سفارش تبلیغ
صبا ویژن
امیر مؤمنان می فرمود : ای جویای دانش! دانشمند سه نشانه دارد : دانش وبردباری و سکوت . [امام صادق علیه السلام]
https://keramatzade.com

12 زن موفق ایرانی در دنیا را بشناسید


 

پردیس-ثابتی-زنانا موفق

  1. زن موفق ،پردیس ثابتی

پردیس ثابتی (زاده 1354 در تهران) اکنون زیست شناس برجسته ایرانی-آمریکایی اهل فلوریدا و ساکن ماساچوست در ایالات متحده آمریکا و استاد دانشگاه هاروارد است. ثابتی سومین زنی در تاریخ است که با معدل 100 و مدارج کامل (به لاتین: Summa Cum Laude) از مدرسه پزشکی دانشگاه هاروارد آمریکا فارغ التحصیل شده است. وی بعنوان یکی از سرشناس ترین محققان آمریکا در زمینه بررسی ژنوم مالاریا، از بنیاد بیل و ملیندا گیتس بالغ بر 2 میلیون دلار بودجه تحقیقاتی دریافت کرده است

 

به گزارش پارس ناز پردیس ثابتی اخیرا نیز به عنوان یکی از 100 چهره نابغه جهان از سوی گروه بین المللی Creators Synectics معرفی شده است.شبکه خبری سیانان نیز در سال 2007، ثابتی را به عنوان «یکی از 8 نوابغی که دنیای ما را متحول خواهند ساخت» معرفی کرده است. تحقیقات وی در خصوص تکامل انسانی در طیف وسیعی از نشریات معتبر علمی و تحقیقاتی جهان نظیر نیچر و ساینس منتشر شده است. دکتر ثابتی که تاکنون بالغ بر 20 اثر علمی و تحقیقاتی را به رشته تالیف درآورده است. وی همچنین عضو هیئت ناظرین متخصص در گردهمایی سال 2008 مجمع جهانی اقتصاد بود.


  1. زن موفق ،انوشه انصاری :

 

انوشه انصاری

 

او متولد شهر مشهد درایران است . انوشه همیشه عاشق فضا و فضانوردی و درپی راه یافتن به فضابوده ‌است . وی در سال1363 (1984) به همراه خانواده‌اش به آمریکا مهاجرت کرد. وی اولین فضانوردایرانی الاصل دنیاست و اولین زن کیهان‌گرد و چهارمین نفری است که هزینه? سفر فضایی خود را پرداخت کرده‌است. او همچنین پس ازعبدالاحد مومند فضانوردافغان دومین فضانورد فارسی ‌زبان است. انصاری ترجیح می‌دهد درمورد خود از عنوان «فضانورد همراه» به ‏‏جای واژه? «گردشگر فضایی» استفاده کند.


 

  1. زن موفق ،رکسانا مصلحی :

 

رکسانا مصلحی

 

رکسانا مصلحی یک متخصص ژنتیک است که اکثر تحقیقات و پژوهش های وی در رابطه با سرطان و راه های درمان آن معطوف بوده است . او در ایران متولد شد و در کانادا رشد کرد و هم اکنون استادیار بخش ژنتیک دانشگاه نیویورک است .وی در دانشگاه کلمبیا تحصیلات خود را سپری کرد و جوایزی را در زمینه تدریس و شیوه ی خوب علم آموزی در یافت کرده است.


 

  1. زن موفق،مریم میرزاخانی :

 

مریم میرزاخانی

 

 دکتر مریم میرزاخانی، استادیار جوان دانشگاه«پرینستون»، به عنوان یکی از 10 مغز برتر آمریکای شمالی معرفی شد و به او لقب سد شکن دادند. مریم میرزاخانی در سال های 73 و 74 ( سال سوم و چهارم دبیرستان) از مدرسه‌ی فرزانگان تهران موفق به کسب مدال طلای المپیاد ریاضی کشوری شد و بعد از آن در سال 1994 در المپیاد جهانی ریاضی هنگ کنگ با 41 امتیاز از 42 امتیاز مدال طلای جهانی گرفت.سال بعد یعنی 1995 در المپیاد جهانی ریاضی کانادا با 42 امتیاز از 42، رتبه ی 1 طلای جهانی را به دست آورد.میرزاخانی از جمله بازماندگان سانحه غم‌بار سقوط اتوبوس حامل نخبگان ریاضی دانشگاه صنعتی شریف به دره در اسفندماه سال 76 است.


 

  1. زن موفق،دکتر آذر نفیسی :

 

آذر نفیسی

 

 نویسنده و استاد دانشگاهی ایرانی در دانشگاه جانز هاپکینز است که هم اکنون در آمریکا زندگی می‌کند. معروف‌ ترین اثر وی کتاب پرفروش لولیتاخوانی در تهران است.که توجه زیادی را به خود جلب کرد و به 32 زبان ترجمه شده‌است.به گزارش پارس ناز کتاب دوم او با نام آنچه درباره‌اش سکوت کرده‌ام، به یک زندگینامه نزدیک‌تر است. رمانی که زندگی خاندان نفیسی از کودکی نویسنده تا زمان از دست‌دادن پدر و مادرش را روایت می‌کند.وی در حال حاضر استاد ادبیات انگلیسی دانشگاه جانز هاپکینز و سخنران میهمان در موسسه سیاست خارجی آن دانشگاه در دانشکده? مطالعات پیشرفته? بین‌المللی (سایس) واقع در واشینگتن آمریکاست.

 

او دختر احمد نفیسی شهردار سابق تهران، و نزهت نفیسی (از نخستین زنانی که به مجلس شورای ملی راه یافت). آذر نفیسی با بیژن نادری ازدواج کرده، صاحب دو فرزند به نام‌های نگار و دارا می‌باشد. برخلاف آنچه در کتاب ایشان مطرح شده‌است آذر نفیسی به هیچ وجه برادرزاده استاد سعید نفیسی نبوده‌است. در مورد نسبت ایشان با سعید نفیسی استاد ادبیات معاصر ایران ذکر این نکته کافی است پدر بزرگ پدری این بانو پسر عموی نا تنی پدربزرگ سعید نفیسی بوده‌است.


 

  1. زن موفق،کریستین امانپور :

 

کریستین امانی

 

کریستین امانپور فرزند محمد امان‌پور مدیر هواپیمایی ایرانی و همسر بریتانیایی او پاتریشیا است. کریستین تحصیلات خود را تا سن یازده سالگی در ایران و پس از آن تا پایان دوره دبیرستان در بریتانیا انجام داد. سپس به دانشگاه رودآیلند در آمریکا رفت و تحصیل خود را در رشته روزنامه‌نگاری در در سال 1983 به پایان رساند. کریستیان امانپور مجری برنامه «این هفته» در شبکه ای‌بی‌سی است. او پیش‌تر گزارشگر ارشد بخش اخبار بین‌المللی شبکه خبری سی‌ان‌ان بود. او یکی از خبرنگاران نامدار ایالات متحده آمریکا است.

 

به گزارش پارس ناز،او از خبرنگاران جنگی متبحر جهان به شمار می‌رود. گزارش‌های امان‌پور از بالکان باعث شد که در سال 1994 جایزه امی دو جایزه جورج فاستر پیبادی، دو جایزه جورج پولک و جایزه شجاعت در گزارشگری دریافت کند.  او همچنین مصاحبه‌های بسیاری انجام داده‌است که از آن جمله می‌توان به مصاحبه با ژاک شیراک 2003 (قبل از جنگ عراق)، محمود عباس 2003، ملک عبدالله 1999، پرویز مشرف 2001، یاسر عرفات 2000 و محمد خاتمی 1997 اشاره کرد.او به زبان‌ های انگلیسی، فرانسوی و فارسی مسلط است.


 

  1. زن موفق،زهره جویا :

 

زهره جویا

 

در مشهد به دنیا آمد. او از پدری افغان ( اهل هرات) و مادری ایرانی زاده شده است. در هنر آوازخوانی خانم جویا ، نه تنها تاثیر این دو فرهنگ ، بلکه رد پای موسیقی اروپایی نیز بسیار برجسته می‌باشد. زهره جویا مدرسه را در ایران به پایان رسانده وبرای آموختن موسیقی به اروپا رفت وتحصیلات عالی اش را دراین رشته در آمستردام و بعداً در دانشسرای هنرهای زیبای وین – اتریش – به پایان رسانده‌است و در رشته «اپرا» فوق لیسانس گرفته‌است.

 

جویا با اجرای کنسرت‌هایش، نه تنها درعرصه‌های موسیقی ایرانی و افغانی هنرنمایی کرده‌است، بلکه دراجرای اپراها درکشورهای غربی نیز از محبوبیت خاصی برخوردار گشته‌است. زهره جویا، پیوسته با هنرش به موسسات خیریه و نهادهایی که برای تامین حقوق زنان تلاش می‌ورزند مددکاری نموده‌است. وی با فعالیت‌های هنریش، با گروه‌های نیکوکاری به ویژه سازمان‌های خارج از کشور که برای حقوق زن در افغانستان فعالیت دارند، کمک و همکاری دارد.


 

  1. زن موفق،لیلی افشار :

 

لیلی افشار

 

متولد 1338 در تهران، از ده سالگی فراگیری گیتار را آغاز کرد . وی با درجه لیسانس و فوق لیسانس موسیقی در رشته نوازندگی گیتار از “کنسرواتوآر بوستون” و “کنسرواتوآر موسیقی نیوانگلند” فارغ‌التحصیل شد و نخستین زنی در جهان بوده که موفق به اخذ درجه دکترا در نوازندگی گیتار شده است.خانم افشار مدتی نیز در “مرکز هنرهای تجسمی بنف” و “فستیوال موسیقی اسپن” تحصیل کرده و دیپلم افتخاری “آکادمی موسیقی کیجانا درسی ینا” ایتالیا نیز به وی اعطاء شده است

 

او مدارک دیگری نیز در نوازندگی گیتار از کنسرواتوار موسیقی بوستون، نیوانگلند، دانشگاه ایالتی فلوریدا دارد. وی در مرکز آموزش هنرهای زیبای بناف(Bnaff) تحصیل کرده‌است. دارای مدارک افتخاری از آکادمی موسیقی کیجیانا واقع در شهر سینای ایتالیا است. لیلی افشار کرسی پروفسوری خود را برای “دانشگاه ممفیس” در سال 1989 بدست آورد و هجده سال است برنامه لیسانس و فوق لیسانس و دکترای نوازندگی گیتار در دانشگاه ممفیس را اداره می‌کند، که در آنجا نیز جایزه استاد برجسته دانشگاه در سال 2000 به وی تعلق گرفته است.


 

  1. زن موفق،کاترین بل :

 

کاتریل بل

 

 بازیگر انگلیسی-آمریکایی ایرانی-تبار سریال‌های تلویزیونی (JAG) آمریکا است. کاترین در 14 اوت 1968 در لندن بدنیا آمد. او از پدری اسکاتلندی و مادری ایرانی زاده شده. والدینش بعداً از همدیگر جدا شدند. کاترین سپس در 3 سالگی به همراه مادرش مینا به لس آنجلس رفت. او در زمان کودکی در تبلیغ‌ های تلویزیونی زیادی ظاهر گردید، و قصد داشت که پزشک یا مهندس بیومدیکال بشود سر از حرفه مدل تمام وقت در آورد. او به زبان‌های انگلیسی و فارسی تسلط دارد.


 

  1. زن موفق،ثریا دارابی:

 

ثریا دارابی

 

 

یکی از پایه گذاران ZADY با 10 میلیون دلار درآمد

ثریا دارابی یکی از بنیانگذاران Zady ،محتوا نویس برند تجاری “همه نوع خوراک در مورد مد” فعالیت دارد. Zady تولید و فروش بی انتهایی دارد که ثریا راوی داستان هر کدام از این محصولات است. ثریا حرفه ی خود را به عنوان مدیر مشارکت دیجیتال و رسانه های اجتماعی در نیویورک تایمز آغاز کرد؛ جایی که او انگشتش را بر روی نبض دنیای دیجیتال گذاشت و چشم انداز آن را تغییر داد. در حالی که در روزنامه تایمز او قرار بود مسئول اخبار جهانی در شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک، یوتیوب، توییتر، یا استارت آپ های بزرگ و کوچک، باشد؛ اما بخاطر آگاهی و اطلاع رسانی موفق در مورد کمپین‌های مختلف جایزه‌ گرفته است. ثریا مدرک کارشناسی خود را در رشته هنر از دانشگاه جورج تاون دریافت کرده و در حال حاضر در بروکلین، نیویورک زندگی می کند.


 

  1. زن موفق،سحر هاشمی :

 

سحرهاشمی

 

بنیانگذار کافه جمهوری  با ثروت 35 میلیون دلاری

سحر هاشمی، مقیم بریتانیا و کارآفرینی موفق است. او به عنوان یکی از بنیانگذاران زنجیره قهوه ،قهوه جمهوری و شیرینی سازی Skinny Candy شناخته می شود. سحر همچنین به عنوان امپراتور (Order of the British Empire (OBE و به عنوان قهرمان بریتانیای در سال 2012  به دلیل خدماتی که برای اقتصاد انگلستان و کمک به موسسه خیریه داشته، انتخاب شده است. در پایان ماه ژوئیه، شرکت Coffee Republic پس از بسته شدن 18 شعبه از مراکزش، توسط شرکت   Arab Investment Ltd خریداری شد.


 

  1. زن موفق،شهرزاد رفعتی

 

شهرزاد رفعتی

 

مؤسس و مدیر عامل BroadbandTV

این رهبر 34 ساله، خودساخته و شیک پوش تکنولوژی وقتی از تهران به ونکوور آمد، به عنوان یک نوجوان با مهارت محدود و تسط کم به زبان انگلیسی بود. او به سرعت به علوم کامپیوتر مسلط و عاشق صنعت فنآوری اطلاعات شد. شهرزاد میگوید شرکت خود را از سال 2005 پایه گذاری کرده است؛ درست پس از فارغ التحصیلی از دانشگاه بریتیش کلمبیا با لیسانس علوم کامپیوتر بود که جذب نخستین کار حرفه ایش شد. BroadbandTV در حال حاضر تشکیل شده از 74 کارمند است و شهرزاد رفعتی به عنوان الگویی کامل از داستانهای الهام بخش ژنده پوشانی که بعدها ثروتمند و شیک پوش شدند میتوان شناخت.

 

دانلودpdf مقاله 12 زن موفق ایرانی در دنیا را بشناسید

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط احمدرضا کرامت 96/10/25:: 6:45 عصر     |     () نظر

ذهن آگاهی چیست؟


این چشم باز یک غریبه نیست. از جنس آشنایی قدیمی است که همه چیز را می بیند و از هیچ چیز دلگیر نمی شود. این چشم همیشه باز با هیچ کس دشمن نیست. کنجکاو است و صمیمی و از همه مهم تر شجاع است و مقتدر و از دیدن هیچ چیز حتی ضعیف ترین نقطه ضعف های درون انسان روی گردان نیست. این چشم همیشه باز اسمش هم اسم خود ماست. در حقیقت خود واقعی ماست. او ذهن آگاهی ماست.

 

قبل از اینکه ذهن آگاهی اتفاق بیافتد بیداری و هشیاری ما دستکاری شده و نیمه خواب است. واکنش های ما از قبل شرطی شده و برنامه ریزی شده است و ما به قول اینترنتی ها به جای اینکه آن لاین باشیم شاهد برنامه های زنده تلویزیون زندگی باشیم ، آف لاین هستیم و برنامه های آرشیوی و قدیمی مربوط به گذشته را نظاره می کنیم.


 

ذهن آگاهی به چه دردی می خورد؟

 

وقتی سوال می شود ذهن آگاهی به چه دردی می خورد دقیقا مثل این است که سوال شود دیدن برنامه های زنده خوب است یا از قبل آماده شده و آرشیوی؟ البته این قیاس چندان هم کامل نیست چون در حالت واقعی دنیای اطراف ما بی اعتنا به شکل آگاهی ما ، درحال پخش دائم صحنه های جدید و تازه است و ما برای زنده ماندن در این هستی بسیاری مواقع مجبوریم به صحنه های تازه و به روز واکنش درست نشان دهیم.

 

ذهن آگاهی کیفیتی از هشیاری است که انسان باید در تمام ساعات شبانه روز در هرموقعیتی که هست سعی کند به آن دست یابد. مراقبه آگاهانه آغاز خوبی برای درک ذهن آگاهی است اما قصه همین جا تمام نمی شود و باید دریافت و بیداری حاصل از مراقبه در تمام لحظات زندگی و همه موقعیت ها گسترش یابد. هشیاری فقط در لحظات مراقبه و بعد نیمه خواب بودن در بقیه اوقات ، ذهن آگاهی نیست. اگر وقتی داریم ظرف می شوریم با تمام حوصله و صبر این کار را انجام دهیم و همه دل و توجه خود را به ظرف شستن معطوف کنیم و وقتی کاری انجام می دهیم همه هوش و حواسمان به آن کار باشد در حقیقت درون حالت ذهن آگاهی هستیم.

 

تنفس رخدادی است که در زمان اکنون رخ می دهد و شما نمی توانید آن را آرشیوی کنید و مثلا تنفس یک ساعت قبل را اول انجام دهید، در نتیجه همین اتفاق ساده و غیر ارادی بدن شما می تواند بلافاصله شما را به حالت بیداری اصیل و ناب مورد نیاز ذهن آگاهی ببرد و سکوتی عظیم را در درون ذهن و روح شما برقرار سازد.

در حالت ذهن آگاهی ما طرف چیزی یا حادثه ای را نمی گیریم پس این حالات ناخوش لنگری برای باقی ماندن در اسکله وجود ما نخواهند داشت و از افق دید ما محو خواهند شد و در انتها آرامش و سکوت وجود ما را فرا خواهد گرفت.

 

مقاله مرتبط:تجسم خلاق چیست؟

الگوهای ساختمان ها، شکل سنگ ها ، رنگ ها و مناظر و بوها و صداها و ... همه و همه جزئیاتی هستند که آگاهی ما باید روی آنها متمرکز شود. در واقع ذهن آگاهی روشی است برای ارتباط آگاهانه با خودمان ، دنیای اطرافمان و حتی با خدای خودمان به صورت لحظه به لحظه.

 

بسته درمانی دکتر کابات زین به نام "کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی" یا MBSR در حال حاضرعلاوه بر دانشگاه ها و کلینک های درمانی در بخش های مختلف جامعه از جمله آموزش و پرورش و مشاغل اجتماعی نیز با استقبال بی نظیری مواجه شده است. "ذهن آگاهی" خلسه و از خود بیخود شدن و صعود به ارتفاعات بی خیالی و توهم نیست. "ذهن آگاهی" تن آرامی و شل کردن عضلات و صاف کردن چین و چروک پیشانی و برداشتن تنش از روی عضلات گردن و فک و پیشانی و خلاصه وانهادگی نیست. "ذهن آگاهی" تلاش برای خالی کردن ذهن و بی فکری نیست.


"ذهن آگاهی" شیوه ای برای فرار از زندگی نیست ، بلکه برعکش تلاش برای واقعا زنده بودن است. شما فاعل و انجام دهنده نیستید بلکه یک تماشاچی بی طرف و یک ناظر بی نظر هستید که حتی یک لحظه دست از نظاره کردن برنمی دارد و روی خود را برنمی گرداند. این نکته همان راز اصلی "ذهن آگاهی" است که شما باید همیشه فقط نظاره گر باشید .درذهن آگاهی کارها انجام می شوند.

 

هر کاری که باشد از رانندگی و کار با کامپیوتر گرفته تا شستن ظرف ها ، جارو کردن منزل … خوب تجسم کنید. شما در حال دیدن و شنیدن و چشیدن و بوئیدن و لمس کردن و حس کردن و فکر کردن و فهمیدن دنیای اطرافتان هستید و همزمان با آن بخشی از وجودتان که از جنس آگاهی است در بعدی بالاتر در حال نظاره و تماشای شماست.

 

بدون اینکه در اتفاقی که می افتد دخالتی کند. در "ذهن آگاهی" ما از ذهن استفاده می کنیم اما اجازه نمی دهیم که ذهن از ما استفاده کند. چون این جناب "بیوکامپیوتر فکر ساز" منِ واقعی ما نیست. "من واقعی" کیفیتی دیگر ازجنس بیداری هست. یک جور آگاهی اما از جنس غیر از فکر است که من نام آن را فراآگاهی گذاشته ام.چون فراسوی آگاهی فکری مرسوم و معمولی است. همانی است که می تواند بیوکامپیوتر فکر ساز و فکرهایی که می سازد و هیجاناتی که ایجاد می کند را یکجا ببیند و در عین حال تحت تاثیر آنها قرار نگیرد. همان کسی که از بالای نردبان یا بعدی بالاتر آن فیلمبردار و صحنه فیلمبرداری را همزمان و لحظه به لحظه رصد می کند.

 

مقاله مرتبط:هیپنوتیزم درمانی

 

ذهن آگاه بودن دردراز مدت، در زندگی و وجود یک انسان معمولی چهار تغییر اساسی ایجاد می کند:

 

تغییر اول این است که فرد عمرش بیشتر می شود.

 

تغییر دومی که ذهن آگاهی در زندگی فرد در درازمدت ایجاد می کند افزایش سطح تمرکز و میزان تراز حواس جمعی شخص در طول شبانه روز است.

 

در ذهن آگاهی اصلا هدف تمرکز نیست اما افزایش سطح تمرکز و بالارفتن سطح آرامش در رابطه با هر موضوع دلخواه فرد، از نتایج جنبی و عوارض فرعی "تماشای ذهن آگاهانه" هستی است. یکی از طرفین دعوا و جدال درونی موفق شده به بعدی بالاتر و به دنیایی متفاوت تر جهش کند و از آن دنیای متفاوت به بقیه فرآیندهای بدن نگاه کند. در نتیجه دیگر مقاومت و جدالی وجود ندارد و انرژی ارزشمند حیاتی وجود انسان صرف دعواهای درونی نمی شود. الان اگر در اطرافتان به خیلی از آدم ها نگاه کنید می بینید آنها با خودشان قهر هستند و دائم در حال کلنجار و توجیه خودشان هستند و از همه مهم تر به شدت خسته اند. انگار درون وجودشان دو تا "من" وجود دارد که یکی مخالف است و آن دیگری به شدت موافق و این دو تا "من" تمام انرژی وجود انسان را در طول بیداری مصرف می کنند و نمی گذارند فرد به کار خودش برسد بیداری در زمان حال یا همان "زندگی ذهن آگاهانه" باعث می شود این درگیری های درونی متوقف شوند و صلح و آرامشی بی نظیر در وجود شخص حاکم شود. این را به راحتی می توانید در رفتار و نگاه و صدای آرام افراد ذهن آگاه شاهد باشید.

 

تغییر چهارمی که "ذهن آگاهی" در وجود شخص باعث می گردد افزایش "سطح وضوح حواس" فرد است.

 

 طبیعی است این حواس خود به خود قوی تر می شوند و شبیه چاقویی که به تدریج زنگار از رویش برداشته می شود تیز تر و برنده تر می شوند و وضوح و شفافیتشان هم با افزایش زمان ذهن آگاهی بیشتر می گردد.

 

ذهن آگاهی کلاس نیست که در آن ثبت نام کنیم و بعد از گذراندن چند واحد موفق به کسب دیپلم یا لیسانس ذهن آگاهی شویم. ذهن آگاهی یعنی بیداری و هشیاری صددرصد با لحظه لحظه اتفاقاتی که همین الان دارد رخ می دهند. ممکن است یک فرد کاملا بی سواد بتواند ذهن آگاه باشد اما یک استاد دانشگاه با سال ها تجربه تدریس نتواند آن را دریابد.

 

ذهن آگاهی یک روش زندگی و البته روش طبیعی و درست زندگی است. یک فرد ذهن آگاه نسبت به اتفاقات بیرون وجودش کاملا آگاه و هشیار است. و از همه مهم تر نسبت به اتفاقات درون وجود خودش هم کاملا بیدار و حواس جمع است.

 

یک فرد ذهن آگاه را نمی توان به راحتی عصبانی کرد یا حسادتش را تحریک نمود و یا دلش را به رحم آورد و او را فریب داد. دلیلش این نیست که فرد ذهن آگاه عصبانی نمی شود یا حسادت نمی کند و یا دلش رحم را نمی شناسد و یا فریب نمی خورد. بلکه دلیلش این است که شما در وجود فرد ذهن آگاه مثل بقیه آدم های معمولی دکمه ای نمی بینید که با فشردن آن احساساتش را تحریک کنید و به صورت از قبل برنامه ریزی شده خشمش را برانگیزید و او را به واکنش های خود به خودی و ناخواسته وادار سازید. فقط یک تفاوت عمده فرد ذهن آگاه با معمولی ها دارد و آن این است که خودش را به افکار و احساسات و ایده ها و تخیلاتش نمی چسباند و آنها را با خودش یکی نمی داند. یعنی هویت خودش را از آنها طلب نمی کند.

 

این نکته بسیار مهمی است که اگر درست درک شود می تواند تحولی خارق العاده در زندگی انسان ایجاد کند. برای فرد ذهن آگاه فکر یک چیز است و واقعیت زندگی یک چیز دیگر و فکر الزاما واقعیت زندگی نیست. فرد ذهن آگاه خودش را با فکر خودش یکی نمی داند. اگر شما فکر می کنید اشتباه کرده اید و یا دیگران فکر می کنند شما شکست خورده اید، این نظر و فکر خودتان و دیگران، ربطی به واقعیت زندگی شما ندارد.فقط یک فکر و نظر است. فکر هم چیزی جز چرخیدن ذهن در لابلای تصاویر حافظه و ایده ها و نظرات ذهنی نیست. همین و بس.

 

فرد ذهن آگاه خودش را با فکر خودش یکی نمی داند و بر اساس افکار و احساساتش ، هویت خود را شناسایی نمی کند. همه می دانیم که بعضی افکار بیمارگونه و مریض اند. بعضی افکار برعکس شادی بخش و انرژی آفرین اند. بعضی افکار هم خنثی هستند. فرد ذهن آگاه با همه این افکار و احساسات مهربان است. او به همه آنها اجازه می دهد جلوی چشمانش رژه بروند و هر خوش رقصی و عرض اندام و جلوه گری که دوست دارند را انجام دهند ، اما در عین حال ، فرد ذهن آگاه قویا بر این باور است که این افکار و ایده ها و احساسات ربطی به خود واقعی او ندارند.

فرد ذهن آگاه با افکار بد نمی جنگد و طرف افکار خوب را نمی گیرید. با افکار خنثی کنار نمی آید و خلاصه خود را وارد بازی خسته کننده و انرژی بر فکرچرخی نمی کند.چرا؟ چون فکر را آدم حساب نمی کند! فکر فکر است. همین و بس!

 

حوزه وظایف مشخصی دارد. برای حل مساله بدرد می خورد. اما نمی تواند در حوزه هویت درونی فرد وارد شود و در این حوزه سهم بخواهد و دنبال "من" برای خودش بگردد. احساس هم در جای خود فقط احساس است و چیزی بیشتر از آن نیست. مهم این است که شما به این مرتبه از بیداری و هشیاری برسید که خودتان را با افکار و اندیشه هایتان یکی نگیرید. همینطور با افکار و ایده ها و نظرات دیگران خودتان را یکی نپندارید.

 

در مورد عادت ها و رفتارها واکنش های غیر ارادی و خود به خودی ضمیر ناخودآگاه هم فرد ذهن آگاه منکر آنها نیست. فقط شخص ذهن آگاه اصرار دارد که در تمام این فرآیند های به ظاهر غیر ارادی و خود به خودی حضور فعال داشته باشد. نه به عنوان یک فضول و کسی که قصد دخالت یا خرابکاری یا اصلاح دارد. بلکه فقط به صورت یک ناظر و تماشاچی کاملا بی طرف. فرد ذهن آگاه در هر لحظه با اراده خود، توجه خودش را روی یک موضوع متمرکز می کند. اگر هم حواسش پرت شد و فکرش جای دیگر رفت بلافاصله به خاطر ذهن آگاه بودنش این انحراف فکر را می فهمد و با مهربانی و بدون اینکه خود را سرزنش یا انتقاد کند دوباره حواسش را روی موضوع دلخواه و انتخابی خودش جمع می کند. فرد ذهن آگاه خیلی حواس جمع است. در حقیقت با دیدن واقعیت به همین شکلی که هست خود را برای تغییر و اصلاح آن به شکل درست آماده می کنیم.

به همین دلیل است که همه دانشمندان و روانشناسان ، "ذهن آگاهی" را یک تجربه کاملا فردی و جمع شدنی می دانند. "فردی" از این لحاظ که این خود شما هستید که باید حرکت نهایی را انجام دهید و روی صندلی بیداری دائمی و لحظه به لحظه بنشینید و "جمع شدنی" از این بابت که مهارت حضور در لحظه اکنون به مرور زمان در وجود شما نهادینه می شود و ذهن و روح و جسم شما به تدریج تربیت می شود که از آن حالت سه تفنگداری خودمختاری درآیند و تحت کنترل آگاهی همیشه بیدار و در واقع همیشه در صحنه شما قرار گیرند. به تدریج از تعداد این حواس پرتی ها کاسته و به میزان حواس جمعی و حضور در لحظه اکنون اضافه می شود. در این رفت و برگشت ها فرد به صورت تجربی و عملی یک سری مهارت هم یاد می گیرد که مجموع این مهارت ها قدرت رها سازی شخص از چنگ افکار و احساسات و خاطرات را در او تقویت می کند و از قدرت نفوذ فکر و احساس روی جابجایی نقطه تمرکز فرد کاسته می شود. در حالی که واکنش عادی افراد در مقابل درد فرار و فراموشی و توسل به دردکش ها و مسکن های رنگ و وارنگ است ، در ذهن آگاهی برعکس به فرد گفته می شود دقیقا روی ناحیه درد متمرکز شود و با درد روبرو گردد!

تصور کنید فرد از درد مفصل رنج شدیدی می کشد و بعد بیاید و روی همان ناحیه مفصل دقت و تمرکز خود را قرار دهد. اما در این میان اتفاق جالبی می افتد.

 

بعد از گذشت مدت زمانی نه چندان زیاد ، وقتی فرد توانست کاملا با درد خود کنار بیاید و به آن خیره شود، عضلات و اعصاب اطراف ناحیه درد دست از سفت شدن و کشیده شدن برمی دارند و شل می شوند و در نتیجه درد روانی و درجه دومی که روی درد اصلی سوار شده بود به ناگاه از میان می رود.

این استعداد و یا به قول بعضی ها مهارت بیدار شدن و اطلاع یافتن نسبت به بدن وقتی چندین بار تمرین شود و فرد بتواند آگاهانه در زمان های مشخصی تمام بدن خود را از نوک انگشتان پا تا فرق سر سانتی متر به سانتی متر اسکن کند و روی تک تک اجزای بدن خویش تامل نماید ، در نهایت رابطه بسیار دوستانه و صمیمانه ای بین بدن شخص و آگاهی او برقرار می کند و فرد می تواند در دراز مدت نه تنها پیام های مختلف بدن خود را سرموقع بگیرد و به نجات اعضای داخلی بدن خود برخیزد ، همچنین می تواند فرآیند درمان وشفا یافتن را نیز تسریع کند و جسمی سالم و سرحال و سرزنده را در اختیار فرد ذهن آگاه قرار دهد.

احمدرضا کرامت

گروه تحقیقاتی و آموزشی کرامت زاده

What-is-mind-consciousness-

دانلودpdf مقاله :ذهن آگاهی چیست؟

مطالب مرتبط


کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط احمدرضا کرامت 96/10/25:: 6:37 عصر     |     () نظر

داشتن هدف در انجام هر کاری ارزش و اهمیت آن را مشخص می‌کند. بدون تعیین هدف هرگز کار به جلو پیش نخواهد رفت.

 

در فروش هم داشتن هدف مهم است و به تمام فعالیتهای پیرامون آن معنا می‌بخشد.هدف‌گذاری در فروش  ،داشتن هدف انرژیها را متمرکز و ایجاد انگیزه می‌کند. هدف داشتن و حرکت در مسیر موفقیت مانند داشتن نقشه برای ساخت چیزی عمل می‌کند. هنگامی که هدف مشخصی داشته باشید برای رسیدن به آن تلاش می‌کنید این تلاش به شما انرژی چند برابر برای ادامه مسیر خواهد داد.

 

لازم است هدف‌گذاری در فروش به صورت فروش سالانه و تقسیم هدف سالانه به ماهانه، هفتگی و روزانه تخمین زده شود. شما به عنوان فروشنده روزانه باید بدانید برای بدست آوردن چه حجم و چه مقدرا فروش به محل کسب و کارتان می‌روید در غیر این صورت انرژی خود را تلف کرده و از سود بیشتر غافل هستید. در ادامه مطلب هدف گذاری در فروش با مهرارقام همراه شوید.

 

هدف گذاری در فروش دارای مشخصاتی است که در زیر به آن اشاره شده است.

 

پیش از هر چیز هدفهای فروش را مشخص، واضح و دقیق بیان و مکتوب کنید.

بیان دقیق هدف ایجاد علاقه و انگیزه می‌کند. در هدف‌گذاری آرزوهای فروش خود را در نظر بگیرید. حواستان به فروشنده‌های موفق در حوزه کسب و کارتان باشد، آنها که زمانی آرزو داشتید جای آنها باشید و هدف خود را رسیدن به میزان فروش آنها و رسیدن به قابلیتهای آنها در فروش قرار دهید. در این صورت می‌توانید اطمینان حاصل کنید که هدفهایتان دست یافتنی است و از انسانهایی موفق و برتر الگو برداری می‌کنید.


 

زمانبندی هدفها را مشخص کنید.

برای هدفتان زمان شروع و پایان انتخاب کنید. بدانید چه زمانی باید شروع و تا چه زمانی برای اتمام کار فرصت دارید. زمانبندی شما را برای رسیدن به هدف در مسیر موفقیت یاری خواهد کرد. سعی کنید از تمامی توانایی خود برای تصور کردن بهره گیرید ولی بدانید که مانند هر هدف‌گذاری دیگر هدفتان باید دست یافتنی و قابل باور باشد.


 

هدفها باید قابل اندازه‌گیری و پیگیری باشد.

به وسیله جدول پیگیری هدفها، میزان دستیابی به نتایج در راستای هدف را کنترل کنید. به هدف‌گذاری فروش ملموس فکر کنید. مقدار فروش ایده‌آل شما چه مقدار است؟ دوست دارید در این هفته چه مقدار پول به دست آورید یا چه مقدار کالا بفروشید؟ برای فروش این مقدار کالا چه تدبیری اندیشیده‌اید؟ باید از اول هفته که به کسب و کارتان می‌روید در پی چه چیزهایی باشید؟

مقاله مرتبط:فنون بازاریابی

 

هدف باید قابل دستیابی و واقع‌بینانه باشد.

اگر در زمینه فروش فعالیت دارید و هدفی را برای خود برمی‌گزینید که تا کنون موفقترین فروشندگان نیز به آن دست نیافته‌اند و در انتخاب هدف واقع‌بین نبوده‌اند. بنابراین هدف نباید آسان یا دور از دسترس باشد. هدفها باید عمده، مهم و اساسی باشند.


 

افکار خود را برای رسیدن به چند هدف عمده در فروش متمرکز کنید.

فراموش نکنید شما دارای توان، انرژی، زمان و بودجه محدود هستید. بهترین مدیران و استراتژیستها آینده وسیعی در ذهن دارند و چشم‌اندازشان را به اهداف جزیی‌تری تقسیم کرده و از کل به جز می‌رسند. به این شیوه می‌توانند از اتلاف انرژی جلوگیری کرده و به پیشرفتهای موفقی در فروش برسند.


 

انواع هدف گذاری فروش

اگر اهداف فروش شما مشخص باشند و به‌طور واقع‌بینانه‌ای تعریف شوند، تیم فروش همیشه با اعتماد به نفس و در راستای انتظارات‌تان عمل خواهد کرد. با انتخاب اهداف درست و یاری گرفتن از تیم فروش در تصمیم گیری، می‌توانید به اهداف فروش دست یابید و سود بیشتری کسب کنید. در ادامه انواع هدف گذاری فروش را بررسی می‌کنیم.


 

1. هدف گذاری فروش براساس محصول

 

هدف گذاری فروش براساس محصول، راه ساده و مؤثری برای تأمین بودجه‌ی فروش ماهیانه است. در این روش، فهرستی از محصولاتی که باید به فروش برسند و میانگین قیمت و ارزشی که برای رسیدن به سود بیشتر باید کسب شود، تعیین و برآورد می‌شود. همچنین به اطلاعات مهمی در زمینه‌ی کسب‌وکار مانند ملزومات موجودی و انبار نیز توجه می‌شود.

 

مثلا می‌توانید هدف گذاری را براساس محصولات یا خدمات، سود هر محصول و پیش بینی فروش، انجام بدهید. برای این کار می‌توانید جدولی با 3 ستون تنظیم کنید. در یک ستون، محصولات را براساس خط تولید یا نوع محصول فهرست کنید، در ستون دوم حاشیه‌ی سود را قرار بدهید و در ستون سوم نیز می‌توانید حجم فروش مورد انتظار در هر ماه را بنویسید.


 

2. هدف گذاری فروش براساس بخش‌بندی بازار

کسب‌وکارهایی که هدف‌گیری بازار را به‌درستی انجام می‌دهند، به فروش بهتری دست پیدا می‌کنند. در برنامه‌ریزی فروش، قانون 80/20 نقش مهمی دارد. این قانون که «قانون پارتو» نیز نام دارد، می‌گوید: «80 درصد سود کسب‌وکار شما از 20 درصد مشتریان‌تان به‌دست می‌آید» پس با مطالعه‌ی دقیق و بررسی بازار هدف می‌توانید این 20 درصد را شناسایی کنید و به یک فروش موفق برسید.

 

بخش‌بندی بازار، نقطه‌ای مناسب برای شروع هدف گذاری مؤثر در فروش است. البته این امر بسیار چالش‌برانگیز و دشوار است. بخش‌بندی بازار به معنای گروه‌بندی انواع مشتری ها با توجه به نیازها و ویژگی‌های مشخص آنهاست. مثلا یک فروشگاه ابزارآلات می‌تواند مشتریان را به دو بخش تقسیم کند:

 

مقاله مرتبط:10 عامل برای رسیدن به موفقیت تجاری در بازار کار

 

متخصصین و افراد حرفه‌ای در صنعت ساختمان؛

مشتریان دست‌به‌آچار و غیرحرفه‌ای.

متخصصین بازار معمولا بخش‌های مختلف را براساس این موارد تقسیم‌بندی می‌کنند:

ناحیه‌ی جغرافیایی (قاره، کشور، استان، شهرستان و …)؛

مسائل جمعیت‌شناختی‌ (سن، جنسیت، تعداد اعضای خانواده، درآمد، شغل، تحصیلات، وضعیت اجتماعی و اقتصادی، مذهب و ملیت)؛

مسائل روان‌شناختی (شخصیت، سبک زندگی، ارزش‌ها و نگرش‌ها).

برنامه بازاریابی می‌تواند شما را برای رسیدن به اهداف فروش راهنمایی کند. این راهنمایی با مطالعه‌ی ویژگی‌های هر بخش از بازار میسر می‌شود.


 

3. هدف گذاری فروش براساس منطقه و ناحیه

در برخی از کسب‌وکارها نمایندگان فروش در نواحی مختلف حضور دارند و هدف گذاری فروش براساس منطقه و ناحیه صورت می‌گیرد. در این شیوه‌ی هدف گذاری، کسب‌وکارها به‌آسانی می‌توانند به‌ازای هر منطقه، اقدامات مالی لازم را تعیین کنند، تمام محصولات را پوشش بدهند و به همه‌ی مشتریان هر منطقه رسیدگی کنند. هدف‌گیری ناحیه‌ای، دید گسترده‌ای در اختیار می‌گذارد، زیرا تعداد زیادی از مشتریان را پوشش می‌دهد و امکان بررسی جزئیات فروش هر محصول را به‌صورت جداگانه فراهم می‌کند.


 

تعیین اهداف فروش

 

اهداف فروش شما همراه با رشد کسب‌وکارتان، گسترده‌تر می‌شوند. برنامه‌ریزان زبده در قسمت‌هایی سرمایه گذاری می‌کنند که رشد کسب‌وکار را به همراه خواهد داشت. اگر بازار به‌سمت استقبال از محصول خاصی برود، این برنامه‌ریزان روی همان محصول بیشتر تمرکز می‌کنند.

 

برای تعیین اهداف فروش باید به نکات زیر توجه کنید:

 

  • به حاشیه سودی که فروش هر محصول به همراه دارد، توجه کنید (برای رسیدن به اهداف فروش، باید اندکی حاشیه سود را کاهش بدهید).
  • اهداف فروش باید واقع‌بینانه باشند و براساس اطلاعات موجود در برنامه‌ی بازاریابی تعیین شوند.
  • به تمام هزینه‌های موجود در کسب‌وکار توجه و برای رشد برنامه ریزی کنید.
  • هنگام تعیین اهداف فروش، به موارد زیر نیز توجه داشته باشید:

 

1. حاشیه سود ناخالص

حاشیه سود ناخالص به تفاوت میان فروش و هزینه‌ی تولید، خرید محصولات یا خدمات قبل از کم کردن دستمزدها، مالیات، اجاره و پول آب، برق و … گفته می‌شود. حاشیه سود ناخالص، نسبتی است که به‌وسیله‌ی آن، سودآوری هر ریال از فروش را محاسبه می‌کنند. با شناسایی این درصد، می‌توانید محصولاتی که بیشترین سود‌آوری را دارند، شناسایی و درنتیجه روی فروش آنها بیشتر تمرکز کنید.

 

کسب‌وکارهایی که هوشمندانه مدیریت می‌شوند، سعی می‌کنند با هدف‌گیری‌های فروش مناسب روی محصولاتی که سودآوری بیشتری دارند، تمرکز داشته باشند. در واقع آنها سرمایه‌گذاری بر محصولات سودآوری را که حاشیه سود بیشتری دارند، بر فروش محصولاتی با حاشیه سود اندک ترجیح می‌دهند.

 

مقاله مرتبط:17 روش برای جلب مشتری درکسب و کار

 

2نقطه سر به سر

این نقطه تعداد محصول یا میزان خدماتی را نشان می‌دهد که باید به فروش برسند تا هزینه‌های ثابت مانند اجاره، پول برق، بیمه، دستمزد و … را پوشش بدهند. شما می‌توانید نقطه‌ی سربه‌سر را با تقسیم‌بندی و مشخص کردن هزینه‌های ثابت سالانه و سپس تعیین و بررسی حجم فروش (در هر واحد) برای پوشش این هزینه‌ها مشخص کنید. برای محاسبه‌ی نقطه‌ی سربه‌سر، می‌توانید حاشیه فروش را از طریق تفاضل قیمت فروش و هزینه‌های متغیر حساب و سپس هزینه‌های ثابت را بر حاشیه فروش تقسیم کنید.


 

3. حداقل موردنیاز فروش

این مقدار در واقع نقطه‌ای است که هزینه‌های ثابت و اهداف سود به‌وسیله‌ی حاشیه سود در آن پوشش داده می‌شوند. باید میزان محصولات و خدمات لازم برای پوشش هزینه‌های ثابت، حقوق و سود مطلوب را محاسبه کنید.

 

یادتان باشد که هدف شما بازگشت سرمایه‌ای منصفانه، مطابق با مبلغی است که در کسب‌وکار سرمایه‌گذاری کرده‌اید. بعد از مشخص شدن نقطه‌ی سربه‌سر، باید برای مشخص کردن نرخ بازگشت سرمایه، تصمیم‌گیری کنید و دستمزدی عادلانه برای صاحبان و مدیران کسب‌و‌کار در نظر بگیرید.


 

4درنظر گرفتن هزینه‌هایی که سود را تحت تأثیر قرار می‌دهند

تمام هزینه‌هایی را که با حداقل ملزومات فروش در ارتباط هستند، در نظر بگیرید. بازاریابی، تولید و هزینه‌های تأمین می‌توانند میزان فروش لازم برای تولید سود را تحت تأثیر قرار بدهند. بازاریابی شما باید برای حجم مناسب فروش کفایت کند و فرایندهای تولید نیز باید ظرفیت چنین فروشی را داشته باشند.


 

راهبردهای فروش

برای رسیدن به هدف‌های فروش، باید راهبردهایی در نظر بگیرید. در ادامه به تعدادی از این راهبردها اشاره می‌شود:

 

  • به حفظ مشتری فعلی توجه داشته باشید، مثلا از برنامه‌های تشویقی استفاده کنید؛
  • با بهره بردن از روش‌های مختلف بازاریابی و تبلیغات، مشتریان جدید کسب کنید؛
  • روی فروش بیشتر به مشتریان فعلی تمرکز کنید، مثلا فروش جانبی و تشویق مشتری به خرید محصولی گران‌تر و اضافی را در نظر داشته باشید.

هدف گذاری فروش واقع‌بینانه، مبتنی بر راهبرد بازاریابی است. شما می‌توانید به نیروهای فروش خود کمک کنید تا با کمک فعالیت‌های بازاریابی و با ایجاد آگاهی از برند و جذب مشتری بالقوه، هدف‌گیری‌های مناسبی بدهند. برای این کار:


 

1. برای کارمندان فروش هدف گذاری کنید

تعیین اهداف فروش به سنجش تأثیرگذاری هریک از اعضای تیم فروش‌تان کمک می‌کند و فرصت‌های رشد، تقدیر از کارکنان و پیشرفت‌شان را فراهم می‌کند. اما تعیین اهداف غیرواقع‌بینانه در زمینه‌ی فروش، اثراتی منفی از جمله کاهش انگیزه کارکنان را به‌دنبال دارد.


 

2. مشارکت تیم فروش را افزایش بدهید

 

یادتان باشد که کارمندان تیم فروش، محصول شما را به‌خوبی می‌شناسند و از عملکرد آن در بازار مطلع هستند. پس در جمع آوری اطلاعات، بازبینی و هدف‌ گذاری فروش از آنها کمک بگیرید. هرقدر مشارکت کارکنان فروش در هدف گذاری فروش بیشتر باشد، انگیزه بیشتری برای رسیدن به هدف خواهند داشت.


 

تیم فروش را برای توجه به این پرسش‌ها دور هم جمع کنید:

  • اخیرا چه کسی مشتری این محصول بوده است؟
  • میزان خرید مشتری در سال چقدر بوده است؟
  • کدام دسته از مشتریان با احتمال بیشتری باز هم از شما خرید می‌کنند؟
  • کدام دسته از مشتریان احتمالا میزان سفارش‌هایشان را افزایش می‌دهند و چگونه می‌توان آنها را به خرید بیشتر متقاعد کرد؟
  • کدام دسته از مشتریان سفارشات خود را کاهش می‌دهند و چرا؟
  • کدام مشتری را احتمالا از دست خواهید داد و علت چیست؟
  • الگوی فروش شما در طول سال چیست؟ آیا این الگو فصلی است یا مبتنی بر چرخه‌ی کسب‌وکار عمل می‌کند؟

 

3. به تیم فروش انگیزه بدهید

برای تشویق کارمندان فروش خود از جوایز، بن‌ها و … استفاده کنید. بنا به کسب‌وکار و بودجه‌ای که در نظر می‌گیرید می‌توانید آنها را با موارد مختلفی مانند اهدای بلیت رایگان تئاتر یا هر چیزی که در نظر دارید، تشویق کنید.


 

4. تیم فروش را توسعه بدهید

برای آموزش نیروهای فروش یا توسعه نیازهای موجود در تیم، می‌توانید از مرور و بازبینی اهداف فروش کمک بگیرید و با مرور این اهداف با اعضای تیم، در جهت توسعه و آموزش آنها گام بردارید.


 

5. اهداف مشخصی برای تیم فروش‌تان تعیین کنید

وقتی به هدف گذاری فروش می‌پردازید باید با تعیین اهدافی مشخص، به فروش و تیم فروش توجه داشته باشید. برای نمونه، می‌توانید اهداف را براساس مشتریان به بخش‌هایی تقسیم کنید:

 

  • مشتریان جدید: اهدافی که تعریف می‌کنید مشتریانی را که برای اولین بار به خرید می‌پردازند نیز پوشش بدهد.
  • مشتریان فعلی: خدمات و محصولاتی را که به مشتریان فعلی ارائه می‌دهید، توسعه بدهید.
  • مشتریان قبلی: اهدافی در نظر داشته باشید که مشتریان سابق را به‌سمت شما بازگرداند.

 

منبع : business.qld.gov.au

دانلودpdf مقاله: هدف گذاری در فروش و روش های پیاده سازی آن

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط احمدرضا کرامت 96/10/25:: 6:30 عصر     |     () نظر

آداب معاشرت در مهمانی ها


در زندگی روزمره حتی برای مناسبتی به سادگی بیا با هم یک قهوه بخوریم ، به طور خودکار نقش های مهمان و میزبان را برعهده می گیریم.که هر یک از این مسیولیت ها از توقعات خاص خود برخوردارند.ما ایرانی ها آداب معاشرت در مهمانی ها را از دوران کودکی یاد گرفته ایماین که چطور کاری کنیم که مهمانمان احساس راحتی کند و وقتی مهمان هستیم چطور رفتار کنیم.

 

میزبان خوب و آداب معاشرت در مهمانی ها

 

میزبان خوب بودن یک هنر است

آداب معاشرت در مهمانی ها: میزبان خوبی بودن کار سختی نیست، فقط به برنامه ریزی ، تمرین و کمی مهارت درانجام دادن چند کار به طور همزمان نیاز دارد.

مهم ترین مسأله آداب معاشرت در مهمانی ها این است که کاری کنید مهمان ها هم احساس کنند مورد استقبال شما قرار دارند و هم احساس راحتی کنند.


خصوصیات یک میزبان خوب و آداب معاشرت در مهمانی ها

صمیمیت ،مهمان نوازی ،محبت ،جذابیت و بزرگواری، به همراه کارهایی که در عمل باید انجام شود.مانند برنامه ریزی مناسب ، تهییه ی فهرست مهمان ها، ارسال دعوت نامه یا دعوت کردن مهمانان ، تدارک غذا ونوشیدنی ،چیدن میز، استقبال از مهمان ها و معرفی آن ها به یکدیگر در صورت نیاز، کمک به جریان گفت و گوها و رسیدگی به راحتی مهمان ها.


 

آداب معاشرت در مهمانی ها

 

آداب معاشرت در مهمانی ها، مهمان های جور وهماهنگ با یکدیگر را دعوت کنید:

این مهم ترین اصل در دعوت کردن مهمان است.

طوری دعوت کنید که همه چیز مشخص باشد:

طوری مهمانتان را دعوت کنید, که بداند منتظر چه چیزی باشد.

برای دعوت کردن گروه های کوچک یا مناسبت های خودمانی می توانید از تلفن استفاده کنید ،ولی برای دعوت کردن مهمانان بیشتر یا رسمی تر ، استفاده از دعوت نامه های چاپی می تواند براهمیت مناسبت بیفزاید.

در هر صورت مهمانان شما باید بدانند به چه مناسبتی، به کجا ، چه زمانی و به چه دلیلی دعوت شده اند.

همچنین مهمانان باید بدانند چه نوع لباسی بپوشند وچه چیزی با خود بیاورند.

 

مقاله مرتبط:40 نکته در مورد آداب معاشرت با خانم ها

 

آداب معاشرت در مهمانی ها ،قبل از زمان مقرر حاضر باشید:

اگر مهمانی شما در مکان خاصی برگزار می شود تا جایی که می توانید قبل از ورود مهمانان حاضر باشید.

وسایل پذیرایی را آماده کنید و حداقل پانزده دقیقه قبل از ورود مهمانان لباس بپوشید.


 

آداب معاشرت در مهمانی ها ،سر حرفتان باشید:

به مهمانان نگویید لباس خودمانی بپوشند و بعد خودتان لباس رسمی به تن کنید.


 

آداب معاشرت در مهمانی ها،آماده باشید:

جاهایی را که احتمال دارد مهمانان سری به آن بزنند کنترل کنید.

برای مثال ،توالت را چک کنید و ببینید آیا دستمال توالت،بوگیر، صابون وحوله ی تمیز وجود دارد یا نه.


 

آداب معاشرت در مهمانی ها،آرامش خود را حفظ کنید:

حال و هوای شما تعیین کننده ی حال و هوای مهمانی تان است.

چند دقیقه قبل از رسیدن مهمان ها را صرف آرام کردن خود کنید وهر اتفاقی هم که افتاد هرگز اجازه ندهید مهمانانتان فکر کنند شما کلافه و ناراحت هستید.

این حالت شما اضطراب و ناراحتی را به آن ها هم منتقل می کند.

 

مقاله مرتبط:نحوه آداب معاشرت با اطرافیان

 

آداب معاشرت در مهمانی ها،از مهمانانتان استقبال کنید:

مهم ترین وظیفه ی یک میزبان خوب این است که کاری کند مهمان احساس راحتی کند و احساس کند مورد استقبال قرار گرفته است.

با اشتیاق با آن ها سلام و علیک کنید.


 

تذکری برای آداب معاشرت در مهمانی ها:

اگر با همسرتان از مهمانان پذیرایی می کنید وجود تنها یکی از شما جلوی در برای استقبال از مهمانان کافی است.


 

آداب معاشرت در مهمانی ها،به مهمانی تان روح بدهید:

با همه ی مهمانان خوش و بش کنید.

تازه واردان را معرفی کنید وآن قدر نزدشان بمانید تا سر صحبت را با کسی باز کنند.

اگر یکی از مهمان ها کسی را نمی شناسد از یکی از دوستانتان بخواهید معارفه را انجام دهد ومراقب باشید تنها نماند.


 

آداب معاشرت در مهمانی ها،رهبر جمع باشید:

این وظیفه ی شماست که مهمانان را سر میز یا سفره ی غذا دعوت کنید.


 

آداب معاشرت در مهمانی ها،قدر دان باشید:

به مهمانانتان نشان دهید چقدر از اینکه زمانی را در کنار آن ها سپری کردید خوشحال هستید.

از آنها نه تنها به خاطر آمدنشان بلکه به خاطر هدایا یا کمکی که در تهییه ی غذا و…به شماکرده اند تشکر وقدردانی کنید.

 

مقاله مرتبط:چگونه شخصیتی اجتماعی داشته باشیم؟

 

اتفاقات اجتناب نا پذیرند:

در مهمانی ریختن نوشیدنی یا شکستن لیوان یا بشقاب اجتناب نا پذیر است.

از همان آغاز اگر نگران شکستن یا ریختن چیزی هستید، از لیوان ها یا بشقاب های محبوبتان استفاده نکنید.

و چیزهای بسیار با ارزشتان که مهمانتان قادر به خریدن و جایگزین کردنشان نیست دم دست قرار ندهید.

میزبان واقعا خوب هر اتفاقی هم که بیفتد بزرگوار و خوددار است.

اینجاست که با علم به این موضوع که اتفاقات رخ میدهند ونمی توان از آن ها جلوگیری کرد ،کمی شوخی وخنده می تواند به درد بخورد.

همین طور یک بسته دستمال و پاک کننده آماده داشته باشید.

در صورت بروز هر اتفاقی آرامشتان را حفظ کنید و به دنبال راه حلی خلاقانه بگردید.

هر چه بیشتر اوضاع را تحت کنترل بگیرید و با بزرگواری آن هارا رفع و رجوع کنید مهمانانتان بیشتر احساس آرامش خواهند کرد.


 

آداب معاشرت در مهمانی هاو برنامه ریزی برای مقابله با پیشامدها:

 

مهمانی دیر میرسد:

پانزده دقیقه صبر کنید و بعد پذیرایی را بدون او شروع کنید.

 

مهمانی چیزی را می شکند یا میریزد:

موضوع را بزرگ نکنید و به سرعت بی نظمی ها را مرتب و تمیز کنید.

مهمان باید عذر خواهی کند و پیشنهاد کند خسارت بپردازد ولی اگر این کار را نکرد گذشت کنید.

 

مهمان شوخی قومی میکند یا لطیفه ای برخورنده می گوید:

مداخله کنید و موضوع را تغییر دهید،یا او را به بهانه ی کمک کردن به شما به اتاق دیگری بکشانید و به او بگویید لطیفه هایش توهین آمیز است و باعث رنجش دیگران می شود.

حتما از کسی که رنجیده شده به طور خصوصی عذرخواهی کنید.

 

مهمانی سرزده می رسد:

بزرگوارانه از او استقبال کنید و او را به جمع مهمانانتان هدایت کنید.

 

غذا کم است:

برای غذایی که کم است از بشقاب های کوچک و برای غذایی که زیاد است از بشقاب های بزرگ استفاده کنید.

سالاد را زیاد کنید و در صورت امکان نان را هم اضافه کنید.


 

آداب معاشرت در مهمانی هاو نکاتی در مورد میزبانی مشترک:

میزبانی مشترک راهی عالی برای برگزار کردن مهمانی های بزرگ است.

رمز موفقیت میزبانی مشترک ارتباط برقرار کردن است.

به محض این که درباره ی برگزار کردن مهمانی تصمیم گرفتید، بنشینید و تاریخ ، فهرست مهمانان ، بودجه و کارهایی را که هر یک از شما باید انجام بدهید مشخص کنید.

از مهارت ها و علایق دو طرف بهره بگیرید و وظایف را تا جایی که امکان دارد مساوی تقسیم کنید.

در پایان مهمانی از یکدیگر به خاطر زحماتی که کشیده اید تشکر کنید.


 

و به عنوان یک نکته بسیار مهم:

تا میتوانید برای خود و مهمان هایتان خاطرات خوش بسازید.

تا در آینده با یادآوری آن روز لبخند بر روی لبانتان جاری شود و این را برای خودتان یک اصل بسازید که :

در سراسر زندگی خاطرات خوش را بسازید و شاد باشید

احمدرضا کرامت

گروه تحقیقاتی و آموزشی کرامت زاده

.

Etiquette-at-parties

دانلودpdf مقاله :آداب معاشرت در مهمانی ها

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط احمدرضا کرامت 96/10/25:: 6:10 عصر     |     () نظر

آداب معاشرت در مهمانی ها


در زندگی روزمره حتی برای مناسبتی به سادگی بیا با هم یک قهوه بخوریم ، به طور خودکار نقش های مهمان و میزبان را برعهده می گیریم.که هر یک از این مسیولیت ها از توقعات خاص خود برخوردارند.ما ایرانی ها آداب معاشرت در مهمانی ها را از دوران کودکی یاد گرفته ایماین که چطور کاری کنیم که مهمانمان احساس راحتی کند و وقتی مهمان هستیم چطور رفتار کنیم.

 

میزبان خوب و آداب معاشرت در مهمانی ها

 

میزبان خوب بودن یک هنر است

آداب معاشرت در مهمانی ها: میزبان خوبی بودن کار سختی نیست، فقط به برنامه ریزی ، تمرین و کمی مهارت درانجام دادن چند کار به طور همزمان نیاز دارد.

مهم ترین مسأله آداب معاشرت در مهمانی ها این است که کاری کنید مهمان ها هم احساس کنند مورد استقبال شما قرار دارند و هم احساس راحتی کنند.


خصوصیات یک میزبان خوب و آداب معاشرت در مهمانی ها

صمیمیت ،مهمان نوازی ،محبت ،جذابیت و بزرگواری، به همراه کارهایی که در عمل باید انجام شود.مانند برنامه ریزی مناسب ، تهییه ی فهرست مهمان ها، ارسال دعوت نامه یا دعوت کردن مهمانان ، تدارک غذا ونوشیدنی ،چیدن میز، استقبال از مهمان ها و معرفی آن ها به یکدیگر در صورت نیاز، کمک به جریان گفت و گوها و رسیدگی به راحتی مهمان ها.


 

آداب معاشرت در مهمانی ها

 

آداب معاشرت در مهمانی ها، مهمان های جور وهماهنگ با یکدیگر را دعوت کنید:

این مهم ترین اصل در دعوت کردن مهمان است.

طوری دعوت کنید که همه چیز مشخص باشد:

طوری مهمانتان را دعوت کنید, که بداند منتظر چه چیزی باشد.

برای دعوت کردن گروه های کوچک یا مناسبت های خودمانی می توانید از تلفن استفاده کنید ،ولی برای دعوت کردن مهمانان بیشتر یا رسمی تر ، استفاده از دعوت نامه های چاپی می تواند براهمیت مناسبت بیفزاید.

در هر صورت مهمانان شما باید بدانند به چه مناسبتی، به کجا ، چه زمانی و به چه دلیلی دعوت شده اند.

همچنین مهمانان باید بدانند چه نوع لباسی بپوشند وچه چیزی با خود بیاورند.

 

مقاله مرتبط:40 نکته در مورد آداب معاشرت با خانم ها

 

آداب معاشرت در مهمانی ها ،قبل از زمان مقرر حاضر باشید:

اگر مهمانی شما در مکان خاصی برگزار می شود تا جایی که می توانید قبل از ورود مهمانان حاضر باشید.

وسایل پذیرایی را آماده کنید و حداقل پانزده دقیقه قبل از ورود مهمانان لباس بپوشید.


 

آداب معاشرت در مهمانی ها ،سر حرفتان باشید:

به مهمانان نگویید لباس خودمانی بپوشند و بعد خودتان لباس رسمی به تن کنید.


 

آداب معاشرت در مهمانی ها،آماده باشید:

جاهایی را که احتمال دارد مهمانان سری به آن بزنند کنترل کنید.

برای مثال ،توالت را چک کنید و ببینید آیا دستمال توالت،بوگیر، صابون وحوله ی تمیز وجود دارد یا نه.


 

آداب معاشرت در مهمانی ها،آرامش خود را حفظ کنید:

حال و هوای شما تعیین کننده ی حال و هوای مهمانی تان است.

چند دقیقه قبل از رسیدن مهمان ها را صرف آرام کردن خود کنید وهر اتفاقی هم که افتاد هرگز اجازه ندهید مهمانانتان فکر کنند شما کلافه و ناراحت هستید.

این حالت شما اضطراب و ناراحتی را به آن ها هم منتقل می کند.

 

مقاله مرتبط:نحوه آداب معاشرت با اطرافیان

 

آداب معاشرت در مهمانی ها،از مهمانانتان استقبال کنید:

مهم ترین وظیفه ی یک میزبان خوب این است که کاری کند مهمان احساس راحتی کند و احساس کند مورد استقبال قرار گرفته است.

با اشتیاق با آن ها سلام و علیک کنید.


 

تذکری برای آداب معاشرت در مهمانی ها:

اگر با همسرتان از مهمانان پذیرایی می کنید وجود تنها یکی از شما جلوی در برای استقبال از مهمانان کافی است.


 

آداب معاشرت در مهمانی ها،به مهمانی تان روح بدهید:

با همه ی مهمانان خوش و بش کنید.

تازه واردان را معرفی کنید وآن قدر نزدشان بمانید تا سر صحبت را با کسی باز کنند.

اگر یکی از مهمان ها کسی را نمی شناسد از یکی از دوستانتان بخواهید معارفه را انجام دهد ومراقب باشید تنها نماند.


 

آداب معاشرت در مهمانی ها،رهبر جمع باشید:

این وظیفه ی شماست که مهمانان را سر میز یا سفره ی غذا دعوت کنید.


 

آداب معاشرت در مهمانی ها،قدر دان باشید:

به مهمانانتان نشان دهید چقدر از اینکه زمانی را در کنار آن ها سپری کردید خوشحال هستید.

از آنها نه تنها به خاطر آمدنشان بلکه به خاطر هدایا یا کمکی که در تهییه ی غذا و…به شماکرده اند تشکر وقدردانی کنید.

 

مقاله مرتبط:چگونه شخصیتی اجتماعی داشته باشیم؟

 

اتفاقات اجتناب نا پذیرند:

در مهمانی ریختن نوشیدنی یا شکستن لیوان یا بشقاب اجتناب نا پذیر است.

از همان آغاز اگر نگران شکستن یا ریختن چیزی هستید، از لیوان ها یا بشقاب های محبوبتان استفاده نکنید.

و چیزهای بسیار با ارزشتان که مهمانتان قادر به خریدن و جایگزین کردنشان نیست دم دست قرار ندهید.

میزبان واقعا خوب هر اتفاقی هم که بیفتد بزرگوار و خوددار است.

اینجاست که با علم به این موضوع که اتفاقات رخ میدهند ونمی توان از آن ها جلوگیری کرد ،کمی شوخی وخنده می تواند به درد بخورد.

همین طور یک بسته دستمال و پاک کننده آماده داشته باشید.

در صورت بروز هر اتفاقی آرامشتان را حفظ کنید و به دنبال راه حلی خلاقانه بگردید.

هر چه بیشتر اوضاع را تحت کنترل بگیرید و با بزرگواری آن هارا رفع و رجوع کنید مهمانانتان بیشتر احساس آرامش خواهند کرد.


 

آداب معاشرت در مهمانی هاو برنامه ریزی برای مقابله با پیشامدها:

 

مهمانی دیر میرسد:

پانزده دقیقه صبر کنید و بعد پذیرایی را بدون او شروع کنید.

 

مهمانی چیزی را می شکند یا میریزد:

موضوع را بزرگ نکنید و به سرعت بی نظمی ها را مرتب و تمیز کنید.

مهمان باید عذر خواهی کند و پیشنهاد کند خسارت بپردازد ولی اگر این کار را نکرد گذشت کنید.

 

مهمان شوخی قومی میکند یا لطیفه ای برخورنده می گوید:

مداخله کنید و موضوع را تغییر دهید،یا او را به بهانه ی کمک کردن به شما به اتاق دیگری بکشانید و به او بگویید لطیفه هایش توهین آمیز است و باعث رنجش دیگران می شود.

حتما از کسی که رنجیده شده به طور خصوصی عذرخواهی کنید.

 

مهمانی سرزده می رسد:

بزرگوارانه از او استقبال کنید و او را به جمع مهمانانتان هدایت کنید.

 

غذا کم است:

برای غذایی که کم است از بشقاب های کوچک و برای غذایی که زیاد است از بشقاب های بزرگ استفاده کنید.

سالاد را زیاد کنید و در صورت امکان نان را هم اضافه کنید.


 

آداب معاشرت در مهمانی هاو نکاتی در مورد میزبانی مشترک:

میزبانی مشترک راهی عالی برای برگزار کردن مهمانی های بزرگ است.

رمز موفقیت میزبانی مشترک ارتباط برقرار کردن است.

به محض این که درباره ی برگزار کردن مهمانی تصمیم گرفتید، بنشینید و تاریخ ، فهرست مهمانان ، بودجه و کارهایی را که هر یک از شما باید انجام بدهید مشخص کنید.

از مهارت ها و علایق دو طرف بهره بگیرید و وظایف را تا جایی که امکان دارد مساوی تقسیم کنید.

در پایان مهمانی از یکدیگر به خاطر زحماتی که کشیده اید تشکر کنید.


 

و به عنوان یک نکته بسیار مهم:

تا میتوانید برای خود و مهمان هایتان خاطرات خوش بسازید.

تا در آینده با یادآوری آن روز لبخند بر روی لبانتان جاری شود و این را برای خودتان یک اصل بسازید که :

در سراسر زندگی خاطرات خوش را بسازید و شاد باشید

احمدرضا کرامت

گروه تحقیقاتی و آموزشی کرامت زاده

.

Etiquette-at-parties

دانلودpdf مقاله :آداب معاشرت در مهمانی ها

کلمات کلیدی:


نوشته شده توسط احمدرضا کرامت 96/10/25:: 6:10 عصر     |     () نظر
<      1   2   3   4   5   >>   >