خود را از یک بحران مالی یا اورژانسی محافظت کنید
چالش ها و مشکلات مالی برای هر کس در برخی موارد اتفاق می افتد، و استرس و نگرانی می تواند به شما دست یابد. با این حال، متوجه می شوید که تقریبا همیشه یک راه وجود دارد، می تواند به شما کمک کند تا احساس افسردگی نکنید. شما ممکن است بتوانید راه خود را بیابید، یا ممکن است به چشم انداز شخص دیگری نیاز داشته باشید تا به شما در پیدا کردن یک راه حل کمک کند. در زیر ما به شما نشان خواهیم داد که چگونه مشکلات ومشکلات مالی را حل کنید و استرس را کاهش دهید. اما، یک اندازه همه جا نیست. اگر وضعیت شما فراتر از کمک کلی ارائه شده در اینجا باشد، ما همچنین به شما اجازه می دهیم بدانید چه کسی می توانید برای کمک بیشتر به آن مراجعه کنید.
گام اول برای غلبه بر مشکلات مالی شناسایی مسئله اساسی است که باعث مشکلات مالی می شود. مشکلات مالی معمولا نشانه یک مسئله بزرگتر است. برای رسیدن به راه حل هایی که در بلندمدت کار می کنند، زمان را برای شناسایی منبع واقعی مشکلات مالی خود بیابید. در اینجا چند مورد رایج برای فکر کردن وجود دارد:
منبع مشکل مالی | دلیل آنکه اغلب مشکلات رخ می دهد |
راه حل
|
بیکاری یا کمتر از درآمد معمول | استفاده از اعتبار برای هزینه های زندگی در کاهش درآمد |
شیوه زندگی خود را دوباره ارزیابی کنید، یک بودجه ایجاد کنید و آن را دنبال کنید. اگر مشغول به کار هستید، ببینید آیا می توانید یک شغل دوم یا بیشتر اضافه کنید
|
بیماری غیر منتظره یا تصادف | افزایش هزینه های پزشکی و کم درآمد / بدون درآمد |
شیوه زندگی خود را ساده کنید تمام کمکهایی که می توانید دریافت کنید. اطمینان حاصل کنید که همه مواردی را که حق دارید دریافت می کنید: با استان خود چک کنید و به سازمان هایی که می توانند کمک کنند، دسترسی پیدا کنید
|
حرکت خود به خود | برای رسیدن به یک سطح بالایی از زندگی که والدین خود را چندین دهه به طول انجامید استفاده می شود |
تنظیم انتظارات و آموختن در آنچه که کسب می کنید به جای آنچه که مورد استفاده قرار می گیرید، زندگی کنید.استفاده از پول نقد، نه اعتبار
|
اولین نوزاد متولد می شود | والدین برای هزینه های افزایش یافته و کاهش درآمد در دوران پس از زایمان هزینه نمی کنند |
تنظیم بودجه و شیوه زندگی خود را به تناسب درآمد کاهش یافته و افزایش هزینه ها
|
طلاق | خانه را به دست آورده اید اما نمی توانید هزینه های جاری را فقط در یک درآمد داشته باشید؛ بیش از صورتحساب چپ |
خانه را به فروش برسانید و به چیزی که بتوانید درآمد کسب کنید و درآمد خود را با خانه تولید کنید
|
بازنشستگی | شما در حال حاضر دارایی غنی و پول نقد فقیر . شما دیگر نمیتوانید زنده بمانید و درآمد کاهش یافته در خانه را حفظ کنید |
خانه را به فروش برسانید، به چیزی که بتوانید بپردازید، به درآمد بیشتری از فروش سرمایه گذاری کنید و از زندگی بیشتر لذت ببرید
|
دلبستگی احساسی به چیزی | شما مایل نیستید چیزی را که دیگر نمی توانید بپردازید: خانه، کسب و کار، وسیله نقلیه یا اسباب بازی می تواند باشد |
احساسات را کنار بگذارید و از وضعیت مالی نگاه کنید ؛ تصویر زندگی 5 سال از حال حاضر و چه صورتحساب خواهد شد پس از آن
|
اعتیاد | هزینه های بیشتری را صرف کسب تلاش برای برآوردن اعتیاد می کنید |
برای مقابله با اعتیاد کمک و مشاوره حرفه ای دریافت کنید . اگر نتوانید، هرگز بر مشکلات مالی خود غلبه نخواهید کرد
|
مشکل مالی شما ممکن است در بالا ذکر نشده باشد یا ممکن است پیچیده تر باشد. با این حال، مفهوم شناسایی یک مشکل خاص مهم است زیرا بیشتر احتمال دارد به یک راه حل پایدار منجر شود. درست مثل یک شیر آب نوشابه؛ قرار دادن سطل زیر موقت است شیر را ثابت کنید و نشت متوقف خواهد شد. تمرکز بر حل مشکل که موجب مشکلات مالی و پولی شما می شود، به جای اینکه در استرس خود زندگی کنید.
یکی از بهترین سلاح ها برای مبارزه با مشکلات مالی بودجه ای است. بودجه یک برنامه هزینه ماهانه برای پول شما است. ایجاد یک بودجه مانند روشن کردن چراغها برای پیدا کردن راه خود در اطراف یک اتاق تاریک است. شما دیگر نیازی به تیرگی در تاریکی ندارید کتک زدن سینه های خود را، از بین بردن مبلمان، و قدم زدن روی سگ. در عوض، با چراغ روشن، می توانید ببینید چه اتفاقی می افتد و پیش از وقوع مشکلات پیش می آید. یک بودجه به همان شیوه کار می کند؛ آن تصمیمات مربوط به هزینه خود را هدایت می کند، به طوری که شما پولی را برای آنچه که واقعا برای شما اهمیت دارد، صرف می کنید. در این مورد، پول خود را به نحوی که به حل مشکل مالی شما کمک می کند ، صرف کنید .
همانطور که بودجه خود را ایجاد می کنید، مهم است که هزینه های شما فقط حدس زدن نیست - آنها باید واقعیت را منعکس کنند. شما ممکن است بخواهید به پیگیری هزینه های خود را برای حداقل چند هفته (یک ماه بهتر است) به عینی ببینید که در آن شما در حال صرف پول خود را و چقدر شما صرف. اگرچه ممکن است فکر کنید که می دانید که در آن پول خود را می گذرانید، زمانی که اکثر مردم یک ماه یک بار خرید خود را انجام می دهند، معمولا کاملا شگفت زده می شوند که هزینه های خود را با آنچه که اولویت آنها بود، مطابقت نمی دهد.
هنگامی که مطمئن هستید اعداد در بودجه شما واقع گرایانه هستند، می توانید به بودجه تان نگاهی بیندازید و برای مناطقی که می توانید پول را ذخیره کنید، جستجو کنید. شما می خواهید از خودتان چیزهایی بپرسید: آیا باید اینقدر غذا بخورم؟ آیا باید ماه ها سرگرمی و سرگرمی را صرف کنم؟ آیا می توانم یک ناهار بخورم تا کار را بکنم؟ »از شما می پرسد آیا این سوالات به این معنا نیست که شما ارزان یا محدود به بودجه خود هستید. این بدان معنی است که شما چیزهای بزرگتری برای انجام یا نگرانی در مورد چیزهایی که می توانید با ایجاد برخی از تغییرات کوچک حل کنید.
تنظیم اولویت های روشن برای خود باعث می شود تصمیمات مالی سخت تر شود. اولویت بندی (= آنچه که برای شما اهمیت دارد) به اهداف قابل اجرا و قابل دستیابی (= آنچه که با پولتان انجام می دهید، بعلاوه هزینه های انتخابی) به شما کمک می کند تا مشکلات پولتان را حل کنید و به مسیر بروید.
هدف اول شما ممکن است ایجاد یک بودجه برای کنترل یک مشکل خاص باشد . به عنوان مثال، یکی از اهداف کوتاه مدت شما ممکن است هزینه های خود را کاهش داده و از کوچکترین توازن کارت اعتباری خود بکاهد. یک هدف متوسط ??می تواند پرداخت بدهی های کارت اعتباری شما باشد.
راه حل مشکلات مالی اغلب کاهش هزینه ها، افزایش درآمد یا انجام برخی از ترکیب هر دو است. این ممکن است چیزی نیست که میخواهید انجام دهید و تنها نیستید. اکثر مردم نمیخواهند تغییر سبک زندگی خود را تغییر دهند، اما با انتخاب مشکالت پولی روبرو هستند یا چندین تغییر کوچک برای کاهش استرس مالی - اکثر مردم بازی را امتحان می کنند.
تغییرات بزرگی همیشه از تغییرات کوچک بسیار سخت تر است، بنابراین برای رسیدن به اهداف خود، مراحل کوچکی را که می توانید برای رسیدن به آنها انجام دهید شناسایی کنید. اگر مشکلی برای پول دارید زیرا شما هر ماه 50 دلار کوتاه دارید، ممکن است یکی از اولین اهداف کوتاه مدت شما برای پرداخت یک کارت اعتباری کوچک باشد که هر ماه مبلغ حداقل 50 دلار را پرداخت می کند.
در اینجا نگاه کنید به ایده های که در آن پیدا کردن برخی از پول اضافی در هر ماه ، دریافت کارت پرداخت می شود، و پس از آن به طور دائم 50 $ اضافی برای استفاده در بودجه خود را هر ماه داشته باشد. با این حال، اگر در آن زمان به این هدف دست پیدا کردید، بدون آنکه 50 دلار درآمد کسب کنید، از آن برای تسریع پرداخت هر بدهی در هر ماه استفاده کنید و تمام بدهی های خود را سریع تر دریافت کنید.
در واقع یک نام برای این است، آن را "اثر گلوله برفی" - حفظ حداقل پرداخت در تمام بدهی ها، اما قرار دادن تمام پول اضافی به سمت یک بدهی به آن را دریافت سریع تر پرداخت می شود. پس از آنکه یک بدهی به دست می آید، تمام وجوه اضافی را به منظور از بین بردن بدهی های بعدی قرار دهید. این یک روش قدرتمند برای پرداخت سریع بدهی است.
در اینجا ایده های بیشتر یا گام هایی که می توانید در نظر بگیرید برای بهبود وضع مالی خود و رفع مشکلاتی در نظر بگیرید:
در حالی که انجام هرکدام از اینها می تواند یک فکر غیرمعقول باشد، آنها را تنها نگذارید زیرا آنها شما را از منطقه راحتی شما حرکت می دهند. درباره آنها فکر کنید و به آنها توجه کنید. به عقب برگردید به این ایده ها از زمان به زمان برای دیدن اگر شما می توانید با زاویه جدید در کاهش هزینه های خود و یا افزایش درآمد خود را که ممکن است فقط برای شما کار می کنند. به یاد داشته باشید، شما در حال تلاش برای رسیدن به یک زمان سخت؛ شما لازم نیست این کار را برای همیشه انجام دهید، فقط برای بازگشت به مسیر. اگر شما واقعا در حال مبارزه هستید، یک مشاور اعتباری با تجربه می تواند منبع عالی و رایگان پیشنهادات باشد.
هنگامی که شما برخی از ایده ها را برای شروع مشکلات مالی و مشکالت مالی خود شروع می کنید، می توانید برنامه ای واقعی برای رسیدن به اهداف خود بسازید . بعضی از اهداف یک جدول زمانی چند ماهه دارند؛ دیگران به یک جدول زمانی دیگر نیاز دارند، مانند 24 تا 36 ماه. اهداف خود را پایین بیاورید، اما در حال حاضر هم در رابطه با هر هدف مشخص کنید. به عنوان مثال، اگر یکی از اهداف شما پرداخت بدهی های 4،000 دلاری باشد، مطمئن باشید که تعادل بدهی فعلی و هدف آینده خود را برای پرداخت این مبلغ به 0 دلار اضافه کنید. شما می خواهید مبلغی را که می خواهید برای پرداخت این بدهی هر ماه به برنامه خود اضافه کنید، به طوری که بتوانید آن را در مدت زمان مورد نظر خود بپردازید. برای کمک بیشتر در تنظیم اهداف، به این نگاه کنید . در اینجا نیز برخی هستند راهنمایی در تنظیم اهداف مالی با همسر خود .
اگر واقعا احساس غربت و تحمل وضعیت خود را دارید، می توانید برای کمک به سازمان غیر انتفاعی مشاوره مشاوره ای نیز دسترسی پیدا کنید . آنها مشاورین اعتباری و بدهی حرفه ای را آموزش می دهند که می توانند وضعیت شما را با شما بررسی کنند، به شما کمک می کنند که یک بودجه واقع بینانه بسازید و به شما کمک کنید تا برنامه ای برای حل چالش های فعلی خود و دریافت مالی خود را در مسیر خود داشته باشید. کمک آنها معمولا آزاد است و همیشه محرمانه است.
6. بررسی چگونگی انجام کارها
آخرین مرحله پس از چند ماه کار بر روی برنامه شما اتفاق می افتد. هر یک بار در یک زمان چند دقیقه طول می کشد تا بررسی کنید که چطور اتفاق می افتد. آیا برنامه شما کار می کند؟ آیا شما به سمت اهداف خود پیشرفت می کنید؟ اگر نه، شما نیاز به بررسی دقیق تر دارید تا فهمید که چرا برنامه نویسی نمی کنید و تنظیم می کنید. طرح شما باید واقع بینانه باشد، یا کار نخواهد کرد. این باید شامل مواردی باشد که قبل از اینکه برنامه را در محل قرار دهید، انجام ندهید.
اگر قبلا انجام دادید، قبل از آن هم همین کار را ادامه دهید . شما باید یک کار متفاوت انجام دهید تا نتیجه دیگری پیدا کنید.
همانطور که برنامه خود را دنبال می کنید و بهبود وضعیت خود را می بینید، به امکان تنظیم برنامه ریزی باز می شود. هنگامی که شما شروع به پیشرفت می کنید، ممکن است متوجه شوید که شما بهتر از آنچه فکر می کنید انجام می دهید یا ممکن است بینش جدیدی پیدا کنید. بهبود برنامه خود را به طوری که شما اهداف خود را سریع تر انجام دهید خوب است تا زمانی که بودجه خود را می توانید از تغییرات استطاعت است و هر کسی که به بودجه خود را متکی است، با رویکرد تهاجمی تر است.
در آینده، چالش های مالی غیر منتظره ناشی می شود - در واقع، تحقیقات نشان می دهد که 6 نفر از 10 نفر کانادا رویدادهای مهم زندگی را تجربه خواهند کرد که برنامه های مالی قبلی خود را به چالش می کشد . کلید حل این چالش ها انعطاف پذیری است. گاهی اوقات بودجه را مرور کنید و تغییرات لازم را انجام دهید. ایجاد پس انداز به طوری که شما می توانید هزینه های غیر منتظره را بدون رفتن به بدهی و قرار دادن خود را در یک وضعیت دشوار است.
غلبه بر مشکلات مالی و مشکلات آسان نیست، اما با تنظیم برخی از اولویت های روشن برای خود، شناسایی راه هایی برای دستیابی به این اهداف و پایبندی به برنامه شما، می توانید بر چالش ها غلبه کنید و در عین حال پایان دادن به استرس مالی .
منبع : https://keramatzade.com/Financial-Problems
کلمات کلیدی:
خود را از یک بحران مالی یا اورژانسی محافظت کنید
چالش ها و مشکلات مالی برای هر کس در برخی موارد اتفاق می افتد، و استرس و نگرانی می تواند به شما دست یابد. با این حال، متوجه می شوید که تقریبا همیشه یک راه وجود دارد، می تواند به شما کمک کند تا احساس افسردگی نکنید. شما ممکن است بتوانید راه خود را بیابید، یا ممکن است به چشم انداز شخص دیگری نیاز داشته باشید تا به شما در پیدا کردن یک راه حل کمک کند. در زیر ما به شما نشان خواهیم داد که چگونه مشکلات ومشکلات مالی را حل کنید و استرس را کاهش دهید. اما، یک اندازه همه جا نیست. اگر وضعیت شما فراتر از کمک کلی ارائه شده در اینجا باشد، ما همچنین به شما اجازه می دهیم بدانید چه کسی می توانید برای کمک بیشتر به آن مراجعه کنید.
گام اول برای غلبه بر مشکلات مالی شناسایی مسئله اساسی است که باعث مشکلات مالی می شود. مشکلات مالی معمولا نشانه یک مسئله بزرگتر است. برای رسیدن به راه حل هایی که در بلندمدت کار می کنند، زمان را برای شناسایی منبع واقعی مشکلات مالی خود بیابید. در اینجا چند مورد رایج برای فکر کردن وجود دارد:
منبع مشکل مالی | دلیل آنکه اغلب مشکلات رخ می دهد |
راه حل
|
بیکاری یا کمتر از درآمد معمول | استفاده از اعتبار برای هزینه های زندگی در کاهش درآمد |
شیوه زندگی خود را دوباره ارزیابی کنید، یک بودجه ایجاد کنید و آن را دنبال کنید. اگر مشغول به کار هستید، ببینید آیا می توانید یک شغل دوم یا بیشتر اضافه کنید
|
بیماری غیر منتظره یا تصادف | افزایش هزینه های پزشکی و کم درآمد / بدون درآمد |
شیوه زندگی خود را ساده کنید تمام کمکهایی که می توانید دریافت کنید. اطمینان حاصل کنید که همه مواردی را که حق دارید دریافت می کنید: با استان خود چک کنید و به سازمان هایی که می توانند کمک کنند، دسترسی پیدا کنید
|
حرکت خود به خود | برای رسیدن به یک سطح بالایی از زندگی که والدین خود را چندین دهه به طول انجامید استفاده می شود |
تنظیم انتظارات و آموختن در آنچه که کسب می کنید به جای آنچه که مورد استفاده قرار می گیرید، زندگی کنید.استفاده از پول نقد، نه اعتبار
|
اولین نوزاد متولد می شود | والدین برای هزینه های افزایش یافته و کاهش درآمد در دوران پس از زایمان هزینه نمی کنند |
تنظیم بودجه و شیوه زندگی خود را به تناسب درآمد کاهش یافته و افزایش هزینه ها
|
طلاق | خانه را به دست آورده اید اما نمی توانید هزینه های جاری را فقط در یک درآمد داشته باشید؛ بیش از صورتحساب چپ |
خانه را به فروش برسانید و به چیزی که بتوانید درآمد کسب کنید و درآمد خود را با خانه تولید کنید
|
بازنشستگی | شما در حال حاضر دارایی غنی و پول نقد فقیر . شما دیگر نمیتوانید زنده بمانید و درآمد کاهش یافته در خانه را حفظ کنید |
خانه را به فروش برسانید، به چیزی که بتوانید بپردازید، به درآمد بیشتری از فروش سرمایه گذاری کنید و از زندگی بیشتر لذت ببرید
|
دلبستگی احساسی به چیزی | شما مایل نیستید چیزی را که دیگر نمی توانید بپردازید: خانه، کسب و کار، وسیله نقلیه یا اسباب بازی می تواند باشد |
احساسات را کنار بگذارید و از وضعیت مالی نگاه کنید ؛ تصویر زندگی 5 سال از حال حاضر و چه صورتحساب خواهد شد پس از آن
|
اعتیاد | هزینه های بیشتری را صرف کسب تلاش برای برآوردن اعتیاد می کنید |
برای مقابله با اعتیاد کمک و مشاوره حرفه ای دریافت کنید . اگر نتوانید، هرگز بر مشکلات مالی خود غلبه نخواهید کرد
|
مشکل مالی شما ممکن است در بالا ذکر نشده باشد یا ممکن است پیچیده تر باشد. با این حال، مفهوم شناسایی یک مشکل خاص مهم است زیرا بیشتر احتمال دارد به یک راه حل پایدار منجر شود. درست مثل یک شیر آب نوشابه؛ قرار دادن سطل زیر موقت است شیر را ثابت کنید و نشت متوقف خواهد شد. تمرکز بر حل مشکل که موجب مشکلات مالی و پولی شما می شود، به جای اینکه در استرس خود زندگی کنید.
یکی از بهترین سلاح ها برای مبارزه با مشکلات مالی بودجه ای است. بودجه یک برنامه هزینه ماهانه برای پول شما است. ایجاد یک بودجه مانند روشن کردن چراغها برای پیدا کردن راه خود در اطراف یک اتاق تاریک است. شما دیگر نیازی به تیرگی در تاریکی ندارید کتک زدن سینه های خود را، از بین بردن مبلمان، و قدم زدن روی سگ. در عوض، با چراغ روشن، می توانید ببینید چه اتفاقی می افتد و پیش از وقوع مشکلات پیش می آید. یک بودجه به همان شیوه کار می کند؛ آن تصمیمات مربوط به هزینه خود را هدایت می کند، به طوری که شما پولی را برای آنچه که واقعا برای شما اهمیت دارد، صرف می کنید. در این مورد، پول خود را به نحوی که به حل مشکل مالی شما کمک می کند ، صرف کنید .
همانطور که بودجه خود را ایجاد می کنید، مهم است که هزینه های شما فقط حدس زدن نیست - آنها باید واقعیت را منعکس کنند. شما ممکن است بخواهید به پیگیری هزینه های خود را برای حداقل چند هفته (یک ماه بهتر است) به عینی ببینید که در آن شما در حال صرف پول خود را و چقدر شما صرف. اگرچه ممکن است فکر کنید که می دانید که در آن پول خود را می گذرانید، زمانی که اکثر مردم یک ماه یک بار خرید خود را انجام می دهند، معمولا کاملا شگفت زده می شوند که هزینه های خود را با آنچه که اولویت آنها بود، مطابقت نمی دهد.
هنگامی که مطمئن هستید اعداد در بودجه شما واقع گرایانه هستند، می توانید به بودجه تان نگاهی بیندازید و برای مناطقی که می توانید پول را ذخیره کنید، جستجو کنید. شما می خواهید از خودتان چیزهایی بپرسید: آیا باید اینقدر غذا بخورم؟ آیا باید ماه ها سرگرمی و سرگرمی را صرف کنم؟ آیا می توانم یک ناهار بخورم تا کار را بکنم؟ »از شما می پرسد آیا این سوالات به این معنا نیست که شما ارزان یا محدود به بودجه خود هستید. این بدان معنی است که شما چیزهای بزرگتری برای انجام یا نگرانی در مورد چیزهایی که می توانید با ایجاد برخی از تغییرات کوچک حل کنید.
تنظیم اولویت های روشن برای خود باعث می شود تصمیمات مالی سخت تر شود. اولویت بندی (= آنچه که برای شما اهمیت دارد) به اهداف قابل اجرا و قابل دستیابی (= آنچه که با پولتان انجام می دهید، بعلاوه هزینه های انتخابی) به شما کمک می کند تا مشکلات پولتان را حل کنید و به مسیر بروید.
هدف اول شما ممکن است ایجاد یک بودجه برای کنترل یک مشکل خاص باشد . به عنوان مثال، یکی از اهداف کوتاه مدت شما ممکن است هزینه های خود را کاهش داده و از کوچکترین توازن کارت اعتباری خود بکاهد. یک هدف متوسط ??می تواند پرداخت بدهی های کارت اعتباری شما باشد.
راه حل مشکلات مالی اغلب کاهش هزینه ها، افزایش درآمد یا انجام برخی از ترکیب هر دو است. این ممکن است چیزی نیست که میخواهید انجام دهید و تنها نیستید. اکثر مردم نمیخواهند تغییر سبک زندگی خود را تغییر دهند، اما با انتخاب مشکالت پولی روبرو هستند یا چندین تغییر کوچک برای کاهش استرس مالی - اکثر مردم بازی را امتحان می کنند.
تغییرات بزرگی همیشه از تغییرات کوچک بسیار سخت تر است، بنابراین برای رسیدن به اهداف خود، مراحل کوچکی را که می توانید برای رسیدن به آنها انجام دهید شناسایی کنید. اگر مشکلی برای پول دارید زیرا شما هر ماه 50 دلار کوتاه دارید، ممکن است یکی از اولین اهداف کوتاه مدت شما برای پرداخت یک کارت اعتباری کوچک باشد که هر ماه مبلغ حداقل 50 دلار را پرداخت می کند.
در اینجا نگاه کنید به ایده های که در آن پیدا کردن برخی از پول اضافی در هر ماه ، دریافت کارت پرداخت می شود، و پس از آن به طور دائم 50 $ اضافی برای استفاده در بودجه خود را هر ماه داشته باشد. با این حال، اگر در آن زمان به این هدف دست پیدا کردید، بدون آنکه 50 دلار درآمد کسب کنید، از آن برای تسریع پرداخت هر بدهی در هر ماه استفاده کنید و تمام بدهی های خود را سریع تر دریافت کنید.
در واقع یک نام برای این است، آن را "اثر گلوله برفی" - حفظ حداقل پرداخت در تمام بدهی ها، اما قرار دادن تمام پول اضافی به سمت یک بدهی به آن را دریافت سریع تر پرداخت می شود. پس از آنکه یک بدهی به دست می آید، تمام وجوه اضافی را به منظور از بین بردن بدهی های بعدی قرار دهید. این یک روش قدرتمند برای پرداخت سریع بدهی است.
در اینجا ایده های بیشتر یا گام هایی که می توانید در نظر بگیرید برای بهبود وضع مالی خود و رفع مشکلاتی در نظر بگیرید:
در حالی که انجام هرکدام از اینها می تواند یک فکر غیرمعقول باشد، آنها را تنها نگذارید زیرا آنها شما را از منطقه راحتی شما حرکت می دهند. درباره آنها فکر کنید و به آنها توجه کنید. به عقب برگردید به این ایده ها از زمان به زمان برای دیدن اگر شما می توانید با زاویه جدید در کاهش هزینه های خود و یا افزایش درآمد خود را که ممکن است فقط برای شما کار می کنند. به یاد داشته باشید، شما در حال تلاش برای رسیدن به یک زمان سخت؛ شما لازم نیست این کار را برای همیشه انجام دهید، فقط برای بازگشت به مسیر. اگر شما واقعا در حال مبارزه هستید، یک مشاور اعتباری با تجربه می تواند منبع عالی و رایگان پیشنهادات باشد.
هنگامی که شما برخی از ایده ها را برای شروع مشکلات مالی و مشکالت مالی خود شروع می کنید، می توانید برنامه ای واقعی برای رسیدن به اهداف خود بسازید . بعضی از اهداف یک جدول زمانی چند ماهه دارند؛ دیگران به یک جدول زمانی دیگر نیاز دارند، مانند 24 تا 36 ماه. اهداف خود را پایین بیاورید، اما در حال حاضر هم در رابطه با هر هدف مشخص کنید. به عنوان مثال، اگر یکی از اهداف شما پرداخت بدهی های 4،000 دلاری باشد، مطمئن باشید که تعادل بدهی فعلی و هدف آینده خود را برای پرداخت این مبلغ به 0 دلار اضافه کنید. شما می خواهید مبلغی را که می خواهید برای پرداخت این بدهی هر ماه به برنامه خود اضافه کنید، به طوری که بتوانید آن را در مدت زمان مورد نظر خود بپردازید. برای کمک بیشتر در تنظیم اهداف، به این نگاه کنید . در اینجا نیز برخی هستند راهنمایی در تنظیم اهداف مالی با همسر خود .
اگر واقعا احساس غربت و تحمل وضعیت خود را دارید، می توانید برای کمک به سازمان غیر انتفاعی مشاوره مشاوره ای نیز دسترسی پیدا کنید . آنها مشاورین اعتباری و بدهی حرفه ای را آموزش می دهند که می توانند وضعیت شما را با شما بررسی کنند، به شما کمک می کنند که یک بودجه واقع بینانه بسازید و به شما کمک کنید تا برنامه ای برای حل چالش های فعلی خود و دریافت مالی خود را در مسیر خود داشته باشید. کمک آنها معمولا آزاد است و همیشه محرمانه است.
6. بررسی چگونگی انجام کارها
آخرین مرحله پس از چند ماه کار بر روی برنامه شما اتفاق می افتد. هر یک بار در یک زمان چند دقیقه طول می کشد تا بررسی کنید که چطور اتفاق می افتد. آیا برنامه شما کار می کند؟ آیا شما به سمت اهداف خود پیشرفت می کنید؟ اگر نه، شما نیاز به بررسی دقیق تر دارید تا فهمید که چرا برنامه نویسی نمی کنید و تنظیم می کنید. طرح شما باید واقع بینانه باشد، یا کار نخواهد کرد. این باید شامل مواردی باشد که قبل از اینکه برنامه را در محل قرار دهید، انجام ندهید.
اگر قبلا انجام دادید، قبل از آن هم همین کار را ادامه دهید . شما باید یک کار متفاوت انجام دهید تا نتیجه دیگری پیدا کنید.
همانطور که برنامه خود را دنبال می کنید و بهبود وضعیت خود را می بینید، به امکان تنظیم برنامه ریزی باز می شود. هنگامی که شما شروع به پیشرفت می کنید، ممکن است متوجه شوید که شما بهتر از آنچه فکر می کنید انجام می دهید یا ممکن است بینش جدیدی پیدا کنید. بهبود برنامه خود را به طوری که شما اهداف خود را سریع تر انجام دهید خوب است تا زمانی که بودجه خود را می توانید از تغییرات استطاعت است و هر کسی که به بودجه خود را متکی است، با رویکرد تهاجمی تر است.
در آینده، چالش های مالی غیر منتظره ناشی می شود - در واقع، تحقیقات نشان می دهد که 6 نفر از 10 نفر کانادا رویدادهای مهم زندگی را تجربه خواهند کرد که برنامه های مالی قبلی خود را به چالش می کشد . کلید حل این چالش ها انعطاف پذیری است. گاهی اوقات بودجه را مرور کنید و تغییرات لازم را انجام دهید. ایجاد پس انداز به طوری که شما می توانید هزینه های غیر منتظره را بدون رفتن به بدهی و قرار دادن خود را در یک وضعیت دشوار است.
غلبه بر مشکلات مالی و مشکلات آسان نیست، اما با تنظیم برخی از اولویت های روشن برای خود، شناسایی راه هایی برای دستیابی به این اهداف و پایبندی به برنامه شما، می توانید بر چالش ها غلبه کنید و در عین حال پایان دادن به استرس مالی .
منبع : https://keramatzade.com/Financial-Problems
کلمات کلیدی:
همیشه یکسان نیست
هیچ چیز بهاندازهی کمبود عزت نفس نمیتواند در توانایی برقراری یک رابطه سالم تداخل ایجاد کند. اگر خودتان باور نداشته باشید که بهاندازهی کافی خوب هستید، چطور انتظار دارید که فرد دیگری شما را بهعنوان شریک زندگی خود انتخاب کند؟ عزت نفس پایین باعث میشود که بارها رابطهی خود را محک بزنید یا آن را کاملا خراب کنید. حتی این احتمال وجود دارد که زندگی با شریکی را انتخاب کنید که در آن، مطابق با باورهای اشتباهی که نسبت به خودتان دارید، با شما برخورد میشود. البته تأثیر کمبود عزت نفس همیشه یکسان نیست. همراه ما باشید، در این مقاله به شما میگوییم کمبود عزت نفس چگونه در رابطه عاطفی بروز پیدا میکند.
احساس ضعف میکنید و در رؤیاهایتان، شاهزادهی سوار بر اسبی را میبینید که شما را از شرایط دشوار نجات میدهد و زندگی بهتری برایتان رقم میزند. چنین چشماندازی احتمالا با نوع رابطهای که در کودکی و نوجوانی با پدرتان داشتهاید، در ارتباط است.
شاید پدر شما بهاندازهی کافی در زندگیتان حضور نداشته است؛ به همین دلیل نمیتوانید بدون تردید و در نظر داشتن خطاهای احتمالی، طرف مقابل را بهعنوان یک فرد ایدهآل قبول کنید. احتمالا تصور میکنید تقصیر شماست که پدرتان بهاندازهی کافی حضور نداشته و با شما صمیمی نبوده است. یا شاید پدر شما همیشه در زندگیتان حضور داشته و بارها شما را از شرایط دشوار نجات داده است؛ بنابراین احساس میکنید که رابطهتان با شریک زندگی آینده باید تکرار همان احساسات گذشته باشد. درنتیجه، ممکن است تصور کنید که باید به این رؤیای بینقص پایبند باشید و توقعتان را از شریک احساسی خود بالا ببرید. البته که چنین چیزی محقق نمیشود. حتی اگر این شریک احساسی با تمام استانداردها و توقعات شما سازگار باشد، این احتمال وجود دارد که شما، تلاشهای او را زیر سؤال ببرید و درنهایت، رابطه عاطفی خود را خراب کنید.
«اون چطور میتونه حقیقتا من رو دوست داشته باشه؟»، «اون واقعا عاشق من نیست، هست؟» این احساس ناامنی در درون، احساسات و رفتار شما را هدایت میکند. باور ندارید که طرف مقابل میتواند عمیقا شما را دوست داشته باشد، بنابراین از هر فرصتی برای سنجش علاقهی او استفاده میکنید تا او بتواند خودش را به شما اثبات کند؛ البته در هر صورت او را باور نمیکنید و به او اعتماد ندارید. شاید حتی با تصور اینکه شریک احساسیتان بالاخره شما را ترک میکند، باعث خرابشدن رابطهتان شوید. پایان هر رابطهای باعث میشود بگویید: «گفته بودم، من دوستداشتنی نیستم.» در چنین شرایطی، عمیقا احساس پشیمانی میکنید.
اگر شاهد طلاق یا خیانت والدین خود بودهاید، احتمالا احساس میکنید که نمیتوانید به طرف مقابل خود اعتماد کنید؛ حتی اگر نسبت به حس حفاظت و احتیاط خود آگاه باشید. احتمالا میترسید که به خودتان اجازهی عاشقشدن بدهید؛ بنابراین قبل از اینکه شریک عاطفیتان بخواهد ترکتان کند، شما او را ترک میکنید یا اینکه عمیقا وارد هیچ رابطهای نمیشوید. اگر باور نداشته باشید که ممکن است مورد خیانت قرار نگیرید، ممکن است از احتمال آسیب عاطفی و قرار گرفتن در معرض آن، عمیقا احساس ترس کنید.
با وجود تمام شرایطی که میتوانند به کاهش عزت نفس منجر شوند، برخی زنان بهشدت انعطافپذیر هستند. برخی از آنها ذاتا چنین خصوصیتی دارند و برخی دیگر نیز سخت تلاش میکنند که علیرغم تمام تجربههای تلخ، بتوانند توانایی متعهدشدن به رابطهای مثبت و واقعی را بهدست بیاورند. شاید چیزی در زندگی چنین افرادی وجود داشته که این میزان از راهنمایی و حمایت را فراهم کرده است و به آنها کمک میکند که کمبود عزت نفس را با انعطافپذیری جبران کنند.
انعطافپذیری باعث میشود که زنان در رویکرد خود با مردان، بهجای عکسالعملهای ناشی از احساسات افراطی کنترلنشده، بهگونهای متعادل و باثبات عمل کنند.
کمبود عزت نفس باعث میشود تصور کنید که هیچچیزی، آسان یا بهصورت طبیعی برای شما اتفاق نمیافتد. بنابراین، ازآنجاییکه خود را فردی دوستداشتنی نمیدانید، احساس میکنید باید به هر نحوی که شده، برای پیداکردن شریک عاطفی تلاش کنید که البته هرگز به یک رابطهی موفق منجر نخواهد شد. متأسفانه با این کار به یک فرد وسواسی و ترحمطلب تبدیل میشوید که میتواند توانایی شما برای ایجاد یک مسیر عاطفی بادوام را از بین ببرد. زمانی که یک رابطه، مطابق با جدول زمانی و انتظارات شما پیش نمیرود، تحمل آن برایتان دشوار خواهد شد. دقیقا همینجاست که تلاش خود را دوچندان میکنید. اما باید بدانید که طرف مقابل شما نمیتواند پابهپای شما حرکت کند و این سطح از فشار را قبول نمیکند.
6. بودن در پی امنیت مالی
آیا حاضرید که تمام امیدهای خود را تسلیم رابطهای کنید که امنیت مالی شما در آن تأمین شده باشد؟ این حالت درواقع نیاز شما به برقراری رابطه با فردی را نشان میدهد که صرفا ظاهر خوب یا ویژگیهای مثبت فیزیکی دارد، درحالیکه بخش شرمآور درون خود را پنهان میکنید. این حالت همچنین باعث کنترل امنیت عاطفی میشود؛ به بیان دیگر، شما میتوانید میزان رضایت مرد زندگیتان را کنترل کنید، بدون اینکه عمیقا به آن متعهد شوید. در این حالت، ترجیح میدهید که امنیت مالی خود را تضمین کنید، حتی اگر به بهای تمام احساساتی که ممکن است داشته باشید، تمام شود.
7. بودن در پی رابطهای فاقد امنیت عاطفی
تجربهی خیانت و رهاشدن از جمله مواردی است که عزت نفس را کاهش میدهند. اگر شرایطی را که به کاهش عزت نفس منجر میشود تجربه کرده باشید، ناخودآگاه بهسمت روابطی جذب میشوید که در آن بتوانید همان احساس آشنای ناامنی را تجربه کنید. حتی اگر چنین رابطهای نداشته باشید، این احتمال وجود دارد که خودتان آن را ایجاد کنید. اگر رابطهی شما کاملا امن و قابلاعتماد باشد، احتمالا خسته و دلسرد میشوید و شاید از آن فرار کنید. احتمالا عادت کردهاید که برای اصلاح رابطهی ناامن خود تلاش کنید، به همین دلیل است که تنها بهسمت چنین روابطی جذب میشوید. حتی در روابط سالم نیز بخش عمیقی از شما تلاش میکند که رابطه را به مرحلهای برساند که بتوانید تجربهی ناامنی را بهصورت مصنوعی ایجاد کنید.
8. وارد شدن به رابطه بدون داشتن تمایل به طرف مقابل
کمبود عزت نفس باعث میشود به فردی متعهد شوید که به شما علاقهمند است، حتی اگر علاقهای به او نداشته باشید. در این حالت، کمتر اهمیت میدهید که چه فردی را انتخاب میکنید. حتی ممکن است با رفتارهایی سازگار شوید که رضایت شما را جلب نمیکنند؛ تنها به این دلیل که فردی را در زندگی خود داشته باشید، حتی اگر کاملا بدانید که خوشحال نیستید.
9. ترس از صمیمیت
آیا میزان صمیمیت و وابستگی در روابط شما در حال رشد بوده است؟ اگر نه، پس این تجربیات برایتان ناخوشایند هستند. زمانی که رابطهی شما رو به پیشرفت باشد، احساس ترس میکنید؛ چراکه روابط سالم برای شما غریبه و مصنوعی هستند. ممکن است در چنین حالتی عقبنشینی کنید و از لحاظ عاطفی و جنسی نیز فاصله بگیرید.
10. عدم باور به برقراری یک رابطهی عاطفی درست و سالم
تصور و باور اینکه بتوانید یک رابطهی سالم را ایجاد و حفظ کنید، برایتان دشوار است. ناخودآگاه تصور میکنید که شریک عاطفی شما، صداقت ندارد. طبیعتا ادامهی این روند به رابطهی شما آسیب میرساند. ازآنجاییکه در اکثر مواقع به صداقت او اعتماد نمیکنید، این احتمال وجود دارد که فرد مقابل شما، دروغگفتن را بهعنوان یک گزینهی مناسب در نظر بگیرد. شریک احساسی شما با خود فکر میکند که همیشه مورد اتهام قرار دارد، بنابراین ترجیح میدهد که جرم (دروغ) را نیز انجام بدهد. همین مسئله به نوبهی خود به شما ثابت میکند که هیچکس قابل اعتماد نیست.
نشانههای کمبود عزت نفس در زنان تنها به این موارد خلاصه نمیشوند. اما بالابردن سطح آگاهی از طریق ارزیابی چنین مقالههایی میتواند به شما کمک کند که خودتان را بهتر بشناسید. افزایش آگاهی فردی باعث میشود که از حالتهایی که در این مقاله ذکر کردیم، دوری کنید. همچنین میتوانید احساسات، عقاید و رفتارهای خود را درک، قبول و اصلاح کنید. قدردان تأثیراتی باشید که تجربیات گذشته در رفتارهای شما ایجاد کردهاند؛ چرا که با استفاده از آنها میتوانید یک رابطهی سالم را در شرایط فعلی خود ایجاد کنید.
توجه: پیامدهای سوءاستفادههای جنسی، احساسی یا جسمی که در بزرگسالی آشکار میشوند، مبحثی بسیار پیچیده است که در این مقاله به آنها اشارهای نشد.
منبع : https://keramatzade.com/10-low-self-esteem-that-has-a-damaging-effect-on-women"s-emotional-and-marital-relationships
دانلود PDF مقاله : 10 مورد عزت نفس پایین که بر روابط عاطفی و زناشویی زنان اثر مخرب دارد
کلمات کلیدی:
همیشه یکسان نیست
هیچ چیز بهاندازهی کمبود عزت نفس نمیتواند در توانایی برقراری یک رابطه سالم تداخل ایجاد کند. اگر خودتان باور نداشته باشید که بهاندازهی کافی خوب هستید، چطور انتظار دارید که فرد دیگری شما را بهعنوان شریک زندگی خود انتخاب کند؟ عزت نفس پایین باعث میشود که بارها رابطهی خود را محک بزنید یا آن را کاملا خراب کنید. حتی این احتمال وجود دارد که زندگی با شریکی را انتخاب کنید که در آن، مطابق با باورهای اشتباهی که نسبت به خودتان دارید، با شما برخورد میشود. البته تأثیر کمبود عزت نفس همیشه یکسان نیست. همراه ما باشید، در این مقاله به شما میگوییم کمبود عزت نفس چگونه در رابطه عاطفی بروز پیدا میکند.
احساس ضعف میکنید و در رؤیاهایتان، شاهزادهی سوار بر اسبی را میبینید که شما را از شرایط دشوار نجات میدهد و زندگی بهتری برایتان رقم میزند. چنین چشماندازی احتمالا با نوع رابطهای که در کودکی و نوجوانی با پدرتان داشتهاید، در ارتباط است.
شاید پدر شما بهاندازهی کافی در زندگیتان حضور نداشته است؛ به همین دلیل نمیتوانید بدون تردید و در نظر داشتن خطاهای احتمالی، طرف مقابل را بهعنوان یک فرد ایدهآل قبول کنید. احتمالا تصور میکنید تقصیر شماست که پدرتان بهاندازهی کافی حضور نداشته و با شما صمیمی نبوده است. یا شاید پدر شما همیشه در زندگیتان حضور داشته و بارها شما را از شرایط دشوار نجات داده است؛ بنابراین احساس میکنید که رابطهتان با شریک زندگی آینده باید تکرار همان احساسات گذشته باشد. درنتیجه، ممکن است تصور کنید که باید به این رؤیای بینقص پایبند باشید و توقعتان را از شریک احساسی خود بالا ببرید. البته که چنین چیزی محقق نمیشود. حتی اگر این شریک احساسی با تمام استانداردها و توقعات شما سازگار باشد، این احتمال وجود دارد که شما، تلاشهای او را زیر سؤال ببرید و درنهایت، رابطه عاطفی خود را خراب کنید.
«اون چطور میتونه حقیقتا من رو دوست داشته باشه؟»، «اون واقعا عاشق من نیست، هست؟» این احساس ناامنی در درون، احساسات و رفتار شما را هدایت میکند. باور ندارید که طرف مقابل میتواند عمیقا شما را دوست داشته باشد، بنابراین از هر فرصتی برای سنجش علاقهی او استفاده میکنید تا او بتواند خودش را به شما اثبات کند؛ البته در هر صورت او را باور نمیکنید و به او اعتماد ندارید. شاید حتی با تصور اینکه شریک احساسیتان بالاخره شما را ترک میکند، باعث خرابشدن رابطهتان شوید. پایان هر رابطهای باعث میشود بگویید: «گفته بودم، من دوستداشتنی نیستم.» در چنین شرایطی، عمیقا احساس پشیمانی میکنید.
اگر شاهد طلاق یا خیانت والدین خود بودهاید، احتمالا احساس میکنید که نمیتوانید به طرف مقابل خود اعتماد کنید؛ حتی اگر نسبت به حس حفاظت و احتیاط خود آگاه باشید. احتمالا میترسید که به خودتان اجازهی عاشقشدن بدهید؛ بنابراین قبل از اینکه شریک عاطفیتان بخواهد ترکتان کند، شما او را ترک میکنید یا اینکه عمیقا وارد هیچ رابطهای نمیشوید. اگر باور نداشته باشید که ممکن است مورد خیانت قرار نگیرید، ممکن است از احتمال آسیب عاطفی و قرار گرفتن در معرض آن، عمیقا احساس ترس کنید.
با وجود تمام شرایطی که میتوانند به کاهش عزت نفس منجر شوند، برخی زنان بهشدت انعطافپذیر هستند. برخی از آنها ذاتا چنین خصوصیتی دارند و برخی دیگر نیز سخت تلاش میکنند که علیرغم تمام تجربههای تلخ، بتوانند توانایی متعهدشدن به رابطهای مثبت و واقعی را بهدست بیاورند. شاید چیزی در زندگی چنین افرادی وجود داشته که این میزان از راهنمایی و حمایت را فراهم کرده است و به آنها کمک میکند که کمبود عزت نفس را با انعطافپذیری جبران کنند.
انعطافپذیری باعث میشود که زنان در رویکرد خود با مردان، بهجای عکسالعملهای ناشی از احساسات افراطی کنترلنشده، بهگونهای متعادل و باثبات عمل کنند.
کمبود عزت نفس باعث میشود تصور کنید که هیچچیزی، آسان یا بهصورت طبیعی برای شما اتفاق نمیافتد. بنابراین، ازآنجاییکه خود را فردی دوستداشتنی نمیدانید، احساس میکنید باید به هر نحوی که شده، برای پیداکردن شریک عاطفی تلاش کنید که البته هرگز به یک رابطهی موفق منجر نخواهد شد. متأسفانه با این کار به یک فرد وسواسی و ترحمطلب تبدیل میشوید که میتواند توانایی شما برای ایجاد یک مسیر عاطفی بادوام را از بین ببرد. زمانی که یک رابطه، مطابق با جدول زمانی و انتظارات شما پیش نمیرود، تحمل آن برایتان دشوار خواهد شد. دقیقا همینجاست که تلاش خود را دوچندان میکنید. اما باید بدانید که طرف مقابل شما نمیتواند پابهپای شما حرکت کند و این سطح از فشار را قبول نمیکند.
6. بودن در پی امنیت مالی
آیا حاضرید که تمام امیدهای خود را تسلیم رابطهای کنید که امنیت مالی شما در آن تأمین شده باشد؟ این حالت درواقع نیاز شما به برقراری رابطه با فردی را نشان میدهد که صرفا ظاهر خوب یا ویژگیهای مثبت فیزیکی دارد، درحالیکه بخش شرمآور درون خود را پنهان میکنید. این حالت همچنین باعث کنترل امنیت عاطفی میشود؛ به بیان دیگر، شما میتوانید میزان رضایت مرد زندگیتان را کنترل کنید، بدون اینکه عمیقا به آن متعهد شوید. در این حالت، ترجیح میدهید که امنیت مالی خود را تضمین کنید، حتی اگر به بهای تمام احساساتی که ممکن است داشته باشید، تمام شود.
7. بودن در پی رابطهای فاقد امنیت عاطفی
تجربهی خیانت و رهاشدن از جمله مواردی است که عزت نفس را کاهش میدهند. اگر شرایطی را که به کاهش عزت نفس منجر میشود تجربه کرده باشید، ناخودآگاه بهسمت روابطی جذب میشوید که در آن بتوانید همان احساس آشنای ناامنی را تجربه کنید. حتی اگر چنین رابطهای نداشته باشید، این احتمال وجود دارد که خودتان آن را ایجاد کنید. اگر رابطهی شما کاملا امن و قابلاعتماد باشد، احتمالا خسته و دلسرد میشوید و شاید از آن فرار کنید. احتمالا عادت کردهاید که برای اصلاح رابطهی ناامن خود تلاش کنید، به همین دلیل است که تنها بهسمت چنین روابطی جذب میشوید. حتی در روابط سالم نیز بخش عمیقی از شما تلاش میکند که رابطه را به مرحلهای برساند که بتوانید تجربهی ناامنی را بهصورت مصنوعی ایجاد کنید.
8. وارد شدن به رابطه بدون داشتن تمایل به طرف مقابل
کمبود عزت نفس باعث میشود به فردی متعهد شوید که به شما علاقهمند است، حتی اگر علاقهای به او نداشته باشید. در این حالت، کمتر اهمیت میدهید که چه فردی را انتخاب میکنید. حتی ممکن است با رفتارهایی سازگار شوید که رضایت شما را جلب نمیکنند؛ تنها به این دلیل که فردی را در زندگی خود داشته باشید، حتی اگر کاملا بدانید که خوشحال نیستید.
9. ترس از صمیمیت
آیا میزان صمیمیت و وابستگی در روابط شما در حال رشد بوده است؟ اگر نه، پس این تجربیات برایتان ناخوشایند هستند. زمانی که رابطهی شما رو به پیشرفت باشد، احساس ترس میکنید؛ چراکه روابط سالم برای شما غریبه و مصنوعی هستند. ممکن است در چنین حالتی عقبنشینی کنید و از لحاظ عاطفی و جنسی نیز فاصله بگیرید.
10. عدم باور به برقراری یک رابطهی عاطفی درست و سالم
تصور و باور اینکه بتوانید یک رابطهی سالم را ایجاد و حفظ کنید، برایتان دشوار است. ناخودآگاه تصور میکنید که شریک عاطفی شما، صداقت ندارد. طبیعتا ادامهی این روند به رابطهی شما آسیب میرساند. ازآنجاییکه در اکثر مواقع به صداقت او اعتماد نمیکنید، این احتمال وجود دارد که فرد مقابل شما، دروغگفتن را بهعنوان یک گزینهی مناسب در نظر بگیرد. شریک احساسی شما با خود فکر میکند که همیشه مورد اتهام قرار دارد، بنابراین ترجیح میدهد که جرم (دروغ) را نیز انجام بدهد. همین مسئله به نوبهی خود به شما ثابت میکند که هیچکس قابل اعتماد نیست.
نشانههای کمبود عزت نفس در زنان تنها به این موارد خلاصه نمیشوند. اما بالابردن سطح آگاهی از طریق ارزیابی چنین مقالههایی میتواند به شما کمک کند که خودتان را بهتر بشناسید. افزایش آگاهی فردی باعث میشود که از حالتهایی که در این مقاله ذکر کردیم، دوری کنید. همچنین میتوانید احساسات، عقاید و رفتارهای خود را درک، قبول و اصلاح کنید. قدردان تأثیراتی باشید که تجربیات گذشته در رفتارهای شما ایجاد کردهاند؛ چرا که با استفاده از آنها میتوانید یک رابطهی سالم را در شرایط فعلی خود ایجاد کنید.
توجه: پیامدهای سوءاستفادههای جنسی، احساسی یا جسمی که در بزرگسالی آشکار میشوند، مبحثی بسیار پیچیده است که در این مقاله به آنها اشارهای نشد.
منبع : https://keramatzade.com/10-low-self-esteem-that-has-a-damaging-effect-on-women"s-emotional-and-marital-relationships
دانلود PDF مقاله : 10 مورد عزت نفس پایین که بر روابط عاطفی و زناشویی زنان اثر مخرب دارد
کلمات کلیدی:
همیشه یکسان نیست
هیچ چیز بهاندازهی کمبود عزت نفس نمیتواند در توانایی برقراری یک رابطه سالم تداخل ایجاد کند. اگر خودتان باور نداشته باشید که بهاندازهی کافی خوب هستید، چطور انتظار دارید که فرد دیگری شما را بهعنوان شریک زندگی خود انتخاب کند؟ عزت نفس پایین باعث میشود که بارها رابطهی خود را محک بزنید یا آن را کاملا خراب کنید. حتی این احتمال وجود دارد که زندگی با شریکی را انتخاب کنید که در آن، مطابق با باورهای اشتباهی که نسبت به خودتان دارید، با شما برخورد میشود. البته تأثیر کمبود عزت نفس همیشه یکسان نیست. همراه ما باشید، در این مقاله به شما میگوییم کمبود عزت نفس چگونه در رابطه عاطفی بروز پیدا میکند.
احساس ضعف میکنید و در رؤیاهایتان، شاهزادهی سوار بر اسبی را میبینید که شما را از شرایط دشوار نجات میدهد و زندگی بهتری برایتان رقم میزند. چنین چشماندازی احتمالا با نوع رابطهای که در کودکی و نوجوانی با پدرتان داشتهاید، در ارتباط است.
شاید پدر شما بهاندازهی کافی در زندگیتان حضور نداشته است؛ به همین دلیل نمیتوانید بدون تردید و در نظر داشتن خطاهای احتمالی، طرف مقابل را بهعنوان یک فرد ایدهآل قبول کنید. احتمالا تصور میکنید تقصیر شماست که پدرتان بهاندازهی کافی حضور نداشته و با شما صمیمی نبوده است. یا شاید پدر شما همیشه در زندگیتان حضور داشته و بارها شما را از شرایط دشوار نجات داده است؛ بنابراین احساس میکنید که رابطهتان با شریک زندگی آینده باید تکرار همان احساسات گذشته باشد. درنتیجه، ممکن است تصور کنید که باید به این رؤیای بینقص پایبند باشید و توقعتان را از شریک احساسی خود بالا ببرید. البته که چنین چیزی محقق نمیشود. حتی اگر این شریک احساسی با تمام استانداردها و توقعات شما سازگار باشد، این احتمال وجود دارد که شما، تلاشهای او را زیر سؤال ببرید و درنهایت، رابطه عاطفی خود را خراب کنید.
«اون چطور میتونه حقیقتا من رو دوست داشته باشه؟»، «اون واقعا عاشق من نیست، هست؟» این احساس ناامنی در درون، احساسات و رفتار شما را هدایت میکند. باور ندارید که طرف مقابل میتواند عمیقا شما را دوست داشته باشد، بنابراین از هر فرصتی برای سنجش علاقهی او استفاده میکنید تا او بتواند خودش را به شما اثبات کند؛ البته در هر صورت او را باور نمیکنید و به او اعتماد ندارید. شاید حتی با تصور اینکه شریک احساسیتان بالاخره شما را ترک میکند، باعث خرابشدن رابطهتان شوید. پایان هر رابطهای باعث میشود بگویید: «گفته بودم، من دوستداشتنی نیستم.» در چنین شرایطی، عمیقا احساس پشیمانی میکنید.
اگر شاهد طلاق یا خیانت والدین خود بودهاید، احتمالا احساس میکنید که نمیتوانید به طرف مقابل خود اعتماد کنید؛ حتی اگر نسبت به حس حفاظت و احتیاط خود آگاه باشید. احتمالا میترسید که به خودتان اجازهی عاشقشدن بدهید؛ بنابراین قبل از اینکه شریک عاطفیتان بخواهد ترکتان کند، شما او را ترک میکنید یا اینکه عمیقا وارد هیچ رابطهای نمیشوید. اگر باور نداشته باشید که ممکن است مورد خیانت قرار نگیرید، ممکن است از احتمال آسیب عاطفی و قرار گرفتن در معرض آن، عمیقا احساس ترس کنید.
با وجود تمام شرایطی که میتوانند به کاهش عزت نفس منجر شوند، برخی زنان بهشدت انعطافپذیر هستند. برخی از آنها ذاتا چنین خصوصیتی دارند و برخی دیگر نیز سخت تلاش میکنند که علیرغم تمام تجربههای تلخ، بتوانند توانایی متعهدشدن به رابطهای مثبت و واقعی را بهدست بیاورند. شاید چیزی در زندگی چنین افرادی وجود داشته که این میزان از راهنمایی و حمایت را فراهم کرده است و به آنها کمک میکند که کمبود عزت نفس را با انعطافپذیری جبران کنند.
انعطافپذیری باعث میشود که زنان در رویکرد خود با مردان، بهجای عکسالعملهای ناشی از احساسات افراطی کنترلنشده، بهگونهای متعادل و باثبات عمل کنند.
کمبود عزت نفس باعث میشود تصور کنید که هیچچیزی، آسان یا بهصورت طبیعی برای شما اتفاق نمیافتد. بنابراین، ازآنجاییکه خود را فردی دوستداشتنی نمیدانید، احساس میکنید باید به هر نحوی که شده، برای پیداکردن شریک عاطفی تلاش کنید که البته هرگز به یک رابطهی موفق منجر نخواهد شد. متأسفانه با این کار به یک فرد وسواسی و ترحمطلب تبدیل میشوید که میتواند توانایی شما برای ایجاد یک مسیر عاطفی بادوام را از بین ببرد. زمانی که یک رابطه، مطابق با جدول زمانی و انتظارات شما پیش نمیرود، تحمل آن برایتان دشوار خواهد شد. دقیقا همینجاست که تلاش خود را دوچندان میکنید. اما باید بدانید که طرف مقابل شما نمیتواند پابهپای شما حرکت کند و این سطح از فشار را قبول نمیکند.
6. بودن در پی امنیت مالی
آیا حاضرید که تمام امیدهای خود را تسلیم رابطهای کنید که امنیت مالی شما در آن تأمین شده باشد؟ این حالت درواقع نیاز شما به برقراری رابطه با فردی را نشان میدهد که صرفا ظاهر خوب یا ویژگیهای مثبت فیزیکی دارد، درحالیکه بخش شرمآور درون خود را پنهان میکنید. این حالت همچنین باعث کنترل امنیت عاطفی میشود؛ به بیان دیگر، شما میتوانید میزان رضایت مرد زندگیتان را کنترل کنید، بدون اینکه عمیقا به آن متعهد شوید. در این حالت، ترجیح میدهید که امنیت مالی خود را تضمین کنید، حتی اگر به بهای تمام احساساتی که ممکن است داشته باشید، تمام شود.
7. بودن در پی رابطهای فاقد امنیت عاطفی
تجربهی خیانت و رهاشدن از جمله مواردی است که عزت نفس را کاهش میدهند. اگر شرایطی را که به کاهش عزت نفس منجر میشود تجربه کرده باشید، ناخودآگاه بهسمت روابطی جذب میشوید که در آن بتوانید همان احساس آشنای ناامنی را تجربه کنید. حتی اگر چنین رابطهای نداشته باشید، این احتمال وجود دارد که خودتان آن را ایجاد کنید. اگر رابطهی شما کاملا امن و قابلاعتماد باشد، احتمالا خسته و دلسرد میشوید و شاید از آن فرار کنید. احتمالا عادت کردهاید که برای اصلاح رابطهی ناامن خود تلاش کنید، به همین دلیل است که تنها بهسمت چنین روابطی جذب میشوید. حتی در روابط سالم نیز بخش عمیقی از شما تلاش میکند که رابطه را به مرحلهای برساند که بتوانید تجربهی ناامنی را بهصورت مصنوعی ایجاد کنید.
8. وارد شدن به رابطه بدون داشتن تمایل به طرف مقابل
کمبود عزت نفس باعث میشود به فردی متعهد شوید که به شما علاقهمند است، حتی اگر علاقهای به او نداشته باشید. در این حالت، کمتر اهمیت میدهید که چه فردی را انتخاب میکنید. حتی ممکن است با رفتارهایی سازگار شوید که رضایت شما را جلب نمیکنند؛ تنها به این دلیل که فردی را در زندگی خود داشته باشید، حتی اگر کاملا بدانید که خوشحال نیستید.
9. ترس از صمیمیت
آیا میزان صمیمیت و وابستگی در روابط شما در حال رشد بوده است؟ اگر نه، پس این تجربیات برایتان ناخوشایند هستند. زمانی که رابطهی شما رو به پیشرفت باشد، احساس ترس میکنید؛ چراکه روابط سالم برای شما غریبه و مصنوعی هستند. ممکن است در چنین حالتی عقبنشینی کنید و از لحاظ عاطفی و جنسی نیز فاصله بگیرید.
10. عدم باور به برقراری یک رابطهی عاطفی درست و سالم
تصور و باور اینکه بتوانید یک رابطهی سالم را ایجاد و حفظ کنید، برایتان دشوار است. ناخودآگاه تصور میکنید که شریک عاطفی شما، صداقت ندارد. طبیعتا ادامهی این روند به رابطهی شما آسیب میرساند. ازآنجاییکه در اکثر مواقع به صداقت او اعتماد نمیکنید، این احتمال وجود دارد که فرد مقابل شما، دروغگفتن را بهعنوان یک گزینهی مناسب در نظر بگیرد. شریک احساسی شما با خود فکر میکند که همیشه مورد اتهام قرار دارد، بنابراین ترجیح میدهد که جرم (دروغ) را نیز انجام بدهد. همین مسئله به نوبهی خود به شما ثابت میکند که هیچکس قابل اعتماد نیست.
نشانههای کمبود عزت نفس در زنان تنها به این موارد خلاصه نمیشوند. اما بالابردن سطح آگاهی از طریق ارزیابی چنین مقالههایی میتواند به شما کمک کند که خودتان را بهتر بشناسید. افزایش آگاهی فردی باعث میشود که از حالتهایی که در این مقاله ذکر کردیم، دوری کنید. همچنین میتوانید احساسات، عقاید و رفتارهای خود را درک، قبول و اصلاح کنید. قدردان تأثیراتی باشید که تجربیات گذشته در رفتارهای شما ایجاد کردهاند؛ چرا که با استفاده از آنها میتوانید یک رابطهی سالم را در شرایط فعلی خود ایجاد کنید.
توجه: پیامدهای سوءاستفادههای جنسی، احساسی یا جسمی که در بزرگسالی آشکار میشوند، مبحثی بسیار پیچیده است که در این مقاله به آنها اشارهای نشد.
منبع : https://keramatzade.com/10-low-self-esteem-that-has-a-damaging-effect-on-women"s-emotional-and-marital-relationships
دانلود PDF مقاله : 10 مورد عزت نفس پایین که بر روابط عاطفی و زناشویی زنان اثر مخرب دارد
کلمات کلیدی: