکنندگان را بشناسید
هر سازمانی برای آنکه عملکرد مؤثری داشته باشد به منابع و تأمینکنندگانی نیاز دارد و استفادهی مؤثر از منابع و دستیابی به بهترین قیمت برای کالاها و خدمات مهم است.
ابتدا به منظور درک اهمیت نسبی منابع فعلی سازمانتان، تلاش کنید پی ببرید به کدام یک از این منابع نیاز بسیاری خواهید داشت و اینکه آیا دسترسی به این منابع به موفقیت سازمانتان کمک میکند یا مانع موفقیت آن میشود.
سپس هزینهی این منابع را بررسی کنید. آیا سازمانتان خرید استراتژیک میکند؟ آیا از بهترین قیمتها مطلع است؟ و آیا به اندازهی کافی برای مذاکره قیمتها و قراردادها تلاش میکند؟
آیا عرضهکنندگان خدمات و پشتیبانی لازم را در اختیار شما میگذارند؟ تأمینکننده های خود را ارزیابی کنید و مطمئن شوید که سطح مناسبی از خدمات را در اختیارتان میگذارند.
مشتریان و رقبا را درک کنید
برای درک سازمانتان باید در مورد مشتریان و رقبا نیز اطلاع داشته باشید. ابتدا فهرستی از رقبای خود تهیه کنید. نقاط قوت و ضعف آنها کدامند؟ عملکرد آنها در مقایسه با سازمان شما چگونه است؟
سپس تحلیل SWOT را انجام دهید. وضعیت سازمان شما نسبت به رقبا چگونه است؟ بزرگترین نقاط قوت و ضعفش چیست؟ آیا رقبا از این نقاط ضعف استفاده میکنند؟ و آیا نقطه قوتی پیدا کردهاید که سازمان شما از آن بیبهره باشد؟
حالا به بازار هدف سازمانتان نگاه کنید. این افراد که هستند؟ به چه چیزی اهمیت میدهند؟ سازمان شما چگونه تقسیمبندی بازار را انجام میدهد، یا بازاری کاملا جدید را به وجود میآورد؟ و این اطلاعات چه چیزی دربارهی نحوهی کارتان به شما میگوید؟
بهروز بودن در صنعت، بخشی از ایجاد آگاهی تجاری است. کار خود را با اشتراک در مجلات تجاری و صنعتی، فصلنامهها، وبلاگها، اخبار، گزارشهای مالی و وبسایتها آغاز کرده و زمانی را صرف خواندن آنها کنید.
از طریق اشتراک نشریات یا وبسایتهای تجاری هم میتوانید در پیشرفتهای کلی کسبوکار بهروز بمانید. یا برنامهی خبری معروفی دربارهی کسبوکار را نگاه کنید که نه تنها اخبار را گزارش میدهد، بلکه تحلیلی عینی از معنی اخبار را هم ارائه میکند. این به شما کمک میکند تا رویدادها و گرایشهای فعلی را عمیقتر درک کنید و به معنی این رویدادها برای صنعت یا بخش خود پی ببرید.
سازمانهای تجاری و شبکههای حرفهای، منابع خوبی از اطلاعات مربوط به رویدادهای صنعتی هستند. برای مثال میتوانید از طریق لینکدین با سایر متخصصان صنعت خود ارتباط برقرار کنید. این شبکهی اجتماعی دارای هزاران گروه اینترنتی صنعتی هم هست که میتوانید برای گسترش شبکهی حرفهایتان، به آنها بپیوندید، در بحثها شرکت کنید و در مورد گرایشهای جدید، بیشتر یاد بگیرید.
توجه:
به خاطر داشته باشید که یکی از مزایای ایجاد آگاهی تجاری این است که به شما کمک میکند تا دیدگاههای قوی و مستحکمی را شکل دهید که توسط عوامل، تأثیرات و گرایشهای پیرامونتان به وجود آمدهاند. هنگامی که اطلاعات خود را از منابع قابل اطمینان و عینی یا از متخصصانی که به آنها اعتماد دارید به دست میآورید، میتوانید مطمئن شوید که قضاوتتان معقولانه است.
پروژهها را ارزیابی و اولویتبندی کنید
بخش دیگرِ ایجاد آگاهی تجاری، یادگیریِ ارزیابی و اولویت بندی پروژههاست تا قبل از پیشنهاد دادن ایدههایتان، مطمئن شوید که ایدههای خوبی هستند. در ضمن باید پروژههایی را در اولویت قرار دهید که متناسب با راهبرد سازمانتان هستند و اینکه آنها را بررسی کنید تا مطمئن شوید که ایدههایی عملی هستند.
برای اینکه بفهمید آیا پروژهها به لحاظ مالی برای سازمانتان سودآورند یا خیر، تحلیل هزینه-فایده را انجام داده و از ارزش خالص فعلی و نرخ بازده داخلی برای تصمیم در مورد سرمایهگذاری در پروژهها استفاده کنید. (در جایی که اقتضا میکند از همکاران بخش مالی خود برای اطمینان از صحت محاسباتتان درخواست کمک کنید.)
منبع : https://keramatzade.com/What-is-commercial-awareness-
کلمات کلیدی:
آگاهی تجاری، یا شم کسب و کار میتواند تفاوت بسیاری در مسیر شغلی شما به وجود آورد، چه در آغاز کار باشید و چه حرفهای و باتجربه باشید. باآگاهی تجاری میتوانید تصمیمات منطقی و مبتنی بر اطلاعات بگیرید. بدون این مهارت، تصمیماتتان ناشیانه خواهد بود و افراد به سرعت اطمینانشان را نسبت به شما از دست میدهند. در این مقاله دربارهی چیستی آگاهی تجاری بحث میکنیم و خواهیم دید که چگونه میتوانید آن را در حرفهتان توسعه دهید.
فرهنگ انگلیسی کسبوکار کمبریج آگاهی تجاری را اینطور تعریف میکند: «دانش چگونگی درآمدزایی کسبوکارها، خواستههای مشتریان و مشکلات موجود در حوزهای از کسبوکار.» به عبارت دیگر، آگاهی تجاری به معنی درک نیازهای شرکت به منظور سودآور بودن، موفق بودن و خدماترسانی خوب به مشتریان است. با داشتن آگاهی تجاری، از ارزشهای اصلی، بزرگترین رقبا، ذیالنفعان کلیدی و چالشهای تجاری فعلی سازمان خود اطلاع پیدا میکنید. همچنین نقاط قوت و ضعف سازمان را میدانید و میتوانید از این اطلاعات برای تصمیمگیریهای عاقلانه استفاده کنید.
بسیاری از شرکتها آگاهی تجاری را به عنوان شرطی کلیدی در استخدامهای بالقوه میپندارند. افرادی که زمانی را برای درک چگونگی عملکرد و سودآوری سازمان صرف میکنند و اینکه چگونه صنعت به طور کلی عمل میکند، افرادی هستند که دارای سطح بالایی از انگیزه، علاقه و تمرکز بر سود و زیان هستند. این آگاهی به افراد استخدامی جدید کمک میکند تا از همان ابتدا کار خود را با شور و اشتیاق شروع کرده و تصمیمات آگاهانهای اتخاذ کنند.
آگاهی تجاری میتواند عملکرد شما در نقش فعلی را هم بهبود ببخشد. وقتی صنعتی که در آن مشغول هستید را درک کنید و بدانید که چگونه نقشتان به رقابت کردن سازمان کمک میکند، تصمیمات بهتری میگیرید، مدیریت ریسک کارآمدتری خواهید داشت، قیمتهای خوبی از عرضهکنندگان میگیرید، اعتبار خود به عنوان کارشناس را تقویت میکنید و احتمال ترفیعتان را بالا میبرید. همچنین بیشتر قادر خواهید بود نیازهای مشتریانتان را برآورده کنید.
فارغ از اینکه در چه نقش یا صنعتی مشغول هستید، آگاهی تجاری سودمند است. حتی متخصصان در سازمانهای غیرانتفاعی و دولتی نیز از آگاهی تجاری سود خواهند برد. در واقع، آگاهی تجاری میتواند مزیتی کلیدی و شخصی برای زمانی باشد که میخواهید در این بخشها پیشرفت کنید.
به خاطر داشته باشید که ایجاد آگاهی تجاری کار میبرد. شما نمیتوانید یک شبه درک عمیقی به وجود آورید؛ و این کار باید به بخشی از حرفهایگری مداوم شما بدل شود. هدفتان یادگیری در مورد سازمان، بازار و صنعت است.
درک سازمان
بنیان آگاهی تجاری در ایجاد درک عمیقی از سازمان نهفته است از جمله اینکه سازمان چگونه کار میکند، چگونه پول در میآورد و بیشتر از همه به چه چیزی اهمیت میدهد. ابزارها و منابع بسیاری وجود دارند که به شما کمک میکنند تا این اطلاعات را به دست آورید.
ابتدا گزارش سالانهی سازمان را دانلود کنید و به دقت آن را بخوانید. رهبران سازمان میگویند چه چیزی درباره کسبوکار مهم است و نحوهی کار آن چگونه است؟ از چه شاخصهایی برای نشان دادن این مسئله استفاده میکنند؟ سپس به نتایج مالی نگاه کنید. آیا کسبوکار سودآور است و منبع درآمد و محل خرج این درآمد کجاست؟ این کار حوزههایی کلیدی را برجسته میکند که باید مورد توجه قرار گیرند.
سپس مأموریت و بیانیههای سازمان، ارزشهای اصلی، حوزههای کلیدی حاصل و اهداف آن را مورد تحلیل قرار دهید. سازمان چگونه باعث به وجود آمدن این موارد میشود؟ برای درک عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و فنی مؤثر بر سازمان و راهبرد بلندمدت آن، تحلیل PEST را انجام دهید. سپس به شایستگیهای کلیدی که سازمان خواستار آنهاست نگاهی بیندازید. برای سهیم شدن در این موارد چه کاری میتوانید انجام دهید؟
سرانجام، با دقت نقش خود را بررسی کنید. چگونه برای سازمانتان ارزشافزایی میکنید یا چگونه باید ارزشافزایی کنید؟ چه کاری انجام میدهید که بر این اهداف تأثیرگذار باشد و زندگی را برای مشتریانتان بهتر کند؟ (اگر مطمئن نیستید، تحلیل زنجیره ارزش را انجام دهید تا مشخص شود که چه فعالیتهایی بیشترین ارزش را برای مشتریانتان به وجود میآورند.)
منابع و تأمینکنندگان را بشناسید
هر سازمانی برای آنکه عملکرد مؤثری داشته باشد به منابع و تأمینکنندگانی نیاز دارد و استفادهی مؤثر از منابع و دستیابی به بهترین قیمت برای کالاها و خدمات مهم است.
ابتدا به منظور درک اهمیت نسبی منابع فعلی سازمانتان، تلاش کنید پی ببرید به کدام یک از این منابع نیاز بسیاری خواهید داشت و اینکه آیا دسترسی به این منابع به موفقیت سازمانتان کمک میکند یا مانع موفقیت آن میشود.
سپس هزینهی این منابع را بررسی کنید. آیا سازمانتان خرید استراتژیک میکند؟ آیا از بهترین قیمتها مطلع است؟ و آیا به اندازهی کافی برای مذاکره قیمتها و قراردادها تلاش میکند؟
آیا عرضهکنندگان خدمات و پشتیبانی لازم را در اختیار شما میگذارند؟ تأمینکننده های خود را ارزیابی کنید و مطمئن شوید که سطح مناسبی از خدمات را در اختیارتان میگذارند.
مشتریان و رقبا را درک کنید
برای درک سازمانتان باید در مورد مشتریان و رقبا نیز اطلاع داشته باشید. ابتدا فهرستی از رقبای خود تهیه کنید. نقاط قوت و ضعف آنها کدامند؟ عملکرد آنها در مقایسه با سازمان شما چگونه است؟
سپس تحلیل SWOT را انجام دهید. وضعیت سازمان شما نسبت به رقبا چگونه است؟ بزرگترین نقاط قوت و ضعفش چیست؟ آیا رقبا از این نقاط ضعف استفاده میکنند؟ و آیا نقطه قوتی پیدا کردهاید که سازمان شما از آن بیبهره باشد؟
حالا به بازار هدف سازمانتان نگاه کنید. این افراد که هستند؟ به چه چیزی اهمیت میدهند؟ سازمان شما چگونه تقسیمبندی بازار را انجام میدهد، یا بازاری کاملا جدید را به وجود میآورد؟ و این اطلاعات چه چیزی دربارهی نحوهی کارتان به شما میگوید؟
بهروز بودن در صنعت، بخشی از ایجاد آگاهی تجاری است. کار خود را با اشتراک در مجلات تجاری و صنعتی، فصلنامهها، وبلاگها، اخبار، گزارشهای مالی و وبسایتها آغاز کرده و زمانی را صرف خواندن آنها کنید.
از طریق اشتراک نشریات یا وبسایتهای تجاری هم میتوانید در پیشرفتهای کلی کسبوکار بهروز بمانید. یا برنامهی خبری معروفی دربارهی کسبوکار را نگاه کنید که نه تنها اخبار را گزارش میدهد، بلکه تحلیلی عینی از معنی اخبار را هم ارائه میکند. این به شما کمک میکند تا رویدادها و گرایشهای فعلی را عمیقتر درک کنید و به معنی این رویدادها برای صنعت یا بخش خود پی ببرید.
سازمانهای تجاری و شبکههای حرفهای، منابع خوبی از اطلاعات مربوط به رویدادهای صنعتی هستند. برای مثال میتوانید از طریق لینکدین با سایر متخصصان صنعت خود ارتباط برقرار کنید. این شبکهی اجتماعی دارای هزاران گروه اینترنتی صنعتی هم هست که میتوانید برای گسترش شبکهی حرفهایتان، به آنها بپیوندید، در بحثها شرکت کنید و در مورد گرایشهای جدید، بیشتر یاد بگیرید.
توجه:
به خاطر داشته باشید که یکی از مزایای ایجاد آگاهی تجاری این است که به شما کمک میکند تا دیدگاههای قوی و مستحکمی را شکل دهید که توسط عوامل، تأثیرات و گرایشهای پیرامونتان به وجود آمدهاند. هنگامی که اطلاعات خود را از منابع قابل اطمینان و عینی یا از متخصصانی که به آنها اعتماد دارید به دست میآورید، میتوانید مطمئن شوید که قضاوتتان معقولانه است.
پروژهها را ارزیابی و اولویتبندی کنید
بخش دیگرِ ایجاد آگاهی تجاری، یادگیریِ ارزیابی و اولویت بندی پروژههاست تا قبل از پیشنهاد دادن ایدههایتان، مطمئن شوید که ایدههای خوبی هستند. در ضمن باید پروژههایی را در اولویت قرار دهید که متناسب با راهبرد سازمانتان هستند و اینکه آنها را بررسی کنید تا مطمئن شوید که ایدههایی عملی هستند.
برای اینکه بفهمید آیا پروژهها به لحاظ مالی برای سازمانتان سودآورند یا خیر، تحلیل هزینه-فایده را انجام داده و از ارزش خالص فعلی و نرخ بازده داخلی برای تصمیم در مورد سرمایهگذاری در پروژهها استفاده کنید. (در جایی که اقتضا میکند از همکاران بخش مالی خود برای اطمینان از صحت محاسباتتان درخواست کمک کنید.)
منبع : https://keramatzade.com/What-is-commercial-awareness-
کلمات کلیدی:
طولانیتری داشته و در سالهای کهولت هم کمتر دچار اختلالات شناختی میشوند.
حتی متعهدترین افراد هم ممکن است گاهی اوقات استانداردهای خود را رها کنند و از خودگذشتگیشان دچار لغزش شود. با این حال، وظیفه شناسبودن ویژگیای است که میتوان آن را تقویت کرد. این مقاله به شما نشان میدهد که چگونه این کار را انجام بدهید.
مطالعهای که در سال 2007 در «Journal of Personality and Social Psychology» منتشر شد، به این مسئله پرداخت که وجدان کاری دارای دو بخش مجزاست. همهی ما این دو بخش را داریم. (البته در اندازههای مختلف)
سخت کوشی از تمایل ما برای موفقیت و کامیابی نشأت میگیرد. محرکهای معمول، فرصتی برای کار باکیفیت، نشان دادن مهارت و افزایش دانش ایجاد میکنند. اگر شما «وظیفهشناسِ سختکوشی» باشید، در ایجاد طرحها و تعیین اهداف، بهتر عمل میکنید. این طرحها و اهداف را حتی اگر با شکست هم روبهرو شوند، سرسختانه دنبال میکنید و خودانضباطی و کنترل و اراده از خودتان نشان میدهید.
نظم، کمتر ریشه در بلندپروازی دارد و بیشتر ناشی از احساس وظیفه نسبت به گروه و سازمانتان است. شما به عنوان فرد «وظیفهشناسِ منظم»، در پیروی از قوانین و هنجارها و کوشا بودن و قابل اعتماد و مسئول بودن مهارت دارید. مرتب، مدبر و وقتشناس هستید. قبل از آنکه عمل کنید، فکر میکنید و برای انجام کار خوب اهمیت قائل هستید.
اگر فرد وظیفهشناسی باشید، در مقابل رفتارهایی که ممکن است به توانایی یا اعتبارتان آسیب برسانند مقاومت میکنید. ممکن است یکی از همکارانتان به خاطر کندی در شروع کار معروف باشد، اما شما باید از تعویق کارها اجتناب کنید و بدون تأخیر و با اشتیاق، کار خود را شروع کنید.
اگر احساس میکنید که مانند لیلای داستان ما هستید و فکر میکنید وظیفه شناس بودن امر خستهکنندهای است، چرا زحمت تلاش کردن را به خود میدهید؟
شواهد بسیاری وجود دارند مبنی بر اینکه وظیفهشناس بودن میتواند مزایای زیادی برای بسیاری از بخشهای زندگی داشته باشد. پژوهشگران، وظیفهشناس بودن را بهترین و قابل اطمینانترین ویژگی برای یافتن شغلی مناسب و عملکرد کاری موفقیتآمیز میدانند. وظیفهشناس بودن احتمال کسب درآمد بالاتر و رضایت شغلی بیشتر در زندگی را هم فراهم میکند.
داشتن نگرشی وظیفهشناسانه، به بیشتر شدن اعتبار شما هم کمک میکند. قابل اعتماد و سختکوش و منظم به چشم آمدن، میتواند اعتبار بیشتری نسبت به افرادی که تنبل یا نامنظم به شمار میآیند برای شما به بار آورد. با این روش، شما در انجام کارها از راه دور، پیشرفت در حرفهتان و کار بر روی پروژههای حساس مورد اعتماد قرار خواهید گرفت. اگر هم مدیر وظیفهشناسی باشید، اعضای گروهتان میدانند که همیشه بر سر قولتان خواهید ماند.
مهمتر از همه اینکه بیشترین مزیت وظیفهشناسی برای سلامت شماست. مطالعات زیادی ثابت کردهاند که افراد بسیار وظیفه شناس، توجه بیشتری به تغذیه سالم و ورزش میکنند و در نتیجه عمر طولانیتری داشته و در سالهای کهولت هم کمتر دچار اختلالات شناختی میشوند.
متأسفانه این رویکرد مسئولیتپذیرانه به کار، جنبهی تاریکی نیز دارد. اگر میترسید که از مسئولیتهای خود غافل شوید و نتوانید آنها را انجام دهید، وظیفهشناسیتان میتواند به کمال گرایی و اعتیاد به کار تبدیل شود. احتمالا از شکست، آسیب بسیاری میخورید و مدام نگران هستید که دیگران چه فکری دربارهی شما میکنند. به گفتهی روانشناس معروف گریگوری فیست (Gregory Feist) خلاق بودن، خودجوش بودن و منعطف بودن برایتان سخت خواهد بود.
چقدر وظیفهشناس هستید؟ آیا قبل از وبگردی، کار خود را تمام میکنید یا در طول روز مدام وبسایتهای مختلف را زیر و رو میکنید؟ آیا از قبل برنامه ریزی میکنید، یا کار خود را روزانه پیش میبرید؟ آیا قبل از اتمام پروژه، جزئیات آن را بررسی میکنید یا مستقیما به سراغ پروژهی بعدیتان میروید؟
زندگی ما پر از درخواست است؛ همکارانی که نیازمند توجهمان هستند، صدای زنگ تلفن، پروفایلهای شبکههای اجتماعی که مدام توسط دوستان و آشنایانمان به روز میشوند. در میان این همه خواسته و فارغ از میزان تلاشی که میکنیم، وظیفهشناس بودن به رویایی غیرممکن تبدیل شده است.
در این حوزه، حرفهای زیادی دربارهی کاهش سرعت عمل و سعی نکردن برای انجام همهی کارها وجود دارد. به طور ویژهای مراقب درخواستهای غیرمنطقی باشید و در ارتباط با آنها کاملا قاطعیت داشته باشید. حتی اگر فهرست کارهایی که باید انجام بدهید بسیار طولانی است، از انجام چند کار به طور همزمان بپرهیزید. در عوض، بر یک چالش متمرکز شوید تا بهتر بیندیشید، بهرهوریتان را افزایش بدهید تا کمتر صدمه ببینید. به این ترتیب کیفیت کار شما افزایش خواهد یافت و فرصتی برای استراحت پیدا خواهید کرد.
نظم برای وظیفهشناسی امری حیاتی است؛ به ویژه اگر حجم کاریِ سنگینی داشته باشیم و آدمهای مختلف هم تقاضاهای زیادی مطرح کنند. بدون نظم، به آسانی دچار سردرگمی و تعلل میشویم.
شما میتوانید با استفاده از ابزارهای مهم مدیریت زمان، مانند تهیه برنامهی عملی و فهرست کارهایی که باید انجام شوند، نظم بیشتری در زندگیتان به وجود بیاورید. با پیدا کردن پربازدهترین زمانتان در طول روز و زمان بندی برای انجام مهمترین فعالیتها، با حداکثر قدرتتان کار کنید. هر آنچه که کارتان را دشوارتر میسازد یا موجب تأخیر میشود؛ حذف کنید. زمان آن رسیده که پروندههای خود را مدیریت کنید و از دادههایتان پشتیبان تهیه کنید تا در صورت نیاز، بتوانید آنچه را که میخواهید پیدا کنید.
به وجود آوردن عادات خوب میتواند زندگی شما را تا حد زیادی بهبود دهد چرا که برای انجام مسئولیتهای مهم، به فکر و تلاش کمتری نیاز خواهید داشت. توجه کنید که چه رفتارهایی بیش از همه به سود شماست و آنها را به اعمال همیشگی و عادت تبدیل کنید؛ رفتارهایی مانند وقتشناسی و رعایت اصول.
حواس پرتی ها فقط بهرهوریتان را کاهش نمیدهند، بلکه سطح استرس را نیز افزایش میدهند چرا که موجب میشوند مدام توجه خود را به چیزهای دیگری معطوف کنید و دستیابی به اهداف را برایتان دشوارتر میسازند. از طریق بهبود توانایی تمرکز، میتوانید استاندارد کارتان را بالا برده و با شفافیت بیشتری بر مسئولیتهایتان تمرکز کنید. سعی کنید از طریق مراقبه و ذهن آگاهی و با بهبود محیط، تغذیه و ساختار فکریتان، توجه خود را تقویت کنید.
وظیفهشناس بودن، فراتر از صرفا نگاه به درون است. وظیفهشناسی درباره مسئولیتهای شما نسبت به دیگران و روش تعاملتان با آنها نیز هست. بنابراین به خودتان فرصت دهید تا نیازهای سایر افراد را درک کنید و در مورد چگونگی ارتباط خود با دیگران هم بیشتر تأمل کنید. احتمالا این نگرش مثبت و باز اعتبار شما را افزایش میدهد و میتواند در برابر انزوا و اعتیاد به کار، از شما محافظت کند.
وظیفهشناستر شدن چالش دشواری است؛ به ویژه اگر تعلل یا تنبلی جزو رفتارهای معمولتان باشند. از سرکوفت زدن به خود بپرهیزید. به دنبال پشتیبانی و حمایت باشید. نگذارید ترس از شکست، شما را از دور خارج کند. پیشرفتتان را با همراهی یک مربی و مرشد، تحت نظر داشته باشید.
منبع : https://keramatzade.com/How-are-dignitaries-
کلمات کلیدی:
طولانیتری داشته و در سالهای کهولت هم کمتر دچار اختلالات شناختی میشوند.
حتی متعهدترین افراد هم ممکن است گاهی اوقات استانداردهای خود را رها کنند و از خودگذشتگیشان دچار لغزش شود. با این حال، وظیفه شناسبودن ویژگیای است که میتوان آن را تقویت کرد. این مقاله به شما نشان میدهد که چگونه این کار را انجام بدهید.
مطالعهای که در سال 2007 در «Journal of Personality and Social Psychology» منتشر شد، به این مسئله پرداخت که وجدان کاری دارای دو بخش مجزاست. همهی ما این دو بخش را داریم. (البته در اندازههای مختلف)
سخت کوشی از تمایل ما برای موفقیت و کامیابی نشأت میگیرد. محرکهای معمول، فرصتی برای کار باکیفیت، نشان دادن مهارت و افزایش دانش ایجاد میکنند. اگر شما «وظیفهشناسِ سختکوشی» باشید، در ایجاد طرحها و تعیین اهداف، بهتر عمل میکنید. این طرحها و اهداف را حتی اگر با شکست هم روبهرو شوند، سرسختانه دنبال میکنید و خودانضباطی و کنترل و اراده از خودتان نشان میدهید.
نظم، کمتر ریشه در بلندپروازی دارد و بیشتر ناشی از احساس وظیفه نسبت به گروه و سازمانتان است. شما به عنوان فرد «وظیفهشناسِ منظم»، در پیروی از قوانین و هنجارها و کوشا بودن و قابل اعتماد و مسئول بودن مهارت دارید. مرتب، مدبر و وقتشناس هستید. قبل از آنکه عمل کنید، فکر میکنید و برای انجام کار خوب اهمیت قائل هستید.
اگر فرد وظیفهشناسی باشید، در مقابل رفتارهایی که ممکن است به توانایی یا اعتبارتان آسیب برسانند مقاومت میکنید. ممکن است یکی از همکارانتان به خاطر کندی در شروع کار معروف باشد، اما شما باید از تعویق کارها اجتناب کنید و بدون تأخیر و با اشتیاق، کار خود را شروع کنید.
اگر احساس میکنید که مانند لیلای داستان ما هستید و فکر میکنید وظیفه شناس بودن امر خستهکنندهای است، چرا زحمت تلاش کردن را به خود میدهید؟
شواهد بسیاری وجود دارند مبنی بر اینکه وظیفهشناس بودن میتواند مزایای زیادی برای بسیاری از بخشهای زندگی داشته باشد. پژوهشگران، وظیفهشناس بودن را بهترین و قابل اطمینانترین ویژگی برای یافتن شغلی مناسب و عملکرد کاری موفقیتآمیز میدانند. وظیفهشناس بودن احتمال کسب درآمد بالاتر و رضایت شغلی بیشتر در زندگی را هم فراهم میکند.
داشتن نگرشی وظیفهشناسانه، به بیشتر شدن اعتبار شما هم کمک میکند. قابل اعتماد و سختکوش و منظم به چشم آمدن، میتواند اعتبار بیشتری نسبت به افرادی که تنبل یا نامنظم به شمار میآیند برای شما به بار آورد. با این روش، شما در انجام کارها از راه دور، پیشرفت در حرفهتان و کار بر روی پروژههای حساس مورد اعتماد قرار خواهید گرفت. اگر هم مدیر وظیفهشناسی باشید، اعضای گروهتان میدانند که همیشه بر سر قولتان خواهید ماند.
مهمتر از همه اینکه بیشترین مزیت وظیفهشناسی برای سلامت شماست. مطالعات زیادی ثابت کردهاند که افراد بسیار وظیفه شناس، توجه بیشتری به تغذیه سالم و ورزش میکنند و در نتیجه عمر طولانیتری داشته و در سالهای کهولت هم کمتر دچار اختلالات شناختی میشوند.
متأسفانه این رویکرد مسئولیتپذیرانه به کار، جنبهی تاریکی نیز دارد. اگر میترسید که از مسئولیتهای خود غافل شوید و نتوانید آنها را انجام دهید، وظیفهشناسیتان میتواند به کمال گرایی و اعتیاد به کار تبدیل شود. احتمالا از شکست، آسیب بسیاری میخورید و مدام نگران هستید که دیگران چه فکری دربارهی شما میکنند. به گفتهی روانشناس معروف گریگوری فیست (Gregory Feist) خلاق بودن، خودجوش بودن و منعطف بودن برایتان سخت خواهد بود.
چقدر وظیفهشناس هستید؟ آیا قبل از وبگردی، کار خود را تمام میکنید یا در طول روز مدام وبسایتهای مختلف را زیر و رو میکنید؟ آیا از قبل برنامه ریزی میکنید، یا کار خود را روزانه پیش میبرید؟ آیا قبل از اتمام پروژه، جزئیات آن را بررسی میکنید یا مستقیما به سراغ پروژهی بعدیتان میروید؟
زندگی ما پر از درخواست است؛ همکارانی که نیازمند توجهمان هستند، صدای زنگ تلفن، پروفایلهای شبکههای اجتماعی که مدام توسط دوستان و آشنایانمان به روز میشوند. در میان این همه خواسته و فارغ از میزان تلاشی که میکنیم، وظیفهشناس بودن به رویایی غیرممکن تبدیل شده است.
در این حوزه، حرفهای زیادی دربارهی کاهش سرعت عمل و سعی نکردن برای انجام همهی کارها وجود دارد. به طور ویژهای مراقب درخواستهای غیرمنطقی باشید و در ارتباط با آنها کاملا قاطعیت داشته باشید. حتی اگر فهرست کارهایی که باید انجام بدهید بسیار طولانی است، از انجام چند کار به طور همزمان بپرهیزید. در عوض، بر یک چالش متمرکز شوید تا بهتر بیندیشید، بهرهوریتان را افزایش بدهید تا کمتر صدمه ببینید. به این ترتیب کیفیت کار شما افزایش خواهد یافت و فرصتی برای استراحت پیدا خواهید کرد.
نظم برای وظیفهشناسی امری حیاتی است؛ به ویژه اگر حجم کاریِ سنگینی داشته باشیم و آدمهای مختلف هم تقاضاهای زیادی مطرح کنند. بدون نظم، به آسانی دچار سردرگمی و تعلل میشویم.
شما میتوانید با استفاده از ابزارهای مهم مدیریت زمان، مانند تهیه برنامهی عملی و فهرست کارهایی که باید انجام شوند، نظم بیشتری در زندگیتان به وجود بیاورید. با پیدا کردن پربازدهترین زمانتان در طول روز و زمان بندی برای انجام مهمترین فعالیتها، با حداکثر قدرتتان کار کنید. هر آنچه که کارتان را دشوارتر میسازد یا موجب تأخیر میشود؛ حذف کنید. زمان آن رسیده که پروندههای خود را مدیریت کنید و از دادههایتان پشتیبان تهیه کنید تا در صورت نیاز، بتوانید آنچه را که میخواهید پیدا کنید.
به وجود آوردن عادات خوب میتواند زندگی شما را تا حد زیادی بهبود دهد چرا که برای انجام مسئولیتهای مهم، به فکر و تلاش کمتری نیاز خواهید داشت. توجه کنید که چه رفتارهایی بیش از همه به سود شماست و آنها را به اعمال همیشگی و عادت تبدیل کنید؛ رفتارهایی مانند وقتشناسی و رعایت اصول.
حواس پرتی ها فقط بهرهوریتان را کاهش نمیدهند، بلکه سطح استرس را نیز افزایش میدهند چرا که موجب میشوند مدام توجه خود را به چیزهای دیگری معطوف کنید و دستیابی به اهداف را برایتان دشوارتر میسازند. از طریق بهبود توانایی تمرکز، میتوانید استاندارد کارتان را بالا برده و با شفافیت بیشتری بر مسئولیتهایتان تمرکز کنید. سعی کنید از طریق مراقبه و ذهن آگاهی و با بهبود محیط، تغذیه و ساختار فکریتان، توجه خود را تقویت کنید.
وظیفهشناس بودن، فراتر از صرفا نگاه به درون است. وظیفهشناسی درباره مسئولیتهای شما نسبت به دیگران و روش تعاملتان با آنها نیز هست. بنابراین به خودتان فرصت دهید تا نیازهای سایر افراد را درک کنید و در مورد چگونگی ارتباط خود با دیگران هم بیشتر تأمل کنید. احتمالا این نگرش مثبت و باز اعتبار شما را افزایش میدهد و میتواند در برابر انزوا و اعتیاد به کار، از شما محافظت کند.
وظیفهشناستر شدن چالش دشواری است؛ به ویژه اگر تعلل یا تنبلی جزو رفتارهای معمولتان باشند. از سرکوفت زدن به خود بپرهیزید. به دنبال پشتیبانی و حمایت باشید. نگذارید ترس از شکست، شما را از دور خارج کند. پیشرفتتان را با همراهی یک مربی و مرشد، تحت نظر داشته باشید.
منبع : https://keramatzade.com/How-are-dignitaries-
کلمات کلیدی:
طولانیتری داشته و در سالهای کهولت هم کمتر دچار اختلالات شناختی میشوند.
حتی متعهدترین افراد هم ممکن است گاهی اوقات استانداردهای خود را رها کنند و از خودگذشتگیشان دچار لغزش شود. با این حال، وظیفه شناسبودن ویژگیای است که میتوان آن را تقویت کرد. این مقاله به شما نشان میدهد که چگونه این کار را انجام بدهید.
مطالعهای که در سال 2007 در «Journal of Personality and Social Psychology» منتشر شد، به این مسئله پرداخت که وجدان کاری دارای دو بخش مجزاست. همهی ما این دو بخش را داریم. (البته در اندازههای مختلف)
سخت کوشی از تمایل ما برای موفقیت و کامیابی نشأت میگیرد. محرکهای معمول، فرصتی برای کار باکیفیت، نشان دادن مهارت و افزایش دانش ایجاد میکنند. اگر شما «وظیفهشناسِ سختکوشی» باشید، در ایجاد طرحها و تعیین اهداف، بهتر عمل میکنید. این طرحها و اهداف را حتی اگر با شکست هم روبهرو شوند، سرسختانه دنبال میکنید و خودانضباطی و کنترل و اراده از خودتان نشان میدهید.
نظم، کمتر ریشه در بلندپروازی دارد و بیشتر ناشی از احساس وظیفه نسبت به گروه و سازمانتان است. شما به عنوان فرد «وظیفهشناسِ منظم»، در پیروی از قوانین و هنجارها و کوشا بودن و قابل اعتماد و مسئول بودن مهارت دارید. مرتب، مدبر و وقتشناس هستید. قبل از آنکه عمل کنید، فکر میکنید و برای انجام کار خوب اهمیت قائل هستید.
اگر فرد وظیفهشناسی باشید، در مقابل رفتارهایی که ممکن است به توانایی یا اعتبارتان آسیب برسانند مقاومت میکنید. ممکن است یکی از همکارانتان به خاطر کندی در شروع کار معروف باشد، اما شما باید از تعویق کارها اجتناب کنید و بدون تأخیر و با اشتیاق، کار خود را شروع کنید.
اگر احساس میکنید که مانند لیلای داستان ما هستید و فکر میکنید وظیفه شناس بودن امر خستهکنندهای است، چرا زحمت تلاش کردن را به خود میدهید؟
شواهد بسیاری وجود دارند مبنی بر اینکه وظیفهشناس بودن میتواند مزایای زیادی برای بسیاری از بخشهای زندگی داشته باشد. پژوهشگران، وظیفهشناس بودن را بهترین و قابل اطمینانترین ویژگی برای یافتن شغلی مناسب و عملکرد کاری موفقیتآمیز میدانند. وظیفهشناس بودن احتمال کسب درآمد بالاتر و رضایت شغلی بیشتر در زندگی را هم فراهم میکند.
داشتن نگرشی وظیفهشناسانه، به بیشتر شدن اعتبار شما هم کمک میکند. قابل اعتماد و سختکوش و منظم به چشم آمدن، میتواند اعتبار بیشتری نسبت به افرادی که تنبل یا نامنظم به شمار میآیند برای شما به بار آورد. با این روش، شما در انجام کارها از راه دور، پیشرفت در حرفهتان و کار بر روی پروژههای حساس مورد اعتماد قرار خواهید گرفت. اگر هم مدیر وظیفهشناسی باشید، اعضای گروهتان میدانند که همیشه بر سر قولتان خواهید ماند.
مهمتر از همه اینکه بیشترین مزیت وظیفهشناسی برای سلامت شماست. مطالعات زیادی ثابت کردهاند که افراد بسیار وظیفه شناس، توجه بیشتری به تغذیه سالم و ورزش میکنند و در نتیجه عمر طولانیتری داشته و در سالهای کهولت هم کمتر دچار اختلالات شناختی میشوند.
متأسفانه این رویکرد مسئولیتپذیرانه به کار، جنبهی تاریکی نیز دارد. اگر میترسید که از مسئولیتهای خود غافل شوید و نتوانید آنها را انجام دهید، وظیفهشناسیتان میتواند به کمال گرایی و اعتیاد به کار تبدیل شود. احتمالا از شکست، آسیب بسیاری میخورید و مدام نگران هستید که دیگران چه فکری دربارهی شما میکنند. به گفتهی روانشناس معروف گریگوری فیست (Gregory Feist) خلاق بودن، خودجوش بودن و منعطف بودن برایتان سخت خواهد بود.
چقدر وظیفهشناس هستید؟ آیا قبل از وبگردی، کار خود را تمام میکنید یا در طول روز مدام وبسایتهای مختلف را زیر و رو میکنید؟ آیا از قبل برنامه ریزی میکنید، یا کار خود را روزانه پیش میبرید؟ آیا قبل از اتمام پروژه، جزئیات آن را بررسی میکنید یا مستقیما به سراغ پروژهی بعدیتان میروید؟
زندگی ما پر از درخواست است؛ همکارانی که نیازمند توجهمان هستند، صدای زنگ تلفن، پروفایلهای شبکههای اجتماعی که مدام توسط دوستان و آشنایانمان به روز میشوند. در میان این همه خواسته و فارغ از میزان تلاشی که میکنیم، وظیفهشناس بودن به رویایی غیرممکن تبدیل شده است.
در این حوزه، حرفهای زیادی دربارهی کاهش سرعت عمل و سعی نکردن برای انجام همهی کارها وجود دارد. به طور ویژهای مراقب درخواستهای غیرمنطقی باشید و در ارتباط با آنها کاملا قاطعیت داشته باشید. حتی اگر فهرست کارهایی که باید انجام بدهید بسیار طولانی است، از انجام چند کار به طور همزمان بپرهیزید. در عوض، بر یک چالش متمرکز شوید تا بهتر بیندیشید، بهرهوریتان را افزایش بدهید تا کمتر صدمه ببینید. به این ترتیب کیفیت کار شما افزایش خواهد یافت و فرصتی برای استراحت پیدا خواهید کرد.
نظم برای وظیفهشناسی امری حیاتی است؛ به ویژه اگر حجم کاریِ سنگینی داشته باشیم و آدمهای مختلف هم تقاضاهای زیادی مطرح کنند. بدون نظم، به آسانی دچار سردرگمی و تعلل میشویم.
شما میتوانید با استفاده از ابزارهای مهم مدیریت زمان، مانند تهیه برنامهی عملی و فهرست کارهایی که باید انجام شوند، نظم بیشتری در زندگیتان به وجود بیاورید. با پیدا کردن پربازدهترین زمانتان در طول روز و زمان بندی برای انجام مهمترین فعالیتها، با حداکثر قدرتتان کار کنید. هر آنچه که کارتان را دشوارتر میسازد یا موجب تأخیر میشود؛ حذف کنید. زمان آن رسیده که پروندههای خود را مدیریت کنید و از دادههایتان پشتیبان تهیه کنید تا در صورت نیاز، بتوانید آنچه را که میخواهید پیدا کنید.
به وجود آوردن عادات خوب میتواند زندگی شما را تا حد زیادی بهبود دهد چرا که برای انجام مسئولیتهای مهم، به فکر و تلاش کمتری نیاز خواهید داشت. توجه کنید که چه رفتارهایی بیش از همه به سود شماست و آنها را به اعمال همیشگی و عادت تبدیل کنید؛ رفتارهایی مانند وقتشناسی و رعایت اصول.
حواس پرتی ها فقط بهرهوریتان را کاهش نمیدهند، بلکه سطح استرس را نیز افزایش میدهند چرا که موجب میشوند مدام توجه خود را به چیزهای دیگری معطوف کنید و دستیابی به اهداف را برایتان دشوارتر میسازند. از طریق بهبود توانایی تمرکز، میتوانید استاندارد کارتان را بالا برده و با شفافیت بیشتری بر مسئولیتهایتان تمرکز کنید. سعی کنید از طریق مراقبه و ذهن آگاهی و با بهبود محیط، تغذیه و ساختار فکریتان، توجه خود را تقویت کنید.
وظیفهشناس بودن، فراتر از صرفا نگاه به درون است. وظیفهشناسی درباره مسئولیتهای شما نسبت به دیگران و روش تعاملتان با آنها نیز هست. بنابراین به خودتان فرصت دهید تا نیازهای سایر افراد را درک کنید و در مورد چگونگی ارتباط خود با دیگران هم بیشتر تأمل کنید. احتمالا این نگرش مثبت و باز اعتبار شما را افزایش میدهد و میتواند در برابر انزوا و اعتیاد به کار، از شما محافظت کند.
وظیفهشناستر شدن چالش دشواری است؛ به ویژه اگر تعلل یا تنبلی جزو رفتارهای معمولتان باشند. از سرکوفت زدن به خود بپرهیزید. به دنبال پشتیبانی و حمایت باشید. نگذارید ترس از شکست، شما را از دور خارج کند. پیشرفتتان را با همراهی یک مربی و مرشد، تحت نظر داشته باشید.
منبع : https://keramatzade.com/How-are-dignitaries-
کلمات کلیدی: