دوست داشتن و عشق از آن مفاهیم غریبی است که در نظر هر کس ممکن است به گونه ای متفاوت تعبیر شود.گروهی دوست داشتن را در تسلیم محض بودن می بینند و عده ای دوست داشتن را در رضایت قلبی و آرامش درونی که در زندگی شان سایه افکنده است.عده ای دوست داشتن را فریاد می زنند و گروهی هم اعتقاد دارند که محبت زبانی کمترین نوع محبت است و عشق و علاقه ی واقعی را باید با عمل نشان داد.عشق حسی است که هر انسانی در زندگی خویش لااقل یک بار به طور خالصانه تجربه اش می کند. حسی که شبیه هیچ نوع حس دیگری نیست.حسی که شبیه آن را پیش و پس از آن به کس دیگری نخواهد داشت.وقتی عاشق می شویم و عشق را در رگ و پی خود حس می کنیم، باید قاعده های آن را نیز رعایت کنیم.دوست داشتن تعهد به همراه می آورد و تعهد مسولیت سنگینی است که شانه های هر انسانی یارای تحمل آن را ندارد.
وقتی وارد رابطه ای به قداست ازدواج می شویم، وقتی فردی را به عنوان شریک زندگی در کنار خود می پذیریم پس باید قواعد این رابطه را هم بپذیریم و از دل و جان در صدد رعایت آن بر بیاییم.
دسته دوم عاشقان، معمولا سعی می کنند از فردی که دوستش دارند دوری کنند. آنها ممکن است در هنگام گفتگو با زبان بی ادبانه صحبت کنند.
زیرا فکر می کنند که با این روش احساسات واقعی خود را از “شکار” خود پنهان می کنند، یا احساس می کنند که آنها به اندازه کافی خوب نیستند تا در حضور این فرد ظاهر شوند و ابراز عشق کنند.
اگر معشوق را X در نظر بگیریم، اگر ” X” بالا برود، آنها به طور خودکار پایین می آیند!
اگر به تازگی از شما دوری کرده است، یا برعکس، سعی دارد به طور معمول به شما حمله کند، دلیل دیگری وجود دارد، شاید این روش ابراز عشق اوست!
نوع اول:یک شخص ناگهان شیوه طبیعی صحبت کردن خود را تغییر می دهد و حرف خود را با عنوان کردن ویژگی های یک شاعر، یک فیلسوف و یک روزنامه نگار مشهور تمام می کند.
این کار برای او آسان تر از آن که در مورد موضوعات پیچیده و جالب صحبت کند، حتی اگر هرگز پیش از این در مورد آنها فکر نکرده باشد. اگر به اندازه کافی خوش شانس باشید، در ابراز عشق یک فرد معمولی به یک کمدین تبدیل می شود.
در نوع دوم یک شخص معقول و آگاه به یک شخص احمق تبدیل می شود که دارای یک فرهنگ لغت بسیار فقیر است. اگر این اتفاق برای شما افتاد، سعی کنید تلاش برای تحت تاثیر قرار دادن شخص دیگر و ابراز عشق، خود را محدود کنید.
این افراد اغلب در مورد اشخاصی که به دیگران علاقه دارند صحبت می کنند و یا افرادی که خود آنها را دوست دارند و به آنها ابراز عشق کرده اند. حتی اگر آنها در مکالمات جدی در جمع همکاران خود باشند، به راحتی میتوانند به افراد دیگری بپیوندند که نام َمعشوق خود را بین صحبت های آنها شنیده اند.
جالب توجه:فردی که عاشق است در مورد اهداف خود می تواند بسیار بسیار منفی صحبت کند. و اطرافیان در مورد او چیزی شبیه این خواهند گفت “او کمی عجیب است!” یا “او خیلی عجیب و غریب است!”
یک چیز دیگر؛ در طول گفتگو، عاشقان ناشناس دوست دارند در مورد خود و شخص مورد علاقه شان وجه تشابه ذکر کنند:“به نظر می رسد تنها افرادی که سریال بازی تاج و تخت را تماشا می کنند، من و سارا هستیم.”
6– تغییر ناگهانی منافع و علایق
فرد عاشق به طور ناگهانی می تواند به همان چیزهایی که معشوقش علاقه دارد، علاقه مند شود. در عین حال او علاقه مند به ورزش می شود و یا شروع به خواندن ادبیات می کند که هرگز قبلا این کار را نکرده است. و در مورد بررسی مستمر پروفایل های شبکه های اجتماعی باید گفت که، شخص عاشق ناخودآگاه از هم?? دوستان نزدیک جنس مخالف معشوق خود متنفر می شود. خوب، این عشق است!
البته، افرادی هستند که از این قوانین استثناء هستند. مهم نیست که چقدر سعی دارید حقیقت را بفهمید، آنها هرگز اسرار خود را نشان نمی دهند و یا ابراز عشق نمی کنند.
منبع : https://keramatzade.com/Be-sure-to-know-the-symbols-that-are-needed
کلمات کلیدی:
دوست داشتن و عشق از آن مفاهیم غریبی است که در نظر هر کس ممکن است به گونه ای متفاوت تعبیر شود.گروهی دوست داشتن را در تسلیم محض بودن می بینند و عده ای دوست داشتن را در رضایت قلبی و آرامش درونی که در زندگی شان سایه افکنده است.عده ای دوست داشتن را فریاد می زنند و گروهی هم اعتقاد دارند که محبت زبانی کمترین نوع محبت است و عشق و علاقه ی واقعی را باید با عمل نشان داد.عشق حسی است که هر انسانی در زندگی خویش لااقل یک بار به طور خالصانه تجربه اش می کند. حسی که شبیه هیچ نوع حس دیگری نیست.حسی که شبیه آن را پیش و پس از آن به کس دیگری نخواهد داشت.وقتی عاشق می شویم و عشق را در رگ و پی خود حس می کنیم، باید قاعده های آن را نیز رعایت کنیم.دوست داشتن تعهد به همراه می آورد و تعهد مسولیت سنگینی است که شانه های هر انسانی یارای تحمل آن را ندارد.
وقتی وارد رابطه ای به قداست ازدواج می شویم، وقتی فردی را به عنوان شریک زندگی در کنار خود می پذیریم پس باید قواعد این رابطه را هم بپذیریم و از دل و جان در صدد رعایت آن بر بیاییم.
دسته دوم عاشقان، معمولا سعی می کنند از فردی که دوستش دارند دوری کنند. آنها ممکن است در هنگام گفتگو با زبان بی ادبانه صحبت کنند.
زیرا فکر می کنند که با این روش احساسات واقعی خود را از “شکار” خود پنهان می کنند، یا احساس می کنند که آنها به اندازه کافی خوب نیستند تا در حضور این فرد ظاهر شوند و ابراز عشق کنند.
اگر معشوق را X در نظر بگیریم، اگر ” X” بالا برود، آنها به طور خودکار پایین می آیند!
اگر به تازگی از شما دوری کرده است، یا برعکس، سعی دارد به طور معمول به شما حمله کند، دلیل دیگری وجود دارد، شاید این روش ابراز عشق اوست!
نوع اول:یک شخص ناگهان شیوه طبیعی صحبت کردن خود را تغییر می دهد و حرف خود را با عنوان کردن ویژگی های یک شاعر، یک فیلسوف و یک روزنامه نگار مشهور تمام می کند.
این کار برای او آسان تر از آن که در مورد موضوعات پیچیده و جالب صحبت کند، حتی اگر هرگز پیش از این در مورد آنها فکر نکرده باشد. اگر به اندازه کافی خوش شانس باشید، در ابراز عشق یک فرد معمولی به یک کمدین تبدیل می شود.
در نوع دوم یک شخص معقول و آگاه به یک شخص احمق تبدیل می شود که دارای یک فرهنگ لغت بسیار فقیر است. اگر این اتفاق برای شما افتاد، سعی کنید تلاش برای تحت تاثیر قرار دادن شخص دیگر و ابراز عشق، خود را محدود کنید.
این افراد اغلب در مورد اشخاصی که به دیگران علاقه دارند صحبت می کنند و یا افرادی که خود آنها را دوست دارند و به آنها ابراز عشق کرده اند. حتی اگر آنها در مکالمات جدی در جمع همکاران خود باشند، به راحتی میتوانند به افراد دیگری بپیوندند که نام َمعشوق خود را بین صحبت های آنها شنیده اند.
جالب توجه:فردی که عاشق است در مورد اهداف خود می تواند بسیار بسیار منفی صحبت کند. و اطرافیان در مورد او چیزی شبیه این خواهند گفت “او کمی عجیب است!” یا “او خیلی عجیب و غریب است!”
یک چیز دیگر؛ در طول گفتگو، عاشقان ناشناس دوست دارند در مورد خود و شخص مورد علاقه شان وجه تشابه ذکر کنند:“به نظر می رسد تنها افرادی که سریال بازی تاج و تخت را تماشا می کنند، من و سارا هستیم.”
6– تغییر ناگهانی منافع و علایق
فرد عاشق به طور ناگهانی می تواند به همان چیزهایی که معشوقش علاقه دارد، علاقه مند شود. در عین حال او علاقه مند به ورزش می شود و یا شروع به خواندن ادبیات می کند که هرگز قبلا این کار را نکرده است. و در مورد بررسی مستمر پروفایل های شبکه های اجتماعی باید گفت که، شخص عاشق ناخودآگاه از هم?? دوستان نزدیک جنس مخالف معشوق خود متنفر می شود. خوب، این عشق است!
البته، افرادی هستند که از این قوانین استثناء هستند. مهم نیست که چقدر سعی دارید حقیقت را بفهمید، آنها هرگز اسرار خود را نشان نمی دهند و یا ابراز عشق نمی کنند.
منبع : https://keramatzade.com/Be-sure-to-know-the-symbols-that-are-needed
کلمات کلیدی:
دوست داشتن و عشق از آن مفاهیم غریبی است که در نظر هر کس ممکن است به گونه ای متفاوت تعبیر شود.گروهی دوست داشتن را در تسلیم محض بودن می بینند و عده ای دوست داشتن را در رضایت قلبی و آرامش درونی که در زندگی شان سایه افکنده است.عده ای دوست داشتن را فریاد می زنند و گروهی هم اعتقاد دارند که محبت زبانی کمترین نوع محبت است و عشق و علاقه ی واقعی را باید با عمل نشان داد.عشق حسی است که هر انسانی در زندگی خویش لااقل یک بار به طور خالصانه تجربه اش می کند. حسی که شبیه هیچ نوع حس دیگری نیست.حسی که شبیه آن را پیش و پس از آن به کس دیگری نخواهد داشت.وقتی عاشق می شویم و عشق را در رگ و پی خود حس می کنیم، باید قاعده های آن را نیز رعایت کنیم.دوست داشتن تعهد به همراه می آورد و تعهد مسولیت سنگینی است که شانه های هر انسانی یارای تحمل آن را ندارد.
وقتی وارد رابطه ای به قداست ازدواج می شویم، وقتی فردی را به عنوان شریک زندگی در کنار خود می پذیریم پس باید قواعد این رابطه را هم بپذیریم و از دل و جان در صدد رعایت آن بر بیاییم.
دسته دوم عاشقان، معمولا سعی می کنند از فردی که دوستش دارند دوری کنند. آنها ممکن است در هنگام گفتگو با زبان بی ادبانه صحبت کنند.
زیرا فکر می کنند که با این روش احساسات واقعی خود را از “شکار” خود پنهان می کنند، یا احساس می کنند که آنها به اندازه کافی خوب نیستند تا در حضور این فرد ظاهر شوند و ابراز عشق کنند.
اگر معشوق را X در نظر بگیریم، اگر ” X” بالا برود، آنها به طور خودکار پایین می آیند!
اگر به تازگی از شما دوری کرده است، یا برعکس، سعی دارد به طور معمول به شما حمله کند، دلیل دیگری وجود دارد، شاید این روش ابراز عشق اوست!
نوع اول:یک شخص ناگهان شیوه طبیعی صحبت کردن خود را تغییر می دهد و حرف خود را با عنوان کردن ویژگی های یک شاعر، یک فیلسوف و یک روزنامه نگار مشهور تمام می کند.
این کار برای او آسان تر از آن که در مورد موضوعات پیچیده و جالب صحبت کند، حتی اگر هرگز پیش از این در مورد آنها فکر نکرده باشد. اگر به اندازه کافی خوش شانس باشید، در ابراز عشق یک فرد معمولی به یک کمدین تبدیل می شود.
در نوع دوم یک شخص معقول و آگاه به یک شخص احمق تبدیل می شود که دارای یک فرهنگ لغت بسیار فقیر است. اگر این اتفاق برای شما افتاد، سعی کنید تلاش برای تحت تاثیر قرار دادن شخص دیگر و ابراز عشق، خود را محدود کنید.
این افراد اغلب در مورد اشخاصی که به دیگران علاقه دارند صحبت می کنند و یا افرادی که خود آنها را دوست دارند و به آنها ابراز عشق کرده اند. حتی اگر آنها در مکالمات جدی در جمع همکاران خود باشند، به راحتی میتوانند به افراد دیگری بپیوندند که نام َمعشوق خود را بین صحبت های آنها شنیده اند.
جالب توجه:فردی که عاشق است در مورد اهداف خود می تواند بسیار بسیار منفی صحبت کند. و اطرافیان در مورد او چیزی شبیه این خواهند گفت “او کمی عجیب است!” یا “او خیلی عجیب و غریب است!”
یک چیز دیگر؛ در طول گفتگو، عاشقان ناشناس دوست دارند در مورد خود و شخص مورد علاقه شان وجه تشابه ذکر کنند:“به نظر می رسد تنها افرادی که سریال بازی تاج و تخت را تماشا می کنند، من و سارا هستیم.”
6– تغییر ناگهانی منافع و علایق
فرد عاشق به طور ناگهانی می تواند به همان چیزهایی که معشوقش علاقه دارد، علاقه مند شود. در عین حال او علاقه مند به ورزش می شود و یا شروع به خواندن ادبیات می کند که هرگز قبلا این کار را نکرده است. و در مورد بررسی مستمر پروفایل های شبکه های اجتماعی باید گفت که، شخص عاشق ناخودآگاه از هم?? دوستان نزدیک جنس مخالف معشوق خود متنفر می شود. خوب، این عشق است!
البته، افرادی هستند که از این قوانین استثناء هستند. مهم نیست که چقدر سعی دارید حقیقت را بفهمید، آنها هرگز اسرار خود را نشان نمی دهند و یا ابراز عشق نمی کنند.
منبع : https://keramatzade.com/Be-sure-to-know-the-symbols-that-are-needed
کلمات کلیدی:
طریق لحن صدا و فقط 7درصد پیام از طریق کلام منتقل میشود
ارتباط غیرکلامی چیست؟ ارتباط غیرکلامی یعنی ارتباطِ بدون زبان گفتاری که به آن «زبان بدن» نیز میگویند و در مذاکرات فروش از اهمیت بسزایی برخوردار است. در مذاکرات فروش، 55درصد پیام از طریق زبان بدن و ارتباط غیرکلامی، 38درصد پیام از طریق لحن صدا و فقط 7درصد پیام از طریق کلام منتقل میشود. بهبیاندیگر، زبان بدن مهمترین ابزار انتقال پیام اصلی بهویژه در مذاکرات فروش است. در ادامه با ما همراه باشید تا با فوتوفنهای استفاده از زبان بدن در فروش بیشتر آشنا شوید.
توجه به زبان بدن حتی در هنگام راهرفتن الزامی است. باید درحالیکه مستقیما رو به جلو نگاه میکنید، سر و چانه را بالا بگیرید و با قامت راست راه بروید. سعی کنید نفس عمیق بکشید و همچنین طوری راه بروید که شانهها و نیز ستونفقراتتان بهشکل خطی راست قرار گرفته باشند. دیگر اینکه باقدرت و بااعتمادبهنفس راه بروید و پایتان را تند کنید، طوری که انگار جایی قرار دارید و باید کسانی را ببینید. زبان بدنتان در مجموع باید نشان بدهد فردی پرمشغله، فعال، بااعتمادبهنفس و تأثیرگذار هستید.
وقتی با کسی ملاقات میکنید، باید باقدرت، کامل و محکم دست بدهید. این حرکتِ آغازین تاحدی تعیینکنندهی موفقیت یا شکست مذاکرهکننده است. وقتی با کسی دست میدهید، طرف مقابل میتواند از روی شیوهی دستدادنتان حدس و گمانهایی بزند و شخصیتتان را بخواند. اگر قوی و محکم دست بدهید، به چشم طرف مقابلِ مذاکره، پذیرفتنیتر خواهید آمد و او به خرید محصول یا خدماتتان بیشتر راغب خواهد شد. مذاکرهکنندگانی که شُل و بیدقت دست میدهند یا کسانی که نصفهنیمه فقط با انگشتانشان دست میدهند، تأثیر شخصیتی منفی از خود برجای میگذارند.
وقتی در جلسهی مذاکره حاضر میشوید، دستتان را بهمنظور دستدادن جلو ببرید و درحالیکه مستقیما به چشم طرف مقابل نگاه میکنید، سلام و احوالپرسی کنید. این طرز برخورد در ملاقات اول مانند ضربهی آغازین در بازی فوتبال است. اگر این برخورد بهطرز مناسبی انجام بگیرد، میتوانید نتیجهی بازی را طوری رقم بزنید که فروش موفقی داشته باشید.
طرز نشستن در مذاکرات فروش ممکن است در نتیجهی مذاکره تأثیرگذار باشد. وقتی در جلسهی مذاکره حضور پیدا میکنید، همیشه مستقیما رو به طرف مقابل بنشینید. هرگز نباید به پشتی صندلی لَم بدهید، زیرا این طرز نشستن نشانهی بیخیالی است و به طرف مقابل القا میکند که اهمیت خاصی برای هدف مذاکره قائل نیستید. درعوض، صاف بنشینید و اندکی بدنتان را بهسمت جلو متمایل کنید. در طول مذاکره باید از لحاظ جسمی و روحی کاملا حواسجمع باشید، درست مثل دوندهای که پشت خط شروع منتظر شنیدن صدای شلیک آغاز مسابقه است.
زبان بدنِ مذاکرهکنندگانِ فروش میتواند طرفهای مذاکره را تحت تأثیر قرار بدهد. اگر صاف و کمی متمایل به جلو بنشینید و به اطرافتان آگاه باشید، طرف مقابل را به روند مذاکره علاقهمندتر خواهید کرد. بهاینترتیب با دقتی مضاعف به صحبتهایتان گوش میکند و اصطلاحاً خیلی بیشتر در مذاکره مایه میگذارد. درواقع، طرف مقابل در ضمیر ناخودآگاه خود تصور خواهد کرد که گفتههای شما بااهمیت و درخور توجه است. اما اگر در طول مذاکرهی فروش لَم بدهید و بهقولمعروف بیخیالی طی کنید، از بارِ توجه مخاطبتان کاسته خواهد شد.
اگر نمایندهی حاضر در مذاکرهی فروش بر زبان بدن مسلط باشد و سرنخهای ارتباط غیرکلامی را بهدست بیاورد، مطمئنا راحتتر میتواند طرف مقابل مذاکره را بهراه بیاورد. مثلا اگر طرف مقابل دستبهسینه نشسته باشد، معمولا نشانهی خوبی نیست. البته ممکن است طرف مقابل بهخاطر اینکه احساس سرما میکند، دستبهسینه نشسته باشد، اما این طرز نشستن در بسیاری موارد ازجمله نشانههای غیرکلامیِ بیعلاقگی بهشمار میرود. خیلی اوقات، کسی که دستبهسینه مینشیند، در وضعیتی قرار دارد که ذهنش بسته است. دستبهسینه نشستن یکی از روشهای غیرکلامیِ ناخودآگاه جهت مسدودنمودن اطلاعات ورودی است. وقتی طرف مقابل دستانش را از هم باز میکند، ذهنش نیز باز میشود.
بنابراین، مذاکرهکنندهی فروش باید سعی کند طرف مقابل در حالتی قرار بگیرد که پذیرای اطلاعات ورودی باشد. برای اینکه طرف مقابل به حالت پذیرا دربیاید، مذاکرهکننده میتواند جلسه را با چند پرسش آغاز کند. باز هم اگر طرف مقابل دستانش را از هم باز نکرد، مذاکرهکننده باید بروشورها یا لیست قیمتها را به دستش بدهد یا مثلا از او تقاضای کارت ویزیت کند یا بخواهد قیمت چیزی را محاسبه کند. خلاصه اینکه باید قوهی ابتکار خود را بهکار انداخت تا طرف مقابل مجاب شود باعلاقه و پذیرا به صحبتها گوش بدهد.
6. از زبان بدن مثبت استفاده کنید
انداختن یک پا روی پای دیگر همان پیامی را منتقل میکند که درمورد دستبهسینه نشستن گفتیم. این طرز نشستن نشان میدهد طرف مقابلِ مذاکره همهچیز را نمیگوید. اگر دیدید طرف مقابل مچ یکی از پاهایش را روی پای دیگرش قرار داده است، یعنی اینکه سعی دارد قسمتی از اطلاعات ضروری برای شما را بروز ندهد. خیلی اوقات ممکن است طرف مقابل زبان بدنتان را تقلید کند، پس زبان بدنتان را طوری تنظیم کنید که محصول یا خدماتتان بهفروش برود.
دستبهسینه ننشینید و دستانتان را از هم باز کنید. همچنین هر دو پا را روی زمین بگذارید، یعنی مچ پا یا زانویتان را روی پای دیگر قرار ندهید. بهاینترتیب، اگر طرف مقابلِ مذاکره زبان بدنتان را تقلید کرد، نشانههای ارتباط کلامی مثبت را تقلید کرده است. دیگر اینکه بدنتان را اندکی رو به جلو متمایل کنید، صحبتهای طرف مقابل را با دقت بشنوید، هرازگاهی سرتان را به نشانهی تأیید تکان بدهید و مهمتر اینکه لبخند بزنید تا طرف مقابل نیز به انجام همین رفتارها ترغیب شود. با تکیه بر این استراتژی خواهید دید که طرف مقابل خیلی زود وارد بحث میشود، سؤال میپرسد و با حواسجمعی بیشتر به صحبتهایتان گوش میکند.
با رعایت نکاتی که مرور کردیم، میتوانید احتمال موفقیتتان را در مذاکرات فروش افزایش بدهید و حتی در زندگیتان نیز راحتتر به خواستههایتان برسید.
منبع : https://keramatzade.com/6-Body-Language-Tips-For-More-Sales-To-Learn
کلمات کلیدی:
طریق لحن صدا و فقط 7درصد پیام از طریق کلام منتقل میشود
ارتباط غیرکلامی چیست؟ ارتباط غیرکلامی یعنی ارتباطِ بدون زبان گفتاری که به آن «زبان بدن» نیز میگویند و در مذاکرات فروش از اهمیت بسزایی برخوردار است. در مذاکرات فروش، 55درصد پیام از طریق زبان بدن و ارتباط غیرکلامی، 38درصد پیام از طریق لحن صدا و فقط 7درصد پیام از طریق کلام منتقل میشود. بهبیاندیگر، زبان بدن مهمترین ابزار انتقال پیام اصلی بهویژه در مذاکرات فروش است. در ادامه با ما همراه باشید تا با فوتوفنهای استفاده از زبان بدن در فروش بیشتر آشنا شوید.
توجه به زبان بدن حتی در هنگام راهرفتن الزامی است. باید درحالیکه مستقیما رو به جلو نگاه میکنید، سر و چانه را بالا بگیرید و با قامت راست راه بروید. سعی کنید نفس عمیق بکشید و همچنین طوری راه بروید که شانهها و نیز ستونفقراتتان بهشکل خطی راست قرار گرفته باشند. دیگر اینکه باقدرت و بااعتمادبهنفس راه بروید و پایتان را تند کنید، طوری که انگار جایی قرار دارید و باید کسانی را ببینید. زبان بدنتان در مجموع باید نشان بدهد فردی پرمشغله، فعال، بااعتمادبهنفس و تأثیرگذار هستید.
وقتی با کسی ملاقات میکنید، باید باقدرت، کامل و محکم دست بدهید. این حرکتِ آغازین تاحدی تعیینکنندهی موفقیت یا شکست مذاکرهکننده است. وقتی با کسی دست میدهید، طرف مقابل میتواند از روی شیوهی دستدادنتان حدس و گمانهایی بزند و شخصیتتان را بخواند. اگر قوی و محکم دست بدهید، به چشم طرف مقابلِ مذاکره، پذیرفتنیتر خواهید آمد و او به خرید محصول یا خدماتتان بیشتر راغب خواهد شد. مذاکرهکنندگانی که شُل و بیدقت دست میدهند یا کسانی که نصفهنیمه فقط با انگشتانشان دست میدهند، تأثیر شخصیتی منفی از خود برجای میگذارند.
وقتی در جلسهی مذاکره حاضر میشوید، دستتان را بهمنظور دستدادن جلو ببرید و درحالیکه مستقیما به چشم طرف مقابل نگاه میکنید، سلام و احوالپرسی کنید. این طرز برخورد در ملاقات اول مانند ضربهی آغازین در بازی فوتبال است. اگر این برخورد بهطرز مناسبی انجام بگیرد، میتوانید نتیجهی بازی را طوری رقم بزنید که فروش موفقی داشته باشید.
طرز نشستن در مذاکرات فروش ممکن است در نتیجهی مذاکره تأثیرگذار باشد. وقتی در جلسهی مذاکره حضور پیدا میکنید، همیشه مستقیما رو به طرف مقابل بنشینید. هرگز نباید به پشتی صندلی لَم بدهید، زیرا این طرز نشستن نشانهی بیخیالی است و به طرف مقابل القا میکند که اهمیت خاصی برای هدف مذاکره قائل نیستید. درعوض، صاف بنشینید و اندکی بدنتان را بهسمت جلو متمایل کنید. در طول مذاکره باید از لحاظ جسمی و روحی کاملا حواسجمع باشید، درست مثل دوندهای که پشت خط شروع منتظر شنیدن صدای شلیک آغاز مسابقه است.
زبان بدنِ مذاکرهکنندگانِ فروش میتواند طرفهای مذاکره را تحت تأثیر قرار بدهد. اگر صاف و کمی متمایل به جلو بنشینید و به اطرافتان آگاه باشید، طرف مقابل را به روند مذاکره علاقهمندتر خواهید کرد. بهاینترتیب با دقتی مضاعف به صحبتهایتان گوش میکند و اصطلاحاً خیلی بیشتر در مذاکره مایه میگذارد. درواقع، طرف مقابل در ضمیر ناخودآگاه خود تصور خواهد کرد که گفتههای شما بااهمیت و درخور توجه است. اما اگر در طول مذاکرهی فروش لَم بدهید و بهقولمعروف بیخیالی طی کنید، از بارِ توجه مخاطبتان کاسته خواهد شد.
اگر نمایندهی حاضر در مذاکرهی فروش بر زبان بدن مسلط باشد و سرنخهای ارتباط غیرکلامی را بهدست بیاورد، مطمئنا راحتتر میتواند طرف مقابل مذاکره را بهراه بیاورد. مثلا اگر طرف مقابل دستبهسینه نشسته باشد، معمولا نشانهی خوبی نیست. البته ممکن است طرف مقابل بهخاطر اینکه احساس سرما میکند، دستبهسینه نشسته باشد، اما این طرز نشستن در بسیاری موارد ازجمله نشانههای غیرکلامیِ بیعلاقگی بهشمار میرود. خیلی اوقات، کسی که دستبهسینه مینشیند، در وضعیتی قرار دارد که ذهنش بسته است. دستبهسینه نشستن یکی از روشهای غیرکلامیِ ناخودآگاه جهت مسدودنمودن اطلاعات ورودی است. وقتی طرف مقابل دستانش را از هم باز میکند، ذهنش نیز باز میشود.
بنابراین، مذاکرهکنندهی فروش باید سعی کند طرف مقابل در حالتی قرار بگیرد که پذیرای اطلاعات ورودی باشد. برای اینکه طرف مقابل به حالت پذیرا دربیاید، مذاکرهکننده میتواند جلسه را با چند پرسش آغاز کند. باز هم اگر طرف مقابل دستانش را از هم باز نکرد، مذاکرهکننده باید بروشورها یا لیست قیمتها را به دستش بدهد یا مثلا از او تقاضای کارت ویزیت کند یا بخواهد قیمت چیزی را محاسبه کند. خلاصه اینکه باید قوهی ابتکار خود را بهکار انداخت تا طرف مقابل مجاب شود باعلاقه و پذیرا به صحبتها گوش بدهد.
6. از زبان بدن مثبت استفاده کنید
انداختن یک پا روی پای دیگر همان پیامی را منتقل میکند که درمورد دستبهسینه نشستن گفتیم. این طرز نشستن نشان میدهد طرف مقابلِ مذاکره همهچیز را نمیگوید. اگر دیدید طرف مقابل مچ یکی از پاهایش را روی پای دیگرش قرار داده است، یعنی اینکه سعی دارد قسمتی از اطلاعات ضروری برای شما را بروز ندهد. خیلی اوقات ممکن است طرف مقابل زبان بدنتان را تقلید کند، پس زبان بدنتان را طوری تنظیم کنید که محصول یا خدماتتان بهفروش برود.
دستبهسینه ننشینید و دستانتان را از هم باز کنید. همچنین هر دو پا را روی زمین بگذارید، یعنی مچ پا یا زانویتان را روی پای دیگر قرار ندهید. بهاینترتیب، اگر طرف مقابلِ مذاکره زبان بدنتان را تقلید کرد، نشانههای ارتباط کلامی مثبت را تقلید کرده است. دیگر اینکه بدنتان را اندکی رو به جلو متمایل کنید، صحبتهای طرف مقابل را با دقت بشنوید، هرازگاهی سرتان را به نشانهی تأیید تکان بدهید و مهمتر اینکه لبخند بزنید تا طرف مقابل نیز به انجام همین رفتارها ترغیب شود. با تکیه بر این استراتژی خواهید دید که طرف مقابل خیلی زود وارد بحث میشود، سؤال میپرسد و با حواسجمعی بیشتر به صحبتهایتان گوش میکند.
با رعایت نکاتی که مرور کردیم، میتوانید احتمال موفقیتتان را در مذاکرات فروش افزایش بدهید و حتی در زندگیتان نیز راحتتر به خواستههایتان برسید.
منبع : https://keramatzade.com/6-Body-Language-Tips-For-More-Sales-To-Learn
کلمات کلیدی: