یک زندگی عالی و منحصر به فرد را بسازید فرا بگیرید
آیا فکر میکنید که تمام زندگی تان همچون خوابی پشت سر گذاشته شده است؟ آرزو دارید که ای کاش آزادی بیشتری داشتید؟ آیا آرزو دارید که ای کاش ماجراهای بیشتری را در زندگی تجربه کرده بودید؟ آیا آرزو دارید که ای کاش زمان بیشتری در اختیار داشتید؟ آیا آرزو دارید که ای کاش عشقبیشتری داشتید؟ آیا از صبح نخستین روز هفته در هراس هستید؟ پس باید هنر زندگی را بیاموزید. در این نوشتار با ما همراه باشید تا چند راهکار که یک زندگی عالی و منحصر به فرد را بسازید فرا بگیرید.
” انسان،
سلامتی خود را فدای بهدست آوردن پول میکند.
پول را صرف بازگرداندن سلامتیاش میکند.
پس از آن بیم و هراس و اضطراب از آینده مانع از لذت بردن او در لحظه اکنون میشود؛
نتیجه این میشود که او نه در حال زندگی میکند نه در آینده؛
او آنچنان زندگی میکند که گویی قرار نیست روزی بمیرد و از این جهان رخت ببندد، و در حالی میمیرد که هرگز زندگی واقعی را تجربه نکرده است “.
آیا همچنان در تلاش هستید تا بفهمید که چگونه کاملترین شکل زندگی را تجربه کنید؟ اگر چنین است باید بدانید که شما تنها نیستید. خبر بد این است که بیشتر مردم زندگی را به گونهای پشت سر میگذارند که گویی مفهوم واقعی زندگی را هرگز تجربه نکردهاند.
آنچه شما باید درک کنید این است که هرآنچه که شما را اسیر و محدود به آن نوعی از زندگی کرده است که شما در واقع خواهان آن نیستید زندانی است که توسط ذهن خود شما خلق شده است. این به معنای آن نیست که شما فقط میتوانید آرزو کنید که زندگی جدیدی را تجربه کنید بلکه درواقع به این مفهوم است که شما میتوانید برای تجربه کاملترین شکل زندگی عمل کنید.
در این مقاله شما با ایده هایی آشنا میشوید که میتوانید آنها را برای ساختن یک زندگی بهتر به کار ببرید.
ممکن است که برخی از این ایدهها را قبلا جایی دیگر شنیده باشید و یا برخی از آنها را شنیده و فراموش کرده باشید. شما قادر خواهید بود که بعضی از این ایدهها را بلافاصله در عمل مورد استفاده قرار بدهید و برخی دیگر از آنها بذر ایده هایی را در ذهن شما میکارند که در آینده آنها را مورد استفاده عملی قرار خواهید داد. با این وجود، بقیه ایده هایی که مطرح میشود را میتوانید در حرکت رو به جلوی زندگی خود بکار ببرید.
این فهرست را تهیه کنید و آنها را مورد بررسی قرار دهید. بدون شک شما یک روز از این دنیا خواهید رفت اما قبل از آن باید تا جاییکه میتوانید چیزهای بیشتری از این دنیا را تجربه کنید.
اهداف ماهانه، سالانه، 5 ساله و 10 ساله برای خودتان در نظر بگیرید. دقیقا بدانید که در هر دوره زمانی از زندگی خود چه میخواهید و باید به چه چیزی دست یابید.
اطمینان پیدا کنید که به فهرست اهدافتان رجوع میکنید و میزان پیشرفت واقعی حاصل شده را برآورد میکنید. فهرست اهداف شما بطور مداوم تکمیل خواهد شد و شما به همه اهداف خود دست نخواهید یافت اما نوشتن و مکتوب کردن اهدافتان احتمال دستیابی به آنها را افزایش خواهد داد.
مسیر زندگی خود را براساس انتظاراتی که دیگران از شما دارند، انتخاب نکنید. فرقی نمیکند که این افراد والدین شما هستند یا دوستانتان یا بطور کلی جامعه شما. مسیر زندگی خودتان را انتخاب کنید.
به دیگران اجازه ندهید تا مسیر زندگی شما را برایتان انتخاب کنند اما مسیری را انتخاب نکنید که به اطرافیانتان صدمه خواهد زد. گرفتار شدن در زندگی خودتان کار آسانی است اما اگر به کسانی که دوستشان دارید اهمیتی ندهید، در نهایت زندگی چه ارزشی خواهد داشت؟
2 گروه از افراد وجود دارند: افرادی که بر آنچه میتوانند کنترل کنند تمرکز میکنند و افرادی که بر آنچه نمیتوانند کنترل کنند تمرکز میکنند. برای شکستهای خودتان دیگران را سرزنش نکنید. همیشه آن بیرون کسی وجود دارد که حتی کاری را بدتر از شما و در بدترین حالت ممکن انجام داده است.
اگر از چیزی در زندگی خود راضی و خوشحال نیستید یا میتوانید در مورد آن گله و شکایت کنید یا میتوانید آنچنان فعالانه تلاش کنید تا آن وضعیت را تغییر دهید. شما کدام یک را انتخاب میکنید؟
نه به این دلیل که حسادت از نظر اخلاقی کاری غلط و اشتباه است بلکه به این دلیل که حسادت یک احساس مخرب است. همچنین حسادت نشانهای است از اینکه شما کاملترین شکل زندگی خود را زندگی نمیکنید. افراد راضی و خوشحال میتوانند موفقیت دیگران را جشن بگیرند. افرادی که ازموفقیت دیگران خوشحال نمیشوند، فضای احساسی و عاطفی خود را با عواطف و احساسات منفی پر میکنند.
حتما اصطلاح ” خرچنگ داخل سطل ” بودن را شنیده اید. خرچنگها درست هنگامی که خودشان در حال بالا رفتن از دیواره سطل هستند، تلاش میکنند تا دیگر خرچنگها را به سمت پایین پرتاب کنند. هنگامی که شما از هنجارها و قوانین تخطی میکنید از جانب عزیزان خودتان طرد خواهید شد. این کار آنها حسادت نیست بلکه آنها واقعا نگران ما هستند. اما کسانی که به زندگی دیکته شده از طرف جامعه تن میدهند، وقتی شاهد تلاش دیگران برای رسیدن به اهدافشان هستند دچار ترس میشوند. حتی اگر آنها این کار را ناخودآگاه انجام دهند، بازهم مضر و زیان بار است و فرهنگی متشکل از هنجارطلبی، حد وسط بودن و افسردگی آرام و خاموش را بهوجود میآورد. خرچنگ درون سطل نباشید.
تنها راهی که با استفاده از آن مانع از شکست خوردن میشوید این است که هیچ چیزی را امتحان نکنید. از شکست خوردن نترسید. این همان راه رسیدن به موفقیت است. بعلاوه، متوقف کردن سعی و تلاشتان خود یک شکست واقعی است.
یک روش عالی برای غلبه بر ترس از شکست روبهرو شدن با بدترین کابوس و تصویر ذهنی احتمالی خودتان از آن است. اگر تلاش کنید و شکست بخورید، بدترین چیزی که برای شما اتفاق میافتد چه خواهد بود؟ تصویر ذهنی خود از بدترین حالت احتمالی را بنویسید. سپس بنویسید که باید چه کاری انجام دهید تا به همین جایی که الان هستید برگردید.
99% مواقع خواهید دید که بدترین حالت ماجرا تقریبا آنطور که فکر میکردید هم ترسناک نبوده است و تنها مانعی که برای شما وجود داشته تصویر ذهنی شما از آن بوده است. 1% باقی مانده مربوط میشود به حالتی که به واسطه آن شما به نقطهای میرسید که راه بازگشتی برایتان وجود ندارد (که اساسا دربردارنده مرگ یا آسیبی جسمانی است که زندگی شما را تغییر میدهد). شما تنها باید در چنین مواردی اوضاع را دوباره بررسی و تصمیم گیری کنید.
بدون شک غیبت کردن در همان لحظه باعث میشود که احساس بهتری داشته باشید اما عواقب و تاثیرات منفی درونی و بیرونی خود را به همراه خواهد داشت.
آیا تابحال توجه کردهاید که اظهار نظرهای افراد در شبکههای اجتماعی تا چه اندازه هیجانی است؟ مردم آنچنان به نظرات و عقیده هایشان وابسته هستند که گویی اینها شاهراه و خط مشی زندگی آنها است. اما باید آگاه باشید که اینها همواره تنها نظراتی در مورد چیزهایی است که واقعا هیچ تاثیری بر زندگی روزانه آنها ندارد. بله! اساسا مسائل و موضوعات بیاهمیت زیادی در این دنیا در جریان است. اگر برنامهای برای انجام کاری در مورد این قبیل چیزها ندارید، آنها را فراموش کنید و بر چیزهایی در زندگی خودتان متمرکز شوید که قابلیت و توانایی تغییر آنها را دارید.
هنگامی که نادیده گرفتن خودتان را کنار بگذارید میتوانید تغییرات بزرگی را بهوجود آورید. با این تصویر ذهنی با چالشهای خودتان روبهرو شوید: ” چطور میخواهم این کار را انجام دهم؟ “. تصویر ذهنی ” من چه کار ممکنی میتوانم انجام بدهم ” را دور بیندازید. اما اگر قصد ندارید که کاری برای تغییر چیزی انجام دهید، میتوانید راهکار قبلی را به کار ببرید. بهتر است که آن را کنار بگذارید یا درموردش هیچ حرفی نزنید.
هروقت میتوانید غذای سالم بخورید، خواب شبانه کافی و مناسبی داشته باشید و ورزش کنید. این ساختار گوشتی که آن را بدن مینامیم تنها راه ارتباطی ما با این جهان است. از آن بخوبی مراقبت کنید.
بعد از این دیگر ذهن خود را با جریان خروشانی از یاوهها و آشغالها تغذیه نکنید. از کار افتادگی موقتی قابل قبول است اما تمامی وقت آزاد خود را به تماشای مستندها، اراجیف بلاگ ها، کنترل کردن امتیازات مسابقات ورزشی و انجام کارهای بیهوده دیگری که نیازمند
صرف انرژی ذهنی است، هدر ندهید. حتی اخبار هم میتوانند با تمرکز بر مجموعهای از حوادث و اتفاقات منفی و جانب داریهای مغرضانه و متعصبانه مغز شما را فاسد کنند.
وام مسکن 25 ساله، بازنشستگی با حقوق کامل بازنشستگی، سخت کار کردن برای بهرهمندی از پاداش و مزایا و صرف نظر کردن از تعطیلات اصلی هرسال به امید داشتن تعطیلات سال آینده که همگی نشان دهنده برنامهریزی شما برای آینده است، بسیار حائز اهمیت است اما تمام زمان حال و لحظه اکنون خود را فدای آینده نکنید. همانطور که به سمت چیزهای بزرگ تر و بهتر حرکت میکنید، راهی برای لذت بردن از زندگی کنونی خود نیز پیدا کنید.
حتما بخوانید: نشانه های برخورد با افراد سخت گیر و روش برخورد با آنها
همه ما در روال عادی و عادتهای روزانه خود غرق میشویم اما هرکدام از ما فقط روزهای محدودی را در این دنیا زندگی میکنیم. زندگی را در حالت ” پرواز خودکار یا ناخودآگاه ” قرار ندهید. هوشمندانه و آگاهانه زندگی کنید. همیشه از خودتان بپرسید ” چرا من این کار را انجام میدهم؟ “. اگر صبحهای متمادی و پشت سرهم زیادی بدون داشتن پاسخ خوبی به این سوال از خواب بیدار میشوید، پس آگاه باشید که زمان تغییر فرا رسیده است.
همه ما در زندگی خود چیزهایی داریم که ما را از انجام کارهایی که حقیقتا خواستار انجام آنها هستیم، باز میدارند؛ فرقی نمیکند که این چیزها شرایط و محیط ما هستند یا عیب و نقصهای شخصی ما. ما میتوانیم آنها را بپذیریم، میتوانیم آنها را با استدلالهای خود توجیه کنیم یا اینکه میتوانیم با ترس هایمان روبهرو شویم. انتخاب شما کدام است؟
برخی از افراد بطور طبیعی اصطلاحا ” پروانههای اجتماعی” هستند و بخوبی با دیگران ارتباط برقرار میکنند. آن دسته از افرادی که از چنین توانایی هایی برخوردار نیستند لازم است که با تلاش و کوشش خود مهارتهای اجتماعی شان را ارتقاء دهند. درونگرا بودن و لذت بردن از تنهایی هیچ ایرادی ندارد اما اجازه ندهید که مهارتهای اجتماعی ضعیف زمانی که به آنها نیاز دارید بازدارنده شما شوند. تقویت مهارتهای اجتماعی به شما در انتخاب مسیر کار یا فعالیت شما نیز کمک میکند.
لازم نیست که همه مردم برای امرار معاش خود فوتبال بازی کنند یا نوازنده موسیقی پاپ باشند. اما این به معنای آن هم نیست که شما نمیتوانید کاری را پیدا کنید که به آن عشق بورزید و هر روز صبح با عشق و علاقه برای انجام آن کار از خواب بیدار شوید. به جست و جوهای خودتان ادامه دهید و تا زمانی که چنین کاری را پیدا نکرده اید، دست از تلاش و جستوجو بر ندارید. زندگی آنقدر کوتاه است که وقتی برای ترسیدن از غروب جمعهها نداریم.
کلمات کلیدی: