محبوب ترینِ مردم نزد خداوند در روز قیامت، فرمان برترینِ آنها نسبت به او و پرهیزگارترینِ آنان است . [رسول خدا صلی الله علیه و آله]
https://keramatzade.com

درآمدتان از دست بدهید، یک شبه تمام چیز‌های زندگی‌تان را از دست می‌دهید

اصل ثروتمند بودن چیست؟ثروتمند چه کسی است؟

 

اصل ثروتمند شدن

اگر اتفاقی ده نفر را از خیابان انتخاب کنید و از آن‌ها بپرسید که دوست دارند ثروتمند باشند یا نه، احتمالاً پاسخ هر ده نفر آنها مثبت خواهد بود. ولی اگر از همان ده نفر بپرسید که «ثروتمندی» به چه معنایی است، پاسخ هر ده نفر آنها متفاوت خواهد بود.
احتمالا به‌نظر یکی از آن‌‌ها ثروتمندی یعنی داشتن یک میلیون دلار پول؛ درحالی‌که نظر فرد دیگری این است که ثروتمندی یعنی داشتن ده میلیون دلار پول و شاید دیگران پاسخی دهند که فقط محدود به داشتن پول نباشد. به‌نظر آن‌ها ثروتمندی یعنی داشتن خانه‌‌‌ای بزرگ، کشتی، هواپیمای شخصی و شاید فقط داشتن یک خانه‌ی راحت و بیمه‌ی سلامتی خوب و مطمئن.
ولی درحقیقت ما هنوز به‌معنای واقعی ثروتمندی پی نبرده‌ایم. چون افراد دیدگاه‌های مختلفی نسبت به‌معنای ثروتمندی دارند. اگر ثروتمندشدن یکی از اهداف مالی زندگی‌تان است، باید مفهوم دقیق ثروتمندبودن را بفهمید. شما به ایده‌ای روشن از تصورات‌تان راجع به نوع ثروتمندی خود نیاز دارید. شما می‌توانید با کمک برنامه‌ای از قبل تعیین‌شده رؤیای خود را به واقعیت تبدیل کنید.


تعریف مفهوم ثروتمندی بر مبنای درآمد

 

ثروتمند بودن

مردم آمریکا هنگام بحث در مورد ثروتمندی بر داشتن مقدار درآمد بالا تأکید زیادی می‌کنند. برای مثال معترضان در تظاهرات وال‌استریت شعار سر می‌دادند و می‌گفتند: «ما جزو گروه 99? هستیم» و خود را از گروه 1? که در سال 2012 به‌طور میانگین دارای درآمد 1.3 میلیون دلار از مؤسسه‌ی سیاست اقتصادی بودند، جدا می‌کردند. این مقدار پول تقریبا سه برابر درآمد 99? بقیه بود. لازم به ذکر است که گروه 1 ? به نام ثروتمندان خیانتکار در جامعه‌ی آمریکا شناخته شده‌اند.

به هر حال تعریف ثروتمندی با استفاده از این روش ایراداتی دارد. اول از همه اینکه میانگین درآمد سالانه‌ی گروه 1? پردرآمد خیلی کمتر از افراد پردرآمدی که به ده‌ها میلیون نفر رسیده است، افزایش می‌یابد. حداقل میزان درآمد افراد گروه 1? و مقدار درآمدی که فردی برای عضویت در این گروه باید داشته باشد، خیلی کمتر از 385195 دلار مؤسسه‌ی سیاست اقتصادی است.
مسلما هنوز هم مقایسه‌های زیادی بین این میزان پول و 43713 دلار میانگین درآمد بقیه‌ی افراد آمریکا انجام می‌شود. در هر صورت، این یافته متعلق به کل کشور و مخصوصا گروه 1? بوده و نشانگر این است که درآمد این افراد می‌تواند بیشتر یا حتی کمتر از این مقدار هم باشد. در ایالت ارکانزاس، افرادی با میزان درآمد بیشتر از 228298 دلار جزو گروه 1? پردرآمد به‌شمار می‌روند؛ درحالی‌که در ایالت کنیتکت افراد با درآمد بالای 677608 دلار جزو گروه 1? هستند.

راه زیادی در پیش دارید تا بفهمید چرا نظر‌های مختلفی راجع‌به میزان درآمد لازم برای ثروتمندشدن وجود دارد .برای مثال در سال 2012 زمانی‌که اوباما، رئیس‌جمهوری آمریکا تصمیم گرفت که مالیات افراد را با درآمد بالاتر از 250000 دلار افزایش دهد، فیشال تایمز (یکی از خبرگزاری‌های آمریکا) اظهار داشت که خانواده‌ی چهار نفره برای تأمین هزینه‌‌های مالیات، مسکن، خوراک، حمل‌و‌نقل، آموزش‌وپرورش، مراقبت و تربیت کودکان و… نیاز به این درآمد دارد. این خانواده در صورت قطع یا کاهش این درآمد زندگی سختی را خواهد داشت و دیگر به داشتن ویلا، عضویت در باشگاه‌های معروف، پوشیدن لباس‌های مارک‌دار قادر نخواهد بود یا به عبارتی صاحب یک زندگی اشرافی و مجلل نخواهد شد. سرانجام رئیس‌جمهوری و نمایندگان مجلس، قانون دیگری را تصویب کردند که در آن فقط مالیات خانواده‌هایی با درآمد بالای 450000 دلار افزایش پیدا می‌کرد. تصویب این قانون جدید تأثیر زیادی در شناخته‌شدن افراد ثروتمند آمریکا داشت.

به هر حال، این قانون هم نتوانست ایراد تعریف مفهوم ثروتمندی را با استفاده از میزان درآمد رفع کند. اگر شما درآمد زیادی داشته باشید و تمام آن مقدار را خرج کنید، در آخر هیچ پس‌اندازی نخواهید داشت. به این معنی است که اگر شما به‌طور غیرمنتظره شغل خود به‌‌عنوان تنها منبع درآمدتان از دست بدهید، یک شبه تمام چیز‌های زندگی‌تان را از دست می‌دهید. نظر بسیاری از مردم راجع‌به ثرتمندی تعریفی نیست که طبق آن، تغییری کوچک هنگام قرارگیری در شرایط بحرانی باعث نزدیک‌شدن به ورشکستگی یا ورشکستگی شود.


تعریف مفهوم ثروتمندی بر مبنای دارایی یا ارزش خالص

 

فواید ثروتمند بودن

سرمایه‌گذارانی با سرمایه‌ی خالص بالای 5 میلیون دلار معتقدند که درآمد معیار خوبی برای تعریف مفهوم ثروتمندی نیست. در بررسی بیش از 1100 سرمایه‌دار توسط اسپکتروم گروپ، فقط 6 درصد از آن‌ها با معیار درآمد مطابقت داشتند و ثروتمند به‌شمار می‌آمدند. در مقابل عده‌ی زیادی باور دارند که برای تعریف ثروتمندی باید به دارایی خالص مردم (کل دارایی آن‌ها منهای بدهی‌های پرداخت‌نشده‌ی آن شخص) تمرکز کرد.
این در حالی است که تعدادی از سرمایه‌گذاران ثروتمند معتقدند که مفهوم ثروتمندی را می‌توان با معیار پول بیان کرد و آن‌ها مخالفت زیادی در مورد مقدار پول لازم برای ثروتمندی دارند. وقتی اسپکتروم گروپ از سرمایه‌داران ثروتمند می‌پرسد که چه مقدار پول برای ثروتمندی نیاز است، آن‌ها نظرات مختلفی در حد فاصل 1 میلیون دلار تا بیشتر از 5 میلیون دلار راجع‌به مقدار این پول دارند. مطالعات دیگری نشان می‌دهد که بعضی از سرمایه‌داران با اینکه مقدار پول لازم برای ثروتمندی را کسب کرده‌اند، ولی باز هم ادعای ثروتمندی ندارند، چون آن‌ها انتظار دارند درآمدشان افزایش بیابد و سرمایه‌شان توسعه پیدا کند.


مفهوم ارزش خالص

 

ثروتمندان ایران

معمولا اقتصاد‌دانان با مطالعات اسپکتروم گروپ موافق بوده‌اند و تعریف مفهوم ثروتمندی بر مبنای ارزش یا سود خالص را بهترین تعریف از ثروتمندی می‌دانند. هر چند آن‌ها بر این تأکید دارند که ارزش خالص فقط مربوط به دارایی‌هایتان نیست، بلکه بدهکاری‌ها و قرض‌های شما را هم شامل می‌شود. برای محاسبه‌ی ارزش خالص‌تان باید تمام دارایی‌ها، سرمایه‌ها، حساب‌های بانکی، خانه، ماشین و بقیه‌ی چیزها را باهم جمع کنید و تمام بدهی‌های خود را ازجمله وام دانشجویی، مالیات پرداخت‌نشده و‌… از آن مقدار کم کنید.

نظریه‌ی بالا درمورد ارزش خالص به این معنی است که حتی افرادی که زندگی لوکس، خانه‌های مجلل بزرگ و ماشین‌های تشریفاتی و گران‌بها دارند، لباس‌های مارک‌دار می‌پوشند و مهمانی‌های آن‌چنانی برپا می‌کنند، لزوما خود را فردی ثروتمند نمی‌دانند. اگر خانه و ماشین‌های خودشان را بابت وام‌های هنگفت‌شان پرداخت کنند، تساوی حقیقی بین مردم برقرار خواهد شد. چیز‌هایی که این افراد مالک حقیقی‌شان هستند، درواقع می‌تواند خیلی کمتر از این مقدار هم باشند. البته مهم نیست که بابت خرید لباس‌های مارک‌دار و مد روز چه هزینه‌ای صرف کرده‌اند، دارایی‌های زیادی داشته‌اند و مهمانی‌های آن‌چنانی می‌گیرند؛ شاید این چیزها به‌معنای داشتن ثروت و سرمایه نیست.
درعوض، افرادی با وضع مالی متوسط هم می‌توانند دارایی خالص زیادی کسب کنند. سرمایه‌گذاری به‌نام وارن بافت نمونه‌ی قدیمی و خوبی برای نظریه‌ی بالاست. با اینکه او توانسته با کسب ارزش خالص بیشتر از 60 میلیون دلار، خود را به‌عنوان یکی از پولدارترین افراد دنیا معرفی کند، ولی طبق گفته‌های اینوستو پدیا (نام یک خبرگزاری) وارن بافت هنوز هم در همان خانه‌ای که در سال 1958 به قیمت 31500 دلار در شهر اوماها خریداری کرده است، زندگی می‌کند. او علاقه‌ای به خرید ماشین‌های مجلل و گرانبها نداشت و مراسم عروسی دومین ازدواج خود را در سال 2006 در ساده‌ترین و مختصر‌ترین حالت در خانه‌ی دخترش برگزار کرد.


ارزیابی ارزش خالص

 

ثروتمند شدن فوری

با اینکه سرمایه‌داران معتقدند که تعریف مفهوم ثروتمندی بر مبنای ارزش خالص بهترین روش تعریف ثروتمندی است، ولی حتی درصورت داشتن ارزش خالص چندین میلیونی هم خود را فردی ثروتمند نمی‌دانند. اتحادیه‌ی بانک‌های سوئیس در سال 2013 در یک تحقیق از اداره‌ی دارایی به این نکته پی برد که 28? از سرمایه‌داران با سرمایه‌ی 1 الی 5 میلیون دلاری به این سؤال که شما خود را فردی ثروتمند می‌دانید یا نه، جواب مثبت داده‌اند و 60? از سرمایه‌داران با سرمایه‌ی بیش از 5 میلیون دلار به این سؤال پاسخی مثبت دادند.
آنها به اینکه چگونه می‌توان فردی ثروتمند شد، پاسخ‌های مختلفی می‌دادند. 16? از آن‌ها این‌گونه پاسخ دادند که ثروتمندی یعنی رسیدن به میزان خاصی از ارزش خالص که احتمالا بقیه‌ی افراد حتی با وجود رسیدن به این مقدار ارزش خالص باز هم خود را فردی ثروتمند نمی‌دانند. به‌هرحال بسیاری از پاسخ‌های رایج این بود که ثروتمندی به‌معنای نداشتن هیچ‌گونه محدودیت مالی در انجام کار‌هاست. به عبارتی دیگر، این افراد مولتی‌میلیونر به‌دلیل نداشتن توانایی برآورده‌کردن تمام خواسته‌هایشان، خود را فردی ثروتمند تلقی نمی‌کنند.

طبق این تعریف، ثروتمندی هم به مقدار پولی که دارید و هم به کار‌هایی که می‌خواهید انجام دهید، بستگی دارد. اگر شما زندگی‌ای راحت و متوسط ازنظر مالی می‌خواهید به چیزی بیشتر از آن‌چه وارن بافت انجام داد، نیاز ندارید ولی اگر شما زندگی‌ای بسیار رؤیایی مثل زندگی دونالد ترامپ توقع دارید، برای رسیدن به آن باید بخت و اقبالی بلند مثل اقبال ترامپ داشته باشید.


مقایسه‌ی ارزش خالص

 

ثروتمند شدن بدون سرمایه

کارشناسان با مطالعه نتایج یک مطالعه دیگر از طریق پژوهش‌های انجام‌شده درمورد افراد با دارایی بیش از یک میلیون دلار که خود را ثروتمند نمی‌دانند، متوجه شدند که این افراد فقط با کسانی در ارتباط هستند که ثروت آنها بیشتر از دارایی‌های خودشان است. طبق نظر محاسبه‌کننده‌ی ارزش خالص شانگی پرسونال فیننس که بر اساس اطلاعات حاصل از فدرال رزرو به‌دست آمده، این افراد میلیونر ثروتمند‌تر از 90? کل مردم آمریکا هستند و حتی طبق اسامی افراد ثروتمند دنیا و در سنجش جهانی آن‌ها پول بیشتری نسبت به 99.4? بقیه‌ی مردم دنیا دارند.

در مطالعات انجام‌شده توسط شبکه‌‌ی خبری سی‌ان‌بی‌سی مشخص شده که فقط 9? افراد میلیونر خود را جزو ثروتمندان و افراد طبقه‌ی بالا دانسته‌اند و 84? آنها خود را فردی در طبقه‌ی متوسط می‌دانند. کارشناسان اقتصادی دلیل دیدگاه‌ها‌‌ی این‌چنینی را در این می‌دانند که افراد ثروتمند فقط خود را با افرادی ثروتمند مثل خودشان مقایسه می‌کنند و با بقیه‌ی افراد دنیا مقایسه نمی‌کنند. حتی فقط 11? مردم آمریکا با دارایی خالص بیش از 5 میلیون دلار که جزو 8? ثروتمند مردم آمریکا و جزو 0.06? ثروتمند مردم دنیا هستند، خود را فردی ثروتمند می‌دانند.

اینکه افراد میلیونر و حتی مولتی‌میلیونر هم خود را جزو ثروتمندان نمی‌دانند، شما باید از آن‌ها بپرسید که چه مقدار دارایی برای ثروتمندشدن لازم است؟ در مطالعات وال‌استریت ژورنال (پایگاه خبرگزاری آنلاین) اکثر مردم معتقد بودند که برای ثروتمندشدن باید حداقل دو برابر دارایی فعلی را داشته باشند. افرادی با درآمد سالانه 100000 دلار معتقد بودند که برای ثروتمندشدن باید 200000 دلار درآمد کسب کنند. آن افرادی هم که سالانه 3 میلیون دلار ارزش خالص کسب می‌کردند، باور داشتند که باید سالانه 6 میلیون دلار کسب کنند تا فردی ثروتمند تلقی شوند.
پس برای پاسخ به اینکه چه مقدار دارایی خالص، فردی را ثروتمند می‌کند، باید سؤال دیگری بپرسیم که آنها خود را با چه افرادی مقایسه می‌کنند؟ خود را با گروه 1? ثروتمند دنیا صاحب ارزش خالص 770000 دلار مقایسه می‌کنند یا با افرادی مقایسه می‌کنند که با دارایی خالص 8 میلیون دلار جزو 1? ثروتمندترین افراد آمریکا هستند. درصورتی‌که شما علاقه‌مندِ رسیدن به طبقاتی بالاتر از وارن بافت هستید، ثروتمندبودن امری دسترس‌ناپذیر به‌نظر خواهد رسید.


تعریف مفهوم ثروتمندی بر مبنای نوع زندگی

 

ثروتمند شدن با بورس

تعریف مفهوم ثروتمندی به‌وسیله‌ی درآمد و مقدار ارزش خالص تعریفی ناکارآمد است. امیدواریم بتوانیم با استفاده از معیار نوع و شرایط زندگی به تعریف درستی از مفهوم ثروتمندی برسیم.
پژوهشی که واشنگتن پست در سال 2012 -زمانی‌که یک میلیونر به نام میت رومنی برای ریاست جمهوری اقدام کرد- نشان می‌دهد حتی افرادی که رومنی را به‌عنوان فرد ثروتمند بی‌لیاقتی که توانایی حل مشکلات مردم آمریکا را نداشت، مسخره و تحقیر می‌کردند، خودشان مخفیانه خواستار داشتن خانه‌های بزرگ، ماشین‌های گران‌قیمت و پارکینگ‌هایی مجهز به آسانسور برای حمل خودرو‌هایشان بودند.
بااین‌حال بسیاری از افراد ثروتمند دیگر با دیدگاهی متفاوت به مفهوم ثروتمندی نگاه می‌کردند. در یک نظرسنجی در سال 2014 که اسپکتروم گروپ بر روی ثروتمندترین سرمایه‌داران آمریکا انجام داد، پاسخ آنها این بود که صاحب کشتی یا اتومبیل‌هایی گران‌تر از 50000 دلار نبوده‌اند و سالانه مبلغی بیشتر از 10000 دلار برای خرید طلا و جواهرات خرج نمی‌کنند. 60? این افراد به سفرهایی علاقه داشتند که سالانه بابت آن‌ها مبلغی بالغ‌بر 10000 دلار را اختصاص می‌دادند.

افراد ثروتمند دیگری هم وجود دارند که مانند دونالد ترامپ فکر می‌کنند و به داشتن زندگی پرزرق‌وبرق علاقه دارند. در عوض افرادی هم مثل وارن بافت فکر می‌کنند و به جنبه‌های دیگری از مفهوم ثروتمندی بیشتر از جنبه‌های ظاهری‌اش اهمیت می‌دادند.
امنیت

80? از سرمایه‌داران آمریکا در پاسخ به سؤال اسپکتروم گروپ گفتند که ثروتمندی در آمریکا به‌معنای داشتن امنیت بیشتر است. افرادی که برای کسب درآمد تلاش زیادی می‌کنند و تمام یا حتی بیشتر از آن را خرج می‌کنند، روز‌های خود را صرفا بابت پرداخت چک و قبض‌هایشان سپری می‌کنند و پیشامد‌های غیرمنتظره و ناگهانی مثل تصادف یا ابتلا به بیماری خاص زندگی آن‌ها را به سمت ورشکستگی سوق خواهد داد. ولی درعوض افرد ثروتمند مطمئن هستند که هیچ اتفاق ناگواری اعم از آتش‌سوزی خانه یا حتی از دست‌دادن شغل نیز نمی‌تواند زندگی آنها را تحت‌تأثیر قرار دهد.
آسایش

در تحقیقات یوبی‌اس در سال 2013 مشخص شد که ده درصد مردم معتقد بودند که ثروت یعنی فراهم‌کردن زندگی آرام و راحت برای خود و نسل‌های بعدی. آنها آرزوی داشتن زندگی آرام و راحت را به همراه تفریحات ساده مثل دیدن برنامه‌های ورزشی تلویزیونی یا خوردن غذا‌های خانگی شبیه زندگی بافت داشتند.
زمان

برخی نیز اظهار داشتند که زمان همان پول بوده و خریدن زمان یکی از مهم‌ترین کار‌هایی است که پول می‌تواند برای شما انجام دهد. تورستین وبلن اقتصاددان قرن نوزدهم در کتاب خود به نام «تئوری گروه دارای اوقات فراغت» نوشت: افراد اشرافی زمان من کسانی تلقی می‌شوند که زمان خیلی کمی را صرف کار می‌کنند و اوقات فراغت بیشتری دارند. در گزارش‌های دیگر یو‌بی‌اس 10? از افراد نیز دیدگاهی شبیه به چنین دیدگاهی داشتند و معتقد بودند که ثروتمندی یعنی بعد از کنارگذاشتن شغل خود دوباره مجبور به کارکردن نباشید.
آزادی

شاید پذیرفته‌ترین تعریف برای مفهوم ثروتمندی تعریفی باشد که مارک ویکتور، هانسن و روبت جی آلن در کتاب (وان مینت میلیونر) آورده‌اند و طبق آن آزادی به‌معنای ثروتمندی است. احتمالا این ایده همان نظر سرمایه‌داران در مطالعات یو‌بی‌اس باشد که می‌گفتند ثروتمندی یعنی نداشتن هیچ محدودیت مالی و اقتصادی در انجام فعالیت‌های خود. ثروتمندی به این معنا است که برای انجام هر کاری که دوست داری، آزادی لازم را داشته باشی و بتوانی کار‌هایی را که دوست داری بدون نگرانی راجع‌به هزینه‌هایش انجام بدهی یا اینکه بتوانی شغلت را بدون نیاز به آن کنار بگذاری و کار‌هایی را که از انجام آن‌ها لذت می‌بری، انجام دهی.


ثروتمندی یعنی رضایت از زندگی خود

نتایج حاصل از مطالعات اسپکتروم گروپ و یوبی‌اس این بود که ثروتمندی فقط به رقم دارایی‌تان یا کار‌هایی که قصد انجامش را دارید، بستگی ندارد. درآمد، ارزش خالص و نوع و شرایط زندگی هر سه راه‌هایی برای سنجش ثروتمندی هستند، ولی هیچ‌یک از آن‌ها اساس و معنای واقعی ثروتمندی نیستند. داشتن آزادی (آزادی مالی) عاملی مهم برای ثروتمندی محسوب‌ می‌شوند. ثروت به این معنی است که شما به‌جای اجبار برای کارکردن و کسب پول زیاد، بتوانید زندگی‌تان را با انجام کاری که دوست دارید سپری کنید.

با این دیدگاه به ثروت نگاه کنید که ثروتمندی یعنی رضایت از زندگی خود و زندگی به هر شکلی که شما را شاد و خوشحال کند. اگر با این دیدگاه به مفهوم ثروتمندی نگاه کنید، دیگر برای رسیدن به زندگی باب میل خود مجبور به میلیونرشدن نخواهید بود و فقط داشتن مقدار پولی که نیاز‌هایتان را رفع کند، کافی خواهد بود. اگر فکر می کنید که داشتن درآمد سالانه‌ی 15000 دلار شما را از زندگی راضی می‌کند، پس این مقدار پول برای ثروتمندشدن شما کافی است.

گاهی حتی ممکن است که داشتن پول زیاد‌تر باعث شود که شما به‌سختی بتوانید از زندگی‌تان راضی شوید. برای مثال یک‌سوم افراد در تحقیقات اسپکتروم گروپ اظهار داشتنند که زندگی ثروتمندان سرشار از آسودگی و سرخوشی است، ولی درصد بالاتری نزدیک به 40? معتقد بودند که زندگی افراد ثروتمند بغرنج و سخت است. درحالی‌که 28? بر این عقیده بودند که ثروت بیشتر سبب حمایت بیشتر هم می‌شود و فقط 20? بنا داشتند که ثروتمندی سبب لذت بیشتر از زندگی می‌شود.
شاید انجام تمام فعالیت‌های مالی مثل کسب درآمد، سرمایه‌گذاری و پس‌انداز پول جزو اهداف زندگی برخی از مردم ‌باشد اما اگر این افراد ثروت خود را به‌عنوان قسمتی از هدف اصلی‌شان و دلیل رضایت آنان از زندگی‌شان از دست بدهند، دچار آشفتگی و حیرت خواهند شد.
وارن بافت یکی از افرادی بود که دیدگاهش درباره‌ی ثروتمندی بسیار متفاوت با دیدگاه‌های دیگر بود. او یک‌بار در مجله‌ای بیان کرد که مجلل و مرفه‌ترین زندگی، آن زندگی است که تو در آن بتوانی کار‌هایی را که بسیار دوست داری، انجام دهی. به‌عبارت‌دیگر، برای ثروتمندشدن کافی است به انتخاب خودت زندگی کنی و برای ثروتمندی مجبور نباشی میلیونر شوی.


حرف آخر

همان‌طور که دیدید ثروتمندی معنا‌های مختلفی دارد. فهمیدن اینکه ثروتمندی درنظر شما به چه معنی است، اولین قدم برای تحقق آرزوی ثروتمندشدن است. با فهمیدن این نکته می‌توانید بهترین راه‌ها را برای رسیدن به اهداف‌تان انتخاب کنید. اگر شما باور دارید که در صورت‌ داشتن یک مقدار درآمد مشخص می‌توان ثروتمند شد باید در جست‌وجوی شغلی با آن میزان درآمد باشید و بدانید که چه شرایطی لازمه‌ی اشتغال به آن شغل است. همچنین می‌توانید با کمک انجام کار‌های جانبی و سرمایه‌گذاری‌ها نیز، پول اضافی و بیشتری به‌دست آورید. درصورتی‌که شما معتقد هستید که ثروتمندی یعنی کسب مقدار معینی ارزش خالص، باید برای رسیدن به هدف‌تان در یک بازه‌ی زمانی محدود و مشخص، میزان پول پس‌اندازی هر ماه و مقدار سودی را که باید از سرمایه‌گذاری‌ها کسب کنید، محاسبه کنید.

اگر رویای یک زندگی مجلل و اشرافی را دارید، باید برای خودتان مشخص کنید که کدام‌یک از جنبه‌های آن زندگی برای شما مهم است. باید بدانید که شما دقیقا چه چیزی از ثروتمندی می‌خواهید (داشتن یک خانه‌ی بزرگ یا یک کشتی، پوشیدن لباس‌های مارک‌دار مد روز و یا داشتن سفر‌های دور دنیا) و بعد باید به‌دنبال راهکاری برای تأمین بودجه‌ی لازم باشید. نهایتا اگر رویای شما از ثروتمندشدن داشتن یک زندگی آرام بدون هیچ دغدغه‌ی مالی است، باید بدانید که زندگی ایدئال‌تان چه شکلی است. اگر شما آرزوی داشتن شغلی را دارید که درآمد کمی دارد، درصورتی می‌توانید به آن بپردازید که سطح مخارج و انتظارات‌تان را از زندگی به پایین‌ترین حد ممکن برسانید. شاید معنای حقیقی ثروتمندبودن این است که پول کمتری را خرج کنید.

 

منبع : https://keramatzade.com/What-is-the-principle-of-being-wealthy-Who-is-the-rich-

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط احمدرضا کرامت 97/9/19:: 10:49 عصر     |     () نظر

درآمدتان از دست بدهید، یک شبه تمام چیز‌های زندگی‌تان را از دست می‌دهید

اصل ثروتمند بودن چیست؟ثروتمند چه کسی است؟

 

اصل ثروتمند شدن

اگر اتفاقی ده نفر را از خیابان انتخاب کنید و از آن‌ها بپرسید که دوست دارند ثروتمند باشند یا نه، احتمالاً پاسخ هر ده نفر آنها مثبت خواهد بود. ولی اگر از همان ده نفر بپرسید که «ثروتمندی» به چه معنایی است، پاسخ هر ده نفر آنها متفاوت خواهد بود.
احتمالا به‌نظر یکی از آن‌‌ها ثروتمندی یعنی داشتن یک میلیون دلار پول؛ درحالی‌که نظر فرد دیگری این است که ثروتمندی یعنی داشتن ده میلیون دلار پول و شاید دیگران پاسخی دهند که فقط محدود به داشتن پول نباشد. به‌نظر آن‌ها ثروتمندی یعنی داشتن خانه‌‌‌ای بزرگ، کشتی، هواپیمای شخصی و شاید فقط داشتن یک خانه‌ی راحت و بیمه‌ی سلامتی خوب و مطمئن.
ولی درحقیقت ما هنوز به‌معنای واقعی ثروتمندی پی نبرده‌ایم. چون افراد دیدگاه‌های مختلفی نسبت به‌معنای ثروتمندی دارند. اگر ثروتمندشدن یکی از اهداف مالی زندگی‌تان است، باید مفهوم دقیق ثروتمندبودن را بفهمید. شما به ایده‌ای روشن از تصورات‌تان راجع به نوع ثروتمندی خود نیاز دارید. شما می‌توانید با کمک برنامه‌ای از قبل تعیین‌شده رؤیای خود را به واقعیت تبدیل کنید.


تعریف مفهوم ثروتمندی بر مبنای درآمد

 

ثروتمند بودن

مردم آمریکا هنگام بحث در مورد ثروتمندی بر داشتن مقدار درآمد بالا تأکید زیادی می‌کنند. برای مثال معترضان در تظاهرات وال‌استریت شعار سر می‌دادند و می‌گفتند: «ما جزو گروه 99? هستیم» و خود را از گروه 1? که در سال 2012 به‌طور میانگین دارای درآمد 1.3 میلیون دلار از مؤسسه‌ی سیاست اقتصادی بودند، جدا می‌کردند. این مقدار پول تقریبا سه برابر درآمد 99? بقیه بود. لازم به ذکر است که گروه 1 ? به نام ثروتمندان خیانتکار در جامعه‌ی آمریکا شناخته شده‌اند.

به هر حال تعریف ثروتمندی با استفاده از این روش ایراداتی دارد. اول از همه اینکه میانگین درآمد سالانه‌ی گروه 1? پردرآمد خیلی کمتر از افراد پردرآمدی که به ده‌ها میلیون نفر رسیده است، افزایش می‌یابد. حداقل میزان درآمد افراد گروه 1? و مقدار درآمدی که فردی برای عضویت در این گروه باید داشته باشد، خیلی کمتر از 385195 دلار مؤسسه‌ی سیاست اقتصادی است.
مسلما هنوز هم مقایسه‌های زیادی بین این میزان پول و 43713 دلار میانگین درآمد بقیه‌ی افراد آمریکا انجام می‌شود. در هر صورت، این یافته متعلق به کل کشور و مخصوصا گروه 1? بوده و نشانگر این است که درآمد این افراد می‌تواند بیشتر یا حتی کمتر از این مقدار هم باشد. در ایالت ارکانزاس، افرادی با میزان درآمد بیشتر از 228298 دلار جزو گروه 1? پردرآمد به‌شمار می‌روند؛ درحالی‌که در ایالت کنیتکت افراد با درآمد بالای 677608 دلار جزو گروه 1? هستند.

راه زیادی در پیش دارید تا بفهمید چرا نظر‌های مختلفی راجع‌به میزان درآمد لازم برای ثروتمندشدن وجود دارد .برای مثال در سال 2012 زمانی‌که اوباما، رئیس‌جمهوری آمریکا تصمیم گرفت که مالیات افراد را با درآمد بالاتر از 250000 دلار افزایش دهد، فیشال تایمز (یکی از خبرگزاری‌های آمریکا) اظهار داشت که خانواده‌ی چهار نفره برای تأمین هزینه‌‌های مالیات، مسکن، خوراک، حمل‌و‌نقل، آموزش‌وپرورش، مراقبت و تربیت کودکان و… نیاز به این درآمد دارد. این خانواده در صورت قطع یا کاهش این درآمد زندگی سختی را خواهد داشت و دیگر به داشتن ویلا، عضویت در باشگاه‌های معروف، پوشیدن لباس‌های مارک‌دار قادر نخواهد بود یا به عبارتی صاحب یک زندگی اشرافی و مجلل نخواهد شد. سرانجام رئیس‌جمهوری و نمایندگان مجلس، قانون دیگری را تصویب کردند که در آن فقط مالیات خانواده‌هایی با درآمد بالای 450000 دلار افزایش پیدا می‌کرد. تصویب این قانون جدید تأثیر زیادی در شناخته‌شدن افراد ثروتمند آمریکا داشت.

به هر حال، این قانون هم نتوانست ایراد تعریف مفهوم ثروتمندی را با استفاده از میزان درآمد رفع کند. اگر شما درآمد زیادی داشته باشید و تمام آن مقدار را خرج کنید، در آخر هیچ پس‌اندازی نخواهید داشت. به این معنی است که اگر شما به‌طور غیرمنتظره شغل خود به‌‌عنوان تنها منبع درآمدتان از دست بدهید، یک شبه تمام چیز‌های زندگی‌تان را از دست می‌دهید. نظر بسیاری از مردم راجع‌به ثرتمندی تعریفی نیست که طبق آن، تغییری کوچک هنگام قرارگیری در شرایط بحرانی باعث نزدیک‌شدن به ورشکستگی یا ورشکستگی شود.


تعریف مفهوم ثروتمندی بر مبنای دارایی یا ارزش خالص

 

فواید ثروتمند بودن

سرمایه‌گذارانی با سرمایه‌ی خالص بالای 5 میلیون دلار معتقدند که درآمد معیار خوبی برای تعریف مفهوم ثروتمندی نیست. در بررسی بیش از 1100 سرمایه‌دار توسط اسپکتروم گروپ، فقط 6 درصد از آن‌ها با معیار درآمد مطابقت داشتند و ثروتمند به‌شمار می‌آمدند. در مقابل عده‌ی زیادی باور دارند که برای تعریف ثروتمندی باید به دارایی خالص مردم (کل دارایی آن‌ها منهای بدهی‌های پرداخت‌نشده‌ی آن شخص) تمرکز کرد.
این در حالی است که تعدادی از سرمایه‌گذاران ثروتمند معتقدند که مفهوم ثروتمندی را می‌توان با معیار پول بیان کرد و آن‌ها مخالفت زیادی در مورد مقدار پول لازم برای ثروتمندی دارند. وقتی اسپکتروم گروپ از سرمایه‌داران ثروتمند می‌پرسد که چه مقدار پول برای ثروتمندی نیاز است، آن‌ها نظرات مختلفی در حد فاصل 1 میلیون دلار تا بیشتر از 5 میلیون دلار راجع‌به مقدار این پول دارند. مطالعات دیگری نشان می‌دهد که بعضی از سرمایه‌داران با اینکه مقدار پول لازم برای ثروتمندی را کسب کرده‌اند، ولی باز هم ادعای ثروتمندی ندارند، چون آن‌ها انتظار دارند درآمدشان افزایش بیابد و سرمایه‌شان توسعه پیدا کند.


مفهوم ارزش خالص

 

ثروتمندان ایران

معمولا اقتصاد‌دانان با مطالعات اسپکتروم گروپ موافق بوده‌اند و تعریف مفهوم ثروتمندی بر مبنای ارزش یا سود خالص را بهترین تعریف از ثروتمندی می‌دانند. هر چند آن‌ها بر این تأکید دارند که ارزش خالص فقط مربوط به دارایی‌هایتان نیست، بلکه بدهکاری‌ها و قرض‌های شما را هم شامل می‌شود. برای محاسبه‌ی ارزش خالص‌تان باید تمام دارایی‌ها، سرمایه‌ها، حساب‌های بانکی، خانه، ماشین و بقیه‌ی چیزها را باهم جمع کنید و تمام بدهی‌های خود را ازجمله وام دانشجویی، مالیات پرداخت‌نشده و‌… از آن مقدار کم کنید.

نظریه‌ی بالا درمورد ارزش خالص به این معنی است که حتی افرادی که زندگی لوکس، خانه‌های مجلل بزرگ و ماشین‌های تشریفاتی و گران‌بها دارند، لباس‌های مارک‌دار می‌پوشند و مهمانی‌های آن‌چنانی برپا می‌کنند، لزوما خود را فردی ثروتمند نمی‌دانند. اگر خانه و ماشین‌های خودشان را بابت وام‌های هنگفت‌شان پرداخت کنند، تساوی حقیقی بین مردم برقرار خواهد شد. چیز‌هایی که این افراد مالک حقیقی‌شان هستند، درواقع می‌تواند خیلی کمتر از این مقدار هم باشند. البته مهم نیست که بابت خرید لباس‌های مارک‌دار و مد روز چه هزینه‌ای صرف کرده‌اند، دارایی‌های زیادی داشته‌اند و مهمانی‌های آن‌چنانی می‌گیرند؛ شاید این چیزها به‌معنای داشتن ثروت و سرمایه نیست.
درعوض، افرادی با وضع مالی متوسط هم می‌توانند دارایی خالص زیادی کسب کنند. سرمایه‌گذاری به‌نام وارن بافت نمونه‌ی قدیمی و خوبی برای نظریه‌ی بالاست. با اینکه او توانسته با کسب ارزش خالص بیشتر از 60 میلیون دلار، خود را به‌عنوان یکی از پولدارترین افراد دنیا معرفی کند، ولی طبق گفته‌های اینوستو پدیا (نام یک خبرگزاری) وارن بافت هنوز هم در همان خانه‌ای که در سال 1958 به قیمت 31500 دلار در شهر اوماها خریداری کرده است، زندگی می‌کند. او علاقه‌ای به خرید ماشین‌های مجلل و گرانبها نداشت و مراسم عروسی دومین ازدواج خود را در سال 2006 در ساده‌ترین و مختصر‌ترین حالت در خانه‌ی دخترش برگزار کرد.


ارزیابی ارزش خالص

 

ثروتمند شدن فوری

با اینکه سرمایه‌داران معتقدند که تعریف مفهوم ثروتمندی بر مبنای ارزش خالص بهترین روش تعریف ثروتمندی است، ولی حتی درصورت داشتن ارزش خالص چندین میلیونی هم خود را فردی ثروتمند نمی‌دانند. اتحادیه‌ی بانک‌های سوئیس در سال 2013 در یک تحقیق از اداره‌ی دارایی به این نکته پی برد که 28? از سرمایه‌داران با سرمایه‌ی 1 الی 5 میلیون دلاری به این سؤال که شما خود را فردی ثروتمند می‌دانید یا نه، جواب مثبت داده‌اند و 60? از سرمایه‌داران با سرمایه‌ی بیش از 5 میلیون دلار به این سؤال پاسخی مثبت دادند.
آنها به اینکه چگونه می‌توان فردی ثروتمند شد، پاسخ‌های مختلفی می‌دادند. 16? از آن‌ها این‌گونه پاسخ دادند که ثروتمندی یعنی رسیدن به میزان خاصی از ارزش خالص که احتمالا بقیه‌ی افراد حتی با وجود رسیدن به این مقدار ارزش خالص باز هم خود را فردی ثروتمند نمی‌دانند. به‌هرحال بسیاری از پاسخ‌های رایج این بود که ثروتمندی به‌معنای نداشتن هیچ‌گونه محدودیت مالی در انجام کار‌هاست. به عبارتی دیگر، این افراد مولتی‌میلیونر به‌دلیل نداشتن توانایی برآورده‌کردن تمام خواسته‌هایشان، خود را فردی ثروتمند تلقی نمی‌کنند.

طبق این تعریف، ثروتمندی هم به مقدار پولی که دارید و هم به کار‌هایی که می‌خواهید انجام دهید، بستگی دارد. اگر شما زندگی‌ای راحت و متوسط ازنظر مالی می‌خواهید به چیزی بیشتر از آن‌چه وارن بافت انجام داد، نیاز ندارید ولی اگر شما زندگی‌ای بسیار رؤیایی مثل زندگی دونالد ترامپ توقع دارید، برای رسیدن به آن باید بخت و اقبالی بلند مثل اقبال ترامپ داشته باشید.


مقایسه‌ی ارزش خالص

 

ثروتمند شدن بدون سرمایه

کارشناسان با مطالعه نتایج یک مطالعه دیگر از طریق پژوهش‌های انجام‌شده درمورد افراد با دارایی بیش از یک میلیون دلار که خود را ثروتمند نمی‌دانند، متوجه شدند که این افراد فقط با کسانی در ارتباط هستند که ثروت آنها بیشتر از دارایی‌های خودشان است. طبق نظر محاسبه‌کننده‌ی ارزش خالص شانگی پرسونال فیننس که بر اساس اطلاعات حاصل از فدرال رزرو به‌دست آمده، این افراد میلیونر ثروتمند‌تر از 90? کل مردم آمریکا هستند و حتی طبق اسامی افراد ثروتمند دنیا و در سنجش جهانی آن‌ها پول بیشتری نسبت به 99.4? بقیه‌ی مردم دنیا دارند.

در مطالعات انجام‌شده توسط شبکه‌‌ی خبری سی‌ان‌بی‌سی مشخص شده که فقط 9? افراد میلیونر خود را جزو ثروتمندان و افراد طبقه‌ی بالا دانسته‌اند و 84? آنها خود را فردی در طبقه‌ی متوسط می‌دانند. کارشناسان اقتصادی دلیل دیدگاه‌ها‌‌ی این‌چنینی را در این می‌دانند که افراد ثروتمند فقط خود را با افرادی ثروتمند مثل خودشان مقایسه می‌کنند و با بقیه‌ی افراد دنیا مقایسه نمی‌کنند. حتی فقط 11? مردم آمریکا با دارایی خالص بیش از 5 میلیون دلار که جزو 8? ثروتمند مردم آمریکا و جزو 0.06? ثروتمند مردم دنیا هستند، خود را فردی ثروتمند می‌دانند.

اینکه افراد میلیونر و حتی مولتی‌میلیونر هم خود را جزو ثروتمندان نمی‌دانند، شما باید از آن‌ها بپرسید که چه مقدار دارایی برای ثروتمندشدن لازم است؟ در مطالعات وال‌استریت ژورنال (پایگاه خبرگزاری آنلاین) اکثر مردم معتقد بودند که برای ثروتمندشدن باید حداقل دو برابر دارایی فعلی را داشته باشند. افرادی با درآمد سالانه 100000 دلار معتقد بودند که برای ثروتمندشدن باید 200000 دلار درآمد کسب کنند. آن افرادی هم که سالانه 3 میلیون دلار ارزش خالص کسب می‌کردند، باور داشتند که باید سالانه 6 میلیون دلار کسب کنند تا فردی ثروتمند تلقی شوند.
پس برای پاسخ به اینکه چه مقدار دارایی خالص، فردی را ثروتمند می‌کند، باید سؤال دیگری بپرسیم که آنها خود را با چه افرادی مقایسه می‌کنند؟ خود را با گروه 1? ثروتمند دنیا صاحب ارزش خالص 770000 دلار مقایسه می‌کنند یا با افرادی مقایسه می‌کنند که با دارایی خالص 8 میلیون دلار جزو 1? ثروتمندترین افراد آمریکا هستند. درصورتی‌که شما علاقه‌مندِ رسیدن به طبقاتی بالاتر از وارن بافت هستید، ثروتمندبودن امری دسترس‌ناپذیر به‌نظر خواهد رسید.


تعریف مفهوم ثروتمندی بر مبنای نوع زندگی

 

ثروتمند شدن با بورس

تعریف مفهوم ثروتمندی به‌وسیله‌ی درآمد و مقدار ارزش خالص تعریفی ناکارآمد است. امیدواریم بتوانیم با استفاده از معیار نوع و شرایط زندگی به تعریف درستی از مفهوم ثروتمندی برسیم.
پژوهشی که واشنگتن پست در سال 2012 -زمانی‌که یک میلیونر به نام میت رومنی برای ریاست جمهوری اقدام کرد- نشان می‌دهد حتی افرادی که رومنی را به‌عنوان فرد ثروتمند بی‌لیاقتی که توانایی حل مشکلات مردم آمریکا را نداشت، مسخره و تحقیر می‌کردند، خودشان مخفیانه خواستار داشتن خانه‌های بزرگ، ماشین‌های گران‌قیمت و پارکینگ‌هایی مجهز به آسانسور برای حمل خودرو‌هایشان بودند.
بااین‌حال بسیاری از افراد ثروتمند دیگر با دیدگاهی متفاوت به مفهوم ثروتمندی نگاه می‌کردند. در یک نظرسنجی در سال 2014 که اسپکتروم گروپ بر روی ثروتمندترین سرمایه‌داران آمریکا انجام داد، پاسخ آنها این بود که صاحب کشتی یا اتومبیل‌هایی گران‌تر از 50000 دلار نبوده‌اند و سالانه مبلغی بیشتر از 10000 دلار برای خرید طلا و جواهرات خرج نمی‌کنند. 60? این افراد به سفرهایی علاقه داشتند که سالانه بابت آن‌ها مبلغی بالغ‌بر 10000 دلار را اختصاص می‌دادند.

افراد ثروتمند دیگری هم وجود دارند که مانند دونالد ترامپ فکر می‌کنند و به داشتن زندگی پرزرق‌وبرق علاقه دارند. در عوض افرادی هم مثل وارن بافت فکر می‌کنند و به جنبه‌های دیگری از مفهوم ثروتمندی بیشتر از جنبه‌های ظاهری‌اش اهمیت می‌دادند.
امنیت

80? از سرمایه‌داران آمریکا در پاسخ به سؤال اسپکتروم گروپ گفتند که ثروتمندی در آمریکا به‌معنای داشتن امنیت بیشتر است. افرادی که برای کسب درآمد تلاش زیادی می‌کنند و تمام یا حتی بیشتر از آن را خرج می‌کنند، روز‌های خود را صرفا بابت پرداخت چک و قبض‌هایشان سپری می‌کنند و پیشامد‌های غیرمنتظره و ناگهانی مثل تصادف یا ابتلا به بیماری خاص زندگی آن‌ها را به سمت ورشکستگی سوق خواهد داد. ولی درعوض افرد ثروتمند مطمئن هستند که هیچ اتفاق ناگواری اعم از آتش‌سوزی خانه یا حتی از دست‌دادن شغل نیز نمی‌تواند زندگی آنها را تحت‌تأثیر قرار دهد.
آسایش

در تحقیقات یوبی‌اس در سال 2013 مشخص شد که ده درصد مردم معتقد بودند که ثروت یعنی فراهم‌کردن زندگی آرام و راحت برای خود و نسل‌های بعدی. آنها آرزوی داشتن زندگی آرام و راحت را به همراه تفریحات ساده مثل دیدن برنامه‌های ورزشی تلویزیونی یا خوردن غذا‌های خانگی شبیه زندگی بافت داشتند.
زمان

برخی نیز اظهار داشتند که زمان همان پول بوده و خریدن زمان یکی از مهم‌ترین کار‌هایی است که پول می‌تواند برای شما انجام دهد. تورستین وبلن اقتصاددان قرن نوزدهم در کتاب خود به نام «تئوری گروه دارای اوقات فراغت» نوشت: افراد اشرافی زمان من کسانی تلقی می‌شوند که زمان خیلی کمی را صرف کار می‌کنند و اوقات فراغت بیشتری دارند. در گزارش‌های دیگر یو‌بی‌اس 10? از افراد نیز دیدگاهی شبیه به چنین دیدگاهی داشتند و معتقد بودند که ثروتمندی یعنی بعد از کنارگذاشتن شغل خود دوباره مجبور به کارکردن نباشید.
آزادی

شاید پذیرفته‌ترین تعریف برای مفهوم ثروتمندی تعریفی باشد که مارک ویکتور، هانسن و روبت جی آلن در کتاب (وان مینت میلیونر) آورده‌اند و طبق آن آزادی به‌معنای ثروتمندی است. احتمالا این ایده همان نظر سرمایه‌داران در مطالعات یو‌بی‌اس باشد که می‌گفتند ثروتمندی یعنی نداشتن هیچ محدودیت مالی و اقتصادی در انجام فعالیت‌های خود. ثروتمندی به این معنا است که برای انجام هر کاری که دوست داری، آزادی لازم را داشته باشی و بتوانی کار‌هایی را که دوست داری بدون نگرانی راجع‌به هزینه‌هایش انجام بدهی یا اینکه بتوانی شغلت را بدون نیاز به آن کنار بگذاری و کار‌هایی را که از انجام آن‌ها لذت می‌بری، انجام دهی.


ثروتمندی یعنی رضایت از زندگی خود

نتایج حاصل از مطالعات اسپکتروم گروپ و یوبی‌اس این بود که ثروتمندی فقط به رقم دارایی‌تان یا کار‌هایی که قصد انجامش را دارید، بستگی ندارد. درآمد، ارزش خالص و نوع و شرایط زندگی هر سه راه‌هایی برای سنجش ثروتمندی هستند، ولی هیچ‌یک از آن‌ها اساس و معنای واقعی ثروتمندی نیستند. داشتن آزادی (آزادی مالی) عاملی مهم برای ثروتمندی محسوب‌ می‌شوند. ثروت به این معنی است که شما به‌جای اجبار برای کارکردن و کسب پول زیاد، بتوانید زندگی‌تان را با انجام کاری که دوست دارید سپری کنید.

با این دیدگاه به ثروت نگاه کنید که ثروتمندی یعنی رضایت از زندگی خود و زندگی به هر شکلی که شما را شاد و خوشحال کند. اگر با این دیدگاه به مفهوم ثروتمندی نگاه کنید، دیگر برای رسیدن به زندگی باب میل خود مجبور به میلیونرشدن نخواهید بود و فقط داشتن مقدار پولی که نیاز‌هایتان را رفع کند، کافی خواهد بود. اگر فکر می کنید که داشتن درآمد سالانه‌ی 15000 دلار شما را از زندگی راضی می‌کند، پس این مقدار پول برای ثروتمندشدن شما کافی است.

گاهی حتی ممکن است که داشتن پول زیاد‌تر باعث شود که شما به‌سختی بتوانید از زندگی‌تان راضی شوید. برای مثال یک‌سوم افراد در تحقیقات اسپکتروم گروپ اظهار داشتنند که زندگی ثروتمندان سرشار از آسودگی و سرخوشی است، ولی درصد بالاتری نزدیک به 40? معتقد بودند که زندگی افراد ثروتمند بغرنج و سخت است. درحالی‌که 28? بر این عقیده بودند که ثروت بیشتر سبب حمایت بیشتر هم می‌شود و فقط 20? بنا داشتند که ثروتمندی سبب لذت بیشتر از زندگی می‌شود.
شاید انجام تمام فعالیت‌های مالی مثل کسب درآمد، سرمایه‌گذاری و پس‌انداز پول جزو اهداف زندگی برخی از مردم ‌باشد اما اگر این افراد ثروت خود را به‌عنوان قسمتی از هدف اصلی‌شان و دلیل رضایت آنان از زندگی‌شان از دست بدهند، دچار آشفتگی و حیرت خواهند شد.
وارن بافت یکی از افرادی بود که دیدگاهش درباره‌ی ثروتمندی بسیار متفاوت با دیدگاه‌های دیگر بود. او یک‌بار در مجله‌ای بیان کرد که مجلل و مرفه‌ترین زندگی، آن زندگی است که تو در آن بتوانی کار‌هایی را که بسیار دوست داری، انجام دهی. به‌عبارت‌دیگر، برای ثروتمندشدن کافی است به انتخاب خودت زندگی کنی و برای ثروتمندی مجبور نباشی میلیونر شوی.


حرف آخر

همان‌طور که دیدید ثروتمندی معنا‌های مختلفی دارد. فهمیدن اینکه ثروتمندی درنظر شما به چه معنی است، اولین قدم برای تحقق آرزوی ثروتمندشدن است. با فهمیدن این نکته می‌توانید بهترین راه‌ها را برای رسیدن به اهداف‌تان انتخاب کنید. اگر شما باور دارید که در صورت‌ داشتن یک مقدار درآمد مشخص می‌توان ثروتمند شد باید در جست‌وجوی شغلی با آن میزان درآمد باشید و بدانید که چه شرایطی لازمه‌ی اشتغال به آن شغل است. همچنین می‌توانید با کمک انجام کار‌های جانبی و سرمایه‌گذاری‌ها نیز، پول اضافی و بیشتری به‌دست آورید. درصورتی‌که شما معتقد هستید که ثروتمندی یعنی کسب مقدار معینی ارزش خالص، باید برای رسیدن به هدف‌تان در یک بازه‌ی زمانی محدود و مشخص، میزان پول پس‌اندازی هر ماه و مقدار سودی را که باید از سرمایه‌گذاری‌ها کسب کنید، محاسبه کنید.

اگر رویای یک زندگی مجلل و اشرافی را دارید، باید برای خودتان مشخص کنید که کدام‌یک از جنبه‌های آن زندگی برای شما مهم است. باید بدانید که شما دقیقا چه چیزی از ثروتمندی می‌خواهید (داشتن یک خانه‌ی بزرگ یا یک کشتی، پوشیدن لباس‌های مارک‌دار مد روز و یا داشتن سفر‌های دور دنیا) و بعد باید به‌دنبال راهکاری برای تأمین بودجه‌ی لازم باشید. نهایتا اگر رویای شما از ثروتمندشدن داشتن یک زندگی آرام بدون هیچ دغدغه‌ی مالی است، باید بدانید که زندگی ایدئال‌تان چه شکلی است. اگر شما آرزوی داشتن شغلی را دارید که درآمد کمی دارد، درصورتی می‌توانید به آن بپردازید که سطح مخارج و انتظارات‌تان را از زندگی به پایین‌ترین حد ممکن برسانید. شاید معنای حقیقی ثروتمندبودن این است که پول کمتری را خرج کنید.

 

منبع : https://keramatzade.com/What-is-the-principle-of-being-wealthy-Who-is-the-rich-

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط احمدرضا کرامت 97/9/19:: 10:49 عصر     |     () نظر

آن را کوچک‌تر کنید.

طرز نوشتن مقاله چیست؟

 

مقاله نویسی

اگر تا به حال دستور طبخِ یک غذا یا یک دستورالعمل فعالیت خانگی نوشته باشید، ساختار اساسیِ نوشتن یک مقاله راهنما را متوجه شده‌اید. مقاله‌ راهنما زنجیروار نوشته می‌شود یعنی مثلا می‌گوید اول این کار را انجام بدهید، سپس به سراغ آن کار بروید. اصلی‌ترین سؤالی که نویسنده هنگام نوشتن چنین مقالاتی از خود می‌پرسد این است که “خب بعد چه اتفاقی می‌افتد؟” اما اگر تازه دارید شروع به نوشتنِ مقاله‌ می‌کنید، باید از خودتان بپرسید برای شروعِ مقاله چه چیزی در نظر دارید و سپس بارها و بارها به این سؤال پاسخ بدهید. اما پیش از آن، باید یک پیش‌نویس از مقاله برای خودتان آماده کنید. در اینجا خواهیم دید که چگونه مقاله بنویسیم.


گام 1: موضوع مقاله را مشخص کنید

 

مقاله انگلیسی

برای اینکه ببینید که چگونه مقاله بنویسیم، اول موضوعی را انتخاب کنید که به آن علاقه دارید و می‌توانید برای حداقل یک الی دو هفته بر آن تمرکز کنید. اگر موضوع بزرگی را در نظر دارید، آن را کوچک‌تر کنید. مثلا به جای نوشتن مقاله‌ای درباره‌ی چگونگی دکوراسیون خانه، موضوع خود را به چگونگی دکوراسیون خانه به سبک سنتی و با کم‌ترین هزینه تغییر بدهید. هر چقدر موضوع مقاله جزئی‌تر باشد، راحت‌تر می‌توان تمامی جنبه‌های آن موضوع را پوشش داد.

سپس شروع به نوشتن یک پیش‌نویس کاملا ساده کنید و هر چه به ذهن‌تان می‌رسد را بنویسید. به خودتان سخت نگیرید و از تحلیل کار خود اجتناب کنید و فقط به لذت به اشتراک گذاشتن دانسته‌های خود بیندیشید. وقتی کارتان تمام می‌شود، استخوان‌بندی مقاله‌ شما آماده شده است. سپس برای مدتی نوشته‌ی خود را کنار بگذارید.


گام 2: به نیازهای مخاطب خود اشاره کنید

 

مقاله علمی

برای اینکه ببینید چگونه مقاله بنویسیم، باید بگویم توجه به نیاز مخاطب را فراموش نکنید. حالا دوباره به سراغ مقاله‌‌ تان بروید. دید خود را تغییر بدهید و تصور کنید که خواننده‌ی مقاله هستید. 3 کلمه برای توصیف مخاطبِ هدف خود انتخاب کنید (مثلا حرفه‌ای‌ها، مردان مجرد). به عنوان خواننده، دوست دارید مقاله به چه سؤالاتی پاسخ بدهد؟ ممکن است هنوز پاسخ این سؤال را ندانید، اما در هر صورت سؤالات خود را فهرست کنید؛ در گام بعد به جستجوی پاسخ‌های این سؤالات خواهید پرداخت.


گام3: تحقیق کنید

 

مقاله  فارسی

یکی از راه‌ها برای اینکه ببینیم که چگونه مقاله بنویسیم، تحقیق کردن است. تحقیق به مقاله‌ صحت و اعتبار می‌بخشد. اطلاعاتی که می‌توانید براینوشتن مقاله استفاده کنید عبارتند از:

    آمار و ارقام
    نقل‌قول‌های افراد سرشناس
    تعاریف
    حکایات (منظور حکایات کوتاه و گویا درباره‌ی خود یا افراد دیگر)
    نقل‌قول‌ها و مثال‌هایی از افرادی مثل خوانندگان مقاله یا از کتاب‌های شناخته‌شده‌ی آن موضوع
    ارجاعات از سایر رسانه‌ها (فیلم، تلویزیون، رادیو)
    ابزارها، منابع یا محصولات سودمند (اگر فراوان باشند، به فکر ایجاد یک نوار کناری باشید)
    ارجاعات به مکان‌ها یا رویدادهای محلی (اگر انتظار مقاله محدود به یک منطقه‌ی خاص باشد)

هر چیزی که برای تحقیق لازم دارید را جمع‌آوری کنید و در یک پوشه، چه فیزیکی و چه الکترونیکی، قرار بدهید. فراموش نکنید که منابعِ تمامی این تحقیقات را در اختیار داشته باشید تا برای تصدیق اعتبار، آنها را در اختیار ویراستار قرار بدهید. ممکن است بخواهید ابتدا به جمع‌آوری اطلاعات بپردازید و سپس آنها را غربال کنید یا فقط تا وقتی که به نظرتان کافی باشد به جمع‌آوری اطلاعات ادامه بدهید. در هر صورت استراتژیِ جمع‌آوری اطلاعات، به خودتان و سبک کارتان مربوط می‌شود.


گام 4: پیش‌نویس موثق‌تری بنویسید

 

مقاله چیست

مخاطب‌تان را در نظر بگیرید و با استفاده از اطلاعاتِ پشتیبانی که جمع‌آوری کرده‌اید پیش‌نویس موثقتری بنویسید. گاهی اوقات در گام‌های 2 و 3 ممکن است به این نتیجه برسید که باید از اول یک پیش‌نویس تازه را آماده کنید. یا ممکن است بخواهید نوشته‌های فعلی را بازبینی کنید تا لحن گفتاری بهتری با مخاطب خود داشته باشید.

این دفعه که پیش‌نویس را می‌خوانید، از خود بپرسید: آیا این نوشته به کار می‌آید؟ آیا بیش از اندازه کلی، سطحی، کسل‌کننده، مبهم یا پرشکاف نیست؟ اگر اینطور است، از نشریات مورد علاقه‌ی خود الگو بگیرید. نویسندگان این نشریات از چه تکنیک‌هایی که شما هم می‌توانید به کار بگیرید، استفاده می‌کنند؟


گام 5: مقاله‌ خود را مشخص‌تر بنویسید

 

مقاله نویسی چگونه است

مقاله را چند بار مرور کنید تا مطمئن شوید که همه‌ی گام‌های فرایندِ نگارش مقاله را طی کرده‌اید. مقاله باید کامل و جامع باشد. شما می‌خواهید که مخاطب با خواندنِ کلِ مقاله بتواند با کم‌ترین هزینه برای شب عید شام درست کند، در فوتبال یک تکل فوق‌العاده بزند یا بهترین مکان برای اقامت را پیدا کند.

اگر روایت مقاله‌ شما در جهت‌های مختلفی حرکت می‌کند، به کمک عناوین فرعی مقاله را به نکات کلیدی کوچک‌تر تقسیم کنید. ترکیب کردن اطلاعات پیچیده و تقسیم آن به گام‌های کوچک‌تر به ویژه در نگارش آنلاین اهمیت دارد، و در قالب چاپی نیز متداول است.


گام 6: بخوانید، بازبینی کنید، تکرار کنید

پیش‌نویس مقاله‌ خود را با صدای بلند برای یکی از دوستان خود بخوانید. سپس، از او یک سری سؤال بپرسید: آیا او متوجه مطلب شد؟ آیا چیزی از قلم افتاده است؟ آیا مطلب دیگری وجود داشت که او مایل به دانستن آن باشد؟ آیا او می‌تواند به روش‌های اشاره شده در مقاله عمل کند؟ با در ذهن داشتن پیشنهادات او، بهترین تصمیم ممکن را درباره‌ی تغییرات مورد نظر خود اتخاذ کنید.

سؤالات زیر می توانند به شما در یافتن اشتباهات یا از قلم افتادگی‌ها کمک کند:

    آیا شما به اندازه‌ی کافی درباره‌ی ترکیبات/ منابع مورد نیاز برای انجام فعالیت مورد نظر در مقاله به خواننده توضیح داده‌اید؟
    آیا همه‌ی گام‌های مهم را تحت پوشش قرار داده‌اید؟
    آیا ترتیب فرایند مقاله منطقی است؟
    آیا از کلماتی که نشان‌دهنده‌ی توالی باشند مثلِ «در ابتدا، بعد از آن، سپس» استفاده کرده‌اید؟
    آیا به خواننده در خصوص مشکلات ممکن هشدار داده‌اید؟

بازنویسی کنید، بلند بخوانید، بازنویسی کنید، سپس بلند بخوانید و بازنویسی کنید، یک کمک یک دوستِ منتقد اشکالات ممکن را پیدا کنید و تنها وقتی که از مقاله‌ خود احساس رضایت پیدا کردید، آن را به همراه یک نامه‌ی پوششی به یک انتشارات مناسب بفرستید.

در ادامه چند نکته‌ی تکمیلی فهرست شده‌اند که بهتر است پیش از شروع به نوشتن مقاله مروری بر آنها داشته باشید:
نکات تکمیلی برای نوشتن یک مقاله‌ خوب

نکات نگارش مقاله‌ی خوب

1. برای نوشتن یک مقاله‌ خوب، ابتدا موضوع مورد نظر خود را انتخاب و درباره‌ی محدوده‌ی کار خود تصمیم‌گیری کنید. (موضوع باید به اندازه‌ی کافی کوچک باشد و محدوده‌ی آن باید به وضوح ترسیم شده باشد.)

2. در خصوص موضوع، یک تحقیق مفصل و جدی انجام بدهید. (اطمینان حاصل کنید که هیچ مطلبی را از قلم نینداخته‌اید.)

3. رساله‌ها، مقالات و کتاب‌های مرتبط با موضوع خود را بخوانید تا با تمامی جوانب مرتبط با موضوع آشنایی پیدا کنید. (میزان درک و دریافت شما از مطالبی که خواندید، تعیین‌کننده‌ی کیفیت مقاله‌ شما خواهد بود.)

4. اگر موضوع شما هنوز وسیع و کلی است، بر طبق مطالبی که خواندید آن را بازبینی کنید و تا جای ممکن کوچک‌تر نمایید. (محدود نکردن موضوع به این معناست که شما می‌خواهید یک مطلب سنگین با یک شیوه‌ی نوشتاری معمولی بنویسید.)


برنامه داشتن برای نگارش مقاله

 

مقاله نویسی چزشکی

5. برای نوشتن مقاله برنامه داشته باشید. (نوشتن بدون داشتن برنامه، بی‌فایده است. برنامه، نقشه‌ی راه شما خواهد بود.)

6. دانش و اطلاعاتی را که خوانده و جمع‌آوری کرده‌اید، طبقه‌بندی کنید.

7. اطلاعات نامرتبط را دور بریزید.

8. براساس برنامه، شروع به نوشتن مقاله کنید. (منتظر چیزی برای الهام گرفتن نباشید. به محض شروع نوشتن، الهام خواهید گرفت.)

9. مقاله خود را به زبانی ساده، واضح و قابل‌فهم بنویسید. (استفاده از زبان پرتکلف، کلمات مبهم و جملات طولانی از ویژگی‌های یک مقاله‌ خوب به حساب نمی‌آیند.)

10. افراد از تمامی سنین باید بتوانند به راحتی ادعاها، هدف و جملات شما را درک کنند.


شفاف‌سازی مفاهیم و اصطلاحات مقاله

11. باید منظور شما از اصطلاح، مفاهیم و کلماتی که در مقاله به کار می‌برید مشخص باشد. (ضمن نوشتن مقاله، یک لغت‌نامه‌ی معمولی و تخصصی در کنار خود داشته باشید. بزرگ‌ترین خطری که یک مقاله با آن مواجه می‌شود، استفاده‌ی اشتباه و نا به جا از اصطلاحات و مفاهیم است. از اصطلاحات تخصصی بیش از حد استفاده نکنید چرا که حواس خواننده را از مقاله پرت می‌کند. اصطلاحات در واقع ثمره، چارچوب، کلید و خلاصه‌ی دانش هستند. به اندازه از آنها استفاده کنید.)

12. در بخش مقدمه، هدف اصلی مقاله و نتیجه‌ای که می‌خواهید به آن دست پیدا کنید را به وضوح بنویسید.

13. اولین جمله‌ی هر پاراگرف را به ایده‌ی اصلی آن پاراگرف اختصاص بدهید.

14. مراقب باشید که مقاله‌ شما اشتباهات املائی نداشته باشد. بعد از پایان کار نگارش مقاله، از آن پرینت بگیرید و یک نگاه اجمالی به آن بیندازید تا خطا و اشتباهات احتمالی را پیدا کنید.

حذف جملات و کلمات غیرضروری مقاله

15. طول یک مقاله‌ خوب به‌اندازه است. هرگونه کلمه یا حتی جمله‌ی نامربوط را حذف کنید. مقاله‌ خوب فاقدِ هرگونه کلمه، جمله، پاراگراف‌ یا اطلاعات غیرضروری است.

16. جمله یا اطلاعاتی که به شما تعلق ندارند را با ارجاع به پانویس یا پرانتز نقل کنید. (هرچه ارجاعات مقاله بیشتر باشد، مقاله موجه‌تر خواهد بود. ارزش یک مقاله در مقالات و مطالبی نهفته است که آن مقاله به آنها ارجاع می‌دهد.)

17. در خصوص بخش نتیجه‌گیری مقاله‌ خود یک تحقیق ویژه انجام دهید. (نتیجه‌گیری خلاصه‌ی مقاله نیست. بلکه بخشی است که دری را می‌گشاید، چیزی را ارزیابی می‌کند و مشارکت شما را در دنیای ایده‌ها و دنیای آکادمیک به نمایش می‌گذارد.)

18. همان‌طور که یک مقدمه‌ی خوب سطح دانش شما را نشان می‌دهد، نتیجه‌گیری نیز نفوذ شما به آینده یا به عبارت دیگر افق دید شما را به نمایش می‌گذارد.

19. یک مقاله‌ خوب، تکراری از مقالات گذشته نیست. در عوض متنی علمی است که باعث شروع کارهای تازه، ایجاد انگیزه و مشارکت سایرین می‌شود.

20. بعد از تکمیل مقاله، آن را حداقل به 3 نفر (یا در صورت امکان 5 نفر) از افرادی که به دانش و نقطه‌نظر آنها اعتماد دارید بفرستید و از آنها بخواهید که مقاله‌ شما را نقد کنند. سپس براساس نقدهای آنها، مقاله را ویرایش کنید و بارها و بارها آن را بخوانید تا کاملا از صحت آن مطمئن شوید. آنگاه آن را برای نشریات مرتبط با زمینه‌ی فعالیت خود ارسال کنید.

منبع : https://keramatzade.com/What-is-writing-style-


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط احمدرضا کرامت 97/9/19:: 10:43 عصر     |     () نظر

آن را کوچک‌تر کنید.

طرز نوشتن مقاله چیست؟

 

مقاله نویسی

اگر تا به حال دستور طبخِ یک غذا یا یک دستورالعمل فعالیت خانگی نوشته باشید، ساختار اساسیِ نوشتن یک مقاله راهنما را متوجه شده‌اید. مقاله‌ راهنما زنجیروار نوشته می‌شود یعنی مثلا می‌گوید اول این کار را انجام بدهید، سپس به سراغ آن کار بروید. اصلی‌ترین سؤالی که نویسنده هنگام نوشتن چنین مقالاتی از خود می‌پرسد این است که “خب بعد چه اتفاقی می‌افتد؟” اما اگر تازه دارید شروع به نوشتنِ مقاله‌ می‌کنید، باید از خودتان بپرسید برای شروعِ مقاله چه چیزی در نظر دارید و سپس بارها و بارها به این سؤال پاسخ بدهید. اما پیش از آن، باید یک پیش‌نویس از مقاله برای خودتان آماده کنید. در اینجا خواهیم دید که چگونه مقاله بنویسیم.


گام 1: موضوع مقاله را مشخص کنید

 

مقاله انگلیسی

برای اینکه ببینید که چگونه مقاله بنویسیم، اول موضوعی را انتخاب کنید که به آن علاقه دارید و می‌توانید برای حداقل یک الی دو هفته بر آن تمرکز کنید. اگر موضوع بزرگی را در نظر دارید، آن را کوچک‌تر کنید. مثلا به جای نوشتن مقاله‌ای درباره‌ی چگونگی دکوراسیون خانه، موضوع خود را به چگونگی دکوراسیون خانه به سبک سنتی و با کم‌ترین هزینه تغییر بدهید. هر چقدر موضوع مقاله جزئی‌تر باشد، راحت‌تر می‌توان تمامی جنبه‌های آن موضوع را پوشش داد.

سپس شروع به نوشتن یک پیش‌نویس کاملا ساده کنید و هر چه به ذهن‌تان می‌رسد را بنویسید. به خودتان سخت نگیرید و از تحلیل کار خود اجتناب کنید و فقط به لذت به اشتراک گذاشتن دانسته‌های خود بیندیشید. وقتی کارتان تمام می‌شود، استخوان‌بندی مقاله‌ شما آماده شده است. سپس برای مدتی نوشته‌ی خود را کنار بگذارید.


گام 2: به نیازهای مخاطب خود اشاره کنید

 

مقاله علمی

برای اینکه ببینید چگونه مقاله بنویسیم، باید بگویم توجه به نیاز مخاطب را فراموش نکنید. حالا دوباره به سراغ مقاله‌‌ تان بروید. دید خود را تغییر بدهید و تصور کنید که خواننده‌ی مقاله هستید. 3 کلمه برای توصیف مخاطبِ هدف خود انتخاب کنید (مثلا حرفه‌ای‌ها، مردان مجرد). به عنوان خواننده، دوست دارید مقاله به چه سؤالاتی پاسخ بدهد؟ ممکن است هنوز پاسخ این سؤال را ندانید، اما در هر صورت سؤالات خود را فهرست کنید؛ در گام بعد به جستجوی پاسخ‌های این سؤالات خواهید پرداخت.


گام3: تحقیق کنید

 

مقاله  فارسی

یکی از راه‌ها برای اینکه ببینیم که چگونه مقاله بنویسیم، تحقیق کردن است. تحقیق به مقاله‌ صحت و اعتبار می‌بخشد. اطلاعاتی که می‌توانید براینوشتن مقاله استفاده کنید عبارتند از:

    آمار و ارقام
    نقل‌قول‌های افراد سرشناس
    تعاریف
    حکایات (منظور حکایات کوتاه و گویا درباره‌ی خود یا افراد دیگر)
    نقل‌قول‌ها و مثال‌هایی از افرادی مثل خوانندگان مقاله یا از کتاب‌های شناخته‌شده‌ی آن موضوع
    ارجاعات از سایر رسانه‌ها (فیلم، تلویزیون، رادیو)
    ابزارها، منابع یا محصولات سودمند (اگر فراوان باشند، به فکر ایجاد یک نوار کناری باشید)
    ارجاعات به مکان‌ها یا رویدادهای محلی (اگر انتظار مقاله محدود به یک منطقه‌ی خاص باشد)

هر چیزی که برای تحقیق لازم دارید را جمع‌آوری کنید و در یک پوشه، چه فیزیکی و چه الکترونیکی، قرار بدهید. فراموش نکنید که منابعِ تمامی این تحقیقات را در اختیار داشته باشید تا برای تصدیق اعتبار، آنها را در اختیار ویراستار قرار بدهید. ممکن است بخواهید ابتدا به جمع‌آوری اطلاعات بپردازید و سپس آنها را غربال کنید یا فقط تا وقتی که به نظرتان کافی باشد به جمع‌آوری اطلاعات ادامه بدهید. در هر صورت استراتژیِ جمع‌آوری اطلاعات، به خودتان و سبک کارتان مربوط می‌شود.


گام 4: پیش‌نویس موثق‌تری بنویسید

 

مقاله چیست

مخاطب‌تان را در نظر بگیرید و با استفاده از اطلاعاتِ پشتیبانی که جمع‌آوری کرده‌اید پیش‌نویس موثقتری بنویسید. گاهی اوقات در گام‌های 2 و 3 ممکن است به این نتیجه برسید که باید از اول یک پیش‌نویس تازه را آماده کنید. یا ممکن است بخواهید نوشته‌های فعلی را بازبینی کنید تا لحن گفتاری بهتری با مخاطب خود داشته باشید.

این دفعه که پیش‌نویس را می‌خوانید، از خود بپرسید: آیا این نوشته به کار می‌آید؟ آیا بیش از اندازه کلی، سطحی، کسل‌کننده، مبهم یا پرشکاف نیست؟ اگر اینطور است، از نشریات مورد علاقه‌ی خود الگو بگیرید. نویسندگان این نشریات از چه تکنیک‌هایی که شما هم می‌توانید به کار بگیرید، استفاده می‌کنند؟


گام 5: مقاله‌ خود را مشخص‌تر بنویسید

 

مقاله نویسی چگونه است

مقاله را چند بار مرور کنید تا مطمئن شوید که همه‌ی گام‌های فرایندِ نگارش مقاله را طی کرده‌اید. مقاله باید کامل و جامع باشد. شما می‌خواهید که مخاطب با خواندنِ کلِ مقاله بتواند با کم‌ترین هزینه برای شب عید شام درست کند، در فوتبال یک تکل فوق‌العاده بزند یا بهترین مکان برای اقامت را پیدا کند.

اگر روایت مقاله‌ شما در جهت‌های مختلفی حرکت می‌کند، به کمک عناوین فرعی مقاله را به نکات کلیدی کوچک‌تر تقسیم کنید. ترکیب کردن اطلاعات پیچیده و تقسیم آن به گام‌های کوچک‌تر به ویژه در نگارش آنلاین اهمیت دارد، و در قالب چاپی نیز متداول است.


گام 6: بخوانید، بازبینی کنید، تکرار کنید

پیش‌نویس مقاله‌ خود را با صدای بلند برای یکی از دوستان خود بخوانید. سپس، از او یک سری سؤال بپرسید: آیا او متوجه مطلب شد؟ آیا چیزی از قلم افتاده است؟ آیا مطلب دیگری وجود داشت که او مایل به دانستن آن باشد؟ آیا او می‌تواند به روش‌های اشاره شده در مقاله عمل کند؟ با در ذهن داشتن پیشنهادات او، بهترین تصمیم ممکن را درباره‌ی تغییرات مورد نظر خود اتخاذ کنید.

سؤالات زیر می توانند به شما در یافتن اشتباهات یا از قلم افتادگی‌ها کمک کند:

    آیا شما به اندازه‌ی کافی درباره‌ی ترکیبات/ منابع مورد نیاز برای انجام فعالیت مورد نظر در مقاله به خواننده توضیح داده‌اید؟
    آیا همه‌ی گام‌های مهم را تحت پوشش قرار داده‌اید؟
    آیا ترتیب فرایند مقاله منطقی است؟
    آیا از کلماتی که نشان‌دهنده‌ی توالی باشند مثلِ «در ابتدا، بعد از آن، سپس» استفاده کرده‌اید؟
    آیا به خواننده در خصوص مشکلات ممکن هشدار داده‌اید؟

بازنویسی کنید، بلند بخوانید، بازنویسی کنید، سپس بلند بخوانید و بازنویسی کنید، یک کمک یک دوستِ منتقد اشکالات ممکن را پیدا کنید و تنها وقتی که از مقاله‌ خود احساس رضایت پیدا کردید، آن را به همراه یک نامه‌ی پوششی به یک انتشارات مناسب بفرستید.

در ادامه چند نکته‌ی تکمیلی فهرست شده‌اند که بهتر است پیش از شروع به نوشتن مقاله مروری بر آنها داشته باشید:
نکات تکمیلی برای نوشتن یک مقاله‌ خوب

نکات نگارش مقاله‌ی خوب

1. برای نوشتن یک مقاله‌ خوب، ابتدا موضوع مورد نظر خود را انتخاب و درباره‌ی محدوده‌ی کار خود تصمیم‌گیری کنید. (موضوع باید به اندازه‌ی کافی کوچک باشد و محدوده‌ی آن باید به وضوح ترسیم شده باشد.)

2. در خصوص موضوع، یک تحقیق مفصل و جدی انجام بدهید. (اطمینان حاصل کنید که هیچ مطلبی را از قلم نینداخته‌اید.)

3. رساله‌ها، مقالات و کتاب‌های مرتبط با موضوع خود را بخوانید تا با تمامی جوانب مرتبط با موضوع آشنایی پیدا کنید. (میزان درک و دریافت شما از مطالبی که خواندید، تعیین‌کننده‌ی کیفیت مقاله‌ شما خواهد بود.)

4. اگر موضوع شما هنوز وسیع و کلی است، بر طبق مطالبی که خواندید آن را بازبینی کنید و تا جای ممکن کوچک‌تر نمایید. (محدود نکردن موضوع به این معناست که شما می‌خواهید یک مطلب سنگین با یک شیوه‌ی نوشتاری معمولی بنویسید.)


برنامه داشتن برای نگارش مقاله

 

مقاله نویسی چزشکی

5. برای نوشتن مقاله برنامه داشته باشید. (نوشتن بدون داشتن برنامه، بی‌فایده است. برنامه، نقشه‌ی راه شما خواهد بود.)

6. دانش و اطلاعاتی را که خوانده و جمع‌آوری کرده‌اید، طبقه‌بندی کنید.

7. اطلاعات نامرتبط را دور بریزید.

8. براساس برنامه، شروع به نوشتن مقاله کنید. (منتظر چیزی برای الهام گرفتن نباشید. به محض شروع نوشتن، الهام خواهید گرفت.)

9. مقاله خود را به زبانی ساده، واضح و قابل‌فهم بنویسید. (استفاده از زبان پرتکلف، کلمات مبهم و جملات طولانی از ویژگی‌های یک مقاله‌ خوب به حساب نمی‌آیند.)

10. افراد از تمامی سنین باید بتوانند به راحتی ادعاها، هدف و جملات شما را درک کنند.


شفاف‌سازی مفاهیم و اصطلاحات مقاله

11. باید منظور شما از اصطلاح، مفاهیم و کلماتی که در مقاله به کار می‌برید مشخص باشد. (ضمن نوشتن مقاله، یک لغت‌نامه‌ی معمولی و تخصصی در کنار خود داشته باشید. بزرگ‌ترین خطری که یک مقاله با آن مواجه می‌شود، استفاده‌ی اشتباه و نا به جا از اصطلاحات و مفاهیم است. از اصطلاحات تخصصی بیش از حد استفاده نکنید چرا که حواس خواننده را از مقاله پرت می‌کند. اصطلاحات در واقع ثمره، چارچوب، کلید و خلاصه‌ی دانش هستند. به اندازه از آنها استفاده کنید.)

12. در بخش مقدمه، هدف اصلی مقاله و نتیجه‌ای که می‌خواهید به آن دست پیدا کنید را به وضوح بنویسید.

13. اولین جمله‌ی هر پاراگرف را به ایده‌ی اصلی آن پاراگرف اختصاص بدهید.

14. مراقب باشید که مقاله‌ شما اشتباهات املائی نداشته باشد. بعد از پایان کار نگارش مقاله، از آن پرینت بگیرید و یک نگاه اجمالی به آن بیندازید تا خطا و اشتباهات احتمالی را پیدا کنید.

حذف جملات و کلمات غیرضروری مقاله

15. طول یک مقاله‌ خوب به‌اندازه است. هرگونه کلمه یا حتی جمله‌ی نامربوط را حذف کنید. مقاله‌ خوب فاقدِ هرگونه کلمه، جمله، پاراگراف‌ یا اطلاعات غیرضروری است.

16. جمله یا اطلاعاتی که به شما تعلق ندارند را با ارجاع به پانویس یا پرانتز نقل کنید. (هرچه ارجاعات مقاله بیشتر باشد، مقاله موجه‌تر خواهد بود. ارزش یک مقاله در مقالات و مطالبی نهفته است که آن مقاله به آنها ارجاع می‌دهد.)

17. در خصوص بخش نتیجه‌گیری مقاله‌ خود یک تحقیق ویژه انجام دهید. (نتیجه‌گیری خلاصه‌ی مقاله نیست. بلکه بخشی است که دری را می‌گشاید، چیزی را ارزیابی می‌کند و مشارکت شما را در دنیای ایده‌ها و دنیای آکادمیک به نمایش می‌گذارد.)

18. همان‌طور که یک مقدمه‌ی خوب سطح دانش شما را نشان می‌دهد، نتیجه‌گیری نیز نفوذ شما به آینده یا به عبارت دیگر افق دید شما را به نمایش می‌گذارد.

19. یک مقاله‌ خوب، تکراری از مقالات گذشته نیست. در عوض متنی علمی است که باعث شروع کارهای تازه، ایجاد انگیزه و مشارکت سایرین می‌شود.

20. بعد از تکمیل مقاله، آن را حداقل به 3 نفر (یا در صورت امکان 5 نفر) از افرادی که به دانش و نقطه‌نظر آنها اعتماد دارید بفرستید و از آنها بخواهید که مقاله‌ شما را نقد کنند. سپس براساس نقدهای آنها، مقاله را ویرایش کنید و بارها و بارها آن را بخوانید تا کاملا از صحت آن مطمئن شوید. آنگاه آن را برای نشریات مرتبط با زمینه‌ی فعالیت خود ارسال کنید.

منبع : https://keramatzade.com/What-is-writing-style-


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط احمدرضا کرامت 97/9/19:: 10:43 عصر     |     () نظر

آن را کوچک‌تر کنید.

طرز نوشتن مقاله چیست؟

 

مقاله نویسی

اگر تا به حال دستور طبخِ یک غذا یا یک دستورالعمل فعالیت خانگی نوشته باشید، ساختار اساسیِ نوشتن یک مقاله راهنما را متوجه شده‌اید. مقاله‌ راهنما زنجیروار نوشته می‌شود یعنی مثلا می‌گوید اول این کار را انجام بدهید، سپس به سراغ آن کار بروید. اصلی‌ترین سؤالی که نویسنده هنگام نوشتن چنین مقالاتی از خود می‌پرسد این است که “خب بعد چه اتفاقی می‌افتد؟” اما اگر تازه دارید شروع به نوشتنِ مقاله‌ می‌کنید، باید از خودتان بپرسید برای شروعِ مقاله چه چیزی در نظر دارید و سپس بارها و بارها به این سؤال پاسخ بدهید. اما پیش از آن، باید یک پیش‌نویس از مقاله برای خودتان آماده کنید. در اینجا خواهیم دید که چگونه مقاله بنویسیم.


گام 1: موضوع مقاله را مشخص کنید

 

مقاله انگلیسی

برای اینکه ببینید که چگونه مقاله بنویسیم، اول موضوعی را انتخاب کنید که به آن علاقه دارید و می‌توانید برای حداقل یک الی دو هفته بر آن تمرکز کنید. اگر موضوع بزرگی را در نظر دارید، آن را کوچک‌تر کنید. مثلا به جای نوشتن مقاله‌ای درباره‌ی چگونگی دکوراسیون خانه، موضوع خود را به چگونگی دکوراسیون خانه به سبک سنتی و با کم‌ترین هزینه تغییر بدهید. هر چقدر موضوع مقاله جزئی‌تر باشد، راحت‌تر می‌توان تمامی جنبه‌های آن موضوع را پوشش داد.

سپس شروع به نوشتن یک پیش‌نویس کاملا ساده کنید و هر چه به ذهن‌تان می‌رسد را بنویسید. به خودتان سخت نگیرید و از تحلیل کار خود اجتناب کنید و فقط به لذت به اشتراک گذاشتن دانسته‌های خود بیندیشید. وقتی کارتان تمام می‌شود، استخوان‌بندی مقاله‌ شما آماده شده است. سپس برای مدتی نوشته‌ی خود را کنار بگذارید.


گام 2: به نیازهای مخاطب خود اشاره کنید

 

مقاله علمی

برای اینکه ببینید چگونه مقاله بنویسیم، باید بگویم توجه به نیاز مخاطب را فراموش نکنید. حالا دوباره به سراغ مقاله‌‌ تان بروید. دید خود را تغییر بدهید و تصور کنید که خواننده‌ی مقاله هستید. 3 کلمه برای توصیف مخاطبِ هدف خود انتخاب کنید (مثلا حرفه‌ای‌ها، مردان مجرد). به عنوان خواننده، دوست دارید مقاله به چه سؤالاتی پاسخ بدهد؟ ممکن است هنوز پاسخ این سؤال را ندانید، اما در هر صورت سؤالات خود را فهرست کنید؛ در گام بعد به جستجوی پاسخ‌های این سؤالات خواهید پرداخت.


گام3: تحقیق کنید

 

مقاله  فارسی

یکی از راه‌ها برای اینکه ببینیم که چگونه مقاله بنویسیم، تحقیق کردن است. تحقیق به مقاله‌ صحت و اعتبار می‌بخشد. اطلاعاتی که می‌توانید براینوشتن مقاله استفاده کنید عبارتند از:

    آمار و ارقام
    نقل‌قول‌های افراد سرشناس
    تعاریف
    حکایات (منظور حکایات کوتاه و گویا درباره‌ی خود یا افراد دیگر)
    نقل‌قول‌ها و مثال‌هایی از افرادی مثل خوانندگان مقاله یا از کتاب‌های شناخته‌شده‌ی آن موضوع
    ارجاعات از سایر رسانه‌ها (فیلم، تلویزیون، رادیو)
    ابزارها، منابع یا محصولات سودمند (اگر فراوان باشند، به فکر ایجاد یک نوار کناری باشید)
    ارجاعات به مکان‌ها یا رویدادهای محلی (اگر انتظار مقاله محدود به یک منطقه‌ی خاص باشد)

هر چیزی که برای تحقیق لازم دارید را جمع‌آوری کنید و در یک پوشه، چه فیزیکی و چه الکترونیکی، قرار بدهید. فراموش نکنید که منابعِ تمامی این تحقیقات را در اختیار داشته باشید تا برای تصدیق اعتبار، آنها را در اختیار ویراستار قرار بدهید. ممکن است بخواهید ابتدا به جمع‌آوری اطلاعات بپردازید و سپس آنها را غربال کنید یا فقط تا وقتی که به نظرتان کافی باشد به جمع‌آوری اطلاعات ادامه بدهید. در هر صورت استراتژیِ جمع‌آوری اطلاعات، به خودتان و سبک کارتان مربوط می‌شود.


گام 4: پیش‌نویس موثق‌تری بنویسید

 

مقاله چیست

مخاطب‌تان را در نظر بگیرید و با استفاده از اطلاعاتِ پشتیبانی که جمع‌آوری کرده‌اید پیش‌نویس موثقتری بنویسید. گاهی اوقات در گام‌های 2 و 3 ممکن است به این نتیجه برسید که باید از اول یک پیش‌نویس تازه را آماده کنید. یا ممکن است بخواهید نوشته‌های فعلی را بازبینی کنید تا لحن گفتاری بهتری با مخاطب خود داشته باشید.

این دفعه که پیش‌نویس را می‌خوانید، از خود بپرسید: آیا این نوشته به کار می‌آید؟ آیا بیش از اندازه کلی، سطحی، کسل‌کننده، مبهم یا پرشکاف نیست؟ اگر اینطور است، از نشریات مورد علاقه‌ی خود الگو بگیرید. نویسندگان این نشریات از چه تکنیک‌هایی که شما هم می‌توانید به کار بگیرید، استفاده می‌کنند؟


گام 5: مقاله‌ خود را مشخص‌تر بنویسید

 

مقاله نویسی چگونه است

مقاله را چند بار مرور کنید تا مطمئن شوید که همه‌ی گام‌های فرایندِ نگارش مقاله را طی کرده‌اید. مقاله باید کامل و جامع باشد. شما می‌خواهید که مخاطب با خواندنِ کلِ مقاله بتواند با کم‌ترین هزینه برای شب عید شام درست کند، در فوتبال یک تکل فوق‌العاده بزند یا بهترین مکان برای اقامت را پیدا کند.

اگر روایت مقاله‌ شما در جهت‌های مختلفی حرکت می‌کند، به کمک عناوین فرعی مقاله را به نکات کلیدی کوچک‌تر تقسیم کنید. ترکیب کردن اطلاعات پیچیده و تقسیم آن به گام‌های کوچک‌تر به ویژه در نگارش آنلاین اهمیت دارد، و در قالب چاپی نیز متداول است.


گام 6: بخوانید، بازبینی کنید، تکرار کنید

پیش‌نویس مقاله‌ خود را با صدای بلند برای یکی از دوستان خود بخوانید. سپس، از او یک سری سؤال بپرسید: آیا او متوجه مطلب شد؟ آیا چیزی از قلم افتاده است؟ آیا مطلب دیگری وجود داشت که او مایل به دانستن آن باشد؟ آیا او می‌تواند به روش‌های اشاره شده در مقاله عمل کند؟ با در ذهن داشتن پیشنهادات او، بهترین تصمیم ممکن را درباره‌ی تغییرات مورد نظر خود اتخاذ کنید.

سؤالات زیر می توانند به شما در یافتن اشتباهات یا از قلم افتادگی‌ها کمک کند:

    آیا شما به اندازه‌ی کافی درباره‌ی ترکیبات/ منابع مورد نیاز برای انجام فعالیت مورد نظر در مقاله به خواننده توضیح داده‌اید؟
    آیا همه‌ی گام‌های مهم را تحت پوشش قرار داده‌اید؟
    آیا ترتیب فرایند مقاله منطقی است؟
    آیا از کلماتی که نشان‌دهنده‌ی توالی باشند مثلِ «در ابتدا، بعد از آن، سپس» استفاده کرده‌اید؟
    آیا به خواننده در خصوص مشکلات ممکن هشدار داده‌اید؟

بازنویسی کنید، بلند بخوانید، بازنویسی کنید، سپس بلند بخوانید و بازنویسی کنید، یک کمک یک دوستِ منتقد اشکالات ممکن را پیدا کنید و تنها وقتی که از مقاله‌ خود احساس رضایت پیدا کردید، آن را به همراه یک نامه‌ی پوششی به یک انتشارات مناسب بفرستید.

در ادامه چند نکته‌ی تکمیلی فهرست شده‌اند که بهتر است پیش از شروع به نوشتن مقاله مروری بر آنها داشته باشید:
نکات تکمیلی برای نوشتن یک مقاله‌ خوب

نکات نگارش مقاله‌ی خوب

1. برای نوشتن یک مقاله‌ خوب، ابتدا موضوع مورد نظر خود را انتخاب و درباره‌ی محدوده‌ی کار خود تصمیم‌گیری کنید. (موضوع باید به اندازه‌ی کافی کوچک باشد و محدوده‌ی آن باید به وضوح ترسیم شده باشد.)

2. در خصوص موضوع، یک تحقیق مفصل و جدی انجام بدهید. (اطمینان حاصل کنید که هیچ مطلبی را از قلم نینداخته‌اید.)

3. رساله‌ها، مقالات و کتاب‌های مرتبط با موضوع خود را بخوانید تا با تمامی جوانب مرتبط با موضوع آشنایی پیدا کنید. (میزان درک و دریافت شما از مطالبی که خواندید، تعیین‌کننده‌ی کیفیت مقاله‌ شما خواهد بود.)

4. اگر موضوع شما هنوز وسیع و کلی است، بر طبق مطالبی که خواندید آن را بازبینی کنید و تا جای ممکن کوچک‌تر نمایید. (محدود نکردن موضوع به این معناست که شما می‌خواهید یک مطلب سنگین با یک شیوه‌ی نوشتاری معمولی بنویسید.)


برنامه داشتن برای نگارش مقاله

 

مقاله نویسی چزشکی

5. برای نوشتن مقاله برنامه داشته باشید. (نوشتن بدون داشتن برنامه، بی‌فایده است. برنامه، نقشه‌ی راه شما خواهد بود.)

6. دانش و اطلاعاتی را که خوانده و جمع‌آوری کرده‌اید، طبقه‌بندی کنید.

7. اطلاعات نامرتبط را دور بریزید.

8. براساس برنامه، شروع به نوشتن مقاله کنید. (منتظر چیزی برای الهام گرفتن نباشید. به محض شروع نوشتن، الهام خواهید گرفت.)

9. مقاله خود را به زبانی ساده، واضح و قابل‌فهم بنویسید. (استفاده از زبان پرتکلف، کلمات مبهم و جملات طولانی از ویژگی‌های یک مقاله‌ خوب به حساب نمی‌آیند.)

10. افراد از تمامی سنین باید بتوانند به راحتی ادعاها، هدف و جملات شما را درک کنند.


شفاف‌سازی مفاهیم و اصطلاحات مقاله

11. باید منظور شما از اصطلاح، مفاهیم و کلماتی که در مقاله به کار می‌برید مشخص باشد. (ضمن نوشتن مقاله، یک لغت‌نامه‌ی معمولی و تخصصی در کنار خود داشته باشید. بزرگ‌ترین خطری که یک مقاله با آن مواجه می‌شود، استفاده‌ی اشتباه و نا به جا از اصطلاحات و مفاهیم است. از اصطلاحات تخصصی بیش از حد استفاده نکنید چرا که حواس خواننده را از مقاله پرت می‌کند. اصطلاحات در واقع ثمره، چارچوب، کلید و خلاصه‌ی دانش هستند. به اندازه از آنها استفاده کنید.)

12. در بخش مقدمه، هدف اصلی مقاله و نتیجه‌ای که می‌خواهید به آن دست پیدا کنید را به وضوح بنویسید.

13. اولین جمله‌ی هر پاراگرف را به ایده‌ی اصلی آن پاراگرف اختصاص بدهید.

14. مراقب باشید که مقاله‌ شما اشتباهات املائی نداشته باشد. بعد از پایان کار نگارش مقاله، از آن پرینت بگیرید و یک نگاه اجمالی به آن بیندازید تا خطا و اشتباهات احتمالی را پیدا کنید.

حذف جملات و کلمات غیرضروری مقاله

15. طول یک مقاله‌ خوب به‌اندازه است. هرگونه کلمه یا حتی جمله‌ی نامربوط را حذف کنید. مقاله‌ خوب فاقدِ هرگونه کلمه، جمله، پاراگراف‌ یا اطلاعات غیرضروری است.

16. جمله یا اطلاعاتی که به شما تعلق ندارند را با ارجاع به پانویس یا پرانتز نقل کنید. (هرچه ارجاعات مقاله بیشتر باشد، مقاله موجه‌تر خواهد بود. ارزش یک مقاله در مقالات و مطالبی نهفته است که آن مقاله به آنها ارجاع می‌دهد.)

17. در خصوص بخش نتیجه‌گیری مقاله‌ خود یک تحقیق ویژه انجام دهید. (نتیجه‌گیری خلاصه‌ی مقاله نیست. بلکه بخشی است که دری را می‌گشاید، چیزی را ارزیابی می‌کند و مشارکت شما را در دنیای ایده‌ها و دنیای آکادمیک به نمایش می‌گذارد.)

18. همان‌طور که یک مقدمه‌ی خوب سطح دانش شما را نشان می‌دهد، نتیجه‌گیری نیز نفوذ شما به آینده یا به عبارت دیگر افق دید شما را به نمایش می‌گذارد.

19. یک مقاله‌ خوب، تکراری از مقالات گذشته نیست. در عوض متنی علمی است که باعث شروع کارهای تازه، ایجاد انگیزه و مشارکت سایرین می‌شود.

20. بعد از تکمیل مقاله، آن را حداقل به 3 نفر (یا در صورت امکان 5 نفر) از افرادی که به دانش و نقطه‌نظر آنها اعتماد دارید بفرستید و از آنها بخواهید که مقاله‌ شما را نقد کنند. سپس براساس نقدهای آنها، مقاله را ویرایش کنید و بارها و بارها آن را بخوانید تا کاملا از صحت آن مطمئن شوید. آنگاه آن را برای نشریات مرتبط با زمینه‌ی فعالیت خود ارسال کنید.

منبع : https://keramatzade.com/What-is-writing-style-


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط احمدرضا کرامت 97/9/19:: 10:43 عصر     |     () نظر
<   <<   31   32   33   34   35   >>   >