[ و به کسى که در محضر او أستغفر اللّه گفت ، فرمود : ] مادر بر تو بباید گریست مى‏دانى استغفار چیست ؟ استغفار درجت بلند رتبگان است و شش معنى براى آن است : نخست پشیمانى بر آنچه گذشت ، و دوم عزم بر ترک بازگشت ، و سوم آن که حقوق مردم را به آنان بپردازى چنانکه خدا را پاک دیدار کنى و خود را از گناه تهى سازى ، و چهارم اینکه حقّ هر واجبى را که ضایع ساخته‏اى ادا سازى و پنجم اینکه گوشتى را که از حرام روییده است ، با اندوهها آب کنى چندانکه پوست به استخوان چسبد و میان آن دو گوشتى تازه روید ، و ششم آن که درد طاعت را به تن بچشانى ، چنانکه شیرینى معصیت را بدان چشاندى آنگاه أستغفر اللّه گفتن توانى . [نهج البلاغه]
https://keramatzade.com

دنبال کنید. وفاداری و عمل به این برنامه خود نیازمند انگیزه‌‌ای قوی برای یادگیری است

برای یادگیری زبان چگونه انگیزه خود را بهبود ببخشیم؟

بدون شک امروزه تسلط بر زبان انگلیسی برای اکثر افراد به مهارتی ضروری تبدیل شده است. موفقیت در مصاحبه‌ی شغلی، ادامه‌ی تحصیل در دانشگاه مورد علاقه، سفر به خارج از کشور و حتی خواندن دستور مصرف یک دارو و … تنها نمونه‌هایی از اهمیت آشنایی با یک زبان دیگر است. برای دستیابی به موفقیت در فراگیری زبان، لازم است برنامه‌ای منسجم و منظم را در درازمدت دنبال کنید. وفاداری و عمل به این برنامه خود نیازمند انگیزه‌‌ای قوی برای یادگیری است. اما با چه راه‌هایی می‌توانیم انگیزه‌ یادگیری زبان را در خود تقویت کنیم تا با پشتکار و بدون وقفه، مسیر یادگیری را بپیماییم و به نتیجه‌ی مطلوب دست‌یابیم؟ در این مقاله با 10 روش کاربردی برای تقویت انگیزه یادگیری زبان آشنا می‌شوید.


1. خودتان را باور داشته باشید

 

ایجاد انگیزه یادگیری زبان

اکثر زبان‌آموزان دید منفی به مهارت زبان انگلیسی‌ خود دارند و دائما در گفتگوی درونی با خود جملاتی از این دست را تکرار می‌کنند:

من در مکالمه‌ ضعیفم، با وجود اینکه سال‌ها برای فراگیری زبان وقت گذاشته‌ام از صحبت به زبان انگلیسی می‌ترسم زیرا احساس می‌کنم سایرین ممکن است مقصود مرا متوجه نشوند. انگلیسی من احتمالا پر از اشتباه است.

بله، درست است همیشه جا برای بهتر شدن هست اما همین حالا هم مهارت زبان انگلیسی شما خوب است. باور کنید این دستاورد بزرگی است.

برای قدم اول سعی کنید نسبت به توانایی‌های خود چنین تصورات منفی‌ای نداشته باشید. بهتر است بر آنچه می‌توانید انجام دهید تمرکز کنید نه بر ضعف‌هایتان.


2. هرگز خودتان را با دیگران مقایسه نکنید

 

انگیزه برای یادگیری زبان

آیا خودتان را با فردی انگلیسی زبان مقایسه می‌کنید که از کودکی با این زبان زندگی کرده است؟ یا مهارت‌های خودتان را با زبان‌آموزان دیگر که از شما قوی‌ترند قیاس می‌کنید؟ نتیجه‌ی این کار جز دید منفی نسبت به مهارت‌ها و کاهش اعتماد به نفس نخواهد بود. پس منصف باشید و خودتان را با دیگران مقایسه نکنید. اگر می‌بینید زبان انگلیسی شما به خوبی دیگران نیست ناراحت نشوید و خودتان را دست‌کم نگیرید.

یک فرد انگلیسی زبان سال‌هاست که 24 ساعت شبانه روز را در انگلیسی غوطه‌ور است؛ از تماشای تلویزیون گرفته تا مطالعه‌ی مطالب و کتاب‌های متعدد به زبان انگلیسی و شرکت در میلیون‌ها گفتگوی روزمره.

شما هم اگر بتوانید چنین شرایطی برای خود فراهم کنید پیشرفت قابل ملاحظه‌ای خواهید داشت؛ اما به خاطر داشته باشید آموختن زبان دوم تجربه‌ی متفاوتی در زندگی است و هرگز نباید خودتان را با کسی که این زبان، زبان مادری اوست، مقایسه کنید.

مقایسه‌ی خودتان با زبان‌آموزان دیگر نیز کار درستی نیست. در واقع افراد با یکدیگر متفاوتند، برخی در یادگیری سریع‌ و برخی به زمان بیشتری نیاز دارند. بعضی، وقت بیشتری صرف زبان‌آموزی می‌کنند، برخی دیگر چندان استمرار ندارند. بعضی‌ها معلم‌های بسیار خوبی دارند، برخی دیگر هنوز معلم یا شیوه‌ی مناسب خود را نیافته‌اند.

پس بهتر است دست از مقایسه بردارید و فقط روی پیشرفت خودتان متمرکز شوید.


3. نسبت به اشتباهات نگرش سازنده داشته باشید

 

انگیزه یادگیری زبان دوم

شاید برایتان پیش آمده باشد که وقتی سعی می‌کنید به انگلیسی صحبت کنید یا بنویسید دچار اشتباه شوید و دیگران شما را تصحیح کنند. اولین احساسی که در این هنگام به شما دست می‌دهد احساس سرخوردگی و شکست است. اشتباهات نشان می‌دهد قوانین زبان انگلیسی را نمی‌دانید، درست می‌گویم، نه؟

خیر، اشتباه است.

گاهی اشتباهات مثل غول‌های قدرتمندی ما را از ادامه‌ی مسیر منحرف می‌کنند و انگیزه‌ یادگیری را در ما از بین می‌برند، اما حواس‌تان باشد این شما هستید که چنین قدرتی به آنها می‌دهید.

هدف اصلی یادگیری زبان انگلیسی برقراری ارتباط با دیگران به زبانی دیگر است. اگر یک حرف اضافه را اشتباه به کار ببرید، یا فعل را در شکل دستوری درست خود استفاده نکنید یا حتی اگر یک کلمه را درست تلفظ نکنید، آسمان به زمین نمی‌آید؛ چون اکثر افراد با توجه به مفهوم جمله متوجه منظور شما می‌شوند.

حتی اگر مرتکب اشتباهات بزرگتری هم شدید که برقراری ارتباط را دچار مشکل می‌کنند، باز هم خودتان را نبازید. اشتباه بخشی از فرایند یادگیری است. فقط کافی است سعی کنید با استفاده از کلماتی دیگر منظور خود را برسانید.

به یاد داشته باشید اشتباه به این معنی نیست که ناتوانید؛ بلکه با هر اشتباه، نقاط ضعف شما نمایان می‌شود و باید به آن به عنوان فرصتی برای یادگیری نگاه کنید.


4. نتیجه‌ی نهایی را تصور کنید و خود را در مسیر پیشرفت ببینید

 

انگیزه یادگیری زبان در کودکان

هدف خود را از یادگیری زبان انگلیسی مشخص کنید. آیا برای کار در شرکتی بین المللی به آن نیاز دارید؟ می‌خواهید به کشوری انگلیسی زبان مهاجرت کنید؟ سفر کنید و به آسانی با دیگران دوست شوید؟ در آزمونی خاص شرکت کنید؟ می‌خواهید به زبان انگلیسی کتاب بخوانید و فیلم ببینید؟

هدف شما هرچه هست از این تمرین ساده غافل نشوید: هروقت سراغ مطالعه‌ی انگلیسی رفتید، چند دقیقه خود را تصور کنید که به هدف‌تان رسیده‌اید. مثلا خودتان را در حالی که راحت و سلیس به انگلیسی صحبت می‌کنید تصور کنید، یا ببینید که در کنفرانسی تجاری با اعتماد به نفس کامل مشغول سخنرانی و طرح ایده‌های خود به انگلیسی هستید. در خیال خود ببینید کتاب‌ها را به زبان انگلیسی می‌خوانید و معنی تمام واژگان را می‌دانید. این حس، فوق‌العاده است.

سپس به خودتان گوشزد کنید هر بخش از مطالعه، شما را یک قدم به این رؤیا نزدیک‌تر می‌کند. به این ترتیب مطالعه برای شما لذت‌بخش‌ و انگیزه‌ی شما قوی‌تر می‌شود، زیرا حالا دیگر می‌دانید این تمرینات مهم هستند و شما را در مسیر پیشرفت قرار می‌دهند.


5. تهیه‌‌ی دفترچه‌ی موفقیت

 

انگیزه یادگیری زبان زنان

وقتی حرف از پیشرفت می‌شود، ثبت دستاوردها به انگیزه‌ای قوی تبدیل می‌شود. دفتری تهیه کنید و بعد از انجام هر بخش از مطالعه، تاریخ و خلاصه‌ای از آنچه آموخته‌اید در آن ثبت کنید. این کار سه نتیجه خواهد داشت:

    با نوشتن، اطلاعات در حافظه‌ی شما بیشتر تثبیت می‌شود؛
    دیدن دفتری که پر از تلاش‌های شما برای آموختن است، شما را به ادامه‌ی مسیر تشویق می‌کند؛
    هر وقت به مرور مطالب نیاز داشتید، داشتن چنین دفتری کمک بزرگی است.


6. هروقت احساس تنبلی کردید فقط یک قدم کوچک بردارید

یادگیری زبان انگلیسی پروژه‌ای بسیار بسیار بزرگ است که شاید انجام آن سال‌ها طول بکشد، پس طبیعی است گاهی احساس تتبلی و بی‌حوصلگی بکنید، در چنین مواقعی اصلا دلتان نمی‌خواهد کتابتان را باز کنید چه برسد به مطالعه. در این مواقع خوب است به جای آنکه به خودتان بگویید «کی حوصله دارد یک ساعت انگلیسی بخواند، یا امروز اصلا وقت ندارم انگلیسی بخوانم» به خودتان بگویید فقط کمی می‌خوانم.

مثلا:

    به خودتان بگویید امروز فقط پنج دقیقه انگلیسی می‌خوانم؛
    فقط فعالیت‌های listening (شنیداری) را انجام می‌دهم و دنبال معنی واژه‌های جدید این تمرین می‌گردم؛
    فقط چند تا ویدئوی آموزشی تماشا می‌کنم؛
    امروز فقط پنج تا لغت جدید یاد می‌گیرم.

و بعد از چند دقیقه ممکن است دو اتفاق بیفتد:

    حتی اگر انگیزه یا وقت کافی نداشته باشید، بعد از همان چند دقیقه تمرین، احساس رضایت می‌کنید؛ چون به هر حال حرکت بهتر از ساکن بودن است، حتی به اندازه‌ی یک قدم کوچک. یا
    بعد از چند دقیقه احساس تنبلی در شما از بین می‌رود. احساس می‌کنید که دوست دارید بیشتر مطالعه کنید و دوباره انگیزه‌ی خود را به دست می‌آورید.

معمولا دشوارترین قسمت، مرحله‌ی آغاز کار است، اگر قدمی کوچک بردارید، بی‌تردید نکته‌ای تازه یاد می‌گیرید، و شاید همین موضوع به انگیزه‌ی شما برای ادامه‌ی مسیر تبدیل شود.


7. استراحت‌ کوتاه، بازگشت به موقع

 

انگیزه یادگیری مردان برای زبان

برخی از زبان‌آموزان به خود سخت می‌گیرند، به عبارت دیگر، انتظار خیلی زیادی از خود دارند و هیچ استراحتی برای خود در نظر نمی‌گیرند. این افراد اگر یک روز از برنامه‌ی مطالعاتی خود عقب بمانند احساس شکست می‌کنند.

البته خوب است مطالعه‌ی زبان به صورت یک عادت در زندگی روزمره در‌بیاید اما همه‌ی ما به استراحت نیاز داریم.

شاید گاهی در روزی پر مشغله امکان مطالعه برای ما وجود نداشته باشد. در این صورت ایرادی ندارد مطالعه را در روز بعد از سر بگیریم. یا اگر برای مدتی به تعطیلات رفتید به جای آنکه دائم در استرس عقب افتادن از برنامه باشید، از تعطبلات لذت ببرید و بعد از پایان زمان استراحت دوباره با انرژی بیشتر شروع کنید.

پس داشتن استراحت یا وقفه انداختن بین مطالعه، به خودی خود بد نیست اما نکته‌ی کلیدی آن است که اجازه ندهید مشغله و استراحت برای هفته ها و ماه‌ها شما را از یادگیری زبان انگلیسی دور نگه دارد. اگر به خاطر تحصیل یا کار سرتان شلوغ است، فقط یک بار در هفته انگلیسی بخوانید، این کار بهتر از آن است که هر روز سعی کنید و موفق نشوید. ببینید چطور می‌توانید در برنامه‌ی زندگی‌تان جایی برای این کار باز کند، و اجازه دهید زمان مطالعه‌تان انعطاف‌پذیر باشد تا هر جا لازم شد آن را با توجه به شرایط تغییر بدهید.


8. آموختن را برای خود لذت‌بخش کنید

لازم نیست همیشه به شیوه‌ای ثابت مطالعه کنید. سعی کنید با ایجاد تغییرات در روند مطالعه، یادگیری را برای خود جذاب کنید. اگر یک روز گرامر تمرین می‌کنید، روز بعد کاری متفاوت انجام دهید مثلا به یک پادکست انگلیسی گوش دهید و روی درک مطلب کار کنید. شاید خوب باشد روز بعد با تماشای اخبار به زبان انگلیسی، به یادگیری لغات جدید بپردازید. سپس می‌توانید کمی استراحت کند و یک فیلم با زیرنویس ببینید.

تمام این فعالیت‌ها به آموختن انگلیسی کمک می‌کنند. از طرفی با ایجاد تنوع، از یادگیری خسته نمی‌شوید و از آن لذت می‌برید.

یک راه مفید دیگر مطالعه‌ی موضوعات مورد علاقه‌تان به زبان انگلیسی است، مثلا اگر به موضوع خاصی مثل ورزش، تاریخ یا سیاست علاقه‌مندید، کتاب‌ها، مقالات، مطالب و فایل های صوتی مربوط به آن را به زبان انگلیسی مطالعه کنید. وقتی موضوع مورد علاقه‌ی خود را به زبان انگلیسی دنبال می‌کنید یادگیری هم برای شما شیرین‌تر می‌شود.


9. مطالعه‌ی گروهی

 

انگیزه یادگیری زبان برای مهاجرت

دانشمندان دریافته‌اند که یکی از مؤثرترین راه‌های انگیزشی استفاده از روش «فشار همتایان» است. توقع و انتظار گروه از افراد مثل نیروی محرکی آنها را به فعالیت وادار می‌کند.

برای مثال شاید برای شما جدا شدن از رختخواب و رفتن به باشگاه برای ورزش سخت باشد اما وقتی بدانید دوست‌تان در باشگاه منتظر شماست تا باهم ورزش کنید، حتما سر ساعت برای ورزش کردن کنار او آماده می‌شوید.

می‌توان از همین روش برای آموختن زبان استفاده کرد. با پیوستن به گروه‌های آموزش زبان انگلیسی در شبکه‌های اجتماعی و تعامل با افرادی که مانند شما درصدد یادگیری زبان هستند می‌توانید به تقویت انگیزه‌ی خود کمک کنید. اگر بتوانید یک همراه برای خود پیدا کنید که چه بهتر. با این روش می‌توانید به یکدیگر در یادگیری کمک کنید و مشوق همدیگر باشید.


10. روش چالش و پاداش

وقتی به تنهایی زبان می‌خوانید امکان دارد انگیزه‌ی خود را از دست بدهید چون هیچ‌کس نیست که به شما آفرین بگوید. برای آنکه روند مطالعه، کسالت‌بار و خسته‌کننده نشود با تعیین هدف‌های کوچک، برای خود چالش درست کنید و وقتی موفق به انجام آن شدید به خودتان جایزه بدهید.

هدف اصلی‌تان باید یادگیری زبان انگلیسی باشد اما می‌توانید در این راه هدف‌های کوچکتری نیز برای خود تعیین کنید. برای مثال:

    با خودتان قرار بگذارید یک کتاب انگلیسی را به طور کامل بخوانید؛
    برای یک ماه هر روز ده کلمه‌ی جدید یاد بگیرید؛
    یک وبلاگ درست کنید و تا یک سال هر هفته یک پست به زبان انگلیسی بنویسید؛
    یا توانایی صحبت به انگلیسی خود را پله پله از یک دقیقه به پنج دقیقه برسانید.

نکته‌ی مهم این است که هدف‌های انتخابی مشکل، اما با توجه به سطح توانایی شما قابل دسترسی باشند. برای مثال، اگر در آغاز راه هستید نمی‌توانید چالش «درک کل فیلم به زبان اصلی» را برای خود انتخاب کنید. چنین کاری برای شما بسیار دشوار خواهد بود، به هدفی نیاز دارید که باعث بهبود توانایی‌هایتان بشود اما در عین حال انجام‌پذیر باشد.

وقتی توانستید از پس چالشی که برای خود درست کرده‌اید برآیید جشن بگیرید و پیروزی‌تان را برای دوست، خانواده، معلم بازگو کنید. می‌توانید غذایی که دوست دارید بخورید، یک هدیه کوچک برای خود بخرید یا کارهایی از این قبیل. این باعث می‌شود احساس غرور کنید و برای چالش بعدی آماده شوید.

منبع :  https://keramatzade.com/Strengthen-the-motivation-of-language-learning


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط احمدرضا کرامت 97/9/19:: 10:56 عصر     |     () نظر

دنبال کنید. وفاداری و عمل به این برنامه خود نیازمند انگیزه‌‌ای قوی برای یادگیری است

برای یادگیری زبان چگونه انگیزه خود را بهبود ببخشیم؟

بدون شک امروزه تسلط بر زبان انگلیسی برای اکثر افراد به مهارتی ضروری تبدیل شده است. موفقیت در مصاحبه‌ی شغلی، ادامه‌ی تحصیل در دانشگاه مورد علاقه، سفر به خارج از کشور و حتی خواندن دستور مصرف یک دارو و … تنها نمونه‌هایی از اهمیت آشنایی با یک زبان دیگر است. برای دستیابی به موفقیت در فراگیری زبان، لازم است برنامه‌ای منسجم و منظم را در درازمدت دنبال کنید. وفاداری و عمل به این برنامه خود نیازمند انگیزه‌‌ای قوی برای یادگیری است. اما با چه راه‌هایی می‌توانیم انگیزه‌ یادگیری زبان را در خود تقویت کنیم تا با پشتکار و بدون وقفه، مسیر یادگیری را بپیماییم و به نتیجه‌ی مطلوب دست‌یابیم؟ در این مقاله با 10 روش کاربردی برای تقویت انگیزه یادگیری زبان آشنا می‌شوید.


1. خودتان را باور داشته باشید

 

ایجاد انگیزه یادگیری زبان

اکثر زبان‌آموزان دید منفی به مهارت زبان انگلیسی‌ خود دارند و دائما در گفتگوی درونی با خود جملاتی از این دست را تکرار می‌کنند:

من در مکالمه‌ ضعیفم، با وجود اینکه سال‌ها برای فراگیری زبان وقت گذاشته‌ام از صحبت به زبان انگلیسی می‌ترسم زیرا احساس می‌کنم سایرین ممکن است مقصود مرا متوجه نشوند. انگلیسی من احتمالا پر از اشتباه است.

بله، درست است همیشه جا برای بهتر شدن هست اما همین حالا هم مهارت زبان انگلیسی شما خوب است. باور کنید این دستاورد بزرگی است.

برای قدم اول سعی کنید نسبت به توانایی‌های خود چنین تصورات منفی‌ای نداشته باشید. بهتر است بر آنچه می‌توانید انجام دهید تمرکز کنید نه بر ضعف‌هایتان.


2. هرگز خودتان را با دیگران مقایسه نکنید

 

انگیزه برای یادگیری زبان

آیا خودتان را با فردی انگلیسی زبان مقایسه می‌کنید که از کودکی با این زبان زندگی کرده است؟ یا مهارت‌های خودتان را با زبان‌آموزان دیگر که از شما قوی‌ترند قیاس می‌کنید؟ نتیجه‌ی این کار جز دید منفی نسبت به مهارت‌ها و کاهش اعتماد به نفس نخواهد بود. پس منصف باشید و خودتان را با دیگران مقایسه نکنید. اگر می‌بینید زبان انگلیسی شما به خوبی دیگران نیست ناراحت نشوید و خودتان را دست‌کم نگیرید.

یک فرد انگلیسی زبان سال‌هاست که 24 ساعت شبانه روز را در انگلیسی غوطه‌ور است؛ از تماشای تلویزیون گرفته تا مطالعه‌ی مطالب و کتاب‌های متعدد به زبان انگلیسی و شرکت در میلیون‌ها گفتگوی روزمره.

شما هم اگر بتوانید چنین شرایطی برای خود فراهم کنید پیشرفت قابل ملاحظه‌ای خواهید داشت؛ اما به خاطر داشته باشید آموختن زبان دوم تجربه‌ی متفاوتی در زندگی است و هرگز نباید خودتان را با کسی که این زبان، زبان مادری اوست، مقایسه کنید.

مقایسه‌ی خودتان با زبان‌آموزان دیگر نیز کار درستی نیست. در واقع افراد با یکدیگر متفاوتند، برخی در یادگیری سریع‌ و برخی به زمان بیشتری نیاز دارند. بعضی، وقت بیشتری صرف زبان‌آموزی می‌کنند، برخی دیگر چندان استمرار ندارند. بعضی‌ها معلم‌های بسیار خوبی دارند، برخی دیگر هنوز معلم یا شیوه‌ی مناسب خود را نیافته‌اند.

پس بهتر است دست از مقایسه بردارید و فقط روی پیشرفت خودتان متمرکز شوید.


3. نسبت به اشتباهات نگرش سازنده داشته باشید

 

انگیزه یادگیری زبان دوم

شاید برایتان پیش آمده باشد که وقتی سعی می‌کنید به انگلیسی صحبت کنید یا بنویسید دچار اشتباه شوید و دیگران شما را تصحیح کنند. اولین احساسی که در این هنگام به شما دست می‌دهد احساس سرخوردگی و شکست است. اشتباهات نشان می‌دهد قوانین زبان انگلیسی را نمی‌دانید، درست می‌گویم، نه؟

خیر، اشتباه است.

گاهی اشتباهات مثل غول‌های قدرتمندی ما را از ادامه‌ی مسیر منحرف می‌کنند و انگیزه‌ یادگیری را در ما از بین می‌برند، اما حواس‌تان باشد این شما هستید که چنین قدرتی به آنها می‌دهید.

هدف اصلی یادگیری زبان انگلیسی برقراری ارتباط با دیگران به زبانی دیگر است. اگر یک حرف اضافه را اشتباه به کار ببرید، یا فعل را در شکل دستوری درست خود استفاده نکنید یا حتی اگر یک کلمه را درست تلفظ نکنید، آسمان به زمین نمی‌آید؛ چون اکثر افراد با توجه به مفهوم جمله متوجه منظور شما می‌شوند.

حتی اگر مرتکب اشتباهات بزرگتری هم شدید که برقراری ارتباط را دچار مشکل می‌کنند، باز هم خودتان را نبازید. اشتباه بخشی از فرایند یادگیری است. فقط کافی است سعی کنید با استفاده از کلماتی دیگر منظور خود را برسانید.

به یاد داشته باشید اشتباه به این معنی نیست که ناتوانید؛ بلکه با هر اشتباه، نقاط ضعف شما نمایان می‌شود و باید به آن به عنوان فرصتی برای یادگیری نگاه کنید.


4. نتیجه‌ی نهایی را تصور کنید و خود را در مسیر پیشرفت ببینید

 

انگیزه یادگیری زبان در کودکان

هدف خود را از یادگیری زبان انگلیسی مشخص کنید. آیا برای کار در شرکتی بین المللی به آن نیاز دارید؟ می‌خواهید به کشوری انگلیسی زبان مهاجرت کنید؟ سفر کنید و به آسانی با دیگران دوست شوید؟ در آزمونی خاص شرکت کنید؟ می‌خواهید به زبان انگلیسی کتاب بخوانید و فیلم ببینید؟

هدف شما هرچه هست از این تمرین ساده غافل نشوید: هروقت سراغ مطالعه‌ی انگلیسی رفتید، چند دقیقه خود را تصور کنید که به هدف‌تان رسیده‌اید. مثلا خودتان را در حالی که راحت و سلیس به انگلیسی صحبت می‌کنید تصور کنید، یا ببینید که در کنفرانسی تجاری با اعتماد به نفس کامل مشغول سخنرانی و طرح ایده‌های خود به انگلیسی هستید. در خیال خود ببینید کتاب‌ها را به زبان انگلیسی می‌خوانید و معنی تمام واژگان را می‌دانید. این حس، فوق‌العاده است.

سپس به خودتان گوشزد کنید هر بخش از مطالعه، شما را یک قدم به این رؤیا نزدیک‌تر می‌کند. به این ترتیب مطالعه برای شما لذت‌بخش‌ و انگیزه‌ی شما قوی‌تر می‌شود، زیرا حالا دیگر می‌دانید این تمرینات مهم هستند و شما را در مسیر پیشرفت قرار می‌دهند.


5. تهیه‌‌ی دفترچه‌ی موفقیت

 

انگیزه یادگیری زبان زنان

وقتی حرف از پیشرفت می‌شود، ثبت دستاوردها به انگیزه‌ای قوی تبدیل می‌شود. دفتری تهیه کنید و بعد از انجام هر بخش از مطالعه، تاریخ و خلاصه‌ای از آنچه آموخته‌اید در آن ثبت کنید. این کار سه نتیجه خواهد داشت:

    با نوشتن، اطلاعات در حافظه‌ی شما بیشتر تثبیت می‌شود؛
    دیدن دفتری که پر از تلاش‌های شما برای آموختن است، شما را به ادامه‌ی مسیر تشویق می‌کند؛
    هر وقت به مرور مطالب نیاز داشتید، داشتن چنین دفتری کمک بزرگی است.


6. هروقت احساس تنبلی کردید فقط یک قدم کوچک بردارید

یادگیری زبان انگلیسی پروژه‌ای بسیار بسیار بزرگ است که شاید انجام آن سال‌ها طول بکشد، پس طبیعی است گاهی احساس تتبلی و بی‌حوصلگی بکنید، در چنین مواقعی اصلا دلتان نمی‌خواهد کتابتان را باز کنید چه برسد به مطالعه. در این مواقع خوب است به جای آنکه به خودتان بگویید «کی حوصله دارد یک ساعت انگلیسی بخواند، یا امروز اصلا وقت ندارم انگلیسی بخوانم» به خودتان بگویید فقط کمی می‌خوانم.

مثلا:

    به خودتان بگویید امروز فقط پنج دقیقه انگلیسی می‌خوانم؛
    فقط فعالیت‌های listening (شنیداری) را انجام می‌دهم و دنبال معنی واژه‌های جدید این تمرین می‌گردم؛
    فقط چند تا ویدئوی آموزشی تماشا می‌کنم؛
    امروز فقط پنج تا لغت جدید یاد می‌گیرم.

و بعد از چند دقیقه ممکن است دو اتفاق بیفتد:

    حتی اگر انگیزه یا وقت کافی نداشته باشید، بعد از همان چند دقیقه تمرین، احساس رضایت می‌کنید؛ چون به هر حال حرکت بهتر از ساکن بودن است، حتی به اندازه‌ی یک قدم کوچک. یا
    بعد از چند دقیقه احساس تنبلی در شما از بین می‌رود. احساس می‌کنید که دوست دارید بیشتر مطالعه کنید و دوباره انگیزه‌ی خود را به دست می‌آورید.

معمولا دشوارترین قسمت، مرحله‌ی آغاز کار است، اگر قدمی کوچک بردارید، بی‌تردید نکته‌ای تازه یاد می‌گیرید، و شاید همین موضوع به انگیزه‌ی شما برای ادامه‌ی مسیر تبدیل شود.


7. استراحت‌ کوتاه، بازگشت به موقع

 

انگیزه یادگیری مردان برای زبان

برخی از زبان‌آموزان به خود سخت می‌گیرند، به عبارت دیگر، انتظار خیلی زیادی از خود دارند و هیچ استراحتی برای خود در نظر نمی‌گیرند. این افراد اگر یک روز از برنامه‌ی مطالعاتی خود عقب بمانند احساس شکست می‌کنند.

البته خوب است مطالعه‌ی زبان به صورت یک عادت در زندگی روزمره در‌بیاید اما همه‌ی ما به استراحت نیاز داریم.

شاید گاهی در روزی پر مشغله امکان مطالعه برای ما وجود نداشته باشد. در این صورت ایرادی ندارد مطالعه را در روز بعد از سر بگیریم. یا اگر برای مدتی به تعطیلات رفتید به جای آنکه دائم در استرس عقب افتادن از برنامه باشید، از تعطبلات لذت ببرید و بعد از پایان زمان استراحت دوباره با انرژی بیشتر شروع کنید.

پس داشتن استراحت یا وقفه انداختن بین مطالعه، به خودی خود بد نیست اما نکته‌ی کلیدی آن است که اجازه ندهید مشغله و استراحت برای هفته ها و ماه‌ها شما را از یادگیری زبان انگلیسی دور نگه دارد. اگر به خاطر تحصیل یا کار سرتان شلوغ است، فقط یک بار در هفته انگلیسی بخوانید، این کار بهتر از آن است که هر روز سعی کنید و موفق نشوید. ببینید چطور می‌توانید در برنامه‌ی زندگی‌تان جایی برای این کار باز کند، و اجازه دهید زمان مطالعه‌تان انعطاف‌پذیر باشد تا هر جا لازم شد آن را با توجه به شرایط تغییر بدهید.


8. آموختن را برای خود لذت‌بخش کنید

لازم نیست همیشه به شیوه‌ای ثابت مطالعه کنید. سعی کنید با ایجاد تغییرات در روند مطالعه، یادگیری را برای خود جذاب کنید. اگر یک روز گرامر تمرین می‌کنید، روز بعد کاری متفاوت انجام دهید مثلا به یک پادکست انگلیسی گوش دهید و روی درک مطلب کار کنید. شاید خوب باشد روز بعد با تماشای اخبار به زبان انگلیسی، به یادگیری لغات جدید بپردازید. سپس می‌توانید کمی استراحت کند و یک فیلم با زیرنویس ببینید.

تمام این فعالیت‌ها به آموختن انگلیسی کمک می‌کنند. از طرفی با ایجاد تنوع، از یادگیری خسته نمی‌شوید و از آن لذت می‌برید.

یک راه مفید دیگر مطالعه‌ی موضوعات مورد علاقه‌تان به زبان انگلیسی است، مثلا اگر به موضوع خاصی مثل ورزش، تاریخ یا سیاست علاقه‌مندید، کتاب‌ها، مقالات، مطالب و فایل های صوتی مربوط به آن را به زبان انگلیسی مطالعه کنید. وقتی موضوع مورد علاقه‌ی خود را به زبان انگلیسی دنبال می‌کنید یادگیری هم برای شما شیرین‌تر می‌شود.


9. مطالعه‌ی گروهی

 

انگیزه یادگیری زبان برای مهاجرت

دانشمندان دریافته‌اند که یکی از مؤثرترین راه‌های انگیزشی استفاده از روش «فشار همتایان» است. توقع و انتظار گروه از افراد مثل نیروی محرکی آنها را به فعالیت وادار می‌کند.

برای مثال شاید برای شما جدا شدن از رختخواب و رفتن به باشگاه برای ورزش سخت باشد اما وقتی بدانید دوست‌تان در باشگاه منتظر شماست تا باهم ورزش کنید، حتما سر ساعت برای ورزش کردن کنار او آماده می‌شوید.

می‌توان از همین روش برای آموختن زبان استفاده کرد. با پیوستن به گروه‌های آموزش زبان انگلیسی در شبکه‌های اجتماعی و تعامل با افرادی که مانند شما درصدد یادگیری زبان هستند می‌توانید به تقویت انگیزه‌ی خود کمک کنید. اگر بتوانید یک همراه برای خود پیدا کنید که چه بهتر. با این روش می‌توانید به یکدیگر در یادگیری کمک کنید و مشوق همدیگر باشید.


10. روش چالش و پاداش

وقتی به تنهایی زبان می‌خوانید امکان دارد انگیزه‌ی خود را از دست بدهید چون هیچ‌کس نیست که به شما آفرین بگوید. برای آنکه روند مطالعه، کسالت‌بار و خسته‌کننده نشود با تعیین هدف‌های کوچک، برای خود چالش درست کنید و وقتی موفق به انجام آن شدید به خودتان جایزه بدهید.

هدف اصلی‌تان باید یادگیری زبان انگلیسی باشد اما می‌توانید در این راه هدف‌های کوچکتری نیز برای خود تعیین کنید. برای مثال:

    با خودتان قرار بگذارید یک کتاب انگلیسی را به طور کامل بخوانید؛
    برای یک ماه هر روز ده کلمه‌ی جدید یاد بگیرید؛
    یک وبلاگ درست کنید و تا یک سال هر هفته یک پست به زبان انگلیسی بنویسید؛
    یا توانایی صحبت به انگلیسی خود را پله پله از یک دقیقه به پنج دقیقه برسانید.

نکته‌ی مهم این است که هدف‌های انتخابی مشکل، اما با توجه به سطح توانایی شما قابل دسترسی باشند. برای مثال، اگر در آغاز راه هستید نمی‌توانید چالش «درک کل فیلم به زبان اصلی» را برای خود انتخاب کنید. چنین کاری برای شما بسیار دشوار خواهد بود، به هدفی نیاز دارید که باعث بهبود توانایی‌هایتان بشود اما در عین حال انجام‌پذیر باشد.

وقتی توانستید از پس چالشی که برای خود درست کرده‌اید برآیید جشن بگیرید و پیروزی‌تان را برای دوست، خانواده، معلم بازگو کنید. می‌توانید غذایی که دوست دارید بخورید، یک هدیه کوچک برای خود بخرید یا کارهایی از این قبیل. این باعث می‌شود احساس غرور کنید و برای چالش بعدی آماده شوید.

منبع :  https://keramatzade.com/Strengthen-the-motivation-of-language-learning


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط احمدرضا کرامت 97/9/19:: 10:56 عصر     |     () نظر

دنبال کنید. وفاداری و عمل به این برنامه خود نیازمند انگیزه‌‌ای قوی برای یادگیری است

برای یادگیری زبان چگونه انگیزه خود را بهبود ببخشیم؟

بدون شک امروزه تسلط بر زبان انگلیسی برای اکثر افراد به مهارتی ضروری تبدیل شده است. موفقیت در مصاحبه‌ی شغلی، ادامه‌ی تحصیل در دانشگاه مورد علاقه، سفر به خارج از کشور و حتی خواندن دستور مصرف یک دارو و … تنها نمونه‌هایی از اهمیت آشنایی با یک زبان دیگر است. برای دستیابی به موفقیت در فراگیری زبان، لازم است برنامه‌ای منسجم و منظم را در درازمدت دنبال کنید. وفاداری و عمل به این برنامه خود نیازمند انگیزه‌‌ای قوی برای یادگیری است. اما با چه راه‌هایی می‌توانیم انگیزه‌ یادگیری زبان را در خود تقویت کنیم تا با پشتکار و بدون وقفه، مسیر یادگیری را بپیماییم و به نتیجه‌ی مطلوب دست‌یابیم؟ در این مقاله با 10 روش کاربردی برای تقویت انگیزه یادگیری زبان آشنا می‌شوید.


1. خودتان را باور داشته باشید

 

ایجاد انگیزه یادگیری زبان

اکثر زبان‌آموزان دید منفی به مهارت زبان انگلیسی‌ خود دارند و دائما در گفتگوی درونی با خود جملاتی از این دست را تکرار می‌کنند:

من در مکالمه‌ ضعیفم، با وجود اینکه سال‌ها برای فراگیری زبان وقت گذاشته‌ام از صحبت به زبان انگلیسی می‌ترسم زیرا احساس می‌کنم سایرین ممکن است مقصود مرا متوجه نشوند. انگلیسی من احتمالا پر از اشتباه است.

بله، درست است همیشه جا برای بهتر شدن هست اما همین حالا هم مهارت زبان انگلیسی شما خوب است. باور کنید این دستاورد بزرگی است.

برای قدم اول سعی کنید نسبت به توانایی‌های خود چنین تصورات منفی‌ای نداشته باشید. بهتر است بر آنچه می‌توانید انجام دهید تمرکز کنید نه بر ضعف‌هایتان.


2. هرگز خودتان را با دیگران مقایسه نکنید

 

انگیزه برای یادگیری زبان

آیا خودتان را با فردی انگلیسی زبان مقایسه می‌کنید که از کودکی با این زبان زندگی کرده است؟ یا مهارت‌های خودتان را با زبان‌آموزان دیگر که از شما قوی‌ترند قیاس می‌کنید؟ نتیجه‌ی این کار جز دید منفی نسبت به مهارت‌ها و کاهش اعتماد به نفس نخواهد بود. پس منصف باشید و خودتان را با دیگران مقایسه نکنید. اگر می‌بینید زبان انگلیسی شما به خوبی دیگران نیست ناراحت نشوید و خودتان را دست‌کم نگیرید.

یک فرد انگلیسی زبان سال‌هاست که 24 ساعت شبانه روز را در انگلیسی غوطه‌ور است؛ از تماشای تلویزیون گرفته تا مطالعه‌ی مطالب و کتاب‌های متعدد به زبان انگلیسی و شرکت در میلیون‌ها گفتگوی روزمره.

شما هم اگر بتوانید چنین شرایطی برای خود فراهم کنید پیشرفت قابل ملاحظه‌ای خواهید داشت؛ اما به خاطر داشته باشید آموختن زبان دوم تجربه‌ی متفاوتی در زندگی است و هرگز نباید خودتان را با کسی که این زبان، زبان مادری اوست، مقایسه کنید.

مقایسه‌ی خودتان با زبان‌آموزان دیگر نیز کار درستی نیست. در واقع افراد با یکدیگر متفاوتند، برخی در یادگیری سریع‌ و برخی به زمان بیشتری نیاز دارند. بعضی، وقت بیشتری صرف زبان‌آموزی می‌کنند، برخی دیگر چندان استمرار ندارند. بعضی‌ها معلم‌های بسیار خوبی دارند، برخی دیگر هنوز معلم یا شیوه‌ی مناسب خود را نیافته‌اند.

پس بهتر است دست از مقایسه بردارید و فقط روی پیشرفت خودتان متمرکز شوید.


3. نسبت به اشتباهات نگرش سازنده داشته باشید

 

انگیزه یادگیری زبان دوم

شاید برایتان پیش آمده باشد که وقتی سعی می‌کنید به انگلیسی صحبت کنید یا بنویسید دچار اشتباه شوید و دیگران شما را تصحیح کنند. اولین احساسی که در این هنگام به شما دست می‌دهد احساس سرخوردگی و شکست است. اشتباهات نشان می‌دهد قوانین زبان انگلیسی را نمی‌دانید، درست می‌گویم، نه؟

خیر، اشتباه است.

گاهی اشتباهات مثل غول‌های قدرتمندی ما را از ادامه‌ی مسیر منحرف می‌کنند و انگیزه‌ یادگیری را در ما از بین می‌برند، اما حواس‌تان باشد این شما هستید که چنین قدرتی به آنها می‌دهید.

هدف اصلی یادگیری زبان انگلیسی برقراری ارتباط با دیگران به زبانی دیگر است. اگر یک حرف اضافه را اشتباه به کار ببرید، یا فعل را در شکل دستوری درست خود استفاده نکنید یا حتی اگر یک کلمه را درست تلفظ نکنید، آسمان به زمین نمی‌آید؛ چون اکثر افراد با توجه به مفهوم جمله متوجه منظور شما می‌شوند.

حتی اگر مرتکب اشتباهات بزرگتری هم شدید که برقراری ارتباط را دچار مشکل می‌کنند، باز هم خودتان را نبازید. اشتباه بخشی از فرایند یادگیری است. فقط کافی است سعی کنید با استفاده از کلماتی دیگر منظور خود را برسانید.

به یاد داشته باشید اشتباه به این معنی نیست که ناتوانید؛ بلکه با هر اشتباه، نقاط ضعف شما نمایان می‌شود و باید به آن به عنوان فرصتی برای یادگیری نگاه کنید.


4. نتیجه‌ی نهایی را تصور کنید و خود را در مسیر پیشرفت ببینید

 

انگیزه یادگیری زبان در کودکان

هدف خود را از یادگیری زبان انگلیسی مشخص کنید. آیا برای کار در شرکتی بین المللی به آن نیاز دارید؟ می‌خواهید به کشوری انگلیسی زبان مهاجرت کنید؟ سفر کنید و به آسانی با دیگران دوست شوید؟ در آزمونی خاص شرکت کنید؟ می‌خواهید به زبان انگلیسی کتاب بخوانید و فیلم ببینید؟

هدف شما هرچه هست از این تمرین ساده غافل نشوید: هروقت سراغ مطالعه‌ی انگلیسی رفتید، چند دقیقه خود را تصور کنید که به هدف‌تان رسیده‌اید. مثلا خودتان را در حالی که راحت و سلیس به انگلیسی صحبت می‌کنید تصور کنید، یا ببینید که در کنفرانسی تجاری با اعتماد به نفس کامل مشغول سخنرانی و طرح ایده‌های خود به انگلیسی هستید. در خیال خود ببینید کتاب‌ها را به زبان انگلیسی می‌خوانید و معنی تمام واژگان را می‌دانید. این حس، فوق‌العاده است.

سپس به خودتان گوشزد کنید هر بخش از مطالعه، شما را یک قدم به این رؤیا نزدیک‌تر می‌کند. به این ترتیب مطالعه برای شما لذت‌بخش‌ و انگیزه‌ی شما قوی‌تر می‌شود، زیرا حالا دیگر می‌دانید این تمرینات مهم هستند و شما را در مسیر پیشرفت قرار می‌دهند.


5. تهیه‌‌ی دفترچه‌ی موفقیت

 

انگیزه یادگیری زبان زنان

وقتی حرف از پیشرفت می‌شود، ثبت دستاوردها به انگیزه‌ای قوی تبدیل می‌شود. دفتری تهیه کنید و بعد از انجام هر بخش از مطالعه، تاریخ و خلاصه‌ای از آنچه آموخته‌اید در آن ثبت کنید. این کار سه نتیجه خواهد داشت:

    با نوشتن، اطلاعات در حافظه‌ی شما بیشتر تثبیت می‌شود؛
    دیدن دفتری که پر از تلاش‌های شما برای آموختن است، شما را به ادامه‌ی مسیر تشویق می‌کند؛
    هر وقت به مرور مطالب نیاز داشتید، داشتن چنین دفتری کمک بزرگی است.


6. هروقت احساس تنبلی کردید فقط یک قدم کوچک بردارید

یادگیری زبان انگلیسی پروژه‌ای بسیار بسیار بزرگ است که شاید انجام آن سال‌ها طول بکشد، پس طبیعی است گاهی احساس تتبلی و بی‌حوصلگی بکنید، در چنین مواقعی اصلا دلتان نمی‌خواهد کتابتان را باز کنید چه برسد به مطالعه. در این مواقع خوب است به جای آنکه به خودتان بگویید «کی حوصله دارد یک ساعت انگلیسی بخواند، یا امروز اصلا وقت ندارم انگلیسی بخوانم» به خودتان بگویید فقط کمی می‌خوانم.

مثلا:

    به خودتان بگویید امروز فقط پنج دقیقه انگلیسی می‌خوانم؛
    فقط فعالیت‌های listening (شنیداری) را انجام می‌دهم و دنبال معنی واژه‌های جدید این تمرین می‌گردم؛
    فقط چند تا ویدئوی آموزشی تماشا می‌کنم؛
    امروز فقط پنج تا لغت جدید یاد می‌گیرم.

و بعد از چند دقیقه ممکن است دو اتفاق بیفتد:

    حتی اگر انگیزه یا وقت کافی نداشته باشید، بعد از همان چند دقیقه تمرین، احساس رضایت می‌کنید؛ چون به هر حال حرکت بهتر از ساکن بودن است، حتی به اندازه‌ی یک قدم کوچک. یا
    بعد از چند دقیقه احساس تنبلی در شما از بین می‌رود. احساس می‌کنید که دوست دارید بیشتر مطالعه کنید و دوباره انگیزه‌ی خود را به دست می‌آورید.

معمولا دشوارترین قسمت، مرحله‌ی آغاز کار است، اگر قدمی کوچک بردارید، بی‌تردید نکته‌ای تازه یاد می‌گیرید، و شاید همین موضوع به انگیزه‌ی شما برای ادامه‌ی مسیر تبدیل شود.


7. استراحت‌ کوتاه، بازگشت به موقع

 

انگیزه یادگیری مردان برای زبان

برخی از زبان‌آموزان به خود سخت می‌گیرند، به عبارت دیگر، انتظار خیلی زیادی از خود دارند و هیچ استراحتی برای خود در نظر نمی‌گیرند. این افراد اگر یک روز از برنامه‌ی مطالعاتی خود عقب بمانند احساس شکست می‌کنند.

البته خوب است مطالعه‌ی زبان به صورت یک عادت در زندگی روزمره در‌بیاید اما همه‌ی ما به استراحت نیاز داریم.

شاید گاهی در روزی پر مشغله امکان مطالعه برای ما وجود نداشته باشد. در این صورت ایرادی ندارد مطالعه را در روز بعد از سر بگیریم. یا اگر برای مدتی به تعطیلات رفتید به جای آنکه دائم در استرس عقب افتادن از برنامه باشید، از تعطبلات لذت ببرید و بعد از پایان زمان استراحت دوباره با انرژی بیشتر شروع کنید.

پس داشتن استراحت یا وقفه انداختن بین مطالعه، به خودی خود بد نیست اما نکته‌ی کلیدی آن است که اجازه ندهید مشغله و استراحت برای هفته ها و ماه‌ها شما را از یادگیری زبان انگلیسی دور نگه دارد. اگر به خاطر تحصیل یا کار سرتان شلوغ است، فقط یک بار در هفته انگلیسی بخوانید، این کار بهتر از آن است که هر روز سعی کنید و موفق نشوید. ببینید چطور می‌توانید در برنامه‌ی زندگی‌تان جایی برای این کار باز کند، و اجازه دهید زمان مطالعه‌تان انعطاف‌پذیر باشد تا هر جا لازم شد آن را با توجه به شرایط تغییر بدهید.


8. آموختن را برای خود لذت‌بخش کنید

لازم نیست همیشه به شیوه‌ای ثابت مطالعه کنید. سعی کنید با ایجاد تغییرات در روند مطالعه، یادگیری را برای خود جذاب کنید. اگر یک روز گرامر تمرین می‌کنید، روز بعد کاری متفاوت انجام دهید مثلا به یک پادکست انگلیسی گوش دهید و روی درک مطلب کار کنید. شاید خوب باشد روز بعد با تماشای اخبار به زبان انگلیسی، به یادگیری لغات جدید بپردازید. سپس می‌توانید کمی استراحت کند و یک فیلم با زیرنویس ببینید.

تمام این فعالیت‌ها به آموختن انگلیسی کمک می‌کنند. از طرفی با ایجاد تنوع، از یادگیری خسته نمی‌شوید و از آن لذت می‌برید.

یک راه مفید دیگر مطالعه‌ی موضوعات مورد علاقه‌تان به زبان انگلیسی است، مثلا اگر به موضوع خاصی مثل ورزش، تاریخ یا سیاست علاقه‌مندید، کتاب‌ها، مقالات، مطالب و فایل های صوتی مربوط به آن را به زبان انگلیسی مطالعه کنید. وقتی موضوع مورد علاقه‌ی خود را به زبان انگلیسی دنبال می‌کنید یادگیری هم برای شما شیرین‌تر می‌شود.


9. مطالعه‌ی گروهی

 

انگیزه یادگیری زبان برای مهاجرت

دانشمندان دریافته‌اند که یکی از مؤثرترین راه‌های انگیزشی استفاده از روش «فشار همتایان» است. توقع و انتظار گروه از افراد مثل نیروی محرکی آنها را به فعالیت وادار می‌کند.

برای مثال شاید برای شما جدا شدن از رختخواب و رفتن به باشگاه برای ورزش سخت باشد اما وقتی بدانید دوست‌تان در باشگاه منتظر شماست تا باهم ورزش کنید، حتما سر ساعت برای ورزش کردن کنار او آماده می‌شوید.

می‌توان از همین روش برای آموختن زبان استفاده کرد. با پیوستن به گروه‌های آموزش زبان انگلیسی در شبکه‌های اجتماعی و تعامل با افرادی که مانند شما درصدد یادگیری زبان هستند می‌توانید به تقویت انگیزه‌ی خود کمک کنید. اگر بتوانید یک همراه برای خود پیدا کنید که چه بهتر. با این روش می‌توانید به یکدیگر در یادگیری کمک کنید و مشوق همدیگر باشید.


10. روش چالش و پاداش

وقتی به تنهایی زبان می‌خوانید امکان دارد انگیزه‌ی خود را از دست بدهید چون هیچ‌کس نیست که به شما آفرین بگوید. برای آنکه روند مطالعه، کسالت‌بار و خسته‌کننده نشود با تعیین هدف‌های کوچک، برای خود چالش درست کنید و وقتی موفق به انجام آن شدید به خودتان جایزه بدهید.

هدف اصلی‌تان باید یادگیری زبان انگلیسی باشد اما می‌توانید در این راه هدف‌های کوچکتری نیز برای خود تعیین کنید. برای مثال:

    با خودتان قرار بگذارید یک کتاب انگلیسی را به طور کامل بخوانید؛
    برای یک ماه هر روز ده کلمه‌ی جدید یاد بگیرید؛
    یک وبلاگ درست کنید و تا یک سال هر هفته یک پست به زبان انگلیسی بنویسید؛
    یا توانایی صحبت به انگلیسی خود را پله پله از یک دقیقه به پنج دقیقه برسانید.

نکته‌ی مهم این است که هدف‌های انتخابی مشکل، اما با توجه به سطح توانایی شما قابل دسترسی باشند. برای مثال، اگر در آغاز راه هستید نمی‌توانید چالش «درک کل فیلم به زبان اصلی» را برای خود انتخاب کنید. چنین کاری برای شما بسیار دشوار خواهد بود، به هدفی نیاز دارید که باعث بهبود توانایی‌هایتان بشود اما در عین حال انجام‌پذیر باشد.

وقتی توانستید از پس چالشی که برای خود درست کرده‌اید برآیید جشن بگیرید و پیروزی‌تان را برای دوست، خانواده، معلم بازگو کنید. می‌توانید غذایی که دوست دارید بخورید، یک هدیه کوچک برای خود بخرید یا کارهایی از این قبیل. این باعث می‌شود احساس غرور کنید و برای چالش بعدی آماده شوید.

منبع :  https://keramatzade.com/Strengthen-the-motivation-of-language-learning


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط احمدرضا کرامت 97/9/19:: 10:56 عصر     |     () نظر

درآمدتان از دست بدهید، یک شبه تمام چیز‌های زندگی‌تان را از دست می‌دهید

اصل ثروتمند بودن چیست؟ثروتمند چه کسی است؟

 

اصل ثروتمند شدن

اگر اتفاقی ده نفر را از خیابان انتخاب کنید و از آن‌ها بپرسید که دوست دارند ثروتمند باشند یا نه، احتمالاً پاسخ هر ده نفر آنها مثبت خواهد بود. ولی اگر از همان ده نفر بپرسید که «ثروتمندی» به چه معنایی است، پاسخ هر ده نفر آنها متفاوت خواهد بود.
احتمالا به‌نظر یکی از آن‌‌ها ثروتمندی یعنی داشتن یک میلیون دلار پول؛ درحالی‌که نظر فرد دیگری این است که ثروتمندی یعنی داشتن ده میلیون دلار پول و شاید دیگران پاسخی دهند که فقط محدود به داشتن پول نباشد. به‌نظر آن‌ها ثروتمندی یعنی داشتن خانه‌‌‌ای بزرگ، کشتی، هواپیمای شخصی و شاید فقط داشتن یک خانه‌ی راحت و بیمه‌ی سلامتی خوب و مطمئن.
ولی درحقیقت ما هنوز به‌معنای واقعی ثروتمندی پی نبرده‌ایم. چون افراد دیدگاه‌های مختلفی نسبت به‌معنای ثروتمندی دارند. اگر ثروتمندشدن یکی از اهداف مالی زندگی‌تان است، باید مفهوم دقیق ثروتمندبودن را بفهمید. شما به ایده‌ای روشن از تصورات‌تان راجع به نوع ثروتمندی خود نیاز دارید. شما می‌توانید با کمک برنامه‌ای از قبل تعیین‌شده رؤیای خود را به واقعیت تبدیل کنید.


تعریف مفهوم ثروتمندی بر مبنای درآمد

 

ثروتمند بودن

مردم آمریکا هنگام بحث در مورد ثروتمندی بر داشتن مقدار درآمد بالا تأکید زیادی می‌کنند. برای مثال معترضان در تظاهرات وال‌استریت شعار سر می‌دادند و می‌گفتند: «ما جزو گروه 99? هستیم» و خود را از گروه 1? که در سال 2012 به‌طور میانگین دارای درآمد 1.3 میلیون دلار از مؤسسه‌ی سیاست اقتصادی بودند، جدا می‌کردند. این مقدار پول تقریبا سه برابر درآمد 99? بقیه بود. لازم به ذکر است که گروه 1 ? به نام ثروتمندان خیانتکار در جامعه‌ی آمریکا شناخته شده‌اند.

به هر حال تعریف ثروتمندی با استفاده از این روش ایراداتی دارد. اول از همه اینکه میانگین درآمد سالانه‌ی گروه 1? پردرآمد خیلی کمتر از افراد پردرآمدی که به ده‌ها میلیون نفر رسیده است، افزایش می‌یابد. حداقل میزان درآمد افراد گروه 1? و مقدار درآمدی که فردی برای عضویت در این گروه باید داشته باشد، خیلی کمتر از 385195 دلار مؤسسه‌ی سیاست اقتصادی است.
مسلما هنوز هم مقایسه‌های زیادی بین این میزان پول و 43713 دلار میانگین درآمد بقیه‌ی افراد آمریکا انجام می‌شود. در هر صورت، این یافته متعلق به کل کشور و مخصوصا گروه 1? بوده و نشانگر این است که درآمد این افراد می‌تواند بیشتر یا حتی کمتر از این مقدار هم باشد. در ایالت ارکانزاس، افرادی با میزان درآمد بیشتر از 228298 دلار جزو گروه 1? پردرآمد به‌شمار می‌روند؛ درحالی‌که در ایالت کنیتکت افراد با درآمد بالای 677608 دلار جزو گروه 1? هستند.

راه زیادی در پیش دارید تا بفهمید چرا نظر‌های مختلفی راجع‌به میزان درآمد لازم برای ثروتمندشدن وجود دارد .برای مثال در سال 2012 زمانی‌که اوباما، رئیس‌جمهوری آمریکا تصمیم گرفت که مالیات افراد را با درآمد بالاتر از 250000 دلار افزایش دهد، فیشال تایمز (یکی از خبرگزاری‌های آمریکا) اظهار داشت که خانواده‌ی چهار نفره برای تأمین هزینه‌‌های مالیات، مسکن، خوراک، حمل‌و‌نقل، آموزش‌وپرورش، مراقبت و تربیت کودکان و… نیاز به این درآمد دارد. این خانواده در صورت قطع یا کاهش این درآمد زندگی سختی را خواهد داشت و دیگر به داشتن ویلا، عضویت در باشگاه‌های معروف، پوشیدن لباس‌های مارک‌دار قادر نخواهد بود یا به عبارتی صاحب یک زندگی اشرافی و مجلل نخواهد شد. سرانجام رئیس‌جمهوری و نمایندگان مجلس، قانون دیگری را تصویب کردند که در آن فقط مالیات خانواده‌هایی با درآمد بالای 450000 دلار افزایش پیدا می‌کرد. تصویب این قانون جدید تأثیر زیادی در شناخته‌شدن افراد ثروتمند آمریکا داشت.

به هر حال، این قانون هم نتوانست ایراد تعریف مفهوم ثروتمندی را با استفاده از میزان درآمد رفع کند. اگر شما درآمد زیادی داشته باشید و تمام آن مقدار را خرج کنید، در آخر هیچ پس‌اندازی نخواهید داشت. به این معنی است که اگر شما به‌طور غیرمنتظره شغل خود به‌‌عنوان تنها منبع درآمدتان از دست بدهید، یک شبه تمام چیز‌های زندگی‌تان را از دست می‌دهید. نظر بسیاری از مردم راجع‌به ثرتمندی تعریفی نیست که طبق آن، تغییری کوچک هنگام قرارگیری در شرایط بحرانی باعث نزدیک‌شدن به ورشکستگی یا ورشکستگی شود.


تعریف مفهوم ثروتمندی بر مبنای دارایی یا ارزش خالص

 

فواید ثروتمند بودن

سرمایه‌گذارانی با سرمایه‌ی خالص بالای 5 میلیون دلار معتقدند که درآمد معیار خوبی برای تعریف مفهوم ثروتمندی نیست. در بررسی بیش از 1100 سرمایه‌دار توسط اسپکتروم گروپ، فقط 6 درصد از آن‌ها با معیار درآمد مطابقت داشتند و ثروتمند به‌شمار می‌آمدند. در مقابل عده‌ی زیادی باور دارند که برای تعریف ثروتمندی باید به دارایی خالص مردم (کل دارایی آن‌ها منهای بدهی‌های پرداخت‌نشده‌ی آن شخص) تمرکز کرد.
این در حالی است که تعدادی از سرمایه‌گذاران ثروتمند معتقدند که مفهوم ثروتمندی را می‌توان با معیار پول بیان کرد و آن‌ها مخالفت زیادی در مورد مقدار پول لازم برای ثروتمندی دارند. وقتی اسپکتروم گروپ از سرمایه‌داران ثروتمند می‌پرسد که چه مقدار پول برای ثروتمندی نیاز است، آن‌ها نظرات مختلفی در حد فاصل 1 میلیون دلار تا بیشتر از 5 میلیون دلار راجع‌به مقدار این پول دارند. مطالعات دیگری نشان می‌دهد که بعضی از سرمایه‌داران با اینکه مقدار پول لازم برای ثروتمندی را کسب کرده‌اند، ولی باز هم ادعای ثروتمندی ندارند، چون آن‌ها انتظار دارند درآمدشان افزایش بیابد و سرمایه‌شان توسعه پیدا کند.


مفهوم ارزش خالص

 

ثروتمندان ایران

معمولا اقتصاد‌دانان با مطالعات اسپکتروم گروپ موافق بوده‌اند و تعریف مفهوم ثروتمندی بر مبنای ارزش یا سود خالص را بهترین تعریف از ثروتمندی می‌دانند. هر چند آن‌ها بر این تأکید دارند که ارزش خالص فقط مربوط به دارایی‌هایتان نیست، بلکه بدهکاری‌ها و قرض‌های شما را هم شامل می‌شود. برای محاسبه‌ی ارزش خالص‌تان باید تمام دارایی‌ها، سرمایه‌ها، حساب‌های بانکی، خانه، ماشین و بقیه‌ی چیزها را باهم جمع کنید و تمام بدهی‌های خود را ازجمله وام دانشجویی، مالیات پرداخت‌نشده و‌… از آن مقدار کم کنید.

نظریه‌ی بالا درمورد ارزش خالص به این معنی است که حتی افرادی که زندگی لوکس، خانه‌های مجلل بزرگ و ماشین‌های تشریفاتی و گران‌بها دارند، لباس‌های مارک‌دار می‌پوشند و مهمانی‌های آن‌چنانی برپا می‌کنند، لزوما خود را فردی ثروتمند نمی‌دانند. اگر خانه و ماشین‌های خودشان را بابت وام‌های هنگفت‌شان پرداخت کنند، تساوی حقیقی بین مردم برقرار خواهد شد. چیز‌هایی که این افراد مالک حقیقی‌شان هستند، درواقع می‌تواند خیلی کمتر از این مقدار هم باشند. البته مهم نیست که بابت خرید لباس‌های مارک‌دار و مد روز چه هزینه‌ای صرف کرده‌اند، دارایی‌های زیادی داشته‌اند و مهمانی‌های آن‌چنانی می‌گیرند؛ شاید این چیزها به‌معنای داشتن ثروت و سرمایه نیست.
درعوض، افرادی با وضع مالی متوسط هم می‌توانند دارایی خالص زیادی کسب کنند. سرمایه‌گذاری به‌نام وارن بافت نمونه‌ی قدیمی و خوبی برای نظریه‌ی بالاست. با اینکه او توانسته با کسب ارزش خالص بیشتر از 60 میلیون دلار، خود را به‌عنوان یکی از پولدارترین افراد دنیا معرفی کند، ولی طبق گفته‌های اینوستو پدیا (نام یک خبرگزاری) وارن بافت هنوز هم در همان خانه‌ای که در سال 1958 به قیمت 31500 دلار در شهر اوماها خریداری کرده است، زندگی می‌کند. او علاقه‌ای به خرید ماشین‌های مجلل و گرانبها نداشت و مراسم عروسی دومین ازدواج خود را در سال 2006 در ساده‌ترین و مختصر‌ترین حالت در خانه‌ی دخترش برگزار کرد.


ارزیابی ارزش خالص

 

ثروتمند شدن فوری

با اینکه سرمایه‌داران معتقدند که تعریف مفهوم ثروتمندی بر مبنای ارزش خالص بهترین روش تعریف ثروتمندی است، ولی حتی درصورت داشتن ارزش خالص چندین میلیونی هم خود را فردی ثروتمند نمی‌دانند. اتحادیه‌ی بانک‌های سوئیس در سال 2013 در یک تحقیق از اداره‌ی دارایی به این نکته پی برد که 28? از سرمایه‌داران با سرمایه‌ی 1 الی 5 میلیون دلاری به این سؤال که شما خود را فردی ثروتمند می‌دانید یا نه، جواب مثبت داده‌اند و 60? از سرمایه‌داران با سرمایه‌ی بیش از 5 میلیون دلار به این سؤال پاسخی مثبت دادند.
آنها به اینکه چگونه می‌توان فردی ثروتمند شد، پاسخ‌های مختلفی می‌دادند. 16? از آن‌ها این‌گونه پاسخ دادند که ثروتمندی یعنی رسیدن به میزان خاصی از ارزش خالص که احتمالا بقیه‌ی افراد حتی با وجود رسیدن به این مقدار ارزش خالص باز هم خود را فردی ثروتمند نمی‌دانند. به‌هرحال بسیاری از پاسخ‌های رایج این بود که ثروتمندی به‌معنای نداشتن هیچ‌گونه محدودیت مالی در انجام کار‌هاست. به عبارتی دیگر، این افراد مولتی‌میلیونر به‌دلیل نداشتن توانایی برآورده‌کردن تمام خواسته‌هایشان، خود را فردی ثروتمند تلقی نمی‌کنند.

طبق این تعریف، ثروتمندی هم به مقدار پولی که دارید و هم به کار‌هایی که می‌خواهید انجام دهید، بستگی دارد. اگر شما زندگی‌ای راحت و متوسط ازنظر مالی می‌خواهید به چیزی بیشتر از آن‌چه وارن بافت انجام داد، نیاز ندارید ولی اگر شما زندگی‌ای بسیار رؤیایی مثل زندگی دونالد ترامپ توقع دارید، برای رسیدن به آن باید بخت و اقبالی بلند مثل اقبال ترامپ داشته باشید.


مقایسه‌ی ارزش خالص

 

ثروتمند شدن بدون سرمایه

کارشناسان با مطالعه نتایج یک مطالعه دیگر از طریق پژوهش‌های انجام‌شده درمورد افراد با دارایی بیش از یک میلیون دلار که خود را ثروتمند نمی‌دانند، متوجه شدند که این افراد فقط با کسانی در ارتباط هستند که ثروت آنها بیشتر از دارایی‌های خودشان است. طبق نظر محاسبه‌کننده‌ی ارزش خالص شانگی پرسونال فیننس که بر اساس اطلاعات حاصل از فدرال رزرو به‌دست آمده، این افراد میلیونر ثروتمند‌تر از 90? کل مردم آمریکا هستند و حتی طبق اسامی افراد ثروتمند دنیا و در سنجش جهانی آن‌ها پول بیشتری نسبت به 99.4? بقیه‌ی مردم دنیا دارند.

در مطالعات انجام‌شده توسط شبکه‌‌ی خبری سی‌ان‌بی‌سی مشخص شده که فقط 9? افراد میلیونر خود را جزو ثروتمندان و افراد طبقه‌ی بالا دانسته‌اند و 84? آنها خود را فردی در طبقه‌ی متوسط می‌دانند. کارشناسان اقتصادی دلیل دیدگاه‌ها‌‌ی این‌چنینی را در این می‌دانند که افراد ثروتمند فقط خود را با افرادی ثروتمند مثل خودشان مقایسه می‌کنند و با بقیه‌ی افراد دنیا مقایسه نمی‌کنند. حتی فقط 11? مردم آمریکا با دارایی خالص بیش از 5 میلیون دلار که جزو 8? ثروتمند مردم آمریکا و جزو 0.06? ثروتمند مردم دنیا هستند، خود را فردی ثروتمند می‌دانند.

اینکه افراد میلیونر و حتی مولتی‌میلیونر هم خود را جزو ثروتمندان نمی‌دانند، شما باید از آن‌ها بپرسید که چه مقدار دارایی برای ثروتمندشدن لازم است؟ در مطالعات وال‌استریت ژورنال (پایگاه خبرگزاری آنلاین) اکثر مردم معتقد بودند که برای ثروتمندشدن باید حداقل دو برابر دارایی فعلی را داشته باشند. افرادی با درآمد سالانه 100000 دلار معتقد بودند که برای ثروتمندشدن باید 200000 دلار درآمد کسب کنند. آن افرادی هم که سالانه 3 میلیون دلار ارزش خالص کسب می‌کردند، باور داشتند که باید سالانه 6 میلیون دلار کسب کنند تا فردی ثروتمند تلقی شوند.
پس برای پاسخ به اینکه چه مقدار دارایی خالص، فردی را ثروتمند می‌کند، باید سؤال دیگری بپرسیم که آنها خود را با چه افرادی مقایسه می‌کنند؟ خود را با گروه 1? ثروتمند دنیا صاحب ارزش خالص 770000 دلار مقایسه می‌کنند یا با افرادی مقایسه می‌کنند که با دارایی خالص 8 میلیون دلار جزو 1? ثروتمندترین افراد آمریکا هستند. درصورتی‌که شما علاقه‌مندِ رسیدن به طبقاتی بالاتر از وارن بافت هستید، ثروتمندبودن امری دسترس‌ناپذیر به‌نظر خواهد رسید.


تعریف مفهوم ثروتمندی بر مبنای نوع زندگی

 

ثروتمند شدن با بورس

تعریف مفهوم ثروتمندی به‌وسیله‌ی درآمد و مقدار ارزش خالص تعریفی ناکارآمد است. امیدواریم بتوانیم با استفاده از معیار نوع و شرایط زندگی به تعریف درستی از مفهوم ثروتمندی برسیم.
پژوهشی که واشنگتن پست در سال 2012 -زمانی‌که یک میلیونر به نام میت رومنی برای ریاست جمهوری اقدام کرد- نشان می‌دهد حتی افرادی که رومنی را به‌عنوان فرد ثروتمند بی‌لیاقتی که توانایی حل مشکلات مردم آمریکا را نداشت، مسخره و تحقیر می‌کردند، خودشان مخفیانه خواستار داشتن خانه‌های بزرگ، ماشین‌های گران‌قیمت و پارکینگ‌هایی مجهز به آسانسور برای حمل خودرو‌هایشان بودند.
بااین‌حال بسیاری از افراد ثروتمند دیگر با دیدگاهی متفاوت به مفهوم ثروتمندی نگاه می‌کردند. در یک نظرسنجی در سال 2014 که اسپکتروم گروپ بر روی ثروتمندترین سرمایه‌داران آمریکا انجام داد، پاسخ آنها این بود که صاحب کشتی یا اتومبیل‌هایی گران‌تر از 50000 دلار نبوده‌اند و سالانه مبلغی بیشتر از 10000 دلار برای خرید طلا و جواهرات خرج نمی‌کنند. 60? این افراد به سفرهایی علاقه داشتند که سالانه بابت آن‌ها مبلغی بالغ‌بر 10000 دلار را اختصاص می‌دادند.

افراد ثروتمند دیگری هم وجود دارند که مانند دونالد ترامپ فکر می‌کنند و به داشتن زندگی پرزرق‌وبرق علاقه دارند. در عوض افرادی هم مثل وارن بافت فکر می‌کنند و به جنبه‌های دیگری از مفهوم ثروتمندی بیشتر از جنبه‌های ظاهری‌اش اهمیت می‌دادند.
امنیت

80? از سرمایه‌داران آمریکا در پاسخ به سؤال اسپکتروم گروپ گفتند که ثروتمندی در آمریکا به‌معنای داشتن امنیت بیشتر است. افرادی که برای کسب درآمد تلاش زیادی می‌کنند و تمام یا حتی بیشتر از آن را خرج می‌کنند، روز‌های خود را صرفا بابت پرداخت چک و قبض‌هایشان سپری می‌کنند و پیشامد‌های غیرمنتظره و ناگهانی مثل تصادف یا ابتلا به بیماری خاص زندگی آن‌ها را به سمت ورشکستگی سوق خواهد داد. ولی درعوض افرد ثروتمند مطمئن هستند که هیچ اتفاق ناگواری اعم از آتش‌سوزی خانه یا حتی از دست‌دادن شغل نیز نمی‌تواند زندگی آنها را تحت‌تأثیر قرار دهد.
آسایش

در تحقیقات یوبی‌اس در سال 2013 مشخص شد که ده درصد مردم معتقد بودند که ثروت یعنی فراهم‌کردن زندگی آرام و راحت برای خود و نسل‌های بعدی. آنها آرزوی داشتن زندگی آرام و راحت را به همراه تفریحات ساده مثل دیدن برنامه‌های ورزشی تلویزیونی یا خوردن غذا‌های خانگی شبیه زندگی بافت داشتند.
زمان

برخی نیز اظهار داشتند که زمان همان پول بوده و خریدن زمان یکی از مهم‌ترین کار‌هایی است که پول می‌تواند برای شما انجام دهد. تورستین وبلن اقتصاددان قرن نوزدهم در کتاب خود به نام «تئوری گروه دارای اوقات فراغت» نوشت: افراد اشرافی زمان من کسانی تلقی می‌شوند که زمان خیلی کمی را صرف کار می‌کنند و اوقات فراغت بیشتری دارند. در گزارش‌های دیگر یو‌بی‌اس 10? از افراد نیز دیدگاهی شبیه به چنین دیدگاهی داشتند و معتقد بودند که ثروتمندی یعنی بعد از کنارگذاشتن شغل خود دوباره مجبور به کارکردن نباشید.
آزادی

شاید پذیرفته‌ترین تعریف برای مفهوم ثروتمندی تعریفی باشد که مارک ویکتور، هانسن و روبت جی آلن در کتاب (وان مینت میلیونر) آورده‌اند و طبق آن آزادی به‌معنای ثروتمندی است. احتمالا این ایده همان نظر سرمایه‌داران در مطالعات یو‌بی‌اس باشد که می‌گفتند ثروتمندی یعنی نداشتن هیچ محدودیت مالی و اقتصادی در انجام فعالیت‌های خود. ثروتمندی به این معنا است که برای انجام هر کاری که دوست داری، آزادی لازم را داشته باشی و بتوانی کار‌هایی را که دوست داری بدون نگرانی راجع‌به هزینه‌هایش انجام بدهی یا اینکه بتوانی شغلت را بدون نیاز به آن کنار بگذاری و کار‌هایی را که از انجام آن‌ها لذت می‌بری، انجام دهی.


ثروتمندی یعنی رضایت از زندگی خود

نتایج حاصل از مطالعات اسپکتروم گروپ و یوبی‌اس این بود که ثروتمندی فقط به رقم دارایی‌تان یا کار‌هایی که قصد انجامش را دارید، بستگی ندارد. درآمد، ارزش خالص و نوع و شرایط زندگی هر سه راه‌هایی برای سنجش ثروتمندی هستند، ولی هیچ‌یک از آن‌ها اساس و معنای واقعی ثروتمندی نیستند. داشتن آزادی (آزادی مالی) عاملی مهم برای ثروتمندی محسوب‌ می‌شوند. ثروت به این معنی است که شما به‌جای اجبار برای کارکردن و کسب پول زیاد، بتوانید زندگی‌تان را با انجام کاری که دوست دارید سپری کنید.

با این دیدگاه به ثروت نگاه کنید که ثروتمندی یعنی رضایت از زندگی خود و زندگی به هر شکلی که شما را شاد و خوشحال کند. اگر با این دیدگاه به مفهوم ثروتمندی نگاه کنید، دیگر برای رسیدن به زندگی باب میل خود مجبور به میلیونرشدن نخواهید بود و فقط داشتن مقدار پولی که نیاز‌هایتان را رفع کند، کافی خواهد بود. اگر فکر می کنید که داشتن درآمد سالانه‌ی 15000 دلار شما را از زندگی راضی می‌کند، پس این مقدار پول برای ثروتمندشدن شما کافی است.

گاهی حتی ممکن است که داشتن پول زیاد‌تر باعث شود که شما به‌سختی بتوانید از زندگی‌تان راضی شوید. برای مثال یک‌سوم افراد در تحقیقات اسپکتروم گروپ اظهار داشتنند که زندگی ثروتمندان سرشار از آسودگی و سرخوشی است، ولی درصد بالاتری نزدیک به 40? معتقد بودند که زندگی افراد ثروتمند بغرنج و سخت است. درحالی‌که 28? بر این عقیده بودند که ثروت بیشتر سبب حمایت بیشتر هم می‌شود و فقط 20? بنا داشتند که ثروتمندی سبب لذت بیشتر از زندگی می‌شود.
شاید انجام تمام فعالیت‌های مالی مثل کسب درآمد، سرمایه‌گذاری و پس‌انداز پول جزو اهداف زندگی برخی از مردم ‌باشد اما اگر این افراد ثروت خود را به‌عنوان قسمتی از هدف اصلی‌شان و دلیل رضایت آنان از زندگی‌شان از دست بدهند، دچار آشفتگی و حیرت خواهند شد.
وارن بافت یکی از افرادی بود که دیدگاهش درباره‌ی ثروتمندی بسیار متفاوت با دیدگاه‌های دیگر بود. او یک‌بار در مجله‌ای بیان کرد که مجلل و مرفه‌ترین زندگی، آن زندگی است که تو در آن بتوانی کار‌هایی را که بسیار دوست داری، انجام دهی. به‌عبارت‌دیگر، برای ثروتمندشدن کافی است به انتخاب خودت زندگی کنی و برای ثروتمندی مجبور نباشی میلیونر شوی.


حرف آخر

همان‌طور که دیدید ثروتمندی معنا‌های مختلفی دارد. فهمیدن اینکه ثروتمندی درنظر شما به چه معنی است، اولین قدم برای تحقق آرزوی ثروتمندشدن است. با فهمیدن این نکته می‌توانید بهترین راه‌ها را برای رسیدن به اهداف‌تان انتخاب کنید. اگر شما باور دارید که در صورت‌ داشتن یک مقدار درآمد مشخص می‌توان ثروتمند شد باید در جست‌وجوی شغلی با آن میزان درآمد باشید و بدانید که چه شرایطی لازمه‌ی اشتغال به آن شغل است. همچنین می‌توانید با کمک انجام کار‌های جانبی و سرمایه‌گذاری‌ها نیز، پول اضافی و بیشتری به‌دست آورید. درصورتی‌که شما معتقد هستید که ثروتمندی یعنی کسب مقدار معینی ارزش خالص، باید برای رسیدن به هدف‌تان در یک بازه‌ی زمانی محدود و مشخص، میزان پول پس‌اندازی هر ماه و مقدار سودی را که باید از سرمایه‌گذاری‌ها کسب کنید، محاسبه کنید.

اگر رویای یک زندگی مجلل و اشرافی را دارید، باید برای خودتان مشخص کنید که کدام‌یک از جنبه‌های آن زندگی برای شما مهم است. باید بدانید که شما دقیقا چه چیزی از ثروتمندی می‌خواهید (داشتن یک خانه‌ی بزرگ یا یک کشتی، پوشیدن لباس‌های مارک‌دار مد روز و یا داشتن سفر‌های دور دنیا) و بعد باید به‌دنبال راهکاری برای تأمین بودجه‌ی لازم باشید. نهایتا اگر رویای شما از ثروتمندشدن داشتن یک زندگی آرام بدون هیچ دغدغه‌ی مالی است، باید بدانید که زندگی ایدئال‌تان چه شکلی است. اگر شما آرزوی داشتن شغلی را دارید که درآمد کمی دارد، درصورتی می‌توانید به آن بپردازید که سطح مخارج و انتظارات‌تان را از زندگی به پایین‌ترین حد ممکن برسانید. شاید معنای حقیقی ثروتمندبودن این است که پول کمتری را خرج کنید.

 

منبع : https://keramatzade.com/What-is-the-principle-of-being-wealthy-Who-is-the-rich-

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط احمدرضا کرامت 97/9/19:: 10:50 عصر     |     () نظر

درآمدتان از دست بدهید، یک شبه تمام چیز‌های زندگی‌تان را از دست می‌دهید

اصل ثروتمند بودن چیست؟ثروتمند چه کسی است؟

 

اصل ثروتمند شدن

اگر اتفاقی ده نفر را از خیابان انتخاب کنید و از آن‌ها بپرسید که دوست دارند ثروتمند باشند یا نه، احتمالاً پاسخ هر ده نفر آنها مثبت خواهد بود. ولی اگر از همان ده نفر بپرسید که «ثروتمندی» به چه معنایی است، پاسخ هر ده نفر آنها متفاوت خواهد بود.
احتمالا به‌نظر یکی از آن‌‌ها ثروتمندی یعنی داشتن یک میلیون دلار پول؛ درحالی‌که نظر فرد دیگری این است که ثروتمندی یعنی داشتن ده میلیون دلار پول و شاید دیگران پاسخی دهند که فقط محدود به داشتن پول نباشد. به‌نظر آن‌ها ثروتمندی یعنی داشتن خانه‌‌‌ای بزرگ، کشتی، هواپیمای شخصی و شاید فقط داشتن یک خانه‌ی راحت و بیمه‌ی سلامتی خوب و مطمئن.
ولی درحقیقت ما هنوز به‌معنای واقعی ثروتمندی پی نبرده‌ایم. چون افراد دیدگاه‌های مختلفی نسبت به‌معنای ثروتمندی دارند. اگر ثروتمندشدن یکی از اهداف مالی زندگی‌تان است، باید مفهوم دقیق ثروتمندبودن را بفهمید. شما به ایده‌ای روشن از تصورات‌تان راجع به نوع ثروتمندی خود نیاز دارید. شما می‌توانید با کمک برنامه‌ای از قبل تعیین‌شده رؤیای خود را به واقعیت تبدیل کنید.


تعریف مفهوم ثروتمندی بر مبنای درآمد

 

ثروتمند بودن

مردم آمریکا هنگام بحث در مورد ثروتمندی بر داشتن مقدار درآمد بالا تأکید زیادی می‌کنند. برای مثال معترضان در تظاهرات وال‌استریت شعار سر می‌دادند و می‌گفتند: «ما جزو گروه 99? هستیم» و خود را از گروه 1? که در سال 2012 به‌طور میانگین دارای درآمد 1.3 میلیون دلار از مؤسسه‌ی سیاست اقتصادی بودند، جدا می‌کردند. این مقدار پول تقریبا سه برابر درآمد 99? بقیه بود. لازم به ذکر است که گروه 1 ? به نام ثروتمندان خیانتکار در جامعه‌ی آمریکا شناخته شده‌اند.

به هر حال تعریف ثروتمندی با استفاده از این روش ایراداتی دارد. اول از همه اینکه میانگین درآمد سالانه‌ی گروه 1? پردرآمد خیلی کمتر از افراد پردرآمدی که به ده‌ها میلیون نفر رسیده است، افزایش می‌یابد. حداقل میزان درآمد افراد گروه 1? و مقدار درآمدی که فردی برای عضویت در این گروه باید داشته باشد، خیلی کمتر از 385195 دلار مؤسسه‌ی سیاست اقتصادی است.
مسلما هنوز هم مقایسه‌های زیادی بین این میزان پول و 43713 دلار میانگین درآمد بقیه‌ی افراد آمریکا انجام می‌شود. در هر صورت، این یافته متعلق به کل کشور و مخصوصا گروه 1? بوده و نشانگر این است که درآمد این افراد می‌تواند بیشتر یا حتی کمتر از این مقدار هم باشد. در ایالت ارکانزاس، افرادی با میزان درآمد بیشتر از 228298 دلار جزو گروه 1? پردرآمد به‌شمار می‌روند؛ درحالی‌که در ایالت کنیتکت افراد با درآمد بالای 677608 دلار جزو گروه 1? هستند.

راه زیادی در پیش دارید تا بفهمید چرا نظر‌های مختلفی راجع‌به میزان درآمد لازم برای ثروتمندشدن وجود دارد .برای مثال در سال 2012 زمانی‌که اوباما، رئیس‌جمهوری آمریکا تصمیم گرفت که مالیات افراد را با درآمد بالاتر از 250000 دلار افزایش دهد، فیشال تایمز (یکی از خبرگزاری‌های آمریکا) اظهار داشت که خانواده‌ی چهار نفره برای تأمین هزینه‌‌های مالیات، مسکن، خوراک، حمل‌و‌نقل، آموزش‌وپرورش، مراقبت و تربیت کودکان و… نیاز به این درآمد دارد. این خانواده در صورت قطع یا کاهش این درآمد زندگی سختی را خواهد داشت و دیگر به داشتن ویلا، عضویت در باشگاه‌های معروف، پوشیدن لباس‌های مارک‌دار قادر نخواهد بود یا به عبارتی صاحب یک زندگی اشرافی و مجلل نخواهد شد. سرانجام رئیس‌جمهوری و نمایندگان مجلس، قانون دیگری را تصویب کردند که در آن فقط مالیات خانواده‌هایی با درآمد بالای 450000 دلار افزایش پیدا می‌کرد. تصویب این قانون جدید تأثیر زیادی در شناخته‌شدن افراد ثروتمند آمریکا داشت.

به هر حال، این قانون هم نتوانست ایراد تعریف مفهوم ثروتمندی را با استفاده از میزان درآمد رفع کند. اگر شما درآمد زیادی داشته باشید و تمام آن مقدار را خرج کنید، در آخر هیچ پس‌اندازی نخواهید داشت. به این معنی است که اگر شما به‌طور غیرمنتظره شغل خود به‌‌عنوان تنها منبع درآمدتان از دست بدهید، یک شبه تمام چیز‌های زندگی‌تان را از دست می‌دهید. نظر بسیاری از مردم راجع‌به ثرتمندی تعریفی نیست که طبق آن، تغییری کوچک هنگام قرارگیری در شرایط بحرانی باعث نزدیک‌شدن به ورشکستگی یا ورشکستگی شود.


تعریف مفهوم ثروتمندی بر مبنای دارایی یا ارزش خالص

 

فواید ثروتمند بودن

سرمایه‌گذارانی با سرمایه‌ی خالص بالای 5 میلیون دلار معتقدند که درآمد معیار خوبی برای تعریف مفهوم ثروتمندی نیست. در بررسی بیش از 1100 سرمایه‌دار توسط اسپکتروم گروپ، فقط 6 درصد از آن‌ها با معیار درآمد مطابقت داشتند و ثروتمند به‌شمار می‌آمدند. در مقابل عده‌ی زیادی باور دارند که برای تعریف ثروتمندی باید به دارایی خالص مردم (کل دارایی آن‌ها منهای بدهی‌های پرداخت‌نشده‌ی آن شخص) تمرکز کرد.
این در حالی است که تعدادی از سرمایه‌گذاران ثروتمند معتقدند که مفهوم ثروتمندی را می‌توان با معیار پول بیان کرد و آن‌ها مخالفت زیادی در مورد مقدار پول لازم برای ثروتمندی دارند. وقتی اسپکتروم گروپ از سرمایه‌داران ثروتمند می‌پرسد که چه مقدار پول برای ثروتمندی نیاز است، آن‌ها نظرات مختلفی در حد فاصل 1 میلیون دلار تا بیشتر از 5 میلیون دلار راجع‌به مقدار این پول دارند. مطالعات دیگری نشان می‌دهد که بعضی از سرمایه‌داران با اینکه مقدار پول لازم برای ثروتمندی را کسب کرده‌اند، ولی باز هم ادعای ثروتمندی ندارند، چون آن‌ها انتظار دارند درآمدشان افزایش بیابد و سرمایه‌شان توسعه پیدا کند.


مفهوم ارزش خالص

 

ثروتمندان ایران

معمولا اقتصاد‌دانان با مطالعات اسپکتروم گروپ موافق بوده‌اند و تعریف مفهوم ثروتمندی بر مبنای ارزش یا سود خالص را بهترین تعریف از ثروتمندی می‌دانند. هر چند آن‌ها بر این تأکید دارند که ارزش خالص فقط مربوط به دارایی‌هایتان نیست، بلکه بدهکاری‌ها و قرض‌های شما را هم شامل می‌شود. برای محاسبه‌ی ارزش خالص‌تان باید تمام دارایی‌ها، سرمایه‌ها، حساب‌های بانکی، خانه، ماشین و بقیه‌ی چیزها را باهم جمع کنید و تمام بدهی‌های خود را ازجمله وام دانشجویی، مالیات پرداخت‌نشده و‌… از آن مقدار کم کنید.

نظریه‌ی بالا درمورد ارزش خالص به این معنی است که حتی افرادی که زندگی لوکس، خانه‌های مجلل بزرگ و ماشین‌های تشریفاتی و گران‌بها دارند، لباس‌های مارک‌دار می‌پوشند و مهمانی‌های آن‌چنانی برپا می‌کنند، لزوما خود را فردی ثروتمند نمی‌دانند. اگر خانه و ماشین‌های خودشان را بابت وام‌های هنگفت‌شان پرداخت کنند، تساوی حقیقی بین مردم برقرار خواهد شد. چیز‌هایی که این افراد مالک حقیقی‌شان هستند، درواقع می‌تواند خیلی کمتر از این مقدار هم باشند. البته مهم نیست که بابت خرید لباس‌های مارک‌دار و مد روز چه هزینه‌ای صرف کرده‌اند، دارایی‌های زیادی داشته‌اند و مهمانی‌های آن‌چنانی می‌گیرند؛ شاید این چیزها به‌معنای داشتن ثروت و سرمایه نیست.
درعوض، افرادی با وضع مالی متوسط هم می‌توانند دارایی خالص زیادی کسب کنند. سرمایه‌گذاری به‌نام وارن بافت نمونه‌ی قدیمی و خوبی برای نظریه‌ی بالاست. با اینکه او توانسته با کسب ارزش خالص بیشتر از 60 میلیون دلار، خود را به‌عنوان یکی از پولدارترین افراد دنیا معرفی کند، ولی طبق گفته‌های اینوستو پدیا (نام یک خبرگزاری) وارن بافت هنوز هم در همان خانه‌ای که در سال 1958 به قیمت 31500 دلار در شهر اوماها خریداری کرده است، زندگی می‌کند. او علاقه‌ای به خرید ماشین‌های مجلل و گرانبها نداشت و مراسم عروسی دومین ازدواج خود را در سال 2006 در ساده‌ترین و مختصر‌ترین حالت در خانه‌ی دخترش برگزار کرد.


ارزیابی ارزش خالص

 

ثروتمند شدن فوری

با اینکه سرمایه‌داران معتقدند که تعریف مفهوم ثروتمندی بر مبنای ارزش خالص بهترین روش تعریف ثروتمندی است، ولی حتی درصورت داشتن ارزش خالص چندین میلیونی هم خود را فردی ثروتمند نمی‌دانند. اتحادیه‌ی بانک‌های سوئیس در سال 2013 در یک تحقیق از اداره‌ی دارایی به این نکته پی برد که 28? از سرمایه‌داران با سرمایه‌ی 1 الی 5 میلیون دلاری به این سؤال که شما خود را فردی ثروتمند می‌دانید یا نه، جواب مثبت داده‌اند و 60? از سرمایه‌داران با سرمایه‌ی بیش از 5 میلیون دلار به این سؤال پاسخی مثبت دادند.
آنها به اینکه چگونه می‌توان فردی ثروتمند شد، پاسخ‌های مختلفی می‌دادند. 16? از آن‌ها این‌گونه پاسخ دادند که ثروتمندی یعنی رسیدن به میزان خاصی از ارزش خالص که احتمالا بقیه‌ی افراد حتی با وجود رسیدن به این مقدار ارزش خالص باز هم خود را فردی ثروتمند نمی‌دانند. به‌هرحال بسیاری از پاسخ‌های رایج این بود که ثروتمندی به‌معنای نداشتن هیچ‌گونه محدودیت مالی در انجام کار‌هاست. به عبارتی دیگر، این افراد مولتی‌میلیونر به‌دلیل نداشتن توانایی برآورده‌کردن تمام خواسته‌هایشان، خود را فردی ثروتمند تلقی نمی‌کنند.

طبق این تعریف، ثروتمندی هم به مقدار پولی که دارید و هم به کار‌هایی که می‌خواهید انجام دهید، بستگی دارد. اگر شما زندگی‌ای راحت و متوسط ازنظر مالی می‌خواهید به چیزی بیشتر از آن‌چه وارن بافت انجام داد، نیاز ندارید ولی اگر شما زندگی‌ای بسیار رؤیایی مثل زندگی دونالد ترامپ توقع دارید، برای رسیدن به آن باید بخت و اقبالی بلند مثل اقبال ترامپ داشته باشید.


مقایسه‌ی ارزش خالص

 

ثروتمند شدن بدون سرمایه

کارشناسان با مطالعه نتایج یک مطالعه دیگر از طریق پژوهش‌های انجام‌شده درمورد افراد با دارایی بیش از یک میلیون دلار که خود را ثروتمند نمی‌دانند، متوجه شدند که این افراد فقط با کسانی در ارتباط هستند که ثروت آنها بیشتر از دارایی‌های خودشان است. طبق نظر محاسبه‌کننده‌ی ارزش خالص شانگی پرسونال فیننس که بر اساس اطلاعات حاصل از فدرال رزرو به‌دست آمده، این افراد میلیونر ثروتمند‌تر از 90? کل مردم آمریکا هستند و حتی طبق اسامی افراد ثروتمند دنیا و در سنجش جهانی آن‌ها پول بیشتری نسبت به 99.4? بقیه‌ی مردم دنیا دارند.

در مطالعات انجام‌شده توسط شبکه‌‌ی خبری سی‌ان‌بی‌سی مشخص شده که فقط 9? افراد میلیونر خود را جزو ثروتمندان و افراد طبقه‌ی بالا دانسته‌اند و 84? آنها خود را فردی در طبقه‌ی متوسط می‌دانند. کارشناسان اقتصادی دلیل دیدگاه‌ها‌‌ی این‌چنینی را در این می‌دانند که افراد ثروتمند فقط خود را با افرادی ثروتمند مثل خودشان مقایسه می‌کنند و با بقیه‌ی افراد دنیا مقایسه نمی‌کنند. حتی فقط 11? مردم آمریکا با دارایی خالص بیش از 5 میلیون دلار که جزو 8? ثروتمند مردم آمریکا و جزو 0.06? ثروتمند مردم دنیا هستند، خود را فردی ثروتمند می‌دانند.

اینکه افراد میلیونر و حتی مولتی‌میلیونر هم خود را جزو ثروتمندان نمی‌دانند، شما باید از آن‌ها بپرسید که چه مقدار دارایی برای ثروتمندشدن لازم است؟ در مطالعات وال‌استریت ژورنال (پایگاه خبرگزاری آنلاین) اکثر مردم معتقد بودند که برای ثروتمندشدن باید حداقل دو برابر دارایی فعلی را داشته باشند. افرادی با درآمد سالانه 100000 دلار معتقد بودند که برای ثروتمندشدن باید 200000 دلار درآمد کسب کنند. آن افرادی هم که سالانه 3 میلیون دلار ارزش خالص کسب می‌کردند، باور داشتند که باید سالانه 6 میلیون دلار کسب کنند تا فردی ثروتمند تلقی شوند.
پس برای پاسخ به اینکه چه مقدار دارایی خالص، فردی را ثروتمند می‌کند، باید سؤال دیگری بپرسیم که آنها خود را با چه افرادی مقایسه می‌کنند؟ خود را با گروه 1? ثروتمند دنیا صاحب ارزش خالص 770000 دلار مقایسه می‌کنند یا با افرادی مقایسه می‌کنند که با دارایی خالص 8 میلیون دلار جزو 1? ثروتمندترین افراد آمریکا هستند. درصورتی‌که شما علاقه‌مندِ رسیدن به طبقاتی بالاتر از وارن بافت هستید، ثروتمندبودن امری دسترس‌ناپذیر به‌نظر خواهد رسید.


تعریف مفهوم ثروتمندی بر مبنای نوع زندگی

 

ثروتمند شدن با بورس

تعریف مفهوم ثروتمندی به‌وسیله‌ی درآمد و مقدار ارزش خالص تعریفی ناکارآمد است. امیدواریم بتوانیم با استفاده از معیار نوع و شرایط زندگی به تعریف درستی از مفهوم ثروتمندی برسیم.
پژوهشی که واشنگتن پست در سال 2012 -زمانی‌که یک میلیونر به نام میت رومنی برای ریاست جمهوری اقدام کرد- نشان می‌دهد حتی افرادی که رومنی را به‌عنوان فرد ثروتمند بی‌لیاقتی که توانایی حل مشکلات مردم آمریکا را نداشت، مسخره و تحقیر می‌کردند، خودشان مخفیانه خواستار داشتن خانه‌های بزرگ، ماشین‌های گران‌قیمت و پارکینگ‌هایی مجهز به آسانسور برای حمل خودرو‌هایشان بودند.
بااین‌حال بسیاری از افراد ثروتمند دیگر با دیدگاهی متفاوت به مفهوم ثروتمندی نگاه می‌کردند. در یک نظرسنجی در سال 2014 که اسپکتروم گروپ بر روی ثروتمندترین سرمایه‌داران آمریکا انجام داد، پاسخ آنها این بود که صاحب کشتی یا اتومبیل‌هایی گران‌تر از 50000 دلار نبوده‌اند و سالانه مبلغی بیشتر از 10000 دلار برای خرید طلا و جواهرات خرج نمی‌کنند. 60? این افراد به سفرهایی علاقه داشتند که سالانه بابت آن‌ها مبلغی بالغ‌بر 10000 دلار را اختصاص می‌دادند.

افراد ثروتمند دیگری هم وجود دارند که مانند دونالد ترامپ فکر می‌کنند و به داشتن زندگی پرزرق‌وبرق علاقه دارند. در عوض افرادی هم مثل وارن بافت فکر می‌کنند و به جنبه‌های دیگری از مفهوم ثروتمندی بیشتر از جنبه‌های ظاهری‌اش اهمیت می‌دادند.
امنیت

80? از سرمایه‌داران آمریکا در پاسخ به سؤال اسپکتروم گروپ گفتند که ثروتمندی در آمریکا به‌معنای داشتن امنیت بیشتر است. افرادی که برای کسب درآمد تلاش زیادی می‌کنند و تمام یا حتی بیشتر از آن را خرج می‌کنند، روز‌های خود را صرفا بابت پرداخت چک و قبض‌هایشان سپری می‌کنند و پیشامد‌های غیرمنتظره و ناگهانی مثل تصادف یا ابتلا به بیماری خاص زندگی آن‌ها را به سمت ورشکستگی سوق خواهد داد. ولی درعوض افرد ثروتمند مطمئن هستند که هیچ اتفاق ناگواری اعم از آتش‌سوزی خانه یا حتی از دست‌دادن شغل نیز نمی‌تواند زندگی آنها را تحت‌تأثیر قرار دهد.
آسایش

در تحقیقات یوبی‌اس در سال 2013 مشخص شد که ده درصد مردم معتقد بودند که ثروت یعنی فراهم‌کردن زندگی آرام و راحت برای خود و نسل‌های بعدی. آنها آرزوی داشتن زندگی آرام و راحت را به همراه تفریحات ساده مثل دیدن برنامه‌های ورزشی تلویزیونی یا خوردن غذا‌های خانگی شبیه زندگی بافت داشتند.
زمان

برخی نیز اظهار داشتند که زمان همان پول بوده و خریدن زمان یکی از مهم‌ترین کار‌هایی است که پول می‌تواند برای شما انجام دهد. تورستین وبلن اقتصاددان قرن نوزدهم در کتاب خود به نام «تئوری گروه دارای اوقات فراغت» نوشت: افراد اشرافی زمان من کسانی تلقی می‌شوند که زمان خیلی کمی را صرف کار می‌کنند و اوقات فراغت بیشتری دارند. در گزارش‌های دیگر یو‌بی‌اس 10? از افراد نیز دیدگاهی شبیه به چنین دیدگاهی داشتند و معتقد بودند که ثروتمندی یعنی بعد از کنارگذاشتن شغل خود دوباره مجبور به کارکردن نباشید.
آزادی

شاید پذیرفته‌ترین تعریف برای مفهوم ثروتمندی تعریفی باشد که مارک ویکتور، هانسن و روبت جی آلن در کتاب (وان مینت میلیونر) آورده‌اند و طبق آن آزادی به‌معنای ثروتمندی است. احتمالا این ایده همان نظر سرمایه‌داران در مطالعات یو‌بی‌اس باشد که می‌گفتند ثروتمندی یعنی نداشتن هیچ محدودیت مالی و اقتصادی در انجام فعالیت‌های خود. ثروتمندی به این معنا است که برای انجام هر کاری که دوست داری، آزادی لازم را داشته باشی و بتوانی کار‌هایی را که دوست داری بدون نگرانی راجع‌به هزینه‌هایش انجام بدهی یا اینکه بتوانی شغلت را بدون نیاز به آن کنار بگذاری و کار‌هایی را که از انجام آن‌ها لذت می‌بری، انجام دهی.


ثروتمندی یعنی رضایت از زندگی خود

نتایج حاصل از مطالعات اسپکتروم گروپ و یوبی‌اس این بود که ثروتمندی فقط به رقم دارایی‌تان یا کار‌هایی که قصد انجامش را دارید، بستگی ندارد. درآمد، ارزش خالص و نوع و شرایط زندگی هر سه راه‌هایی برای سنجش ثروتمندی هستند، ولی هیچ‌یک از آن‌ها اساس و معنای واقعی ثروتمندی نیستند. داشتن آزادی (آزادی مالی) عاملی مهم برای ثروتمندی محسوب‌ می‌شوند. ثروت به این معنی است که شما به‌جای اجبار برای کارکردن و کسب پول زیاد، بتوانید زندگی‌تان را با انجام کاری که دوست دارید سپری کنید.

با این دیدگاه به ثروت نگاه کنید که ثروتمندی یعنی رضایت از زندگی خود و زندگی به هر شکلی که شما را شاد و خوشحال کند. اگر با این دیدگاه به مفهوم ثروتمندی نگاه کنید، دیگر برای رسیدن به زندگی باب میل خود مجبور به میلیونرشدن نخواهید بود و فقط داشتن مقدار پولی که نیاز‌هایتان را رفع کند، کافی خواهد بود. اگر فکر می کنید که داشتن درآمد سالانه‌ی 15000 دلار شما را از زندگی راضی می‌کند، پس این مقدار پول برای ثروتمندشدن شما کافی است.

گاهی حتی ممکن است که داشتن پول زیاد‌تر باعث شود که شما به‌سختی بتوانید از زندگی‌تان راضی شوید. برای مثال یک‌سوم افراد در تحقیقات اسپکتروم گروپ اظهار داشتنند که زندگی ثروتمندان سرشار از آسودگی و سرخوشی است، ولی درصد بالاتری نزدیک به 40? معتقد بودند که زندگی افراد ثروتمند بغرنج و سخت است. درحالی‌که 28? بر این عقیده بودند که ثروت بیشتر سبب حمایت بیشتر هم می‌شود و فقط 20? بنا داشتند که ثروتمندی سبب لذت بیشتر از زندگی می‌شود.
شاید انجام تمام فعالیت‌های مالی مثل کسب درآمد، سرمایه‌گذاری و پس‌انداز پول جزو اهداف زندگی برخی از مردم ‌باشد اما اگر این افراد ثروت خود را به‌عنوان قسمتی از هدف اصلی‌شان و دلیل رضایت آنان از زندگی‌شان از دست بدهند، دچار آشفتگی و حیرت خواهند شد.
وارن بافت یکی از افرادی بود که دیدگاهش درباره‌ی ثروتمندی بسیار متفاوت با دیدگاه‌های دیگر بود. او یک‌بار در مجله‌ای بیان کرد که مجلل و مرفه‌ترین زندگی، آن زندگی است که تو در آن بتوانی کار‌هایی را که بسیار دوست داری، انجام دهی. به‌عبارت‌دیگر، برای ثروتمندشدن کافی است به انتخاب خودت زندگی کنی و برای ثروتمندی مجبور نباشی میلیونر شوی.


حرف آخر

همان‌طور که دیدید ثروتمندی معنا‌های مختلفی دارد. فهمیدن اینکه ثروتمندی درنظر شما به چه معنی است، اولین قدم برای تحقق آرزوی ثروتمندشدن است. با فهمیدن این نکته می‌توانید بهترین راه‌ها را برای رسیدن به اهداف‌تان انتخاب کنید. اگر شما باور دارید که در صورت‌ داشتن یک مقدار درآمد مشخص می‌توان ثروتمند شد باید در جست‌وجوی شغلی با آن میزان درآمد باشید و بدانید که چه شرایطی لازمه‌ی اشتغال به آن شغل است. همچنین می‌توانید با کمک انجام کار‌های جانبی و سرمایه‌گذاری‌ها نیز، پول اضافی و بیشتری به‌دست آورید. درصورتی‌که شما معتقد هستید که ثروتمندی یعنی کسب مقدار معینی ارزش خالص، باید برای رسیدن به هدف‌تان در یک بازه‌ی زمانی محدود و مشخص، میزان پول پس‌اندازی هر ماه و مقدار سودی را که باید از سرمایه‌گذاری‌ها کسب کنید، محاسبه کنید.

اگر رویای یک زندگی مجلل و اشرافی را دارید، باید برای خودتان مشخص کنید که کدام‌یک از جنبه‌های آن زندگی برای شما مهم است. باید بدانید که شما دقیقا چه چیزی از ثروتمندی می‌خواهید (داشتن یک خانه‌ی بزرگ یا یک کشتی، پوشیدن لباس‌های مارک‌دار مد روز و یا داشتن سفر‌های دور دنیا) و بعد باید به‌دنبال راهکاری برای تأمین بودجه‌ی لازم باشید. نهایتا اگر رویای شما از ثروتمندشدن داشتن یک زندگی آرام بدون هیچ دغدغه‌ی مالی است، باید بدانید که زندگی ایدئال‌تان چه شکلی است. اگر شما آرزوی داشتن شغلی را دارید که درآمد کمی دارد، درصورتی می‌توانید به آن بپردازید که سطح مخارج و انتظارات‌تان را از زندگی به پایین‌ترین حد ممکن برسانید. شاید معنای حقیقی ثروتمندبودن این است که پول کمتری را خرج کنید.

 

منبع : https://keramatzade.com/What-is-the-principle-of-being-wealthy-Who-is-the-rich-

 


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط احمدرضا کرامت 97/9/19:: 10:49 عصر     |     () نظر
<   <<   31   32   33   34   35   >>   >