دانش، زندگانی اسلام و ستون ایمان است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
https://keramatzade.com

راههای کسب درآمد عجیب و غریبی حرف می زنند که شما را وسوسه میکنند


روش ها و راه پولدار شدن در ایران

 

برای آنکه راه پولدار شدن در ایران را بدانید باید تمام راه پولدار شدن در خانه ، راه پولدار شدن با سرمایه کم ، راه پولدار شدن بدون سرمایه و راه پولدار شدن از طریق اینترنت را هم بلد باشید. برخی از پولدارهای تهران و ایران اغلب از راه های پول درآوردن و راههای کسب درآمد عجیب و غریبی حرف می زنند که شما را وسوسه میکنند

هرچه زودتر آستین بالا بزنید و برای خودتان یک منبع درآمد جانبی پیدا کنید. 5 راه پولدار شدن در ایران را بدانید و انجام دهید

اگر شما هم با ما در رویای پولدار شدن مشترک هستید پس با بازده همراه باشید و این مقاله 5 راه پولدار شدن در ایران را بخوانید امیدوارم از همین امروز دست به کار شوید و به رویای خود برسید.

 

سرمایه گذاری در بورس

1. راه پولدار شدن-ریسک پذیر شوید و در بورس سرمایه گذاری کنید


درست است که بازار بورس اوراق بهادار ایران بسیار نوسان دارد و خیلی ها در این بازار ضرر کرده اند. اما یادتان باشد آنهایی که سود سرشاری نصیب شان شده هرگز نیامده اند برای شما از میزان سودشان تعریف کنند! اگر در دوره های آموزش سرمایه گذاری و آشنایی با بازار اوراق بهادار و سهام ثبت نام کنید در مدت کوتاهی اطلاعات کاملی به دست می آورید و می توانید با همراهی یک مشاور مالی یا یک کارگزار خوب هرچقدر که در توان تان است در بازار سرمایه کنید و به طور آنلاین خودتان وضعیت پولتان را رصد کنید


2. راه پولدار شدن-محصولات و سوغات شهرهای دیگر را به شهر خودتان بیاورید و بفروشید


یک راه پولدار شدن در ایران توجه به محصولات تولیدی سنتی اقوام مختلف است. لازم نیست حتما اهل ساوه باشید تا بتوانید انار خوب ساوه را با نصف قیمت تهران خرید کنید و بیاورید. 


کافی است یک روز تصمیم بگیرید و درباره یکی از شهرهای ایران که محصولات غذایی خوب و معروفی دارد تحقیق کنید سپس دور و برتان با مغازه های مختلف یک صحبتی بکنید و بازاریابی محصول مورد نظرتان را انجام دهید. بعد که از یکی دو فروشنده قول قطعی گرفتید و حتی توانستید یک پیش پرداخت اولیه (البته با سپردن وثیقه) بگیرید با یک سفر ارزان قیمت به آن شهر بروید و محصول مورد نظر را بخرید و بیاورید.

تا به حال به سوغات مختلف شهرهای دیگر که در شهر شما فروخته می شود دقت کرده اید؟ چرا شما یکی از آن فروشنده ها نباشید و پس از مدتی تبدیل به قطب وارد کردن آن محصول مخصوص به شهرتان نشوید و ثروت سرشاری برای خودتان رقم نزنید.



3. راه پولدار شدن-ویدیوهای آموزشی از هر مهارتی که دارید تهیه کنید و مدرس آنلاین شوید


دوستی دارم که نقاش است. اما بیشتر از آنکه نقاشی را بلد باشد پول درآوردن و راه پولدار شدن در ایران را بلد است! شیوه کار ساده است. کافی است یک مهارت قابل آموزش به دیگران بلد باشید.سپس یک جای ثابت داشته باشید و با یک گوشی موبایل یا دوربین خوب از آموزش آن مهارت و فن فیلم بگیرید.

 فیلم های دنباله دار و کوتاه اما اثرگذار و کاربردی تهیه کنید. مدتی هم برایش در فضای مجازی بازاریابی کنید. در کانال ها و گروه های مختلف تلگرامی، اینستاگرام، صفحه فیسبوکتان و هرجایی که میشناسید درباره اش عکس ها و متن های هیجان انگیز بگذارید. می بینید که پس از مدتی مشتری خودش را پیدا میکند.

 

فروشنده لوازم دست  دوم
4. راه پولدار شدن-فروشنده وسایل و لوازم دست دوم شوید

بسیاری از مردم در تمام ایام سال نیاز دارند وسایل اضافی شان را بفروشند و بسیاری دیگر هم هستند که نیاز دارند اسباب و وسایل دست دوم را بخرند. شما می توانید در نقش یک کانال ارتباطی بین آنها یا به همدیگر معرفی شان کنید یا از گروه اول بخرید و بااندکی شود به گروه دوم بفروشید. مطمین باشید هرچقدر هم در اینبازار رقیب داشته باشید و حتی سیستم های آنلاینی در این زمینه فعالیت کنند باز شما شانس این را دارید که یک گوشه بازارکسب و کار را تصاحب کنید.

5. راه پولدار شدن-در بازار ملک و مسکن و زمین فعالیت کنید

همواره مشارکت و فعالیت در بازار مسکن یک راه پولدار شدن در ایران است. منتها باید ببینید که چگونه در این حوزه می خواهید فعالیت کنید. مثلا می توانید با یکی از دوستان یا افوام تانشریک شوید و یک زمین یا خانه کوچک در منطقه ای در حال رشد را بخرید.

یا یک صندوق خانوادگی تشکیل دهید وبا جمع آوری مبلغی پول از تمام فامیل یک باغ میوه یا مزرعه پرمحصولی را بخرید و حسابی سود کنید. یا اگر زبان چرب و نرمی داشتید به عنوان مشاور املاک وارد عمل شوید و حق العمل خوبی عاید خود کنید. این به شما بر میگردد که از کدام راه بخواهید در این حوزه فعالیت کنید. فقط یادتان باشد هرکاری که خواستید انجام دهید قبلش جستجو و بررسی را بسیار دقیق و موشکافانه در نظر داشته باشید.

منبع :bazdeh

 

 

دانلود PDF مقاله :


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط احمدرضا کرامت 97/9/14:: 12:25 عصر     |     () نظر

12 از مهمترین مواد غذایی سرشار از اسید فولیک  که باید مصرف کنید


فعالیت بدنی، خواب، مواد مغذی، همه و همه برای سالم بودن ضروری هستند، ولی یک ماده مغذی وجود دارد که در این میان، از اهمیت بالایی برخوردار است (ماده‌ای که شاید آن‌چنان توجهی به آن نداشته باشیم)؛. با ما همراه باشید تا با 12تا ازمهمترین مواد غذایی سرشار از اسید فولیک که باید در رژیم غذایی خود بگنجانید آشنا شوید.


مختصری درباره‌ی اسید فولیک


احتمالا بیش‌تر آدم‌ها بارها درباره‌ی اسید فولیک (که به آن فولات یا ویتامین B9 نیز گفته می‌شود) چیزهایی شنیده‌اند. ولی این ویتامین واقعا چیست؟ اسید فولیک چه نقشی برای سلامتی‌مان ایفا می‌کند؟

فولات نوعی ویتامین B قابل حل در آب است. اسید فولیک به طور طبیعی در برخی خوراکی‌ها وجود دارد، به برخی مواد غذایی اضافه می‌شود، و هم‌چنین به شکل مکمل نیز در دسترس است. این ویتامین برای رشد سلولی و متابولیسم (سوخت و ساز) بسیار حیاتی است.
اکنون، یک سوال مهم دیگر؛ در شرایطی که می‌توانیم اسید فولیک را از طریق مصرف مکمل‌ها دریافت کنیم، چرا باید برای تامین این ویتامین به خوراکی‌های طبیعی اتکا کنیم؟ آیا هر دو منبع، مشابه یکدیگر هستند؟ پیش از پاسخ به این سوال، باید مطلب مهم دیگری را نیز بیان کنیم.


فولات یا اسید فولیک؟


در بخش بالا، اطلاعاتی را درباره‌ی فولات بیان کردیم. ولی اسید فولیک چیست؟ هر دوی این مواد یکسان و مشابه هستند – ولی تفاوت آشکاری میان این دو وجود دارد فولات و اسید 


فولیک، هر دو، اشکال مختلف ویتامین B9 هستند. تفاوت در این جا است که فولات شکل طبیعی ویتامین B9 است؛ در حالی که اسید فولیک شکل مصنوعی این ویتامین به شمار می‌رود. از اسید فولیک برای تولید مکمل‌ها و افزودنی‌ها به برخی محصولات غذایی نظیر آرد یا غلات صبحانه استفاده می‌شود.

دستگاه گوارش بدن انسان فولات را به شکل بیولوژیک و فعالی از ویتامین B9، به نام 5-MTHF تبدیل می‌کند. ولی اسید فولیک این گونه نیست.
اسید فولیک، به جای دستگاه گوارش، در کبد یا سایر بافت‌ها به 5-MTHF تبدیل می‌شود. به همین دلیل، این فرایند به اندازه‌ی فرایند مربوط به فولات در بدن اثربخش نیست. به عبارت دیگر، وقتی مکمل‌های اسید فولیک مصرف می‌کنید، فرایند تبدیل آن به5-MTHF به آهستگی انجام می‌شود. به این ترتیب،‌ مشکل اصلی از همین جا شروع می‌شود. حتی دوز اندکی، به اندازه‌ی 200 میکرو گرم اسید فولیک (در یک روز)، تا وعده‌ی بعدی مصرف به طور کامل سوخت و ساز (تجزیه و جذب) نمی‌شود. همین مسئله می‌تواند میزان اسید فولیک سوخت و ساز نشده (تجزیه و جذب نشده) را در جریان خون افزایش دهد، و باعث بروز برخی مشکلات جدی شود.

به این ترتیب، سوال بالا پاسخ داده شد. در صورت مصرف فولات (شکل طبیعی ویتامین B9) نگرانی بابت عدم سوخت و ساز این ماده وجود نخواهد داشت. فولات در دستگاه گوارش تجزیه و جذب می‌شود. بنابراین، عارضه‌ی جانبی در بر نخواهد داشت.

البته از آن‌جا که معمولا فولات، و به طور کلی، ویتامین B9 را با نام اسید فولیک می‌شناسیم، در طول این مقاله نیز عمدتا از عبارت اسید فولیک استفاده می‌کنیم.

در ادامه‌ی مقاله به بهترین خوراکی‌های سرشار از اسید فولیک اشاره می‌کنیم.


مواد غذایی سرشار از اسید فولیک

 


1)    مواد غذایی سرشار از اسید فولیک : لوبیا چیتی


میزان مصرف – یک فنجان (به اندازه‌ی 193 گرم)
یک وعده مصرف لوبیا چیتی حاوی مقدار قابل توجه 1013 میکرو گرم اسید فولیک است. این میزان لوبیا چیتی حاوی 670 کالری، و مقدار ناچیزی چربی اشباع شده است.

لوبیا چیتی غنی از پتاسیم نیز هست. طبق نتایج مطالعه‌ای که در دانشگاه پردو، ایالات متحده، به عمل آمد، مصرف بهینه پتاسیم می‌تواند باعث کاهش خطر سکته‌ی مغزی شود.



2)    مواد غذایی سرشار از اسید فولیک : جگر

میزان مصرف – 28 گرم

اگر جزء افراد گیاه‌خوار نباشید، این گزینه برای‌تان بسیار مناسب خواهد بود. جگر گاو (81.2 میکرو گرم به ازای هر وعده‌ی مصرفی) و هم‌چنین جگر مرغ (165 میکرو گرم در هر وعده‌ی مصرفی) حاوی مقدار زیادی اسید فولیک هستند.

به علاوه، جگر منبع بسیار خوبی برای سلنیوم نیز به شمار می‌رود؛ طبق یافته‌های علمی، سلنیوم می‌تواند از بروز انواع مختلف سرطان و اختلال ماهیچه‌ای و قلبی پیشگیری کند. ولی باید یک مسئله را به خاطر بسپارید – در مصرف جگر تعادل را رعایت کنید زیرا این ماده‌ی غذایی حاوی چربی ترانس و کلسترول است.



3)    مواد غذایی سرشار از اسید فولیک : سویا


میزان مصرف – یک فنجان (186 الی 256 گرم)

دانه‌های رسیده‌ی سویا حاوی 697 میکرو گرم اسید فولیک هستند؛ در حالی‌که هر وعده‌ی مصرف سویای سبز حاوی 422  میکرو گرم اسید فولیک است. این ماده‌ی غذایی مملو از کالری است – هر وعده‌ی مصرف سویا دارای 376 کالری است.
به علاوه، سویا به عنوان منبعی عالی برای پروتئین شناخته می‌شود. طبق نتایج مطالعه‌ای در دانشگاه کارولینای جنوبی، پروتئین سویا باعث کاهش تجمع کلسترول بد در بدن می‌شود. هم‌چنین، این ماده‌ی غذایی تاثیر مثبتی بر تعادل کلسیم و سلامت استخوان‌ها در زنان یائسه می‌گذارد.


4)    مواد غذایی سرشار از اسید فولیک : لوبیا چشم بلبلی


میزان مصرف – یک فنجان (172 گرم)

هر وعده‌ی مصرف لوبیا چشم بلبلی حاوی حدود 358 میکرو گرم ویتامین B9 است. به علاوه، کلسترول، چربی اشباع شده، و سدیم موجود در این ماده‌ی غذایی نیز بسیار اندک است.


 

5)    مواد غذایی سرشار از اسید فولیک : موز


میزان مصرف – یک فنجان پوره (225 گرم)

یک وعده‌ی مصرف موز حاوی 45 میکرو گرم اسید فولیک است که می‌تواند 11 درصد از نیاز روزانه‌ی بدن را به این ویتامین تامین کند. هم‌چنین، موز منبعی غنی از ویتامین B6 است که به فراهم‌آوری پادتن‌ها جهت مبارزه با انواع مختلف بیماری‌ها کمک می‌کند. این ویتامین هم‌چنین به حفظ کارکرد معمول دستگاه عصبی و سطح قند خون در محدوده‌ی طبیعی نیز کمک می‌کند.


6)    مواد غذایی سرشار از اسید فولیک : گوجه فرنگی


میزان مصرف – یک فنجان (149 گرم)

یک وعده‌ی مصرف گوجه فرنگی حاوی حدود 22 میکرو گرم اسید فولیک است. گوجه فرنگی حاوی چربی اشباع شده، سدیم، و کلسترول اندکی است. این ماده‌ی غذایی منبع بسیار خوبی برای کاروتنوئیدهایی نظیر بتا کاروتن و لیکوپن است که دارای خواص آنتی‌اکسیدانی و ضد سرطانی هستند.


 

 

7)    مواد غذایی سرشار از اسید فولیک : مرکبات


میزان مصرف پرتقال – یک فنجان (180 گرم)
میزان مصرف گریپ فروت – یک فنجان با آب (230 گرم)

مادربزرگ‌ها و مادرهای‌مان همیشه از فواید مصرف مرکبات تعریف می‌کنند. البته، آن‌ها حق دارند، زیرا مرکبات فواید بسیاری برای سلامتی انسان به همراه دارند. این میوه‌ها نظیر پرتقال (54 میکرو گرم در هر وعده‌ی مصرف) و گریپ فروت (29.9 میکرو گرم در هر وعده‌ی مصرف) حاوی مقادیر زیادیاسید فولیک هستند.

طبق نتایج مطالعات دانشمندان چینی، مصرف مرکبات برای حفظ سلامت قلب، مغز، و کبد مفید است. این میوه‌ها، هم‌چنین، دارای خواص ضد التهابی و آنتی‌اکسیدانی هستند و با مصرف آن‌ها از داشتن زندگی سالم بهره‌مند خواهید شد.


8)    مواد غذایی سرشار از اسید فولیک : عدس


میزان مصرف – یک فنجان (192 گرم)

یک وعده‌ مصرف عدس حاوی مقدار قابل توجهی اسید فولیک است – 920 میکرو گرم؛ از این جهت،‌ عدس به عنوان منبع بسیار خوبی برای این ویتامین به شمار می‌رود. عدس، هم‌چنین، غنی از پتاسیم است که می‌تواند به حفظ سطوح مناسب فشار خون کمک می‌کند. این ماده‌ی غذایی به عنوان منبع خوبی برای پروتئین نیز شناخته می‌شود؛ به همین خاطر، اگر گیاه‌خوار هستید و نمی‌توانید گوشت قرمز یا سفید مصرف کنید، باید عدس را در برنامه‌ی غذایی‌تان قرار دهید.


 


9)    مواد غذایی سرشار از اسید فولیک :  گل کلم


میزان مصرف – یک فنجان (100 گرم)

یک وعده‌ی مصرف گل کلم حدود 57 میکرو گرم اسید فولیک دارد و می‌تواند 14 درصد از نیاز روزانه‌ی بدن‌تان را به این ویتامین تامین کند. گل کلم غنی از مواد مغذی است و طبق یافته‌های علمی، می‌تواند از بروز بیماری‌‌‌های خطرناکی نظیر سرطان پیشگیری کند.



10)    مواد غذایی سرشار از اسید فولیک : ذرت

مواد غذایی سرشار از اسید فولیک 18: ذرت
میزان مصرف – یک فنجان (166 گرم)

ذرت یکی از تنقلات محبوب بسیاری از آدم‌‌ها است. یک وعده‌ی مصرف این ماده‌ی غذایی حاوی حدودا 32 میکرو گرم اسید فولیک است. به علاوه، ذرت غنی از منگنز، منیزیوم، فسفر، مس، و روی (زینک) است که همه‌ی این‌ها فواید بسیاری برای سلامتی به همراه دارند.


 

11)    مواد غذایی سرشار از اسید فولیک : هویج


میزان مصرف – یک فنجان خرد شده (128 گرم)

یکی وعده‌ی مصرف هویج حاوی 24.3 میکرو گرم اسید فولیک است. هویج که به عنوان یکی از سبزیجات محبوب به شمار می‌رود، جزء تشکیل دهنده‌ی بیش‌تر غذاهای حاوی سبزیجات و میوه‌ها است. هم‌چنین، هویج منبعی غنی از بتا کاروتن، فیبر، و بسیاری دیگر از ریز مغذی‌ها است.


12)    مواد غذایی سرشار از اسید فولیک : آجیل و دانه‌‌های خوراکی


میزان مصرف برای تخم کتان – یک فنجان (به اندازه‌ی 168 گرم)
میزان مصرف برای تخمه آفتاب گردان – یک فنجان با پوست (46 گرم)
میزان مصرف برای بادام – یک فنجان خرد شده (به اندازه 95 گرم)

دانه‌هایی مانند تخم کتان (146 میکرو گرم در هر وعده‌ی مصرف) و تخمه آفتاب گردان (104 میکرو گرم در هر وعده‌ی مصرف)، یا آجیلی نظیر بادام (48 میکرو گرم اسید فولیک در هر وعده مصرف) سرشار از فولات یا ویتامین B9 هستند. به راحتی می‌توانید این دانه‌‌‌ها را به صورت خام مصرف کنید یا آن‌‌ها را در سالادتان بریزید تا به اندازه‌ی کافی اسید فولیک برای بدن‌تان فراهم آورید.

به علاوه، تخم کتان غنی از منگنز و سایر ویتامین‌‌‌هایی است که همگی به حفظ سلامت دستگاه ایمنی، دستگاه عصبی، استخوان‌ها، و بیش‌تر فرایندهای بدن کمک می‌کنند.

تخمه‌ آفتاب گردان و بادام نیز غنی از ویتامین E است که می‌تواند به حفظ سلامت پوست و چشم‌ها کمک کند.  این مواد غذایی سرشار از اسید فولیکواقعا عالی هستند.

 

منبع :stylecraze

 

دانلود PDF ‌مقاله


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط احمدرضا کرامت 97/9/14:: 12:18 عصر     |     () نظر

 

25 ایده تبلیغات برای فروش بیشتر


وقتی می‌گوییم تبلیغات یک صنعت است، طبیعتاً انتظار داریم تمام آنچه در مورد صنایع مطرح می‌شود و مورد توجه قرار می‌گیرد، در مورد تبلیغات هم مصداق داشته باشد.

به عبارتی باید بتوانیم از دیوارهای ورود به صنعت تبلیغات حرف بزنیم.از میزان تمرکز در صنعت تبلیغات صحبت کنیم.ساختار صنعت تبلیغات را بررسی کنیم و به طور خلاصه، مانند هر صنعت دیگری، آن را مشاهده، درک و تحلیل کنیم.


 1. مشتری‌هایتان را بشناسید


الف. فردی را توصیف کنید که بیش‌ترین احتمال را دارد به محصول شما نیاز داشته باشد یا آن را بخواهد.
ب. چرا باید خواهان خرید محصول شما باشد؟
پ. وقتی انگیزه را بدانید می‌توانید محصول‌تان برای پایه مشتری درست هدف‌گذاری کنید.
ت. نمی‌توانید محصولی را قبل از تعریف و استقرار بفروشید.

 

توجه: یک شرکت دارویی یک داروی سرماخوردگی را کنار گذاشت، چرا که نمی‌توانست خواب‌آلودگی ناشی از آن را کنترل کند. یک نفر دیگر آن را NyQuil نامید و به عنوان داروی سرماخوردگی هنگام خواب معرفی کرد. این دارو به پرفروش‌ترین داروی سرماخوردگی بازار تبدیل شد. صرف این که محصول‌تان خوب است فروش آن را تضمین نمی‌کند. باید آن را به درستی تعریف کنید. و این کاری است که بازاریابی انجام می‌دهد.


ایده های تبلیغاتی 2 : تبلیغات با کارت پستال


الف. سیستم پست ایالات متحده افزایش نامحسوس هزینه‌ی نامه‌ها و کارت پستال‌های ارسالی را پیشنهاد کرده است ـ اما تمبرهای درجه یک “همیشگی” همان 49 سنت مانده است.

تبلیغات با کارت پستال

 

تحت بایگانی با کمیسیون تنظیم مققرات پستی، نامه‌های مقصدهای بین‌المللی از 1.15 دلار به 1.20 دلار می‌رسد. در حالی که کارت‌های پستال از 34 سنت به 35 سنت می‌رسند.

ب. کارت‌های پست حس فوریت را به مشتری القا می‌کند. شاید نامه تان را نخوانند اما پشت کارت پستال را می‌خوانند. ( شما 3 ثانیه وقت دارید پیام‌تان را برسانید. این متوسط زمانی است که افراد به یک تبلیغ نگاه می‌کنند.)

پ. با استفاده از یک کارت پستال همیشه جلوی چشم است. و علاوه بر فرد گیرنده‌ی کارت پستال، سایر مشتریان بالقوه نیز آن را خواهند دید.


3. یک نظرسنجی انجام دهید


الف. یک فرم نظرسنجی را به مشتریان‌تان ارسال کنید تا انگیزه‌های آنها را برای خرید پیدا کنید.
ب. کجا کار می‌کنند؟ چه مجلاتی می‌خوانند؟ گروه سنی آنها چیست؟
پ. این اطلاعات به شما خواهد گفت کجا و چگونه به گروه هدف‌تان دسترسی داشته باشید.
ت. برای تکمیل نظرسنجی یک هدیه یا تخفیف در نظر بگیرید


4. از یک رویکرد دو مرحله‌ای استفاده کنید

الف. به مشتریان بالقوه خود اطلاعات تکمیلی مرتبط با کسب و کار ارائه کنید.

مرحله 1: به مشتریانی که تخصص‌تان را نمایش می‌دهند، یک فکت شیت رایگان ارائه دهید.
مرحله 2: این مشتریان را به فهرست پست خود اضافه کنید و غالبا به آنها نامه دهید.


ایده های تبلیغاتی 5: تولدشان را تبریک بگویید

الف. به مشتریان‌تان کارت‌های تبریک بفرستید (تاریخ‌های آنها را می‌توانید از نظرسنجی‌هایتان استخراج کنید).
ب. یک کوپن یا پیشنهاد ویژه در آن بگنجانید یا از محصولی که می‌توانند به عنوان هدیه برای خود بخرند صحبت کنید.

6. با یک کسب و کار دیگر همکاری کنید


الف. هزینه‌های تبلیغات را با یک شرکت دیگر شریک شوید.

ب. شراکت در هزینه‌ها باعث می‌شود بتوانید تبلیغات بزرگ‌تر و باکیفیت‌تری چاپ کنید.

پ. آیا می‌توانید محصول‌تان را با محصول دیگری ترکیب کنید؟ (مثلا یک روغن موتور را همراه قیف ابداعی جدید خود بسته‌بندی کنید.)


ایده های تبلیغاتی 7: ثابت قدم و متعهد باشید


الف. تحقیقات نشان می‌دهد یک پیام برای به خاطر سپرده شدن باید تکرار شود.
ب. به هر فرد چندین با نامه بفرستید.
پ. اگر تبلیغات می‌کنید، جایی آن را انجام دهید که بتوانید چندین بار دیگر هم آن‌جا تبلیغات انجام دهید.

 


 

از تلفن استفاده کنید برای تبلیغات

8. از تلفن استفاده کنید


الف. قبل از آن که تبلیغات پر هزینه انجام دهید، یک ایده‌ جدید را با تلفن امتحان کنید.
ب. پاسخ حاصل از 100 تماس تلفنی به مثابه ارسال 1000 نامه است.
پ. شما نتایج سریع‌تری کسب خواهید کرد، هزینه‌ی کمتری برایتان خواهد داشت و ورودی و بازخورد بهتری تولید خواهید کرد.


9. قیمت‌هایتان را افزایش دهید


الف. رقبایتان قیمت را بالا برده‌اند؟ شاید بهتر است شما هم همین کار را بکنید.

ب. قیمت‌های بالاتر شما را از جمعیت جدا می‌کند و به نوعی کیفیت بهتر محصول شما را القا می‌کند، و آن را شایسته‌ی یک قیمت بیش‌تر نشان می‌دهد. BMW با Yugos رقابت نمی‌کند.
پ. در این حوزه مراقب باشید. مشتری باید ارزش قیمت بالاتر را ببیند.


ایده های تبلیغاتی 10: گرایش‌ها و رویدادهای جدید را تبلیغ کنید


الف. آیا می‌توانید محصول یا خدمات‌تان را با محیط زیست، المپیک، یا رقابت‌های جهانی پیوند دهید؟
ب. به وسیله‌ی همکاری با گروه‌های شناخته شد، اعتبار ارزشمندی کسب کنید.


11. به کسب و کارتان شخصیت دهید


الف. از عکس‌های خود و کارمندان تان برای تبلیغات استفاده کنید.
ب. نقل قولی از فردی که در تصویر حضور دارد صمیمت را منتقل کرده و باعث ایجاد اعتماد دیگران به شرکت‌تان می‌شود.
پ. وقتی در سمینارها و برنامه‌ها از تصاویر استفاده شود، پاسخ به آنها به حد چشمگیری افزایش می‌یابد.

 


ایده های تبلیغاتی 12: از ضرب‌الاجل استفاده کنید


الف. حتما برای تبلیغات‌ خودتان محدودیت زمانی بگذارید.
ب. مراقب تاریخ‌های انقضا باشید. (پیشنهاد ویژه‌‌تان چه روزی به پایان می‌رسد؟)


13. از نداشتن محصول‌تان بترسید


الف. برای محصولاتی که امنیت، ایمنی یا سلامت شخصی را افزایش می‌دهند، ترس می‌تواند یک ابزار تقویت کننده‌ی موثر در کسب وکار باشد.
ب. اگر الان محصول شما را نخرند، ضرر خواهند کرد. مثلا یک تخفیف یا یک هدیه‌ی ویژه را از دست خواهند داد. ترس از دست دادن از انتظار به‌دست آوردن قوی‌تر است.


ایده های تبلیغاتی 14: از رسانه‌ها استفاده کنید


الف. به انتشارات محلی، نامه‌هایی حاوی موضوعات مرتبط با کسب وکارتان بفرستید.
ب. محصول یا کسب وکارتان را به رویدادهای جدیدی که در صدر اخبار هستند پیوند بزنید.
پ. اگر نام شما و نام کسب وکارتان چاپ شده باشد احتمالا مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
ت. به عنوان متخصصی در حوزه‌ی خود شناخته خواهید شد.

ث. شما این اطلاعات را به خاطر یک وبسایت اینترنتی یا یک تبلیغ محلی یا ملی در اختیار دارید.

 

تبلیغات طولانی بنویسید

15. تبلیغات طولانی بسازید


الف. تبلیغاتی بخرید که ماه‌ها طول بکشد، نه فقط چند دقیقه. (نشریات زرد محلی یا آنلاین)
ب. علائم مغناطیسی برای خودروها یا ون‌ها بسازید. پشت اتومبیل‌تان را فراموش نکنید. علائمی را روی شیشه عقب و پشت کامیون‌ها بچسبانید. بیش‌تر مشتری‌ها با رانندگی کنار وسیله‌ی شما آدرس یا شماره تلفن را برنمی‌دارند. احتمال این کار پشت چراغ قرمز بیش‌تر است.
پ. از برچسب‌های سپر یا تیشرت‌هایی با طرح زیرکانه استفاده کنید.
ت. اگر یک تبلیغ رنگ گران‌قیمت را چاپ می‌کنید از مسئول آن بخواهید قیمت چاپخانه را نیز درج کند.
ث. بیرون بروشور را طوری طراحی کنید که ثابت بماند و در آینده فقط داخل آن را تغییر دهید. به این ترتیب می‌توانید بروشورهای خالی را چاپ کنید و دم دست نگه دارید. سپس با تغییر پیام‌های تبلیغاتی‌تان فقط داخل آنها را چاپ کنید.
ج. با چاپ تعداد زیادی در همان ابتدای کار، در هزینه‌های خود صرفه‌جویی خواهید کرد. بعدها نیز تنها با چاپ آن چه متناسب با تغییرات شرکت‌تان نیاز دارید، صرفه‌جویی بیش‌تری خواهید کرد. از بروشورهای قدیمی و از مد افتاده پرهیز کنید.


ایده های تبلیغاتی 16: مواد تبلیغات را بررسی کنید


الف. حتما از مواد بسته‌بندی درجه‌ی یک برای کارت‌های تبلیغاتی، سربرگ‌ها، بروشورها و غیره استفاده کنید.
ب. رقبایتان از چه موادی برای تبلیغات استفاده می‌کنند؟

پ. اگر نمی‌توانید از پس هزینه‌ی بروشورهای 4 رنگ برآیید، از دو یا سه رنگ استفاده کنید. استفاده از رنگ پاسخ به آن را تا 26? افزایش می‌دهد.
ت. اگر نمی‌توانید تبلیغات 2 رنگ چاپ کنید… از اسکرین استفاده کنید.

توجه: اسکرین نام دیگری است برای سایه (تاریک‌تر) یا ته‌رنگ (روشن‌تر). برای مثال: یک گل فروش برای حاشیه‌های بروشور گل‌های قرمز و برای متن ان رنگ مشکی را انتخاب می‌کند. یعنی دو رنگ. رنگ صورتی 50? ته‌رنگ قرمز دارد، پس یک رنگ دیگر محسوب نمی‌شود. می‌توانید تعدادی گل صورتی را هم به آن اضافه کنید و هزینه‌ی اضافی اندکی برای آن بپردازید یا اصلا هزینه‌ای برایتان نداشته باشد. به این ترتیب در ظاهر سه رنگ قرمز، صورتی و مشکی را دارید. با استفاده از رنگ خاکستری (ته رنگی از مشکی)، می‌توانید 

با هزینه‌ی یک بروشور 2 رنگ، بروشوری 4 رنگ داشته باشید. گران به نظر می‌رسد در حالی که این طور نیست.



17. یک کارت ویزیت به یاد ماندنی درست کنید


الف. از کارت ویزیت‌تان یک بروشور کوچک بسازید. اگر به نقشه یا اطلاعات دیگر نیاز دارید از پشت کارت استفاده کنید. وقتی خودتان نیستید کارت‌تان نماینده‌ی شماست.
ب. هزار کارت ویزیت 2 رنگ حدود 30 الی 60 دلار هزینه برمی‌دارد اما ارزشش را دارد.
پ. کارت‌های رقبایتان چه شکلی است؟ چه پیامی به شما منتقل می‌کنند؟
ت. به شرکای کاری که ممکن است بتوانند کسب و کارتان را تبلیغ کنند، چندین کارت ویزیت بدهید. به هر کسی که ملاقات می‌کنید کارت بدهید، و در هر نامه (و حتی صورتحساب‌ها) نیز کارت بگذارید.

توجه: جو گیرارد، فروشنده‌ی اتومبیل معروف، عادت داشت در مسابقات فوتبال از صندلی‌های قسمت بالایی یک مشت کارت ویزیت را مانند کاغذ رنگی به هوا بیندازد تا روی سر کسانی بیفتد که روی صندلی‌های گران‌قیمت پایین نشسته بودند. پشت هر کارت برای خرید هر ماشین در دوشنبه‌ی بعدی، تخفیفی در نظر گرفته شده بود.


ایده های تبلیغاتی 18: “متشکرم” – کلمه‌ی جادویی


الف. با یک پیشنهاد ویژه از مشتریان خود تشکر کنید.
ب. از هر کسی که کسب وکارش را به شما ارجاع می‌دهد با یک کارت شخصی‌سازی شده، یک تماس تلفنی، یک تخفیف، گل، شام یا حتی یک حق کمیسیون تشکر کنید.
پ. از تامین‌کنندگان قابل اطمینان‌تان با یک نامه و افزایش سفارشات تشکر کنید.
ت. مردم مهربانی شما را به خاطر می‌آورند.


 

کارت ویزیت برای کارمندان

19. یک کارت ویزیت برای همه‌ی کارمندان؟


الف. فروشندگان؟ رانندگان؟ بله. آنها هم آن‌قدر اهمیت دارند که این سرمایه‌گذاری کوچک را انجام دهید.
ب. آنها از ارائه‌‌ی کارت ویزیت به هر مشتری به خود می‌بالند.
پ. آنها از کارت ویزیت در خانواده و جمع دوستان‌شان استفاده می‌کنند و نام شما به مکان‌های خیلی بیش‌تری خواهد رسید.

 


20. همان کاری را بکنید که برندگان انجام می‌دهند


الف. آیا شرکتی وجود دارد که تحسین‌اش کنید؟ استراتژی‌های بازاریابی‌ ان را تحلیل کنید.
ب. استراتژی‌هایی را که به دردتان می‌خورد به کار بگیرید و بهبودشان دهید.
پ. از چیزهایی استفاده کنید که جواب می‌دهند. تبلیغات که شما را جذب کرده و توجه‌تان را جلب می‌کند جمع‌آوری کرده و آنها را با کسب و کار خودتان تطبیق دهید.


ایده های تبلیغاتی 21: یک مهمانی بگیرید


الف. مشتریان و دوستان را به کسب وکار یا فروشگاه خانگی‌تان دعوت کنید، از آنها پذیرایی کنید و نمایشگاه جالبی از محصول یا خدمات تان رابرنامه‌ریزی کنید.
ب. خرید یا سفارش محصول را برای مشتریان‌تان آسان کنید. کارت اعتباری و چک را قبول کنید و فرم‌های اعتباری طولانی و پیچیده‌ را حذف کنید.
پ. صمیمی و خوش مشرب باشید. اگر شخصیت‌تان این طور نیست از یک دوست بخواهید پذیرای مهمانان باشد.


22. هدیه بدهید


الف. کالای ویژه‌ و مفیدی پیشنهاد کنید که ارزش نگهداری را داشته باشد و به عنوان یادآور کسب و کارتان عمل کند. یک نامه ‌بازکن، لیوان ماگ قهوه‌خوری، گیره کاغذ و غیره. در نشریات زرد دنبال چیزهای تازه باشید.


ایده های تبلیغاتی 23: سه راز بازاریابی


الف. باید متعهد باشید. پول را به کار بگیرید و آن را به حال خود بگذارید. بذری بکارید که بعدها رشد کند.
ب. باید ثابت قدم باشید. چرا مک‌دونالد هر روز در هر شبکه‌ای تبلیغات می‌کند؟ کسی در امریکا هست که اسم مک دونالد را نشنیده باشد. پیام بازاریابی باید مدام مورد تاکید قرار بگیرد. اگر مشتری‌هایتان اسم شما را نشنوند، شما را از یاد خواهند برد.
پ. باید اعتماد به نفس داشته باشید. بیش‌تر برنامه‌های بازاریابی برای تولید حتی حداقل نتایج، حداقل 60-90 روز طول می‌کشند. صبور باشید، تلاش‌هایتان در طولانی‌مدت جواب خواهد داد.


24. برای پول درآوردن تلاش نکنید


الف. صادقانه به مشتریان‌تان محصولات و خدمات مفیدی ارائه دهید که شما و مشتریان‌تان را خرسند کند.
ب. کاری را انجام دهید که عاشقش هستید و پول به دنبالش خواهد آمد.


25. یک هیات “قهرمانان” بسازید


الف. هر فصل تعدادی از این مشاوران (دوستان، خانواده، شرکای کاری که نطرات و قضاوت‌شان برای شما ارزشمند است) را در اتاقی گرد هم آورده و اجازه دهید تمام جنبه‌های کسب و کارتان را مورد انتقاد قرار دهند. تنها به بهای یک ناهار خوب این “هیات مشاوران” می‌توانند نگرش متفاوتی به شما بدهند.
ب. نازک نارنجی نباشید، شاید به شما یا محصول‌تان سخت بگیرند اما هدف از این کار همین است. آنها می‌توانند مشکلاتی را ببینند که شما نمی‌بینید. از طریق این تجارب است که رشد می‌کنید.

دانلود PDF مقاله:25 ایده تبلیغاتی برای فروش بیشتر


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط احمدرضا کرامت 97/9/13:: 7:57 عصر     |     () نظر

ادامه تلاش خواهیم کرد تا به روش‌ها و نکات مهم زندگی برای رسیدن به موفقیت اشاره کنیم.

12 قانون موفقیت که لازم است بدانید

 

قانون موفقیت در زندگی و نیز قانون موفقیت در کسب و کار را می‌توان اهدافی دانست که همه به‌دنبال دستیابی به آنها هستند. اما راه یکتایی برای رسیدن به آنها وجود ندارد. قانون موفقیت واقعی با روش‌های مختلفی به‌دست می‌آید همان‌طور که مسیرهای مختلفی برای رسیدن به قله وجود دارد. 
البته برای رسیدن به قانون موفقیت شرایط و روش‌هایی وجود دارد که در طول تاریخ، کاربردی‌بودن خود را ثابت کرده‌اند. اگر این روش‌ها را دنبال کنید، رسیدن به قانون موفقیت تضمین بیشتری دارد. در ادامه تلاش خواهیم کرد تا به روش‌ها و نکات مهم زندگی برای رسیدن به موفقیت اشاره کنیم.


1. قانون موفقیت و قانون عمل و عکس‌العمل


این یک قانون موفقیت  اساسی برای جذب است. در زندگی و کسب‌ و کار هر نوع انرژی‌ای که صرف کنید، دنیا هم همان را به شما برمی‌گرداند. دنیا به شما پاداش می‌دهد یا اینکه شما را مجازات خواهد کرد. شما نقطه‌ی شروع قانون موفقیت یا شکست‌تان هستید، بنابراین باید بیشتر دقت کنید.

به آرزوها و کلام‌تان بیشتر توجه کنید. به اصول اخلاقی خود توجه کنید. به نحوه‌ی رفتارتان با دیگران و نوع رفتارتان در انجام پروژه‌ها دقت کنید. اگر از صمیم قلب و با صداقت رفتار کنید، عملکرد بهتری نیز خواهید داشت.

 



2. قانون موفقیت و قانون حرکت


موفقیت به‌ خودی‌ خود روی نمی‌دهد. چیزی نیست که برای رسیدن به آن آرزو کنید و به آن برسید. باید ایده‌های خود در موفقیت را به‌اجرا بگذارید. برای حرکت به سمت موفقیتی که در کسب‌ و کار می‌خواهید باید بتوانید به خودتان اعتماد کنید تا اعمالی را که برای تکامل، موفقیت و بهبود شما نیاز است انجام دهید.

با داشتن انگیزه مناسب می‌توانید به هر هدفی که مد نظرتان است برسید. شاید تمام توانایی‌ها و مهارت‌های ممکن را هم داشته باشید، اما اگر نسبت‌به کاری که انجام می‌دهید اشتیاق نداشته باشید، بنابراین نمی‌توانید کاری کنید که نتایج آن ماندگار باشد.


3. قانون موفقیت و قانون پذیرش


برای تغییر شرایط زندگی تان، باید قادر باشید تا شرایط حال حاضر را قبول کنید. این قانون خیلی مهم است، چراکه وقتی نتوانید شرایط کنونی را قبول کنید زجر خواهید کشید. اگر از شرایط خود راضی نیستید، ولی قدرت آن را خواهید داشت تا تغییرات لازم را ایجاد کنید.

ممکن است بخواهید که شرایط خاصی حاکم شود تا تغییر مد نظرتان ایجاد شود اما این یک دام ذهنی است. اگر نتوانید به شرایطی فراتر از اوضاع کنونی خود نگاه کنید، هرگز به رشد نخواهید رسید. باید بدانید چه زمانی بپذیرید و همه‌چیز را رها کنید. یک مسیر جدید را انتخاب کنید و روی چیزهایی که توان تغییرش را دارید تمرکز کنید. یک مسیر جدید، فرصت‌های جدیدی را خلق می‌کند.



4. قانون موفقیت وقانون تکامل

این قانون می‌گوید وقتی شما باعث رشد خودتان می‌شوید، زندگی نیز همین جواب را به شما خواهد داد. موفقیت جریانی ثابت نیست؛ همیشه در حال تغییر و تلاطم است. این زیبایی چالش است. 
هیچ امنیتی واقعی در راه موفقیت وجود ندارد، چراکه برای موفقیت بیشتر باید بخواهید که رشد کنید. اولین قدم در راه رشد و تکامل خود شما هستید. همین‌طور که رشد می‌کنید می‌توانید کسب‌وکار خودتان را گسترش دهید. اگر کوچک بمانید، کسب‌ و کار کوچک شما نیز  خواهد ماند.

قانون موفقیت

 

5. قانون موفقیت و قانون مسئولیت‌پذیری
باید برای اشخاصی که در زندگی‌تان حضور دارند و همین‌طور اعمال خود، مسئولیت‌پذیر باشید. این ذهنیت که شما فقط 85 درصد مسئول موفقیتخود هستید و 15 درصد بقیه برعهده شانس است، ذهنیتی اشتباه است.

با این طرز فکر احتمال موفقیت خود را پایین‌تر می‌آورید. اگر شکست‌ها و ناامیدی‌های خود را به گردن دیگران بیندازید و بگویید همه چیز از کنترل من خارج بود یا بدشانسی آوردم، خود را در مسیر شکست قرار داده‌اید. مسیر موفقیت در توانایی شما و در مسئولیت پذیری قرار دارد.


6. قانون موفقیت و قانون پیوستگی


این قانون می‌گوید که گذشته، حال و آینده شما به‌هم متصل هستند. گذشته بزرگ‌ترین معلم شماست. یک فرد عاقل می‌داند که باید به گذشته نگاه کند و ببیند چه چیزی مفید یا غیرمفید بوده است، به‌دنبال تغییرات لازم در زمان حال باشد و آینده‌ای مطمئن‌تر و موفق‌تر ایجاد کند. 
اگر گذشته خود را نادیده بگیرید، دست رد به دانش بزرگی زده‌اید. از هر چیزی که یاد گرفته‌اید استفاده کنید تا امروز تغییرات لازم را اعمال کنید و آینده‌ای زیبا خلق کنید.


7. قانون موفقیت و قانون تمرکز


این قانون می‌گوید که شما نمی‌توانید هم‌زمان به 2 چیز فکر کنید. تمرکز مهم است. بیشترین دستاوردهای شما زمانی به‌دست می‌آید که تمرکز خود را روی یک موضوع می‌گذارید. وقتی موضوعی تمام توجه شما را دریافت می‌کند، رشد بیشتری هم می‌کند. اگر هم‌زمان روی دو موضوع تمرکز کنید، به نتایج متوسطی دست پیدا می‌کنید.


8. قانون موفقیت و قانون اصالت


مثل کلام‌تان رفتار کنید. اگر اعمال شما با گفتارتان فرق دارد، دستیابی به موفقیت رخ نمی‌دهد. مردم باید بدانند چیزی که می‌گویید فقط برای ظاهرسازی نیست. برای جلب اعتماد دیگران و اینکه آنها شما را دنبال کنند، باید صداقت و درستی شما تأییدشدنی باشد. باید واقعی باشید. آنها باید ببینند که در زندگی شخصی و حرفه‌ای، همچنان معتبر و قابل‌احترام هستید. وقتی صادق باشید مردم به سمت شما کشیده می‌شوند.


 

قوانین موفقیت


9. قانون موفقیت و قانون اینجا و همین لحظه


این قانون می‌گوید اگر همیشه به گذشته نگاه کنید، واقعیت حال حاضر را قبول نمی‌کنید. اگر فقط به موفقیت‌ها و شکست‌های گذشته خود نگاه کنید، احتمالا فرصت‌های پیش‌ِ روی خود را مشاهده نمی‌کنید. 
مایکل جردن (بسکتبالیست مشهور) می‌گوید: شما نمی‌توانید بازی امروز را با امتیازهای بازی دیروز ببرید. هر روز یک روز جدید است. روی روزی که در پیش‌ِ رو دارید تمرکز کنید. همین‌جا باشید و شانس موفقیت خود را هر لحظه بیشتر کنید.


10. قانون موفقیت و قانون تغییر


این قانون می‌گوید که تاریخ خود را تکرار می‌کند، مگر اینکه شما از آن درس بگیرید. اولین جایی که باید تغییر را در آن شروع کرد روبه‌روی آینه است. این خیلی مهم است تا به گذشته نگاه کنید و ببینید کجا اشتباه کرده‌اید و کجا درست قدم برداشته‌اید.
با داشتن این نوع نگرش، می‌توانید عادت‌هایی که سبب دور شدن شما از موفقیت می‌شوند را تغییر دهید و رفتارهایی را تکرار کنید و بهبود دهید تا به سمت موفقیت رهسپار شوید. زندگی بیرونی شما نمایانگر کیفیت زندگی داخلی شماست. شما نمی‌توانید این تجربه را تکرار کنید، فقط می‌توانید از آنها درس بگیرید.


11. قانون موفقیت و قانون استقامت


این قانون می‌گوید که با ارزش‌ترین موفقیت‌ها در زندگی و کسب‌ و کار نیازمند صبر و استقامت است. هیچ‌چیز در زندگی و کار به‌ آسانی به‌دست نمی‌آید. به همین دلیل، اگر به‌ مرور به موفقیت برسید، پایداری آن بیشتر از زمانی است که به یک‌باره موفق می‌شوید. برای پایداری موفقیت باید  ثابت‌ قدم باشید. هرگز تسلیم نشوید.


12. قانون موفقیت و قانون الهام‌ بخشیدن


این قانون می‌گوید که پاداش‌های شما نتیجه‌ی مستقیم انرژی و تلاشی است که انجام می‌دهید. وقتی موفق می‌شوید حس می‌کنید که الهام‌بخش و مهم هستید. حس کم‌ارزشی بسیار دردناک است. ضروری است تا روح و روان شما هدفی داشته باشد که برای شما الهام‌بخش است.

اگر کاری که انجام می‌دهید بازگوکننده‌ی روحیات و رفتار شماست و باعث بهترشدن حال دیگران می‌شود، بیشتر ترغیب خواهید شد تا تلاش بکنید. این قدرت الهام‌بخشی هم‌زمان با رشد شما می‌تواند قدرت بیشتری پیدا کند.

این قانون مربوط‌به کاری که انجام می‌دهید یا داشته‌هایتان نیست. این قانون باید بخشی از روش زندگی کردن‌تان باشد. اگر این قانون را دنبال کنید و در ادامه تعهد شما نسبت‌به آن کمتر شود، نرخ رشد موفقیت‌تان هم کمتر می‌شود. اما اگر با آن زندگی کنید و تبدیل به بخشی از زندگی و وجود شما شود، موفقیتی را تجربه خواهید کرد که پایدار خواهد شد. شما می‌توانید هم در زندگی شخصی و هم در زندگی کاری موفق باشید. 

منبع  :.entrepreneu

 

دانلود PDF‌مقاله :12 قانون موفقیت که لازم است بدانید


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط احمدرضا کرامت 97/9/13:: 7:50 عصر     |     () نظر

بهبود ببخشید؟

چگونه از مهارت داستان گویی برای جذب مخاطب  در صحبت هایمان استفاده کنیم

 

 ما همیشه برای همکاران و همتایان خود داستان تعریف می‌کنیم و پشت این داستان‌ها و ماجراها هدفی نهفته است. این هدف می‌تواند متقاعد کردن شنونده برای حمایت از پروژه‌ی ما، توضیح دادن به یک همکار درباره‌ی چگونگی پیشرفت‌مان، یا الهام بخشیدن به تیمی باشد که با چالشی روبه‌رو است. 
داستان‌گویی یک مهارت ضروری به حساب می‌آید، اما در زمینه‌ی کسب‌ و‌ کار چه چیز یک داستان را جذاب می‌کند و شما چطور می‌توانید توانایی خود را در گفتن داستان گویی متقاعد‌ کننده بهبود ببخشید؟



نظر کارشناسان داستان گویی چیست؟

نیک مورگان (Nick Morgan)، نویسنده‌ی کتاب «سرنخ‌های قدرت» (Power Cues) و بنیان‌گذار شرکت مشاوره‌ی ارتباطات Public Words، می‌گوید: «در عصر انفجار اطلاعات، فقط زمانی به حرف رهبران کسب‌ و کار گوش داده می‌شود که آنها داستان گویی و داستان تعریف کنند. او می‌گوید «حقایق و اعداد و همه‌ی چیزهای منطقی که به نظر ما در دنیای کسب‌ و‌ کار مهم هستند، در واقع هیچ‌ وقت در ذهن ما جای نمی‌گیرند.» اما داستان‌ها با پیوند دادن احساسات با چیزهایی که اتفاق می‌افتند، خاطرات چسبناکی را شکل می‌دهند.

این یعنی رهبرانی که می‌توانند قصه‌های خوب خلق کنند و به اشتراک بگذارند نسبت به دیگران مزیت بسیاری قوی‌تری دارند و خوشبختانه، همه توانایی تبدیل شدن به یک داستان‌ گویی خوب را دارند. 

به گفته‌ی جونا ساکس (Jonah Sachs)، مدیرعامل Free Range Studios و نویسنده‌ی کتاب «پیروزی در جنگ داستان‌ها» (Winning the Story Wars)، «مطمئنا داستان‌گویی را می‌توان یاد داد و یاد گرفت.» در این مقاله راهکارهای بهره‌گیری از داستان گویی برای کسب مزیت هر چه بیشتر را توضیح می‌دهیم.



با یک پیام داستان گویی آغاز کنید


در آغاز هر تمرین قصه‌گویی باید پرسید: مخاطبین من چه کسانی هستند و چه پیامی می‌خواهم با آنها به اشتراک بگذارم؟ هر تصمیمی که برای قصه‌تان می‌گیرید باید از این پرسش‌ها سرچشمه بگیرد. ساکس می‌گوید رهبران باید از خود بپرسند «بذر اخلاقی که سعی دارم در ذهن تیم خود بکارم چیست؟» و «من چگونه می‌توانم داستان را به یک تک‌جمله‌ی متقاعد‌ کننده تقلیل دهم؟» 
برای مثال، اگر تیم شما به گونه‌ای رفتار می‌کند که انگار با هیچ شکستی روبه‌رو نمی‌شود، شما می‌توانید این پیام را به آنها منتقل کنید که شکست در حقیقت پدربزرگ موفقیت است. یا اگر سعی دارید رهبران ارشد را متقاعد کنید که ریسک حمایت از پروژه‌ی شما را بپذیرند، باید این پیام را به آنها برسانید که بیشتر شرکت‌ها با انتخاب گزینه‌های هوشمندانه رشد پیدا می‌کنند. ابتدا درباره‌ی پیام نهایی خود به نتیجه برسید سپس به این فکر کنید که چگونه آن را به بهترین شکل شرح دهید.


به نقل داستان گویی تجربیات خود بپردازید


بهترین داستانگوها به خاطرات و تجربیات خودشان رجوع می‌کنند تا راهی برای توصیف پیام‌شان پیدا نمایند. چه رویدادهایی در زندگی، شما را به چیزی که سعی در به اشتراک گذاشتن آن دارید معتقد می‌کند؟ به گفته ساکس «به لحظه‌ای فکر کنید که شکست‌تان در مسیر شغلی منجر به موفقیت شد یا درسی که والدین یا یک مربی به شما داد.

 هر کدام می‌تواند یک نقطه‌ی شروع احساسی و جذاب برای داستان شما باشد.» بعضی‌ها شاید به بازگو کردن تجربیات شخصی در محیط کار راغب نباشند، اما حکایاتی که تشریح‌کننده‌ی راه‌های غلبه بر کشمکش‌ها، شکست‌ها و موانع باشند، دقیقا همان چیزی هستند که باعث بالا رفتن اعتبار و حس نزدیکی به مدیران می‌شود. 
مورگان می‌گوید: «نکته‌ی مهم نشان دادن آسیب‌پذیری‌ها است.»


خودتان را قهرمان داستان گویی جلوه ندهید
خودتان را قهرمان قصه‌هایتان نکنید. به گفته‌ی مورگان «قصه‌ی راننده‌تان و داشتن میلیون‌ها دلار سهام اصلا برای کارمندان جذاب نیست.» شما می‌توانید شخصیت اصلی داستان باشید، اما تمرکز نهایی باید بر روی افرادی که می‌شناسید، درس‌هایی که گرفته‌اید یا رویدادهایی باشد که شاهد بوده‌اید.


 به گفته‌ی مورگان تا جای امکان «باید تلاش کنید تا مخاطبین یا کارمندان را قهرمان نشان دهید.» این کار باعث می‌شود آنها درگیر قصه شوند و میل بیشتری برای پذیرفتن پیام شما داشته باشند. ساکس می‌گوید «یکی از دلایل اصلی گوش دادن ما به قصه‌ها این است که باور عمیق‌تری به خود پیدا کنیم، اما وقتی داستان‌گو به بزرگ‌نمایی خود بپردازد، مخاطب از داستان دست می‌کشد.» هر چه قدر بیشتر به تصمیم‌های خود ارج بگذارید، مخاطب کمتر با شما و پیام‌تان ارتباط برقرار می‌کند.


کشمکش‌ها را در داستان گویی پررنگ جلوه دهید

داستان بی‌چالش به هیچ عنوان جالب نخواهد بود. مورگان می‌گوید «داستانگوهای خوب می‌دانند که داستان به کشمکش نیاز دارد.» آیا در داستان رقیبی وجود دارد که باید بر آن چیره شد؟ یا چالشی در بازار است که باید بر آن غلبه کرد؟ یا یک صنعت نسبت به تغییر مقاومت می‌کند و باید آن را دگرگون کرد؟ اصلا از گفتن سختی‌های پیش رو واهمه نداشته باشید. به گفته‌ی مورگان «ما دوست داریم که بشنویم شرایط به شدت سخت بوده است. 


رهبران با ذکاوت به کارمندان‌شان می‌گویند که راه پیش رو سخت خواهد بود، اما اگر با هم متحد باشیم و مقاومت کنیم، به نتیجه‌ای باورنکردنی دست پیدا خواهیم کرد.» هر داستان خوش‌ساختی که چنین شعارهایی در بطن خود داشته باشد، القا‌کننده‌ی مفاهیمی خواهد بود که به گفته‌ی ساکس باعث می‌شوند «شما دیگر نیاز نداشته باشید از دیگران تقاضای تغییر یا تلاش بکنید. کارمندان همگی شریک شما در تغییر می‌شوند چون می‌خواهند در این سفر پرماجرا نقشی داشته باشند.»


 

صحبت کردن

داستان‌ها‌ی ساده را داستان گویی و  تعریف کنید

لزوما همه‌ی داستان‌های شما نباید یک حماسه‌ی شگفت‌آور و مهیج باشند. بعضی از موفق‌ترین و به‌یاد‌ماندنی‌ترین داستان‌ها نسبتا ساده و سرراست هستند. به داستان‌تان جزئیات اضافی وارد نکنید، این کار پیام اصلی را در این جزئیات محو می‌کند. روی این اصل متمرکز باشید که تاثیر سادگی بسیار بالا است. 

به گفته‌ی مورگان، یکی از بزرگ‌ترین اشتباهات در قصه‌گویی «تعریف کردن مشتی جزئیات غیرضروری است.» برای مثال، لازم نیست به مخاطب خود بگویید که این داستان چه روزی اتفاق افتاد یا چه کفشی پوشیده بودید. تنها زمانی به این جزئیات بپردازید که به پیشروی داستان به گونه‌ای هنرمندانه کمک کنند. 

اما همراه کردن مخاطب با جزئیاتِ به موقعی مثل احساس‌تان، حالت صورت‌تان یا وضعیت‌تان در شروع به کار در یک سازمان بزرگ، با وجود اینکه شاید آنقدرها هم جذاب نباشد، اما می‌تواند شنوندگان شما را غرق در ماجرا کند و پیام اصلی را به آنها برساند.



تمرین باعث پیشرفت داستان گویی می‌شود

به گفته‌ی مورگان، داستان گویی هنری است که نیازمند تلاش و تکرار مداوم است. با دوستان یا همکاران مورد اعتماد خود تمرین کنید و سعی کنید پیام خود را در قالب تاثیرگذارترین و کارآمدترین داستانِ ممکن ارا‌‌ئه دهید. به خاطر داشته باشید که فوائد این کار بسیار زیاد است. ساکس می‌گوید: «داستان‌ها یک ابزار مُسری قوی هستند. به محض اینکه شما یک داستان جذاب تعریف می‌کنید، اولین چیزی که به ذهن مخاطب می‌رسد این است که این داستان را برای چه کسی تعریف کند. 
بنابراین در سه دقیقه‌ای که شما مفاهیم رهبری را به شکل یک قصه کد گذاری می‌کنید و غیرمستقیم به انتقال پیام می‌پردازید، با بازدهی روبه‌رو خواهید شد که دستیابی به آن ماه‌ها یا شاید سال‌ها به طول بیانجامد.»


اصولی که باید در  داستان گویی خاطر داشته باشید

 

بایدها:


مخاطب خود را در نظر داشته باشید. چارچوب و جزئیاتی را برای تعریف داستان انتخاب کنید که به خوبی در گوش شنونده طنین‌انداز شود.
پیام یا نکته‌ی اخلاقی‌ای که می‌خواهید برسانید را مشخص کنید.
در تجربیات زندگی خود، به جستجوی چیزهای الهام‌بخش بپردازید.


نبایدها:
فکر نکنید که فقط شما می‌توانید داستان بگویید. همه‌ی ما برای خود ماجراهای بیادماندنی برای تعریف کردن داریم.
به خودتان نقش ستاره‌ی اصلی قصه را ندهید.



داستان گویی را متاثر از جزئیات غیرضروری نکنید


نمونه‌ی 1: برای الهام بخشیدن و انگیزه دادن، در داستان گویی جنگ و جدل بگنجانید

جاش لینکنر (Josh Linkner)، مدیر عامل شرکت ePrize، شرکت تبلیغات تعاملی مستقر در دیترویت آمریکا، احساس می‌کرد که کارکنانش دارند به افرادی خودراضی و تن‌آسا تبدیل می‌شوند، چرا که شرکت او یک شبه به غول صنعت تبلیغات آنلاین تبدیل شده بود
به گفته‌ی او «در اواسط دهه‌ی 2000، ما هر ساله رشد 2 الی 3 برابری را تجربه کرده بودیم و من نگران این بودم که ما به جای کسب موفقیت‌های جدید فقط به افتخارات گذشته‌مان دل ببندیم و به نوعی خلاقیت‌مان از بین برود.»

 

لینکنر می‌گوید: «بزرگی معمولا در برابر سختی و مشقت به دست می‌آید، اما ما هیچ رقیبی پیش چشم خود نمی‌بینیم.»

 

بنابراین او یک غول قلابی برای خود درست کرد. در نشست عمومی شرکت، او بلند شد و اعلام کرد که آنها با یک رقیب جدید و به شدت نیرومند به اسم اسلیتر (Slither) مواجه شده‌اند. او می‌گوید: «من به همه گفتم که آنها از ما بزرگ‌تر، سریع‌تر و سودآورترند، جیب سرمایه‌گذاران‌شان پر از پول است و عملکرد فوق‌العاده‌ای دارند و با سرعتی باورنکردنی نوآوری می‌کنند.»

داستان با صدای پوزخند حضار در گوشه و کنار سالن آغاز شد (مشخص بود که این موضوع به کلی یک حقّه است)، اما فکر وجود چنین شرکتی به سرعت در فرهنگ شرکت ePrize رسوخ کرد. مدیران با پخش اخبار قلابی از درآمد باورنکردنی Slither در چهار ماه اول سال یا تزریق سرمایه‌ی هنگفت، به داستان وجود چنین شرکتی دامن می‌زدند. این کار باعث شد تا کلیه‌ی کارکنان شرکت به فکر پیشی گرفتن از این رقیب خیالی بیفتند.

لینکنر می‌گوید: «این کار الهام‌بخش خلاقیت در جلسات طوفان ذهنی شد، ما از Slither به عنوان یک عامل شکست استفاده کردیم. به جای اینکه بگوییم، خب بچه‌ها، ما باید زمان تولید را کاهش بدهیم. چطور این کار را بکنیم؟، می‌گفتیم شرکت Slither چرخه‌ی تولید خود را 2 روز کاهش داده است. به نظر شما چطور این کار را کرده است؟ در نتیجه تخته پر از ایده و نظر می‌شد.»


 

صحبت کردن

 

نمونه‌ی 2: داستان گویی را با تجربیات شخصی خود درآمیزید

 

وینس مولینارو (Vince Molinaro)، مدیرعامل بخش شیوه‌های رهبری در شرکت Knightsbrige Human Capital Solutions، بزرگ‌ترین شرکت مشاوره‌ی منابع انسانی در کانادا، به مشتریان خود می‌گوید که او دقیقا می‌داند از چه زمانی توانست مسیر شغلی خود را تعیین کند. به عنوان اولین شغلِ بیرون از دانشگاه، او با سازمانی همکاری می‌کرد که به افراد نیازمند کمک می‌کرد تا بتوانند دوباره روی پای خود بایستند. 

وینس ماموریت سازمان را دوست داشت، اما به نظر او فضای سازمان الهام‌بخش نبود. او می‌گوید: «همه کارشان را از سر اجبار و بدون اشتیاق انجام می‌دادند و من با خودم فکر می‌کردم که آیا این درست است و کار کردن واقعا در دنیای واقعی این شکلی است؟»

یکی از مدیران ارشد سازمان به اسم زینتا (Zinta) احساس می‌کرد که وینس می‌خواهد تاثیری مثبت بر سازمان بگذارد پس از او خواست تا همکاران همفکر خودش را در قالب یک کمیته گرد هم بیاورد تا محیط کاری را به فضایی مثبت‌تر تبدیل کنند. آنها شروع به اِعمال تغییرات نامحسوسی در سازمان کردند و در نتیجه‌ی این تغییرات نگرش کارکنان بهبود پیدا کرد. او می‌گوید: «من آنجا بود که متوجه شدم چگونه یک مدیر می‌تواند فرهنگ محیط را تغییر دهد.»

بعد از این ماجرا، زینتا به سرطان شدید ریه مبتلا شد. در نبود او، فرهنگ اداره به شرایط سابقش بازگشت. وینس در ملاقات زینتا در بیمارستان با او درباره‌ی این اتفاقات ناامیدکننده‌ صحبت کرد. 
زینتا وینس را با اعترافش شگفت‌زده کرد: از آنجا که او اصلا سیگاری نبوده است و هیچ سابقه‌ی سرطانی در خانواده‌ی او وجود نداشته است، به نظر او، علت این بیماری مستقیما تحت تاثیر کنار آمدن با یک محیط کاری مسموم برای مدت طولانی بوده است.

مدت کوتاهی پس از این دیدار، زینتا نامه‌ای برای وینس نوشت و به او گفت که وینس با یکی از مهم‌ترین تصمیم‌ها در طول زندگی خود مواجه خواهد شد. وینس یا باید اجازه می‌داد تا این نگرش منفی دیگران بر رفتارش تاثیر بگذارد یا اهدافی حرفه‌ای که الهام‌بخش موفقیت خواهند بود را دنبال کند. به گفته‌ی وینس «زینتا هنگام نیاز سراغ من می‌آمد. او برای من یک مربی بود حتی با این وجود که نیازی نبود چنین نقشی را برای من ایفا کند.»

دو هفته بعد، زینتا درگذشت. اما آن نامه زندگی وینس را تغییر داد و او را تشویق کرد شغلش را ترک کند و کسب‌ و‌ کار مشاوره‌ی خود را راه بیندازد تا به دیگران کمک کند رهبران بهتری باشند. او می‌گوید «من شاهد فرهنگ و فضایی بوده‌ام که یک رهبر بزرگ می‌تواند خلق کند و برای 25 سال گذشته همیشه در تلاش بوده‌ام تا از آن تقلید کنم.» وینس هنوز نامه‌ی زینتا را نگه داشته است.

وقتی وینس برای نخستین بار داستان گویی و داستان را برای مشتریان خود تعریف کرد، آنها متعجب شده بودند. او می‌گوید: «ارتباطی که آنها با من برقرار کردند شگفت‌انگیز بود، به طوری که چیزی ورای ارتباطات مستقیم و مرسوم بود. این ماجرا آنها را به فکر داستان‌های خودشان و رهبرانی که بر آنها تاثیرگذار بودند فرو برد. در مورد من، زینتا یک رهبر فوق‌العاده بود. گاهی اوقات شما از رهبران بد درس‌های خیلی زیادی می‌گیرید.» 

به گفته‌ی او در هر موردی، قدرت شما از به اشتراک گذاشتن داستان با افراد تحت رهبری‌تان حاصل می‌شود و در نتیجه آنها به خوبی می‌توانند بفهمند که موجب انگیزه و اشتیاق در شما می‌شود.»

 
منبع :hbr.org

 

دانلود PDF‌مقاله :مهارت داستان گویی در صحبت هایمان


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط احمدرضا کرامت 97/9/13:: 7:42 عصر     |     () نظر
<   <<   71   72   73   74   75   >>   >