سفارش تبلیغ
صبا ویژن
قصه گوی شبی خوشتر از دانش، نیست . [امام علی علیه السلام]
https://keramatzade.com

چگونه باکلاس باشیم؛ 26 نکته برای شیک برخورد کردن

 

 

 

چگونه باکلاس باشیم؛ 26 نکته برای شیک برخورد کردن
 

باکلاسی ربطی به مغرور بودن ندارد. شما باید احترام را ترویج بدهید و این یعنی احترام برای همه، که شامل خودتان هم می‌شود. حواس‌تان باشد با دیگران مؤدبانه رفتار کنید و احترامی اصیل و بی‌غل و غش را در آنها منعکس کنید. به خودتان اعتماد داشته باشید، جوری که دوست دارید لباس بپوشید و متناسب با آن رفتار کنید. نوشته زیر را بخوانید تا ببینید چگونه باکلاس باشیم.

 


مقاله مرتبط : متقاعد کردن افراد

بخش اول: باکلاس لباس بپوشید

1. خودتان را درگیر مُد نکنید

لذت بردن از مُد یا خریدن لباس‌هایی که برای‌تان جذاب است هیچ ایرادی ندارد، اما از لباس‌هایی که مناسب اندام‌تان نیستند یا رنگ‌هایی که به شما نمی‌آیند صرف‌نظر کنید.

  • بنده‌ی مُد نباشید، چون در این‌ صورت، مسخره، وسواسی یا سطحی به‌نظر خواهید رسید. لباس شما باید شخصیت‌تان را بالا ببرد، نه اینکه شخصیت جدیدی برای‌تان خلق کند یا تغییرش دهد. این توصیه در جنبه‌های زیادی از زندگی کاربرد دارد؛ جنبه‌هایی که «همرنگ جماعت شدن» ممکن است شما را تحت فشار قرار بدهد.

 

2. خودتان را با ظاهری تمیز و آراسته متمایز کنید

 

 

چگونه باکلاس باشیم

ظاهر عالی داشتن، نیمی از باکلاس بودن است. لباس‌هایی بپوشید و از زیورآلاتی استفاده کنید که خوشایند و مناسب بدن‌تان باشند و هرگز چیزی نپوشید که با آن احساس راحتی ندارید. شما مجبور نیستید گران‌قیمت‌ترین لباس فروشگاه را به تن داشته باشید یا حتی همین لباس‌های گران‌قیمت را در یک حراجی خوب خریداری کنید، بلکه بهتر است به دنبال ظاهری منحصربه‌فرد و سنجیده باشید.

  • تمیزی و بهداشت بسیار مهم است. هر روز دوش بگیرید و همیشه در جاهایی که برای اولین بار حضور می‌یابید با احساس و ظاهری تازه و شاداب حاضر شوید.

3. لباس غیر رسمی نپوشید

اگر می‌خواهید برای مکانی رسمی یا نسبتا رسمی لباس بپوشید، بهتر است شرایط را به خوبی درک کنید. اگر کمی رسمی‌تر لباس‌ بپوشید، بهتر از این است که لباس‌ غیر رسمی به تن داشته باشید. ضمنا نباید برای حضور در یک محفل رسمی از لباس جین استفاده کنید

  • در مورد عُرف و رسوم پوشش جایی که قرار است بروید، اطلاعات کسب کنید و در صورت سردرگمی از میزبان یا دوستانی که آنها هم قرار است بیایند پرس‌و‌جو کنید.

 

4. جوری به‌نظر نرسید که انگار شب قبل تا دیروقت مهمانی بوده‌اید

با نشانه‌های به جا مانده از مهمانی شب قبل، جایی نروید. مثلا آثار آرایش به جا مانده از مهمانی شب را از صورت‌تان پاک کنید و دوش بگیرید. هر جایی که قرار است بروید حتما باید نشان‌دهنده‌ی این باشد که آماده‌ی شروع یک روز جدید هستید.

  • حتی اگر شب سختی را پشت سر گذاشته‌اید، نگویید: «خسته و خواب آلودم»، این اصلا باکلاس نیست.

5. قبل از خروج از خانه، کاملا مرتب و آراسته باشید

 

 

اگر می‌خواهید باکلاس باشید قبل از خروج از خانه کاملا آماده باشید

ریمل‌زدن، شانه‌زدن، بستن دکمه‌ها، بستن بند کفش و… را در مکان عمومی انجام ندهید. یعنی کارهای لازم برای آماده شدن و کاملا آراسته بودن را پیش از خروج از خانه تمام کنید. قبل از اینکه از خانه بیرون بروید، ریمل‌ و رژلب‌تان را بزنید، لباس‌تان را مرتب کنید و هیچ کدام از این‌ها را برای بیرون از خانه باقی نگذارید.

  • زیرپوش‌تان نباید معلوم باشد.

 


 

6. لباس و پوشش‌تان متناسب با جلوه‌ای باشد که می‌خواهید از خودتان نمایش دهید

 

 

 

چگونه باکلاس باشیم

خوب است که بخواهید زیبایی‌هایتان را به رخ بکشید، اما جلوه‌گری بیش از حد ممکن است تأثیر منفی داشته باشد، مخصوصا اگر در هدف جایی که در آن حضور پیدا کرده‌اید نگنجد. پوشش‌تان را هوشمندانه انتخاب کنید و با آن راحت باشید.

7. در همه حال خوش‌ژست باشید

بخشی از باکلاس بودن، داشتن ژستِ خوب و زبان بدن مناسب است. کمرتان را صاف نگه دارید، به جای اینکه به پایین نگاه کنید نگاه‌تان به جلو باشد و تا جایی که می‌توانید شانه‌های‌تان را پایین نیندازید. دست‌های‌تان را روی سینه ضربدری نکنید، آنها را طرفین‌تان نگه‌ دارید تا سینه‌تان فراخ باشد. اگر سرتان را بالا بگیرید، هم احساس باکلاس بودن می‌کنید و هم باکلاس به نظر می‌رسید. وقتی هم که می‌نشینید، قوز نکنید.

بخش دوم: باکلاس حرف بزنید

1. بددهنی نکنید

 

 

 

چگونه باکلاس باشیم

بددهنی کردن اصلا باکلاس نیست. اگر دل‌تان می‌خواهد بددهنی کنید و فحش بدهید، بروید داخل حمام یا دستشویی، شیر آب را باز کنید و بگذارید هر حرف زشتی در دهان‌تان است بیرون بیاید یا اینکه به در و دیوار بدوبیراه بگویید! اما اجازه ندهید دیگران بددهنی‌های‌تان را ببینند، چون فرد بی‌ارزشی به نظر خواهید رسید. اگر هم دلیل توهین کردن و فحش دادن‌هایتان این است که عصبانی هستید و نمی‌دانید چطور خشم‌تان را کنترل کنید، پس بدانید این حالت، نشانه‌ی بارزِ بی‌‌کلاس بودن است!

  • از بددهنی کردن در انظار عموم و حتی مهم‌تر از آن از بددهنی کردن نسبت به افراد خاص اجتناب کنید.

 

2. پشت سر دیگران حرف‌های خوب بزنید

 

 

 

چگونه باکلاس باشیم

بله درست است؛ به جای اینکه در مورد خنگی، جلفی، یا آزاردهنده بودن کسی که حضور ندارد حرف بزنید، سعی کنید در غیاب او در موردش چیزهای خوب و خوشایند بگویید. این کار نشان می‌دهد باکلاس‌ هستید و به اندازه‌ی کافی معتمد به نفس و خونسرد هستید که به جای صحبت در مورد نقاط ضعف دیگران، از خوبی‌ها و نقاط قوت آنها سخن می‌گویید.

  • اگر در غیاب افراد، خوبی‌هایشان را تحسین کنید، فردی مثبت و متین جلوه خواهید کرد، نه کسی که همیشه دنبال کمبودهاست.
  • اگر مدام در حال غیبت کردن باشید، مردم فکر می‌کنند آدم بی‌کلاسی هستید، چون به حریم شخصی و حدومرز دیگران احترام نمی‌گذارید.

3. صدایتان بلندترین صدای جمع نباشد

آیا تا به حال شده در یک مهمانی کسی وارد شود و به شما بگوید: «وقتی جلوی ساختمان بودم فهمیدم درست آمده‌ام، چون صدای تو را شنیدم»؟ پس در این صورت بهتر است صدای‌تان را پایین بیاورید. همین‌ که صدای‌تان قابل شنیدن باشد کافی است. فکر نکنید حتما باید فریاد بکشید یا صدایتان را بالا ببرید تا حرف‌تان را ثابت کنید. آرام و ملایم حرف بزنید، حتی اگر در یک جمع شلوغ هستید؛ این نشانه‌ی باکلاس بودن است، چون این پیام را می‌رساند که به اندازه‌ی کافی اعتمادبه‌نفس دارید و مجبور نیستید داد بکشید تا توجه دیگران را به خودتان جلب کنید.

  • اگر در مورد تُن صدایتان تردید دارید، از دوستان‌تان بخواهید به بلندی صدایتان امتیاز بدهند. اگر امتیازات نزدیک به 10 بود، پس حتما تُن صدای‌تان را پایین بیاورید.

 

4. درباره‌ی میزان باکلاسی‌تان حرف نزنید

کسانی که فکر می‌کنند باکلاس هستند، به دلایلی دوست دارند در مورد باکلاس بودن‌شان حرف بزنند، مخصوصا در مقایسه با کسی که «کلاس» ندارد یا بی‌کلاس است. مثلا اگر دیدید در حال گفتن این جمله هستید که «من دختر باکلاسی هستم…»، پس آن‌قدرها هم باکلاس رفتار نمی‌کنید. اجازه دهید دیگران تشخیص دهند شما واقعا تا چه اندازه باکلاس هستید، نه اینکه خودنمایی کنید یا لاف باکلاس بودن بزنید.

  • ایده‌آل این است که اگر شما باکلاس هستید، هرگز از کلمه‌ی «باکلاس» استفاده نکنید.

5. در حضور دیگران، آروغ نزنید

 

 

 

اگر می‌خواهید باکلاس باشید در حضور دیگران آ?روغ نزنید

آروغ زدن در جمع، خوشایند و خنده‌دار یا راهی برای سرگرم‌ کردن دوستان نیست. اگر عادت کرده‌اید محض خنده و شوخی، آروغ بزنید، لطفا دیگر ادامه ندهید! اگر تصادفا و غیرارادی آروغ زدید، ایرادی ندارد. دست‌تان را جلوی دهان‌تان بگیرید و عذرخواهی کنید.

6. برای استفاده از تلفن همراه‌تان، آداب خاص و مناسبی داشته باشید

اگر باکلاس هستید، پس هر 5 ثانیه گوشی‌تان را چک نکنید. وقتی در میان جمعی هستید، به‌ندرت این کار را انجام دهید. تلفن همراه‌تان را روی ویبره یا تک صدای کوتاه بگذارید و وقتی در میان جمع هستید، شروع به حرف زدن در مورد شخصی‌ترین مسائل‌تان نکنید. فقط وقتی تنها هستید با تلفن‌تان حرف بزنید تا حرف‌های کسی را قطع نکنید، مگر اینکه موردی فوری پیش آمده باشد.

  • واقعا بی‌ادبی است که در یک جمع بگذارید تلفن‌تان هر دو ثانیه یکبار زنگ بخورد.

 


 

7. لحن‌تان ملایم باشد، حتی وقتی عصبانی هستید

وقتی در جمع هستید، حتی اگر همسرتان، بهترین دوست‌تان یا یک فرد کاملا غریبه واقعا خشمگین‌تان کرد، شما باید یک نفس عمیق بکشید، چشمان‌تان را ببندید، آرام حرف بزنید و به‌طور کلی خونسردی‌تان را حفظ کنید. اجازه ندهید کسی شما را در حال داد و فریاد زدن ببیند. البته سعی کنید در خلوت‌تان هم این کارها را نکنید!

  • یادتان باشد اگر داد و بیداد نکنید، معمولا بهتر می‌توانید حرف‌تان را بزنید.

8. در مورد میزان درآمد حرف نزنید

اینکه در مورد میزان درآمدتان و میزان سرمایه‌تان حرف بزنید یا درباره‌ی اینکه اتومبیل یا لباس یا گوشواره‌های جدیدتان چقدر می‌ارزد یا حقوق‌تان افزایش پیدا کرده‌است، باکلاس نیست. در مورد میزان درآمد پدر و مادرتان، همسرتان، دوست صمیمی‌تان یا هر کس دیگری صحبت نکنید؛ این کار اصلا باکلاس نیست.

  • هرگز از دیگران در مورد میزان درآمدشان سؤال نکنید.

 

بخش سوم: باکلاس رفتار کنید

1. با اصالت باشید

 

 

اگر می‌خواهید باکلاس باشید بااصالت باشید

اگر باکلاس هستید، به گونه‌ای زندگی کنید که باعث سربلندی و افتخارتان باشد. اگر معمولا با نیرنگ و خودنمایی زندگی می‌کنید، حتما دلیلش را بررسی کنید. کسی که منش و طرز رفتارش همراه با بزرگواری و غرور باشد، هرگز نیاز ندارد پشت یک نقاب پنهان شود. اگر نتوانید خود حقیقی‌تان را به دیگران نشان بدهید پس آنها چه کسی را خواهند دید؟ دست از تظاهر بردارید. احتمالا از شنیدن اینکه شما باید خودتان باشید خسته شده‌اید، اما این واقعیت دارد. تظاهر و وانمود کردن مانع باکلاس بودن‌تان می‌شود.

  • شما مجبور نیستید در تمام موقعیت‌ها و شرایط 100درصد خودتان باشید. مطمئنا باید خودتان را بسته به شرایط سازگار کنید؛ مثلا حین صحبت با استادتان یا با بهترین و صمیمی‌ترین دوست‌تان. اما در مجموع و ذاتا باید همیشه خودتان باشید و اصالت‌تان را حفظ کنید.

 

2. متکی به خودتان باشید

 

 

 

چگونه باکلاس باشیم

شما باید باادب و مبادی آداب باشید، اما برای خوشایند دیگران سر تعظیم فرود نیاورید. اگر این نکته را رعایت کنید، بعدها خواهید دید که چه امتیازاتی نصیب‌تان می‌شود. وقت و زمان در دسترس بودن‌تان را محدود کنید و در برخورد با دیگران برای خودتان حد و حدودی مشخص کنید تا آنها نیز از حریم شخصی‌تان آگاه شوند. به جای اینکه همیشه درگیر مشغله‌ها و برنامه‌های گوناگون باشید، زمانی را به خودتان اختصاص دهید تا خود واقعی‌تان را بهتر بشناسید؛ این شیوه خیلی باکلاس است!

  • دیگران شما را به‌عنوان فردی خاص خواهند دید و احترام بیشتری برای شما قائل خواهند شد.

3. جسور باشید

از طرز تفکر کنش‌پذیر – پرخاشگر دست بردارید؛ با این شیوه‌ی تفکر در نهایت سردرگم و دستپاچه خواهید شد. جسارت و بی‌باکی نشان‌دهنده‌ی پختگی، با فکر بودن و اعتمادبه‌نفس است. باکلاس بودن نیاز به تعادل فکری دارد و جسارت از اولویت‌های آن به شمار می‌رود.


 


 

4. تظاهر به دانایی نکنید

وقتی در گروه یا پیش کسی هستید و صحبت در مورد موضوعی پیش می‌آید که اطلاعی درباره‌اش ندارید، مصلحت این است که بگویید در حال حاضر اطلاعی در این مورد ندارید، یا اگر می‌خواهید خودتان ادامه‌ی بحث را در دست بگیرید، درباره‌ی آن موضوع سؤال کنید و ببینید چه کسی در این مورد اطلاع خاصی دارد. این طر رفتار نه تنها بلوغ و پختگی شما را می‌رساند، بلکه نشان می‌دهد تا چه حد روشنفکر هستید.

  • وقتی چیزی را نمی‌دانید و این عدم آگاهی را تأیید می‌کنید، دیگران احترام بیشتری به شما خواهند گذاشت.

5. با دیگران همان‌گونه رفتار کنید که دوست دارید با شما رفتار کنند

 

 

 

چگونه باکلاس باشیم

یک قانونِ طلاییِ قدیمی وجود دارد که می‌گوید با همه، چه بزرگ و چه کودک، همان‌طور رفتار کنید که انتظار دارید با شما رفتار کنند. مثلا قبل از اینکه دعوت به شام را کنسل کنید به دیگران رسما اطلاع بدهید، صدای کسانی باشید که نمی‌توانند صدای خودشان را به جایی برسانند، با پدر و مادرتان تماس بگیرید و خودتان خبرها را به گوش‌شان برسانید، از دوستان‌تان خبر بگیرید و از حال خودتان هم به آنها خبر بدهید؛ این‌ها نمونه‌های ساده‌‌ی رفتاری هستند که کلاس و اصالت شما را می‌رسانند.

  • دوستانی را برگزینید که ارزش‌های مشترکی با شما داشته باشند.
  • با همه‌ی افراد جوری رفتار کنید که گویی با شما برابرند، مگر اینکه خودشان ثابت کنند از شما پایین‌تر هستند. به همه با دید خوش‌بینانه نگاه کنید.
  • همیشه و همیشه به بزرگ‌تر‌ها احترام بگذارید. بی‌ادبی کردن نسبت به بزرگ‌تر‌ها، بی‌بروبرگرد نشانه‌ی بی‌کلاس بودن است.

 


 

6. برای پذیرش تغییرات مثبت و رشدِ فردی آماده باشید

 

 

 

چگونه باکلاس باشیم

خودتان را سرزنش نکنید، بلکه پذیرای تغییرات سازنده باشید. در دنیای امروز ما، تغییر اجتناب‌ناپذیر است. شما هم بخشی مثبت و انعطاف‌پذیر از این دنیا باشید و به دیگران هم همین راه را نشان بدهید. به جای اینکه مانند کبک سرتان را در برف فروکنید، با زندگی روبه‌رو شوید، دیگران هم ناگزیر خواهند فهمید شما کسی هستید که عقاید و پندارهای‌تان ارزشمند است.

  • در کلاس‌هایی ثبت نام کنید که مهارت‌های توسعه‌ی فردی و مهارت‌های جدیدی به شما بیاموزند.
  • یادتان باشد، یادگیری هرگز پایانی ندارد. این که فکر کنید همه چیز را می‌دانید اصلا باکلاس نیست.

7. مطلع و آگاه باشید

کار عاقلانه این است که از نظر سیاسی، فرهنگی و مذهبی آگاه باشید. حتی ابتدایی‌ترین دانش هم می‌تواند فرد را از شرمنده شدن و به دردسر افتادن و دست و پاچلفتی جلوه کردن نجات بدهد. اگر از قبل می‌دانید قرار است با کسی که زمینه‌ی علمی یا تحصیلی متفاوتی با شما دارد ملاقات کنید، خوب است کمی در مورد دانش او تحقیق کنید و اطلاعات بیشتری کسب کنید تا دچار اشتباه و خجالت نشوید.


 

8. تشخیص دهید چه زمانی برای درخواست کمک مناسب است، اما رفتارتان ناشی از ناتوانی و ناامیدی نباشد

برای یک آدم باکلاس، بیان عجز و ناتوانی مانندِ مرگ است. یک نفس عمیق بکشید، قوی باشید و با ظرافت و متانت با موقعیت پیش‌آمده کنار بیایید. نتیجه هر چه که باشد، شما پیروز خواهید بود. اگر کنترل امور از دست‌تان خارج شد و شما کاملا احساس آشفتگی و ناتوانی کردید، از یک دوست صمیمی یا یکی از اعضای خانواده کمک بخواهید.

  • اینکه قبول کنید مشکلی دارید و سعی در برطرف کردنش داشته باشید، باکلاس است. عدم پذیرش مشکل، یعنی بی‌کلاسی.

9. مسئولیت‌پذیر باشید

 

 

 

چگونه باکلاس باشیم

افراد باکلاس خودشان کارهای مربوط به خودشان را انجام می‌دهند، مثلا در یک رستوران طبیعی است که تمیز کردن میز و چیدن آن را کسانی انجام دهند که کارشان همین است، اما در مواردی غیر از این، اشخاص باکلاس، خودشان را مسئول زباله‌ای که تولید کرده‌اند می‌دانند یا وسایل‌شان را خودشان حمل می‌کنند و انتظار ندارند دیگران برای‌شان این کار را انجام بدهند. زمانی که کسی لطفی در حق‌شان می‌کند، فورا متوجه این لطف می‌شوند و قدردانی و سپاس‌شان را ابراز می‌کنند، اما افراد بی‌کلاس و مغرور فکر می‌کنند کارِ انجام شده وظیفه بوده و کمک و لطف دیگران را نادیده می‌گیرند.

  • اگر در خانه‌ای مهمان هستید، در تمیزکاری‌ها و جمع و جور کردن‌ها به میزبان کمک کنید. اگر اتومبیل دوستی را امانت گرفته‌اید، قبل از برگرداندن‌، باکش را از بنزین پُر کنید.
  • اگر اشتباهی مرتکب شدید، مسئولیتش را بپذیرید، نه اینکه تقصیر را گردن کس دیگری بیندازید.

10. باملاحظه و دلسوز باشید

افرادِ واقعا باکلاس، ذاتا حتی از فکر اینکه اسباب مزاحمت دیگران شوند، آنها را برنجانند، راه دیگران را سد کنند یا به هر طریقی زحمتی برای دیگران ایجاد کنند، اجتناب می‌کنند. یک فرد باکلاس وقتی در میان غریبه‌هاست، سرش به کار خودش گرم است و کاری نمی‌کند که دیگران معذب باشند. افرادی که واقعا باکلاس هستند، نسبت به همه مهربان و رئوف هستند؛ چه مدیرعامل شرکت‌شان باشد و چه پستچی یا سرایدار.

  • اشخاص باکلاس، اسم دیگران را می‌دانند و وقتی مرتبا دیدارشان می‌کنند آنها را به اسم‌شان خطاب می‌کنند، چه دربان باشد و چه همسر رئیس. این افراد با همه یکسان رفتار می‌کنند، با احترام و نزاکت.


11. آداب معاشرت را رعایت کنید

 

 

چگونه باکلاس باشیم

تا جایی که می‌توانید از عبارات مؤدبانه استفاده کنید، مثلا بگویید: «بله خانم»، «خیر آقا» و «متشکرم». با بزرگ‌ترها مؤدبانه رفتار کنید. اگر عطسه‌تان گرفت، دستمال جلوی دهان‌تان بگیرید. در میان جمع، خورده‌های غذا را از لای دندان‌هایتان درنیاورید. انگشت‌تان را در دهان یا بینی‌تان نکنید. در میان جمع خودتان را نخارانید، موهایتان را برس نزنید، آرایش نکنید یا با لباس‌تان ور نروید. همه‌ی این کارها را می‌توانید در خلوت‌تان انجام دهید، پس صبر کنید تا جای مناسبی پیدا کنید. با خنده‌های ناگهانی و پر سروصدا، سکوت را نشکنید.

  • در صورت لزوم کتاب‌های آداب اجتماعی مطالعه کنید.

بخش چهارم: باکلاس غذا بخورید

باکلاس غذا خوردن هم در موقعیت‌های کاری و رسمی و هم در موقعیت‌های اجتماعی و خانوادگی اهمیت زیادی دارد. ممکن است در هر منطقه یا شهری که زندگی می‌کنید، فرهنگ و قواعد خاص خودتان را داشته باشید، اما اصول ثابتی وجود دارند که باید حتما به آنها توجه کنید.

1. قبل از شروع غذا

اگر به یک مهمانی شام دعوت شده‌اید، بهتر است هر چه زودتر اطلاع دهید که می‌توانید در آن مهمانی شرکت کنید یا نه. چرا که اگه میزبان مطمئن نباشد شما در مهمانی شرکت می‌کنید یا نه، برنامه ریزی برای او سخت‌تر می‌شود. اگر میزبان درمورد داشتن همراه صحبتی نکرده است،‌ بهتر است کسی را همراهتان نبرید.

2. هدیه

اگر برای اولین بار است که به منزل میزبان می‌روید، بد نیست چیزی به عنوان کادو همراهتان ببرید. اگر دسر یا هر خوراکی دیگری به همراهتان می‌برید، توقع نداشته باشید میزبان سر میز شام یا در آن مهمانی از خوراکی شما استفاده کند. چون ممکن است با بقیه غذاهایی که میزبان تدارک دیده همخوانی نداشته باشد و به هر حال میزبان برای خوراکی‌هایی که قرار است سرو کند برنامه‌ریزی کرده است.

3. شروع به غذا خوردن

 

 

 

چگونه باکلاس غذا بخوریم

اگر بیرون از خانه و در یک رستوران غذا می‌خورید، قبل از اینکه هر کدام از اعضای گروه غذای‌شان را دریافت کنند، شروع به غذا خوردن نکنید. اگر مهمانی در منزل برگزار می‌شود، منتظر بمانید تا میزبان سر میز حاضر شود و قاشقش را بردارد و بعد شروع به خوردن غذا کنید.

4. خوردن غذا

  • قبل از اینکه سر میز بنشینید، تلفن همراهتان را خاموش کنید. وقتی که در جمع حضور دارید، مودبانه نیست با تلفن‌تان صحبت کنید یا پیام بفرستید.
  • هیچوقت با دهان پر صحبت نکنید. این کار چندش‌آور است. حتی اگر کسی از شما سؤالی پرسید، اول غذای‌تان را قورت دهید و بعد پاسخ دهید.
  • قبل از اینکه به غذای‌تان نمک، فلفل یا هر طعم دهنده‌ی دیگری اضافه کنید، اول غذا را بچشید. اگر این کار را نکنید، ممکن است میزبان از این کار شما دلگیر شود.
  • قبل از اینکه شروع به غذا خوردن کنید، همه‌ی غذا را تکه‌تکه نکنید، یا تمام خورشت را به برنج اضافه نکنید، هر بار یک یا دو تکه را جدا کنید، یا یک یا دو قاشق خورشت روی برنج‌تان بریزید.
  • هیچوقت غذای‌تان را فوت نکنید. اگر غذا خیلی داغ است، یکی-دو دقیقه صبر کنید تا سرد شود.
  • بعضی از غذاها باید با دست خورده شوند. در چنین مواقعی منتظر باشید اول میزبان شروع کند.
  • از هر چیزی که روی میز قرار دارد، یک یا دو لقمه امتحان کنید،‌ مگر اینکه به غذای خاصی آلرژی داشته باشید.
  • اگر از غذای میزبان خوشتان آمده، حتما از آن تعریف کنید. اما اگر غذا را دوست نداشتید، در مورد آن حرفی نزنید.
  • از قاشق و چنگال‌تان برای غذا خوردن استفاده کنید نه برای ژست گرفتن!‌
  • آرنج‌هایتان را روی میز نگذارید.
  • آرام غذا بخورید و سرعت‌تان را طوری تنظیم کنید تا به طور تقریبی غذای‌تان همراه با میزبان به پایان برسد.
  • اگر در رستوران چیزی از دست‌تان ریخت به پیش‌خدمت اشاره کنید به شما کمک کند. اگر در منزل میزبان هستید، چیزی که ریخته شده را بردارید و لکه را پاک کنید. اگر لکه به این راحتی‌ها قابل پاک شدن نیست، پیشنهاد دهید بعدا در پاک کردن آن کمک کنید.
  • وقتی غذای‌تان تمام شد، قاشق و چنگال‌تان را روی میز یا توی بشقاب‌تان بگذارید.
  • هیچوقت سر میز از خلال‌دندان یا نخ‌داندان استفاده نکنید.

5. بعد از غذا

بعد از اینکه غذا تمام شد، بلافاصله مهمانی را ترک نکنید. حدود یک ساعت در منزل میزبان بمانید، بعد از میزبان تشکر کنید، خداحافظی کنید و بعد مهمانی را ترک کنید. اگر مهمانی غیر رسمی است، برای تمیزکاری به میزبان پیشنهاد کمک بدهید.

6. بعد از ترک مهمانی

همیشه بعد از اینکه مهمانی را ترک می‌کنید، قبل از اینکه بیشتر از یکی دو روز بگذرد برای میزبان پیغام تشکر بفرستید. از غذای خوشمزه‌ی آنها تشکر کنید و برای نشان دادن قدردانی‌تان، درمورد یکی از چیزهای دیگری که درمورد مهمانی دوست داشتید نظرتان را بگویید. پیغامی که می‌فرستید باید مختصر و احساسی باشد.

alexa

google


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط احمدرضا کرامت 97/7/9:: 7:48 عصر     |     () نظر

آنها به هم نمی‌دهند.

ارتباط چشمی جذاب


چرا تماس چشمی در ارتباط غیرکلامی اهمیت دارد؟ برای یافتن اهمیت این موضوع، باید به چشم به عنوان یک ابزار نگاه کنیم و ببینیم از آن چه استفاده‌هایی می‌شود. متاسفانه امروزه گوشی‌های هوشمند گوی سبقت را از انسان‌ها ربوده‌اند و مجالی برای برقراری ارتباط چشمی جذاب آنها به هم نمی‌دهند.

دریغ کردن نگاه، راهی برای نشان دادن خشم و غضب است، موقع پنهان کردن دروغ در چشم طرف نگاه نمی‌کنیم، خیره نگاه کردن نوعی تجاوز به حریم شخصی انگاشته می‌شود و به‌طور کلی با نوع نگاه‌مان می‌توانیم سبب شادی، غم، ترس و تعجب دیگران شویم. می‌توان گفت یک جفت سلاح قدرتمند در اختیار داریم که نوع استفاده از آن به خودمان بستگی دارد. در این مقاله با حقایق جذاب درباره‌ی ارتباط چشمی جذاب بیشتر آشنا شوید.

 


مقاله مرتبط : متقاعد کردن افراد

ارتباط چشمیِ جذاب بیش از حد، به طور غریزی با گستاخی، خصومت یا تکبر در ارتباط است؛ اما در محیط‌ کاری، ارتباط چشمیِ جذاب بیش از حد ممکن است با نیت عمدی برای تسلط یافتن، ترساندن، تحقیر کردن یا القای حس «معیوب بودن» به فرد مقابل، همراه باشد. بنابراین، اگر هنگام برقراری ارتباط چشمی با دیگران، یکی از این مقاصد را در سر دارید، بهتر است از این کار اجتناب کنید.

از سوی دیگر، ارتباط چشمیِ کم هم می‌تواند شما را معذب، بی‌میل یا ریاکار نشان دهد. برای مثال، یک بیمارستان بزرگ محلی در تحلیل شکایات بیماران دریافت که 9 نامه از 10 نامه‌ی شکایت، به ارتباط چشمی ضعیف پزشک با بیمار اشاره دارند، نقطه‌ضعفی که از دید عموم، بخاطر اهمیت ندادن یا فقدان توجه پزشک به بیمار است.

مدت زمانِ مناسب برای برقراری ارتباط چشمی‌ که سبب ایجاد حس توجه و اعتماد دوطرفه می‌شود، بسته به موقعیت‌، محیط، نوعِ شخصیت، جنسیت و تفاوت‌های فرهنگی، مختلف است. اگرچه طبق یک قاعده‌ی کلی، ارتباط چشمی مستقیم حین یک مکالمه که بین 30 درصد تا 60 درصد از مدت زمان مکالمه متغیر باشد، یک جوّ صمیمی و پربار را ایجاد می‌کند. در نظر داشته باشید که وقتی شنونده هستید، ارتباط چشمی‌ شما بیشتر و وقتی گوینده هستید، ارتباط چشمی‌تان کمتر می‌شود.


آیا حقایق زیر را درباره‌ی ارتباط چشمی می‌دانستید؟

  • ارتباط چشمی یک حس پیوند قدرتمند و ناخودآگاهانه ایجاد می‌کند و این پیوند حتی با چشمان نقاشی‌شده یا عکس‌ گرفته‌ شده هم برقرار می‌شود، حقیقتی که توسط محققان دانشگاه کورنِل (Cornell) ثابت شد. این محققان نگاه خیره‌ی خرگوش کارتونی روی جعبه‌های کورن‌فلکس تریکس (Trix) را دستکاری کردند و از گروهی از بزرگسالان خواستند یکی از آنها را انتخاب کنند. چیزی که این محققان دریافتند مطابق انتظارشان بود. جعبه‌ای که اغلب بزرگسالان انتخاب کردند، جعبه‌ای بود که خرگوشِ روی آن، مستقیم در چشمان‌شان نگاه می‌کرد.
  • زمانی که از موضوعات شرم‌آور، ناراحت‌کننده یا غم‌انگیز صحبت می‌کنیم یا در حال زیر و رو کردن افکار و احساسات درونی‌مان هستیم، ارتباط چشمی‌مان کم می‌شود.
  • هنگام صحبت با افرادی که دوست‌شان داریم، تحسین‌شان می‌کنیم یا زیردست‌شان هستیم، ارتباط چشمی‌مان زیاد می‌شود. در مکالماتِ صمیمانه‌تر، طبیعتا بیشتر به هم نگاه می‌کنیم و خیرگی نگاه را مدت زمان بیشتری حفظ می‌کنیم. در واقع، بر اساس میزان ارتباط چشمی، روابط را قضاوت می‌کنیم. هر چه ارتباط چشمی بیشتر باشد، رابطه نزدیک‌تر است.
  • زنان بیشتر از مردان با فردی که در حال صحبت با او هستند، ارتباط چشمی برقرار می‌کنند. این یکی از دلایلی است که زنان مکالمه‌ی رو در رو را ترجیح می‌دهند و مردان به صحبت کردن در حالت ایستاده کنار هم قانع هستند.
  • مردم معمولا در آسانسور، مترو، اتوبوس‌ها و قطارهای شلوغ، از ارتباط چشمی اجتناب می‌کنند. در آسانسور که مقابل در می‌ایستیم و در مکان‌های دیگر به گوشی‌های هوشمندمان زل می‌زنیم، چون وسیله‌ای است برای کنترل عدم‌ امنیتی که از ترس حمله شدن به حریم شخصی‌مان احساس می‌کنیم. پیشخدمت‌ها از عدم ارتباط چشمی به عنوان یک ترفند استفاده می‌کنند تا به مشتریان این سیگنال را ارسال کنند که: «من آنقدر سرم شلوغ است که الان نمی‌توانم به کار تو رسیدگی کنم». کارمندان هم اغلب با پیدا شدن سر و کله‌ی رئیس، به‌ویژه وقتی به نظر می‌رسد او سؤال سختی دارد یا به دنبال داوطلب برای انجام کاری است، نگاه‌هایشان را از او می‌دزدند. (دانش‌آموزان هم وقتی معلم می‌خواهد درس جلسه‌ی قبل را بپرسد، از این ترفند استفاده می‌کنند!)
  • مهم‌ترین بخش از زبان بدن که نشان می‌دهد فرد در حال دروغ گفتن است، اجتناب او از برقراری ارتباط چشمی است. برخی از افراد (به‌ویژه کودکان) نمی‌توانند هنگام دروغ گفتن، مستقیم به چشمان شما نگاه کنند. اما بسیاری از افراد (به‌ویژه گستاخ‌ترین آنها) برای «راست جلوه دادن» دروغ‌شان، بیش از حد ارتباط چشمی برقرار می‌کنند و به طولانی نگه‌داشتن آن اصرار دارند.
  • اگر یک گوینده هنگام صحبت کردن، با اشتیاق به دنبال ارتباط چشمی باشد، از دید مخاطب قابل‌باورتر، مصمم‌تر و ماهرتر است.

 

ارتباط چشمی نیرویی به شدت قدرتمند است؛ زیرا با نخستین الگوهای بقای بشر ارتباط دارد. کودکانی که توانایی جذب و حفظ ارتباط چشمی داشتند و در نتیجه می‌توانستند توجهات بیشتری را به خود جلب کنند، شانس بهتری برای سیر شدن و مراقبت داشتند. امروزه، نوزادان به طور غیرارادی نگاه‌شان را روی والدین‌شان قفل می‌کنند. قدرت آن ارتباط چشمی بچگانه هنوز اثر خود را در ذهن بزرگسالان از دست نداده است. ما هنگام برقراری ارتباط چشمی(صرف‌نظر از نوع و میزان آن) به طور خودکار به سیگنال‌هایی که ارسال و دریافت می‌کنیم، اعتبار زیادی می‌دهیم.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط احمدرضا کرامت 97/7/9:: 7:46 عصر     |     () نظر

آنها به هم نمی‌دهند.

ارتباط چشمی جذاب


چرا تماس چشمی در ارتباط غیرکلامی اهمیت دارد؟ برای یافتن اهمیت این موضوع، باید به چشم به عنوان یک ابزار نگاه کنیم و ببینیم از آن چه استفاده‌هایی می‌شود. متاسفانه امروزه گوشی‌های هوشمند گوی سبقت را از انسان‌ها ربوده‌اند و مجالی برای برقراری ارتباط چشمی جذاب آنها به هم نمی‌دهند.

دریغ کردن نگاه، راهی برای نشان دادن خشم و غضب است، موقع پنهان کردن دروغ در چشم طرف نگاه نمی‌کنیم، خیره نگاه کردن نوعی تجاوز به حریم شخصی انگاشته می‌شود و به‌طور کلی با نوع نگاه‌مان می‌توانیم سبب شادی، غم، ترس و تعجب دیگران شویم. می‌توان گفت یک جفت سلاح قدرتمند در اختیار داریم که نوع استفاده از آن به خودمان بستگی دارد. در این مقاله با حقایق جذاب درباره‌ی ارتباط چشمی جذاب بیشتر آشنا شوید.

 


مقاله مرتبط : متقاعد کردن افراد

ارتباط چشمیِ جذاب بیش از حد، به طور غریزی با گستاخی، خصومت یا تکبر در ارتباط است؛ اما در محیط‌ کاری، ارتباط چشمیِ جذاب بیش از حد ممکن است با نیت عمدی برای تسلط یافتن، ترساندن، تحقیر کردن یا القای حس «معیوب بودن» به فرد مقابل، همراه باشد. بنابراین، اگر هنگام برقراری ارتباط چشمی با دیگران، یکی از این مقاصد را در سر دارید، بهتر است از این کار اجتناب کنید.

از سوی دیگر، ارتباط چشمیِ کم هم می‌تواند شما را معذب، بی‌میل یا ریاکار نشان دهد. برای مثال، یک بیمارستان بزرگ محلی در تحلیل شکایات بیماران دریافت که 9 نامه از 10 نامه‌ی شکایت، به ارتباط چشمی ضعیف پزشک با بیمار اشاره دارند، نقطه‌ضعفی که از دید عموم، بخاطر اهمیت ندادن یا فقدان توجه پزشک به بیمار است.

مدت زمانِ مناسب برای برقراری ارتباط چشمی‌ که سبب ایجاد حس توجه و اعتماد دوطرفه می‌شود، بسته به موقعیت‌، محیط، نوعِ شخصیت، جنسیت و تفاوت‌های فرهنگی، مختلف است. اگرچه طبق یک قاعده‌ی کلی، ارتباط چشمی مستقیم حین یک مکالمه که بین 30 درصد تا 60 درصد از مدت زمان مکالمه متغیر باشد، یک جوّ صمیمی و پربار را ایجاد می‌کند. در نظر داشته باشید که وقتی شنونده هستید، ارتباط چشمی‌ شما بیشتر و وقتی گوینده هستید، ارتباط چشمی‌تان کمتر می‌شود.


آیا حقایق زیر را درباره‌ی ارتباط چشمی می‌دانستید؟

  • ارتباط چشمی یک حس پیوند قدرتمند و ناخودآگاهانه ایجاد می‌کند و این پیوند حتی با چشمان نقاشی‌شده یا عکس‌ گرفته‌ شده هم برقرار می‌شود، حقیقتی که توسط محققان دانشگاه کورنِل (Cornell) ثابت شد. این محققان نگاه خیره‌ی خرگوش کارتونی روی جعبه‌های کورن‌فلکس تریکس (Trix) را دستکاری کردند و از گروهی از بزرگسالان خواستند یکی از آنها را انتخاب کنند. چیزی که این محققان دریافتند مطابق انتظارشان بود. جعبه‌ای که اغلب بزرگسالان انتخاب کردند، جعبه‌ای بود که خرگوشِ روی آن، مستقیم در چشمان‌شان نگاه می‌کرد.
  • زمانی که از موضوعات شرم‌آور، ناراحت‌کننده یا غم‌انگیز صحبت می‌کنیم یا در حال زیر و رو کردن افکار و احساسات درونی‌مان هستیم، ارتباط چشمی‌مان کم می‌شود.
  • هنگام صحبت با افرادی که دوست‌شان داریم، تحسین‌شان می‌کنیم یا زیردست‌شان هستیم، ارتباط چشمی‌مان زیاد می‌شود. در مکالماتِ صمیمانه‌تر، طبیعتا بیشتر به هم نگاه می‌کنیم و خیرگی نگاه را مدت زمان بیشتری حفظ می‌کنیم. در واقع، بر اساس میزان ارتباط چشمی، روابط را قضاوت می‌کنیم. هر چه ارتباط چشمی بیشتر باشد، رابطه نزدیک‌تر است.
  • زنان بیشتر از مردان با فردی که در حال صحبت با او هستند، ارتباط چشمی برقرار می‌کنند. این یکی از دلایلی است که زنان مکالمه‌ی رو در رو را ترجیح می‌دهند و مردان به صحبت کردن در حالت ایستاده کنار هم قانع هستند.
  • مردم معمولا در آسانسور، مترو، اتوبوس‌ها و قطارهای شلوغ، از ارتباط چشمی اجتناب می‌کنند. در آسانسور که مقابل در می‌ایستیم و در مکان‌های دیگر به گوشی‌های هوشمندمان زل می‌زنیم، چون وسیله‌ای است برای کنترل عدم‌ امنیتی که از ترس حمله شدن به حریم شخصی‌مان احساس می‌کنیم. پیشخدمت‌ها از عدم ارتباط چشمی به عنوان یک ترفند استفاده می‌کنند تا به مشتریان این سیگنال را ارسال کنند که: «من آنقدر سرم شلوغ است که الان نمی‌توانم به کار تو رسیدگی کنم». کارمندان هم اغلب با پیدا شدن سر و کله‌ی رئیس، به‌ویژه وقتی به نظر می‌رسد او سؤال سختی دارد یا به دنبال داوطلب برای انجام کاری است، نگاه‌هایشان را از او می‌دزدند. (دانش‌آموزان هم وقتی معلم می‌خواهد درس جلسه‌ی قبل را بپرسد، از این ترفند استفاده می‌کنند!)
  • مهم‌ترین بخش از زبان بدن که نشان می‌دهد فرد در حال دروغ گفتن است، اجتناب او از برقراری ارتباط چشمی است. برخی از افراد (به‌ویژه کودکان) نمی‌توانند هنگام دروغ گفتن، مستقیم به چشمان شما نگاه کنند. اما بسیاری از افراد (به‌ویژه گستاخ‌ترین آنها) برای «راست جلوه دادن» دروغ‌شان، بیش از حد ارتباط چشمی برقرار می‌کنند و به طولانی نگه‌داشتن آن اصرار دارند.
  • اگر یک گوینده هنگام صحبت کردن، با اشتیاق به دنبال ارتباط چشمی باشد، از دید مخاطب قابل‌باورتر، مصمم‌تر و ماهرتر است.

 

ارتباط چشمی نیرویی به شدت قدرتمند است؛ زیرا با نخستین الگوهای بقای بشر ارتباط دارد. کودکانی که توانایی جذب و حفظ ارتباط چشمی داشتند و در نتیجه می‌توانستند توجهات بیشتری را به خود جلب کنند، شانس بهتری برای سیر شدن و مراقبت داشتند. امروزه، نوزادان به طور غیرارادی نگاه‌شان را روی والدین‌شان قفل می‌کنند. قدرت آن ارتباط چشمی بچگانه هنوز اثر خود را در ذهن بزرگسالان از دست نداده است. ما هنگام برقراری ارتباط چشمی(صرف‌نظر از نوع و میزان آن) به طور خودکار به سیگنال‌هایی که ارسال و دریافت می‌کنیم، اعتبار زیادی می‌دهیم.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط احمدرضا کرامت 97/7/9:: 7:46 عصر     |     () نظر

آشنا شوید.

خصوصیات زن شاد چیست؟

تقریبا هیچ‌کسی را نمی‌توانید پیدا کنید که همیشه خوشحال و آرام باشد. این یک واقعیت است، اما متخصصان می‌گویند: یافتن لذت زندگی در لحظات و به زبان خودمانی دلخوشی‌های ساده، کلید شادمانی واقعی است. شادی را باید در لحظات جست‌و‌جو کرد. خوشی‌ها را باید در چیزهای ساده یافت. با ما باشید تا در این مقاله با خصوصیات زن شاد آشنا شوید.


«فرد.ب.برایانت» (Fred.B.Bryant)، استاد روان‌شناسی اجتماعی در دانشگاه «لویولا» در شیکاگو، معتقد است که شاد‌بودن مهارتی است که بیشتر افراد از کسب آن باز می‌مانند و دلیل این شکست هم بسیار ساده است. ما همیشه مشغول کار و سرگرم فعالیت‌های گوناگون هستیم، چیزهای زیادی در ذهن داریم. همیشه فکر می‌کنیم فردا هم خورشید دوباره طلوع می‌کند و فرصت زیادی داریم. پس، وقت خود را صرف کارهای روزمره می‌کنیم و مدام در گیر‌و‌دار زندگی روزانه اسیر هستیم. زیر سنگینی بار مسئولیت‌ها و نگرانی‌ها به‌سادگی از لحظات و رویدادهایی که می‌توانند سلامت بیشتر و لذت عمیق‌تری به ما هدیه کنند، دور می‌شویم.

بیش از 20 سال است که «برایانت» روی درک اصطلاح «چشیدن و تجربه ذهن‌-آگاهی» یا «حضور در لحظه» کار می‌کند. «حضور در لحظه» و «ذهن‌-آگاهی» به معنای تفکرات و کارهایی است که برای تشدید و طولانی‌کردن احساسات مثبت به کار می‌بریم. «برایانت» می‌گوید: «همه‌ی ما افرادی را با این‌ ویژگی می‌شناسیم، کسانی که «ذهن‌-آگاه» هستند، همیشه شادمانند و لذت زندگی را درک می‌کنند. این افراد اولین گزینه‌ای هستند که دیگران خبرهای خوش و دلپذیرشان را با آنها در میان می‌گذارند».

چگونه می‌توان مانند این افراد بود؟ افراد شاد چه ویژگی‌هایی دارند؟ خصوصیات زنان شاد چیست؟ در ادامه 10 روش برای کشف شادی و رضایت در لحظه‌لحظه‌ی زندگی بیان می‌شود. امیدواریم با این روش‌ها، خصوصیات زنان شاد را بهتر بشناسید و یاد بگیرید که حتی وقتی زندگی سخت و سنگدل شد و روی نامهربانش را به نمایش گذاشت، به راحتی ورق را برگردانید.


1. زن شاد-پخش افکار مثبت

افکار مثبت و شاد را درون خود نگه ندارید. برای مثال به دخترتان بگویید که چقدر از خرید‌کردن با او لذت می‌برید. وقتی در محل کار، رئیس‌تان به شکلی غیرمنتظره از شما تعریف می‌کند، در منزل قضیه را برای شوهرتان تعریف کنید و او را در شادی خود سهیم کرده و به خودتان افتخار کنید. کمی پُز‌دادن گاهی بد نیست، این‌طور نیست؟ یا به دوست‌تان پیام دهید و از خاطرات بامزه‌ی سفر پیشین خود با او صحبت کنید. یادآوری خاطرات خوش مشترک‌تان باعث می‌شود افکار و احساسات مثبتی میان شما رد‌و‌بدل شود. تحقیقات انجام شده توسط «برایانت» نشان می‌دهد: «سهیم‌کردن دیگران در خاطرات و تجربه‌های شاد یا حتی فکر‌کردن به این موضوع، یکی از اثربخش‌ترین راه‌ها برای ماندگاری و بزرگ‌کردن شادی‌های زندگی است. این کار باعث نهادینه‌سازی احساسات مثبت می‌شود. احساساتی که در صورت ساده گذشتن و بی‌توجهی ناپدید و کم‌رنگ می‌شوند. تحکیم ارتباطات با دیگران نیز موجب در کنار هم‌ماندنِ آدم‌ها و حفظ دوستی‌ها می‌شود».


2. زن شاد-ساختن خاطرات شیرین

سعی کنید به وقایع و رویدادهایی که برای‌تان پیش آمده، فکر کنید و لحظات شاد و لذت‌های ناشی از آنها را استخراج کنید. برای مثال چرا شال قرمز بافتنی خود را این‌قدر دوست دارید؟ فکر می‌کنید علت چیست؟ دلیل حس خوشایند شما به آن، زیبایی و راحتی است؟ یا با نگاه دقیق‌تر درمی‌یابید که عطر و بوی این شال قرمز، شما را یاد خاطرات برف‌بازی‌های شاد کودکی‌تان می‌اندازد؟ سعی کنید رمز و راز و پیچیدگی‌های احساسی را به لحظات شاد ترجمه و تبدیل کنید؛ یعنی نکات غافل‌گیرکننده و سخت، در درک لحظات را ریشه‌یابی کنید. البته زیاده‌روی نکنید، چون اگر افراط به خرج دهید، شگفتی لحظات را از دست خواهید داد.

«تیموتی.د.ویلسون» (Timothy.D.Wilson)، استاد روان‌شناسی اجتماعی دانشگاه ویرجینیا، معتقد است که آنچه هرکس به آن نیاز دارد، واکاوی تجربه‌ها، به‌منظور درک چیزهایی است که به رشد و شکل‌گیری شما کمک کرده‌اند. بعد از تحلیل این تجربه‌ها باید آنها را دوباره زندگی کنید. یعنی خیلی ساده بتوانید تجارب و لحظه‌های شاد را در زندگی جاری بسازید.


3. زن شاد-تشویق‌کردن خودتان

به خاطر دستاوردهای بزرگ‌تان به خود افتخار کنید. اگر ماه‌ها در باشگاه ورزشی عرق ریخته‌اید و پس از تمرین و تلاشی فوق‌العاده به وزن مطلوب‌تان رسیده‌اید، تلاش و موفقیت خود را مهم بدانید و دیگران را هم در این شادی و رضایت شریک کنید. بیشتر افراد خودتشویقی و افتخار‌کردن به پیروزی‌ در دستاوردهایشان را کار درستی نمی‌دانند و آن را به حساب فخرفروشی می‌گذارند و اصطلاحا می‌گویند: نباید موفقیت و پیروزی را در بوق‌و‌کرنا کرد.

باید فرق میان تجلیل نفس و افتخار‌کردن مثبت با فخرفروشی آزاردهنده و بی‌شرمانه را دانست. مرز باریک و البته مشخصی میان این دو وجود دارد که هر فردی این مرز را به‌خوبی می‌شناسد. پس، از مغرور جلوه‌کردن نهراسید، چراکه اگر از این مرز عبور کنید حتما خودتان متوجه خواهید شد.


4. زن شاد-کوک‌ کردن ساز احساسات

ساز احساسات خود را کوک کنید. شاید بپرسید که دقیقا چه‌کار باید بکنیم؟ زن شاد-باید یاد بگیرید که با تمام وجود لحظات را حس کنید. لذت‌ تجربه‌های مثبت به‌ویژه آن دسته از تجربیات کوتاه و گذرا را بچشید. خوشی‌های ساده را دست کم نگیرید. برای مثال وقتی شکلاتی خوش‌طعم می‌خورید، چشم‌تان را ببندید یا شش‌ها را از عطر دل‌انگیز بوی دریا در کنار ساحل پر کنید. به شور‌و‌شوق بچه‌ها وقت بازی‌کردن گوش بسپارید. تمرکز خود را بالا ببرید. وقتی روی چیزی تمرکز می‌کنید، توجه‌نکردن به سایر محرک‌های حسی باعث می‌شود، لذت تجربه‌های مثبت پررنگ‌تر شوند.


5. زن شاد-مقایسه‌ی وارونه

مقایسه‌ی وارونه باعث می‌شود لذت‌ها و شادی‌ها، بیشتر به چشم بیایند. یعنی به جای اینکه اوضاع را با شرایط خیلی ایده‌آل و بی‌نقص مقایسه کنید، آن را با شرایط بدتر و مشکلاتی که می‌توانست به وجود بیاید و نیامده، مقایسه کنید. به خود بگویید که اوضاع می‌توانست خیلی خراب‌تر از اینها شود یا وضعیت کنونی‌تان را با تجربه‌های بدتر و ناخوشایندتر گذشته مقایسه کنید.

البته حواس‌تان باشد که این به معنای مقایسه‌های نادرست نیست؛ برای مثال اینکه همکارتان اخراج شده و جای او نیستید یا کسی مریضی سختی گرفته و شما در حال حاضر سالم و تندرست هستید. این راه‌حل به مسائل ساده‌تر می‌پردازد، مانند خوشحالی از اینکه امروز آفتابی‌تر از آن است که در گزارش هواشناسی گفته شده بود یا شادی از اینکه پروژه‌ی کاری‌تان زودتر از آنچه فکر می‌کردید، تمام شده است.


6. زن شاد-جاری‌ شدن

بعضی لحظات شاد و لذت‌بخش، واکنش‌های آگاهانه و توأم با موشکافی ما هستند، اما بعضی اوقات وقتی خود را در لحظه‌ی حال غوطه‌ور می‌سازیم، لذت و شادی شگفت‌انگیزی را تجربه خواهیم کرد. شادی‌هایی که بدون قضاوت و تجزیه و تحلیل آگاهانه به دست می‌آیند، خیلی دلپذیر و شیرین هستند.

می‌توانید به موسیقی مورد علاقه‌تان در اتاقی تاریک، با هدفون گوش دهید یا در رمان مورد علاقه‌تان غرق شوید. آخر هفته‌ها وقتی را برای انجام تفریح موردعلاقه‌تان در نظر بگیرید و به حالت خوشایندی برسید که اصطلاحا به آن «جاری‌شدن» می‌گویند. «جاری‌شدن» در شادمانی و حس خوب لحظه‌ها.زن شاد


7.زن شاد- از تقلید تا تأیید

حتی اگر آن‌قدرها هم روبه‌راه و سرحال نیستید، باز لبخند بزنید و خود را خوشحال نشان دهید. این کار باعث القای حس شادی به شما می‌شود. شوروحال خود را بیشتر کنید. فرض کنید هلو میوه مورد علاقه‌تان است و می‌خواهید یک هلوی خوشمزه را نوش جان کنید. سعی کنید با هر گازی که می‌زنید طعم هلو را با تمام وجود حس کنید و لذت ببرید. در هنگام تماشای فیلم‌های خنده‌دار، بلند‌ بلند بخندید. وقتی از جلوی آیینه می‌گذرید، به خودتان لبخند بزنید. سرکوب‌کردن شادی‌ها و احساسات مثبت، باعث از بین‌رفتن و ناپدید‌ شدن آنها می‌شود.


8. زن شاد-استفاده از لحظات پرمعنی و شاد

زن شاد،هر‌چه خاطرات و تجارب شیرین گذراتر باشند، یادآوری و چشیدن طعم دوباره‌ی آنها سخت‌تر می‌شود. «برایانت» می‌گوید: برعکس چیزی که ما فکر می‌کنیم، یادآوری این نکته به خود، که زمان به سرعت می‌گذرد و خوشی‌ها موقتی‌اند، باعث می‌شود که قدر لحظات مثبت و شاد را بیشتر بدانیم.


9. زن شاد-پرهیز از افکار منفی

دنیا به‌اندازه‌ی کافی افراد بدبین و منفی‌باف دارد. پس، افکار منفی که شادی‌هایتان را از بین می‌برند کنار بگذارید. افکار منفی مانند نگرانی از قضاوت و نگاه دیگران یا اتهام‌زدن به خود و مقصر‌دانستن خود را کنار بگذارید. وقتی حالِ خوش به شما روی خوش نشان می‌دهد، به هیچ رقم اجازه‌ی خروج و عزیمت به آن ندهید. حال خوب و شادی‌تان را با ریزبینی‌های بیهوده خراب نکنید. افکاری چون: چرا من لایق این خوشی هستم؟ موشکافی‌های بیهوده یا فکر اینکه چه چیزهایی ممکن بود اشتباه پیش برود؟ یا چه چیزهایی می‌توانست بهتر پیش برود؟ فقط خوشی و شادی شما را خراب می‌کند. حواس‌تان باشد که نگذارید، لذت و شادمانی به این سادگی‌ از دست‌تان برود.


10. زن شاد-سپاسگزاری و تشکر

سپاسگزار باشید. حق‌شناسی و تشکر از لطف و محبت دیگران، به شادی بیشتر شما کمک می‌کند. این لطف می‌تواند خیلی ساده باشد مثل تعارف صندلی در متروی شلوغ و اتوبوس یا دعوت‌شدن از طرف دوستی به مهمانی. نگرش حق‌شناسی را در خود رشد دهید. زن شاد ،«برایانت» معتقد است که همیشه لازم نیست مراتب قدردانی خود را در ظاهر ابراز کنید، اما با گفتن «سپاسگزارم» به یک دوست، غریبه یا حتی قدردانی از جهانِ هستی، نسبت به شادی‌ها و زیبایی‌ها هشیارتر می‌شویم و در نتیجه شادی‌مان عمیق‌تر می‌شود.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط احمدرضا کرامت 97/7/9:: 7:45 عصر     |     () نظر

آنها به هم نمی‌دهند.

ارتباط چشمی جذاب


چرا تماس چشمی در ارتباط غیرکلامی اهمیت دارد؟ برای یافتن اهمیت این موضوع، باید به چشم به عنوان یک ابزار نگاه کنیم و ببینیم از آن چه استفاده‌هایی می‌شود. متاسفانه امروزه گوشی‌های هوشمند گوی سبقت را از انسان‌ها ربوده‌اند و مجالی برای برقراری ارتباط چشمی جذاب آنها به هم نمی‌دهند.

دریغ کردن نگاه، راهی برای نشان دادن خشم و غضب است، موقع پنهان کردن دروغ در چشم طرف نگاه نمی‌کنیم، خیره نگاه کردن نوعی تجاوز به حریم شخصی انگاشته می‌شود و به‌طور کلی با نوع نگاه‌مان می‌توانیم سبب شادی، غم، ترس و تعجب دیگران شویم. می‌توان گفت یک جفت سلاح قدرتمند در اختیار داریم که نوع استفاده از آن به خودمان بستگی دارد. در این مقاله با حقایق جذاب درباره‌ی ارتباط چشمی جذاب بیشتر آشنا شوید.

 


مقاله مرتبط : متقاعد کردن افراد

ارتباط چشمیِ جذاب بیش از حد، به طور غریزی با گستاخی، خصومت یا تکبر در ارتباط است؛ اما در محیط‌ کاری، ارتباط چشمیِ جذاب بیش از حد ممکن است با نیت عمدی برای تسلط یافتن، ترساندن، تحقیر کردن یا القای حس «معیوب بودن» به فرد مقابل، همراه باشد. بنابراین، اگر هنگام برقراری ارتباط چشمی با دیگران، یکی از این مقاصد را در سر دارید، بهتر است از این کار اجتناب کنید.

از سوی دیگر، ارتباط چشمیِ کم هم می‌تواند شما را معذب، بی‌میل یا ریاکار نشان دهد. برای مثال، یک بیمارستان بزرگ محلی در تحلیل شکایات بیماران دریافت که 9 نامه از 10 نامه‌ی شکایت، به ارتباط چشمی ضعیف پزشک با بیمار اشاره دارند، نقطه‌ضعفی که از دید عموم، بخاطر اهمیت ندادن یا فقدان توجه پزشک به بیمار است.

مدت زمانِ مناسب برای برقراری ارتباط چشمی‌ که سبب ایجاد حس توجه و اعتماد دوطرفه می‌شود، بسته به موقعیت‌، محیط، نوعِ شخصیت، جنسیت و تفاوت‌های فرهنگی، مختلف است. اگرچه طبق یک قاعده‌ی کلی، ارتباط چشمی مستقیم حین یک مکالمه که بین 30 درصد تا 60 درصد از مدت زمان مکالمه متغیر باشد، یک جوّ صمیمی و پربار را ایجاد می‌کند. در نظر داشته باشید که وقتی شنونده هستید، ارتباط چشمی‌ شما بیشتر و وقتی گوینده هستید، ارتباط چشمی‌تان کمتر می‌شود.


آیا حقایق زیر را درباره‌ی ارتباط چشمی می‌دانستید؟

  • ارتباط چشمی یک حس پیوند قدرتمند و ناخودآگاهانه ایجاد می‌کند و این پیوند حتی با چشمان نقاشی‌شده یا عکس‌ گرفته‌ شده هم برقرار می‌شود، حقیقتی که توسط محققان دانشگاه کورنِل (Cornell) ثابت شد. این محققان نگاه خیره‌ی خرگوش کارتونی روی جعبه‌های کورن‌فلکس تریکس (Trix) را دستکاری کردند و از گروهی از بزرگسالان خواستند یکی از آنها را انتخاب کنند. چیزی که این محققان دریافتند مطابق انتظارشان بود. جعبه‌ای که اغلب بزرگسالان انتخاب کردند، جعبه‌ای بود که خرگوشِ روی آن، مستقیم در چشمان‌شان نگاه می‌کرد.
  • زمانی که از موضوعات شرم‌آور، ناراحت‌کننده یا غم‌انگیز صحبت می‌کنیم یا در حال زیر و رو کردن افکار و احساسات درونی‌مان هستیم، ارتباط چشمی‌مان کم می‌شود.
  • هنگام صحبت با افرادی که دوست‌شان داریم، تحسین‌شان می‌کنیم یا زیردست‌شان هستیم، ارتباط چشمی‌مان زیاد می‌شود. در مکالماتِ صمیمانه‌تر، طبیعتا بیشتر به هم نگاه می‌کنیم و خیرگی نگاه را مدت زمان بیشتری حفظ می‌کنیم. در واقع، بر اساس میزان ارتباط چشمی، روابط را قضاوت می‌کنیم. هر چه ارتباط چشمی بیشتر باشد، رابطه نزدیک‌تر است.
  • زنان بیشتر از مردان با فردی که در حال صحبت با او هستند، ارتباط چشمی برقرار می‌کنند. این یکی از دلایلی است که زنان مکالمه‌ی رو در رو را ترجیح می‌دهند و مردان به صحبت کردن در حالت ایستاده کنار هم قانع هستند.
  • مردم معمولا در آسانسور، مترو، اتوبوس‌ها و قطارهای شلوغ، از ارتباط چشمی اجتناب می‌کنند. در آسانسور که مقابل در می‌ایستیم و در مکان‌های دیگر به گوشی‌های هوشمندمان زل می‌زنیم، چون وسیله‌ای است برای کنترل عدم‌ امنیتی که از ترس حمله شدن به حریم شخصی‌مان احساس می‌کنیم. پیشخدمت‌ها از عدم ارتباط چشمی به عنوان یک ترفند استفاده می‌کنند تا به مشتریان این سیگنال را ارسال کنند که: «من آنقدر سرم شلوغ است که الان نمی‌توانم به کار تو رسیدگی کنم». کارمندان هم اغلب با پیدا شدن سر و کله‌ی رئیس، به‌ویژه وقتی به نظر می‌رسد او سؤال سختی دارد یا به دنبال داوطلب برای انجام کاری است، نگاه‌هایشان را از او می‌دزدند. (دانش‌آموزان هم وقتی معلم می‌خواهد درس جلسه‌ی قبل را بپرسد، از این ترفند استفاده می‌کنند!)
  • مهم‌ترین بخش از زبان بدن که نشان می‌دهد فرد در حال دروغ گفتن است، اجتناب او از برقراری ارتباط چشمی است. برخی از افراد (به‌ویژه کودکان) نمی‌توانند هنگام دروغ گفتن، مستقیم به چشمان شما نگاه کنند. اما بسیاری از افراد (به‌ویژه گستاخ‌ترین آنها) برای «راست جلوه دادن» دروغ‌شان، بیش از حد ارتباط چشمی برقرار می‌کنند و به طولانی نگه‌داشتن آن اصرار دارند.
  • اگر یک گوینده هنگام صحبت کردن، با اشتیاق به دنبال ارتباط چشمی باشد، از دید مخاطب قابل‌باورتر، مصمم‌تر و ماهرتر است.

 

ارتباط چشمی نیرویی به شدت قدرتمند است؛ زیرا با نخستین الگوهای بقای بشر ارتباط دارد. کودکانی که توانایی جذب و حفظ ارتباط چشمی داشتند و در نتیجه می‌توانستند توجهات بیشتری را به خود جلب کنند، شانس بهتری برای سیر شدن و مراقبت داشتند. امروزه، نوزادان به طور غیرارادی نگاه‌شان را روی والدین‌شان قفل می‌کنند. قدرت آن ارتباط چشمی بچگانه هنوز اثر خود را در ذهن بزرگسالان از دست نداده است. ما هنگام برقراری ارتباط چشمی(صرف‌نظر از نوع و میزان آن) به طور خودکار به سیگنال‌هایی که ارسال و دریافت می‌کنیم، اعتبار زیادی می‌دهیم.


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط احمدرضا کرامت 97/7/9:: 7:45 عصر     |     () نظر
<   <<   26   27   28   29   30   >>   >