شاید بسیاری از افراد حتی در دنیای مدرن امروزی تصور کنند که تربیت فرزندان فقط برعهدهی مادران است و پدران تنها مسئول تأمین مخارج خانواده هستند. اما تحقیقات نشان میدهد که نقش پدر در تربیت فرزند چیزی نیست که بتوان بهراحتی نادیده گرفت. در این مطلب بیشتر به این موضوع مهم میپردازیم. لطفا با ما همراه باشید.
براساس تحقیقات روانشناسی، 3 روش تربیتی متفاوت در بین والدین وجود دارد:
والدین مقتدری که کمتر محبت میکنند و کنترل بالایی روی فرزندانشان دارند؛
والدینی که اقتدار آنها همراه با عشق و محدودیت است. در این مورد کنترل به میزان معمول و محبت بین اعضای خانواده زیاد است، بحث و گفتوگو بین اعضای خانواده صورت میگیرد، ولی والدین همچنان کنترل و نظارت خود را دارند؛
والدینی که محبت خیلی زیاد و کنترل بسیار کمی روی فرزندان خود دارند. در این گروه کودکان کاملا مرکز توجه هستند و به نوعی فرزندسالاری در خانواده حاکم است.
همانطور که میدانید، هر دو والد (پدر و مادر) نقش بسیاری مهمی در تربیت فرزندان دارند. مادران بیشتر نیازهای تغذیهای فرزندان را تأمین میکنند. درحالیکه پدران بیشتر تمایل دارند با کودکان بازی کنند. این بازیها حتی گاهی ممکن است فیزیکی و خشن باشند. امروزه نقش پدر در تربیت فرزندبسیار بیشتر از گذشته شده است. برای مثال کارهایی مانند تعویض پوشک، خواباندن کودک، بردن کودک نزد پزشک و همکاری در کارهای منزل را انجام میدهند.
در اواخر سال 1980 روی گروهی از والدین تحقیقاتی صورت گرفت و از آنها خواسته شد تا مدتی با کودکان خود بازی کنند. براساس نتایجی که از این تحقیق بهدست آمد، پدران بیشتر سعی داشتند که با بچهها بازیهای فعال و پرتحرک انجام دهند. بهعنوان مثال بچهها را به هوا بیندازند یا روی زمین بچرخانند، اما بازیهای مادران بیشتر بر پایهی فعالیتهای آموزشی و یادگیری مهارت است؛ مثل بازی با انگشتان دست، خواندن آواز یا بیسروصدا نشستن.
براساس تحقیقات بخش روانشناسی دانشگاه کمبریج، کودکان برای بازیکردن بیشتر سمت پدرشان میروند و در موقع استرس و ناراحتی به مادرشان پناه میبرند.
در دوران نوجوانی، بچهها بیشتر به همسالان خود نگاه میکنند و میخواهند شبیه آنها باشند؛ اما اگر از آنها بپرسید میخواهند در آینده چگونه فردی باشند، والدین خود را درنظر میگیرند.
هنگامی که بچهها خودشان والد میشوند، برای بایدها و نبایدهای زندگیشان به والدین خود نگاه میکنند. برای مثال، پدر تأثیر بسیار زیادی در افزایش عزت نفس در یک دختر و رشد شخصیت او بهعنوان یک خانم دارد. برای نمونه با بررسی زندگی افرادی مثل هیلاری کلینتون، مادلین آلبرایت (وزیر امور خارجهی سابق ایالات متحدهی آمریکا) و بسیاری از زنان برجستهی علمی میبینیم که پدران آنها نفوذ زیادی در دخترانشان داشتهاند.
هرقدر روابط بین پدرومادر بهتر باشد، به همان اندازه کودکان بیشتر موارد عاطفی و کارهای مشترک را میبینند و درک میکنند. زمانیکه والدین بهصورت گروه با عملکرد خوب کار میکنند، کودکان یاد میگیرند که چطور کارها را انجام دهند. البته مشاجرهی بین زوجین طبیعی است، اما موضوع اصلی این است که والدین چطور با وجود اختلاف نظری که با یکدیگر دارند، مؤدب هستند و به یکدیگر احترام میگذارند. بهاینترتیب، فرزندان یاد میگیرند که چطور با مدیریت درست مشکلات را برطرف کنند.
برخی تحقیقات نشان میدهند «رفتار والدین» نوعی ارتباط بین روابط پدرومادر و نتایج نوجوانان است.
والدینی که بهدلیل روابط ضعیفشان دچار پریشانی، افسردگی و ناراحتی هستند، وظایف خود را بهعنوان والدین بهخوبی انجام نمیدهند. به همین دلیل نوجوانان آنها نیز رفتار مناسبی نخواهد داشت. برای مثال آریگا (Arriaga) و فوشه (Foshee)، هنگام بررسی سوابق خشونت نوجوانان دریافتند نوجوانانی که والدین آنها مرتکب خشونتهای خانگی میشوند، بیشتر در معرض روابط پرخطر قرار میگیرند.
از سوی دیگر، روابط زناشویی مناسب و رفتارهای حمایتی والدین میتواند تأثیر مثبتی در رشد کودکان داشته باشد. براساس گزارشها، فرزندان مادرانی که از روابط زناشویی و نوع رفتار پدر با فرزند خود رضایت دارند، از نظر روانی در شرایط بهتری هستند.
روابط پدر با فرزندان تفاوتهای بسیار زیادی دارد. عوامل زیادی مثل سن پدر یا تعداد اعضای خانواده میتواند در این رابطه نقش داشته باشد و این تفاوت روابط بیشتر از حدی است که بتوان پیشبینی کرد.
برای مثال ممکن است بعضی از پدران برای دخترانشان که در سنین نوجوانی هستند بسیار سختگیر باشند. همچنین ممکن است پدر، در اینکه چطور یک دختر روابط عاطفی آیندهاش را مدیریت کند نقش سازنده داشته باشند.
در دوران نوجوانی بعضی از پسرها دوست دارند که مردانگی خودشان را نشان دهند، اما سرانجام پدرها و پسرها میتوانند رابطهی دوستانه برقرار کنند. رابطهی پدر با فرزندان انواع مختلفی دارد و فقط به یک نوع ختم نمیشود.
فرزندان با چه روشهایی میتوانند علاقهی خود را به پدرشان بیان کنند؟
پدرها باید همان رفتار محبتآمیزی را که با همسرانشان دارند، با فرزندانشان نیز داشته باشند و به صحبتهای آنها گوش دهند.
هنگامیکه کودکان چیزی را با خلاقیت خودشان میسازند و به پدرشان هدیه میدهند، یا حتی برای او یک یادداشت مینویسند و به او میگویند «پدر من همیشه شما را دوست دارم»، پدر باید عکسالعمل مناسبی نشان دهد.
تأثیر و قدرت کلمات را دستکم نگیرید، استفاده از کلمات هم بسیار مهم است. بعضی از مردان از بیان محبت خود بهخصوص به پسرانشان، خودداری میکنند. درنتیجه پسران آنها هم نمیتوانند به صورت مستقیم به پدرشان ابراز علاقه کنند. این ابراز علاقه میتواند شامل محبت کلامی یا فیزیکی باشد.
برای نوجوانان عصر جدید، استفاده از متنها و ایمیل بسیار مفید است. میتوانید برای پدرتان یک آهنگ مناسب بفرستید. لازم نیست که حتما آن آهنگ با صدای بلند بگوید «دوستت دارم»، اما همین که محتوای آن نشان دهد «به فکرت هستم» خوب است. شاید برای شما اهمیت زیادی نداشته باشد، اما پدرها این ارتباط را دوست دارند. بهخصوص زمانی که روابط مشترک در خانه وجود ندارد، این کار میتواند زمینهای برای ایجاد رابطهی مناسب پدر و فرزندی باشد.
در آخر بهیاد داشته باشید که افراد مختلفی ممکن است نقش پدرانه در زندگیتان داشته باشند. روز پدر فرصت مناسبی است که مردان مهم زندگیتان را بهیاد بیاورید و به آنها بگویید: «دوستت دارم».
منبع : https://keramatzade.com/What-is-the-role-of-the-father-in-the-development-and-upbringing-of-the-child-
کلمات کلیدی:
شاید بسیاری از افراد حتی در دنیای مدرن امروزی تصور کنند که تربیت فرزندان فقط برعهدهی مادران است و پدران تنها مسئول تأمین مخارج خانواده هستند. اما تحقیقات نشان میدهد که نقش پدر در تربیت فرزند چیزی نیست که بتوان بهراحتی نادیده گرفت. در این مطلب بیشتر به این موضوع مهم میپردازیم. لطفا با ما همراه باشید.
براساس تحقیقات روانشناسی، 3 روش تربیتی متفاوت در بین والدین وجود دارد:
والدین مقتدری که کمتر محبت میکنند و کنترل بالایی روی فرزندانشان دارند؛
والدینی که اقتدار آنها همراه با عشق و محدودیت است. در این مورد کنترل به میزان معمول و محبت بین اعضای خانواده زیاد است، بحث و گفتوگو بین اعضای خانواده صورت میگیرد، ولی والدین همچنان کنترل و نظارت خود را دارند؛
والدینی که محبت خیلی زیاد و کنترل بسیار کمی روی فرزندان خود دارند. در این گروه کودکان کاملا مرکز توجه هستند و به نوعی فرزندسالاری در خانواده حاکم است.
همانطور که میدانید، هر دو والد (پدر و مادر) نقش بسیاری مهمی در تربیت فرزندان دارند. مادران بیشتر نیازهای تغذیهای فرزندان را تأمین میکنند. درحالیکه پدران بیشتر تمایل دارند با کودکان بازی کنند. این بازیها حتی گاهی ممکن است فیزیکی و خشن باشند. امروزه نقش پدر در تربیت فرزندبسیار بیشتر از گذشته شده است. برای مثال کارهایی مانند تعویض پوشک، خواباندن کودک، بردن کودک نزد پزشک و همکاری در کارهای منزل را انجام میدهند.
در اواخر سال 1980 روی گروهی از والدین تحقیقاتی صورت گرفت و از آنها خواسته شد تا مدتی با کودکان خود بازی کنند. براساس نتایجی که از این تحقیق بهدست آمد، پدران بیشتر سعی داشتند که با بچهها بازیهای فعال و پرتحرک انجام دهند. بهعنوان مثال بچهها را به هوا بیندازند یا روی زمین بچرخانند، اما بازیهای مادران بیشتر بر پایهی فعالیتهای آموزشی و یادگیری مهارت است؛ مثل بازی با انگشتان دست، خواندن آواز یا بیسروصدا نشستن.
براساس تحقیقات بخش روانشناسی دانشگاه کمبریج، کودکان برای بازیکردن بیشتر سمت پدرشان میروند و در موقع استرس و ناراحتی به مادرشان پناه میبرند.
در دوران نوجوانی، بچهها بیشتر به همسالان خود نگاه میکنند و میخواهند شبیه آنها باشند؛ اما اگر از آنها بپرسید میخواهند در آینده چگونه فردی باشند، والدین خود را درنظر میگیرند.
هنگامی که بچهها خودشان والد میشوند، برای بایدها و نبایدهای زندگیشان به والدین خود نگاه میکنند. برای مثال، پدر تأثیر بسیار زیادی در افزایش عزت نفس در یک دختر و رشد شخصیت او بهعنوان یک خانم دارد. برای نمونه با بررسی زندگی افرادی مثل هیلاری کلینتون، مادلین آلبرایت (وزیر امور خارجهی سابق ایالات متحدهی آمریکا) و بسیاری از زنان برجستهی علمی میبینیم که پدران آنها نفوذ زیادی در دخترانشان داشتهاند.
هرقدر روابط بین پدرومادر بهتر باشد، به همان اندازه کودکان بیشتر موارد عاطفی و کارهای مشترک را میبینند و درک میکنند. زمانیکه والدین بهصورت گروه با عملکرد خوب کار میکنند، کودکان یاد میگیرند که چطور کارها را انجام دهند. البته مشاجرهی بین زوجین طبیعی است، اما موضوع اصلی این است که والدین چطور با وجود اختلاف نظری که با یکدیگر دارند، مؤدب هستند و به یکدیگر احترام میگذارند. بهاینترتیب، فرزندان یاد میگیرند که چطور با مدیریت درست مشکلات را برطرف کنند.
برخی تحقیقات نشان میدهند «رفتار والدین» نوعی ارتباط بین روابط پدرومادر و نتایج نوجوانان است.
والدینی که بهدلیل روابط ضعیفشان دچار پریشانی، افسردگی و ناراحتی هستند، وظایف خود را بهعنوان والدین بهخوبی انجام نمیدهند. به همین دلیل نوجوانان آنها نیز رفتار مناسبی نخواهد داشت. برای مثال آریگا (Arriaga) و فوشه (Foshee)، هنگام بررسی سوابق خشونت نوجوانان دریافتند نوجوانانی که والدین آنها مرتکب خشونتهای خانگی میشوند، بیشتر در معرض روابط پرخطر قرار میگیرند.
از سوی دیگر، روابط زناشویی مناسب و رفتارهای حمایتی والدین میتواند تأثیر مثبتی در رشد کودکان داشته باشد. براساس گزارشها، فرزندان مادرانی که از روابط زناشویی و نوع رفتار پدر با فرزند خود رضایت دارند، از نظر روانی در شرایط بهتری هستند.
روابط پدر با فرزندان تفاوتهای بسیار زیادی دارد. عوامل زیادی مثل سن پدر یا تعداد اعضای خانواده میتواند در این رابطه نقش داشته باشد و این تفاوت روابط بیشتر از حدی است که بتوان پیشبینی کرد.
برای مثال ممکن است بعضی از پدران برای دخترانشان که در سنین نوجوانی هستند بسیار سختگیر باشند. همچنین ممکن است پدر، در اینکه چطور یک دختر روابط عاطفی آیندهاش را مدیریت کند نقش سازنده داشته باشند.
در دوران نوجوانی بعضی از پسرها دوست دارند که مردانگی خودشان را نشان دهند، اما سرانجام پدرها و پسرها میتوانند رابطهی دوستانه برقرار کنند. رابطهی پدر با فرزندان انواع مختلفی دارد و فقط به یک نوع ختم نمیشود.
فرزندان با چه روشهایی میتوانند علاقهی خود را به پدرشان بیان کنند؟
پدرها باید همان رفتار محبتآمیزی را که با همسرانشان دارند، با فرزندانشان نیز داشته باشند و به صحبتهای آنها گوش دهند.
هنگامیکه کودکان چیزی را با خلاقیت خودشان میسازند و به پدرشان هدیه میدهند، یا حتی برای او یک یادداشت مینویسند و به او میگویند «پدر من همیشه شما را دوست دارم»، پدر باید عکسالعمل مناسبی نشان دهد.
تأثیر و قدرت کلمات را دستکم نگیرید، استفاده از کلمات هم بسیار مهم است. بعضی از مردان از بیان محبت خود بهخصوص به پسرانشان، خودداری میکنند. درنتیجه پسران آنها هم نمیتوانند به صورت مستقیم به پدرشان ابراز علاقه کنند. این ابراز علاقه میتواند شامل محبت کلامی یا فیزیکی باشد.
برای نوجوانان عصر جدید، استفاده از متنها و ایمیل بسیار مفید است. میتوانید برای پدرتان یک آهنگ مناسب بفرستید. لازم نیست که حتما آن آهنگ با صدای بلند بگوید «دوستت دارم»، اما همین که محتوای آن نشان دهد «به فکرت هستم» خوب است. شاید برای شما اهمیت زیادی نداشته باشد، اما پدرها این ارتباط را دوست دارند. بهخصوص زمانی که روابط مشترک در خانه وجود ندارد، این کار میتواند زمینهای برای ایجاد رابطهی مناسب پدر و فرزندی باشد.
در آخر بهیاد داشته باشید که افراد مختلفی ممکن است نقش پدرانه در زندگیتان داشته باشند. روز پدر فرصت مناسبی است که مردان مهم زندگیتان را بهیاد بیاورید و به آنها بگویید: «دوستت دارم».
منبع : https://keramatzade.com/What-is-the-role-of-the-father-in-the-development-and-upbringing-of-the-child-
کلمات کلیدی:
شاید بسیاری از افراد حتی در دنیای مدرن امروزی تصور کنند که تربیت فرزندان فقط برعهدهی مادران است و پدران تنها مسئول تأمین مخارج خانواده هستند. اما تحقیقات نشان میدهد که نقش پدر در تربیت فرزند چیزی نیست که بتوان بهراحتی نادیده گرفت. در این مطلب بیشتر به این موضوع مهم میپردازیم. لطفا با ما همراه باشید.
براساس تحقیقات روانشناسی، 3 روش تربیتی متفاوت در بین والدین وجود دارد:
والدین مقتدری که کمتر محبت میکنند و کنترل بالایی روی فرزندانشان دارند؛
والدینی که اقتدار آنها همراه با عشق و محدودیت است. در این مورد کنترل به میزان معمول و محبت بین اعضای خانواده زیاد است، بحث و گفتوگو بین اعضای خانواده صورت میگیرد، ولی والدین همچنان کنترل و نظارت خود را دارند؛
والدینی که محبت خیلی زیاد و کنترل بسیار کمی روی فرزندان خود دارند. در این گروه کودکان کاملا مرکز توجه هستند و به نوعی فرزندسالاری در خانواده حاکم است.
همانطور که میدانید، هر دو والد (پدر و مادر) نقش بسیاری مهمی در تربیت فرزندان دارند. مادران بیشتر نیازهای تغذیهای فرزندان را تأمین میکنند. درحالیکه پدران بیشتر تمایل دارند با کودکان بازی کنند. این بازیها حتی گاهی ممکن است فیزیکی و خشن باشند. امروزه نقش پدر در تربیت فرزندبسیار بیشتر از گذشته شده است. برای مثال کارهایی مانند تعویض پوشک، خواباندن کودک، بردن کودک نزد پزشک و همکاری در کارهای منزل را انجام میدهند.
در اواخر سال 1980 روی گروهی از والدین تحقیقاتی صورت گرفت و از آنها خواسته شد تا مدتی با کودکان خود بازی کنند. براساس نتایجی که از این تحقیق بهدست آمد، پدران بیشتر سعی داشتند که با بچهها بازیهای فعال و پرتحرک انجام دهند. بهعنوان مثال بچهها را به هوا بیندازند یا روی زمین بچرخانند، اما بازیهای مادران بیشتر بر پایهی فعالیتهای آموزشی و یادگیری مهارت است؛ مثل بازی با انگشتان دست، خواندن آواز یا بیسروصدا نشستن.
براساس تحقیقات بخش روانشناسی دانشگاه کمبریج، کودکان برای بازیکردن بیشتر سمت پدرشان میروند و در موقع استرس و ناراحتی به مادرشان پناه میبرند.
در دوران نوجوانی، بچهها بیشتر به همسالان خود نگاه میکنند و میخواهند شبیه آنها باشند؛ اما اگر از آنها بپرسید میخواهند در آینده چگونه فردی باشند، والدین خود را درنظر میگیرند.
هنگامی که بچهها خودشان والد میشوند، برای بایدها و نبایدهای زندگیشان به والدین خود نگاه میکنند. برای مثال، پدر تأثیر بسیار زیادی در افزایش عزت نفس در یک دختر و رشد شخصیت او بهعنوان یک خانم دارد. برای نمونه با بررسی زندگی افرادی مثل هیلاری کلینتون، مادلین آلبرایت (وزیر امور خارجهی سابق ایالات متحدهی آمریکا) و بسیاری از زنان برجستهی علمی میبینیم که پدران آنها نفوذ زیادی در دخترانشان داشتهاند.
هرقدر روابط بین پدرومادر بهتر باشد، به همان اندازه کودکان بیشتر موارد عاطفی و کارهای مشترک را میبینند و درک میکنند. زمانیکه والدین بهصورت گروه با عملکرد خوب کار میکنند، کودکان یاد میگیرند که چطور کارها را انجام دهند. البته مشاجرهی بین زوجین طبیعی است، اما موضوع اصلی این است که والدین چطور با وجود اختلاف نظری که با یکدیگر دارند، مؤدب هستند و به یکدیگر احترام میگذارند. بهاینترتیب، فرزندان یاد میگیرند که چطور با مدیریت درست مشکلات را برطرف کنند.
برخی تحقیقات نشان میدهند «رفتار والدین» نوعی ارتباط بین روابط پدرومادر و نتایج نوجوانان است.
والدینی که بهدلیل روابط ضعیفشان دچار پریشانی، افسردگی و ناراحتی هستند، وظایف خود را بهعنوان والدین بهخوبی انجام نمیدهند. به همین دلیل نوجوانان آنها نیز رفتار مناسبی نخواهد داشت. برای مثال آریگا (Arriaga) و فوشه (Foshee)، هنگام بررسی سوابق خشونت نوجوانان دریافتند نوجوانانی که والدین آنها مرتکب خشونتهای خانگی میشوند، بیشتر در معرض روابط پرخطر قرار میگیرند.
از سوی دیگر، روابط زناشویی مناسب و رفتارهای حمایتی والدین میتواند تأثیر مثبتی در رشد کودکان داشته باشد. براساس گزارشها، فرزندان مادرانی که از روابط زناشویی و نوع رفتار پدر با فرزند خود رضایت دارند، از نظر روانی در شرایط بهتری هستند.
روابط پدر با فرزندان تفاوتهای بسیار زیادی دارد. عوامل زیادی مثل سن پدر یا تعداد اعضای خانواده میتواند در این رابطه نقش داشته باشد و این تفاوت روابط بیشتر از حدی است که بتوان پیشبینی کرد.
برای مثال ممکن است بعضی از پدران برای دخترانشان که در سنین نوجوانی هستند بسیار سختگیر باشند. همچنین ممکن است پدر، در اینکه چطور یک دختر روابط عاطفی آیندهاش را مدیریت کند نقش سازنده داشته باشند.
در دوران نوجوانی بعضی از پسرها دوست دارند که مردانگی خودشان را نشان دهند، اما سرانجام پدرها و پسرها میتوانند رابطهی دوستانه برقرار کنند. رابطهی پدر با فرزندان انواع مختلفی دارد و فقط به یک نوع ختم نمیشود.
فرزندان با چه روشهایی میتوانند علاقهی خود را به پدرشان بیان کنند؟
پدرها باید همان رفتار محبتآمیزی را که با همسرانشان دارند، با فرزندانشان نیز داشته باشند و به صحبتهای آنها گوش دهند.
هنگامیکه کودکان چیزی را با خلاقیت خودشان میسازند و به پدرشان هدیه میدهند، یا حتی برای او یک یادداشت مینویسند و به او میگویند «پدر من همیشه شما را دوست دارم»، پدر باید عکسالعمل مناسبی نشان دهد.
تأثیر و قدرت کلمات را دستکم نگیرید، استفاده از کلمات هم بسیار مهم است. بعضی از مردان از بیان محبت خود بهخصوص به پسرانشان، خودداری میکنند. درنتیجه پسران آنها هم نمیتوانند به صورت مستقیم به پدرشان ابراز علاقه کنند. این ابراز علاقه میتواند شامل محبت کلامی یا فیزیکی باشد.
برای نوجوانان عصر جدید، استفاده از متنها و ایمیل بسیار مفید است. میتوانید برای پدرتان یک آهنگ مناسب بفرستید. لازم نیست که حتما آن آهنگ با صدای بلند بگوید «دوستت دارم»، اما همین که محتوای آن نشان دهد «به فکرت هستم» خوب است. شاید برای شما اهمیت زیادی نداشته باشد، اما پدرها این ارتباط را دوست دارند. بهخصوص زمانی که روابط مشترک در خانه وجود ندارد، این کار میتواند زمینهای برای ایجاد رابطهی مناسب پدر و فرزندی باشد.
در آخر بهیاد داشته باشید که افراد مختلفی ممکن است نقش پدرانه در زندگیتان داشته باشند. روز پدر فرصت مناسبی است که مردان مهم زندگیتان را بهیاد بیاورید و به آنها بگویید: «دوستت دارم».
منبع : https://keramatzade.com/What-is-the-role-of-the-father-in-the-development-and-upbringing-of-the-child-
کلمات کلیدی:
فن بیان در گفتار و نوشتار، یک هنر متقاعدسازی باستانی و قدیمی است. در طول سالهای متمادی، سیاستمداران و مبلغان باعث بدنام شدن این مهارت شدهاند. برخی با آن به مثابه پیچاندن و دور زدن حقیقت و یا حتی شیوهی ارتباطی غیراخلاقی و نوعی حقهبازی، برخورد میکنند. در حالی که فن بیان چیزی نیست جز برقراری ارتباط و متقاعدسازی شفاف و موثر. فن بیان راهی است برای عمیق شدن در یک موضوع و بیان شفاف نظرات و ایدهها و به اشتراک گذاشتن دانش خود با دیگران.
فن بیان 5 قانون کلی دارد. اگر چه وضعکننده اصلی و دقیق این قوانین نا شناخته است، ولی عمدتاً به آریستوتتل، متفکرین و فلاسفهی دیگری از عصر کلاسیک نسبت داده شدهاند. این 5 قانون کلی عبارتاند از:
ابداع و ابتکار
تنظیم
سبک
به خاطر سپردن
رساندن پیام
این 5 قانون، چارچوبی برای سازماندهی سخنان و نظرات شما ارائه میکند که بتوانید آنها را به شکل مؤثرتری به گوش مخاطبان خود برسانید.
چرا باید فن بیان را بیاموزیم
به چندین دلیل آموختن و درک اصول پایهای فن بیان اهمیت دارد.
یادگیری استراتژیهای کلاسیک فن بیان به شما کمک میکند تا بتوانید توانایی خود برای ارتباط برقرار کردن با دیگران را ارتقا دهید. فن بیان به شما ابزاری میدهد تا با استفاده از آنها بتوانید ارتباط شفاف با دیگران برقرار کنید و نظرات خود را با اشتیاق و توانایی متقاعد کردن دیگران، بیان کنید و به شکل کارآمدی بر دیگران تاثیرگذاری داشته باشید. اگر فن بیان را بیاموزید، میتوانید با تکنیکهای متقاعدسازی که ممکن است دیگران علیه شما و برای تحمیل کردن نظرشان به شما استفاده کنند، آشنا شوید.
چطور برای برقراری ارتباط با دیگران، قوانین فن بیان را به کار ببریم
در ادامه خواهیم دید که برای اینکه به شکل کارآمدتری با دیگران ارتباط برقرار کنیم، چطور باید از قوانین فن بیان استفاده کنیم.
در این قانون، هدف تحقیق پیرامون موضوع مورد نظر و یافتن بهترین جملات و رویکردها برای متقاعد کردن مخاطبان است که یکی از اساسیترین مراحل در برنامه ریزی برای ارتباط برقرارکردن است.
ابتدا به خوبی در مورد موضوع موردنظرتان فکر کنید. بدین منظور برای سازماندهی تفکر خود میتوانید از چهار نوع سوال استفاده کنید.
سوالات مربوط به ماهیت: در این سوالات به ماهیت موضوع نگاه میشود. اهمیت موضوع چیست؟ ریشهی مشکل کجاست؟ کدام یافته یا تحقیق نظر شما را تأیید یا رد میکند؟
سوالات مربوط به تعاریف: موضوعی که میخواهید در مورد آن صحبت کنید را ابتدا تعریف کنید و عناصر مختلف آن را تحلیل کنید. ازخود بپرسید آیا ابهامی در تعاریف و اصطلاحات وجود دارد؟ آیا میتوان تفسیر متفاوتی از آنها داشت؟
سوالات مربوط به کیفیت: در این مورد اصول اخلاقی و کیفیت نظرات خود را بررسی میکنید. چه ارزشهایی نظرات شما را تحت تأثیر قرار دادهاند؟ و نتیجهگیری شما تا چه اندازه معتبر است؟
سوالات مربوط به قلمرو قدرت: این مورد در ارتباط با کانال ارتباط است. آیا بهترین حالت را برای انتقال پیام خود انتخاب کردهاید؟ (مانند ایمیل، تلفن و…) همچنین به خوبی در مورد اقداماتی که میخواهید مخاطبانتان پس از شنیدن صحبتهای شما انجام دهند فکر کنید و بررسی کنید تا چه حد میتوانید انجام این اقدامات را در نظر آنها ساده کنید.
هنگامی که میخواهید چارچوب اولیهی صحبتهای خود را انتخاب کنید، به اندازهی کافی برای تعریف موضوع موردنظرتان وقت بگذارید. در مورد آن به جمع آوری اطلاعات بپردازید، و مطمئن شوید که تحقیقاتتان را بر پایهی اطلاعات و منابع معتبر و موثق صورت دادهاید. سپس مخاطبان خود را مورد بررسی قرار دهید. آنها چه کسانی هستند؟ چه پیش زمینهی فرهنگی دارند؟ سطح درک آنها از موضوع تا چه حد است؟ چه نیاز یا خواستهای از گوش دادن به صحبتهای شما دارند؟
اگر مخاطبان شما را افراد متفاوت و مختلفی تشکیل میدهند آنها را بخشبندی کنید تا درکتان از نیازهای هر گروه افزایش یابد. به یاد داشته باشید ابتکار مهمترین قانون از 5 قانون کلی فن بیان است. بیشتر وقت خود را صرف پیادهسازی این قانون کنید.
تنظیم عبارت است از فرایند سازماندهی اطلاعات جهت یافتن بهترین راه برای متقاعد کردن مخاطبان. برای انجام این کار میتوانید از روشهای مختلفی استفاده کنید. فرمت معمول این کار که در اینجا آمده است را به شما پیشنهاد میدهیم:
مقدمه
بیان حقایق ( اطلاعات پیش زمینهای)
دستهبندی ( خلاصهای از کلیه صحبتهایی که میخواهید انجام دهید.)
اثبات ( صحبتهای منطقی و مستدل / متن اصلی سخنرانی یا نوشتار)
رد کردن ( بر طرف کردن ایرادات و یا مخالفتهایی که با صحبتهای شما شده)
نتیجه گیری
اینکه چگونه صحبتهای خود را تنظیم کنید به کانال و شیوهی ارتباطی که انتخاب میکنید، بستگی دارد. نوع بستر ارتباطی، نظیر نوشتن ایمیل تأثیرگذار، آمادهسازی یک ارائهی عالی، وبلاگ نویسی و برگزاری ملاقات موثر، معیار مناسبی در انتخاب استراتژی مناسب برای ساختاردهی و سازماندهی پیامتان خواهد بود. وقتی پیام خود را آماده و مشخص کردید.
این قانون مشخص میکند که چگونه ایدهها و نظرات خود را بیان کنید. انتخاب سبک مسئلهی مهمی است، چراکه بدون آن مخاطبان نمیتوانند به آنچه که میگویید اعتماد کامل داشته باشند. به عنوان مثال تصور کنید که دو نفر از اعضای تیم شما، محمد و فرزانه، در حال ارائهی مطالب به هیئت مدیره شرکت شما هستند. محمد با لکنت صحبت میکند و از استعارات پیچیده و کلمات بسیار تخصصی استفاده میکند و باعث گیج شدن مخاطبان خود میشود. فرزانه با اشتیاق و ظرافت با مخاطبان ارتباط برقرار میکند. او از جملات ساده ولی تأثیرگذار استفاده میکند و به نظر میرسد که از ارائهی نظرات و ایدههای خود به آنها لذت میبرد.
اگر شما مخاطب این دو نفر بودید به سخنان کدامشان اعتماد بیشتری داشتید؟ به احتمال بسیار جذب سخنان فرزانه میشدید، چرا که حرفهای بودن، هوش و اعتبار را در او میبینید و متوجه میشوید به آنچه که میگوید اعتقاد کامل دارد. سبک شما، به مخاطبانتان و شیوه و بستر ارتباطیای که برای انتقال پیام به آنها استفاده میکنید، بستگی دارد. سبکها شامل شیوههای مختلف صحبت کردن، استفاده از استعارات، نحوهی قصهپردازی و حتی جلوههای بصری میشوند. برای اینکه سبک تاثیرگذارتری داشته باشید، از جملات کوتاه، ساده و با احساس استفاده کنید. تا جایی که میتوانید سخنان و یا نوشتار خود را زیبا کنید و از کلماتی استفاده کنید که تصورات و احساسات مخاطبان را تحتتأثیر قرار دهند.
علاوه بر نوشتن سخنان، سخنران باید صحبتهای خود را به خاطر نیز بسپارد. به سخنرانان توصیه میشود که سخنان بزرگان، داستانهای مرتبط با موضوع و ایدههای دیگر را جستجو کرده و به خاطر بسپارند تا بتواند در سخنرانیهای فیالبداههای که ممکن است پیش آید از آنها استفاده کنند. این قانون به این معنی است که باید سخنرانی خود را بهطور کامل تمرین کنید (یا به اندازهی کافی با موضوع آشنا باشید).
پیامها و صحبتهای شما نیز باید طوری باشد که بهسادگی در ذهن مخاطبانتان نقش ببندد. ایدهها، داستانها و جلوههای بصری را که میخواهید استفاده کنید بررسی کنید. چه تضمینی وجود دارد که مخاطبان شما بلافاصله پس از تمام شدن سخنان و یا متن شما، آن را فراموش نکنند؟ چگونه میتوانید اثر عمیقی بر آنان گذاشته و احساسات آنها را بر انگیخته کنید.
قانون شماره 5 مشخصا بر نحوه ارتباط برقرارکردن شما با دیگران تمرکز دارد و شامل زبان بدن، لحن و صدا، طرز بیان، فصاحت، حرکات و ژست شما در حین صحبت کردن است. برای رساندن پیام خود به دیگران باید بین خود و مخاطبانتان ایجاد اعتماد کنید. آنها باید بپذیرند که شما معتبر، موثق و قابلاعتماد، مطمئن و هوشمند بوده و از دانش کافی پیرامون موضوع موردبحث برخوردار هستید. چه برای مکالمات فیالبداهه و چه برای یک سخنرانی از پیش تعیین شده، به این نکته توجه داشته باشید.
یکی دیگر از مواردی که باید به آن اهمیت دهید، زمانبندی است. فارغ از اینکه میخواهید سخنرانی کنید، یک تماس تلفنی دارید یا میخواهید ایمیل یا نامهای بنویسید، زمانبندی نیز یکی از قسمتها مهم رساندن پیام است. به این فکر کنید که چه زمانی موثرترین زمان برای برقراری ارتباط با مخاطب است. به عنوان مثال، ممکن است اعضای تیم شما علاقهمند نباشند درست قبل از تعطیلات یا آخر هفته، خبر بد و یا غیرضروری به آنها بدهید. بنابراین اگر ایمیل خود را در یک زمان مناسب ارسال کنید، ممکن است اثرگذاری بیشتری داشته باشد.
منبع : https://keramatzade.com/How-can-we-influence-the-expression-
دانلود PDF مقاله : چطور می توانیم با فن بیان،تاثیرگذاری داشته باشیم؟
کلمات کلیدی:
فن بیان در گفتار و نوشتار، یک هنر متقاعدسازی باستانی و قدیمی است. در طول سالهای متمادی، سیاستمداران و مبلغان باعث بدنام شدن این مهارت شدهاند. برخی با آن به مثابه پیچاندن و دور زدن حقیقت و یا حتی شیوهی ارتباطی غیراخلاقی و نوعی حقهبازی، برخورد میکنند. در حالی که فن بیان چیزی نیست جز برقراری ارتباط و متقاعدسازی شفاف و موثر. فن بیان راهی است برای عمیق شدن در یک موضوع و بیان شفاف نظرات و ایدهها و به اشتراک گذاشتن دانش خود با دیگران.
فن بیان 5 قانون کلی دارد. اگر چه وضعکننده اصلی و دقیق این قوانین نا شناخته است، ولی عمدتاً به آریستوتتل، متفکرین و فلاسفهی دیگری از عصر کلاسیک نسبت داده شدهاند. این 5 قانون کلی عبارتاند از:
ابداع و ابتکار
تنظیم
سبک
به خاطر سپردن
رساندن پیام
این 5 قانون، چارچوبی برای سازماندهی سخنان و نظرات شما ارائه میکند که بتوانید آنها را به شکل مؤثرتری به گوش مخاطبان خود برسانید.
چرا باید فن بیان را بیاموزیم
به چندین دلیل آموختن و درک اصول پایهای فن بیان اهمیت دارد.
یادگیری استراتژیهای کلاسیک فن بیان به شما کمک میکند تا بتوانید توانایی خود برای ارتباط برقرار کردن با دیگران را ارتقا دهید. فن بیان به شما ابزاری میدهد تا با استفاده از آنها بتوانید ارتباط شفاف با دیگران برقرار کنید و نظرات خود را با اشتیاق و توانایی متقاعد کردن دیگران، بیان کنید و به شکل کارآمدی بر دیگران تاثیرگذاری داشته باشید. اگر فن بیان را بیاموزید، میتوانید با تکنیکهای متقاعدسازی که ممکن است دیگران علیه شما و برای تحمیل کردن نظرشان به شما استفاده کنند، آشنا شوید.
چطور برای برقراری ارتباط با دیگران، قوانین فن بیان را به کار ببریم
در ادامه خواهیم دید که برای اینکه به شکل کارآمدتری با دیگران ارتباط برقرار کنیم، چطور باید از قوانین فن بیان استفاده کنیم.
در این قانون، هدف تحقیق پیرامون موضوع مورد نظر و یافتن بهترین جملات و رویکردها برای متقاعد کردن مخاطبان است که یکی از اساسیترین مراحل در برنامه ریزی برای ارتباط برقرارکردن است.
ابتدا به خوبی در مورد موضوع موردنظرتان فکر کنید. بدین منظور برای سازماندهی تفکر خود میتوانید از چهار نوع سوال استفاده کنید.
سوالات مربوط به ماهیت: در این سوالات به ماهیت موضوع نگاه میشود. اهمیت موضوع چیست؟ ریشهی مشکل کجاست؟ کدام یافته یا تحقیق نظر شما را تأیید یا رد میکند؟
سوالات مربوط به تعاریف: موضوعی که میخواهید در مورد آن صحبت کنید را ابتدا تعریف کنید و عناصر مختلف آن را تحلیل کنید. ازخود بپرسید آیا ابهامی در تعاریف و اصطلاحات وجود دارد؟ آیا میتوان تفسیر متفاوتی از آنها داشت؟
سوالات مربوط به کیفیت: در این مورد اصول اخلاقی و کیفیت نظرات خود را بررسی میکنید. چه ارزشهایی نظرات شما را تحت تأثیر قرار دادهاند؟ و نتیجهگیری شما تا چه اندازه معتبر است؟
سوالات مربوط به قلمرو قدرت: این مورد در ارتباط با کانال ارتباط است. آیا بهترین حالت را برای انتقال پیام خود انتخاب کردهاید؟ (مانند ایمیل، تلفن و…) همچنین به خوبی در مورد اقداماتی که میخواهید مخاطبانتان پس از شنیدن صحبتهای شما انجام دهند فکر کنید و بررسی کنید تا چه حد میتوانید انجام این اقدامات را در نظر آنها ساده کنید.
هنگامی که میخواهید چارچوب اولیهی صحبتهای خود را انتخاب کنید، به اندازهی کافی برای تعریف موضوع موردنظرتان وقت بگذارید. در مورد آن به جمع آوری اطلاعات بپردازید، و مطمئن شوید که تحقیقاتتان را بر پایهی اطلاعات و منابع معتبر و موثق صورت دادهاید. سپس مخاطبان خود را مورد بررسی قرار دهید. آنها چه کسانی هستند؟ چه پیش زمینهی فرهنگی دارند؟ سطح درک آنها از موضوع تا چه حد است؟ چه نیاز یا خواستهای از گوش دادن به صحبتهای شما دارند؟
اگر مخاطبان شما را افراد متفاوت و مختلفی تشکیل میدهند آنها را بخشبندی کنید تا درکتان از نیازهای هر گروه افزایش یابد. به یاد داشته باشید ابتکار مهمترین قانون از 5 قانون کلی فن بیان است. بیشتر وقت خود را صرف پیادهسازی این قانون کنید.
تنظیم عبارت است از فرایند سازماندهی اطلاعات جهت یافتن بهترین راه برای متقاعد کردن مخاطبان. برای انجام این کار میتوانید از روشهای مختلفی استفاده کنید. فرمت معمول این کار که در اینجا آمده است را به شما پیشنهاد میدهیم:
مقدمه
بیان حقایق ( اطلاعات پیش زمینهای)
دستهبندی ( خلاصهای از کلیه صحبتهایی که میخواهید انجام دهید.)
اثبات ( صحبتهای منطقی و مستدل / متن اصلی سخنرانی یا نوشتار)
رد کردن ( بر طرف کردن ایرادات و یا مخالفتهایی که با صحبتهای شما شده)
نتیجه گیری
اینکه چگونه صحبتهای خود را تنظیم کنید به کانال و شیوهی ارتباطی که انتخاب میکنید، بستگی دارد. نوع بستر ارتباطی، نظیر نوشتن ایمیل تأثیرگذار، آمادهسازی یک ارائهی عالی، وبلاگ نویسی و برگزاری ملاقات موثر، معیار مناسبی در انتخاب استراتژی مناسب برای ساختاردهی و سازماندهی پیامتان خواهد بود. وقتی پیام خود را آماده و مشخص کردید.
این قانون مشخص میکند که چگونه ایدهها و نظرات خود را بیان کنید. انتخاب سبک مسئلهی مهمی است، چراکه بدون آن مخاطبان نمیتوانند به آنچه که میگویید اعتماد کامل داشته باشند. به عنوان مثال تصور کنید که دو نفر از اعضای تیم شما، محمد و فرزانه، در حال ارائهی مطالب به هیئت مدیره شرکت شما هستند. محمد با لکنت صحبت میکند و از استعارات پیچیده و کلمات بسیار تخصصی استفاده میکند و باعث گیج شدن مخاطبان خود میشود. فرزانه با اشتیاق و ظرافت با مخاطبان ارتباط برقرار میکند. او از جملات ساده ولی تأثیرگذار استفاده میکند و به نظر میرسد که از ارائهی نظرات و ایدههای خود به آنها لذت میبرد.
اگر شما مخاطب این دو نفر بودید به سخنان کدامشان اعتماد بیشتری داشتید؟ به احتمال بسیار جذب سخنان فرزانه میشدید، چرا که حرفهای بودن، هوش و اعتبار را در او میبینید و متوجه میشوید به آنچه که میگوید اعتقاد کامل دارد. سبک شما، به مخاطبانتان و شیوه و بستر ارتباطیای که برای انتقال پیام به آنها استفاده میکنید، بستگی دارد. سبکها شامل شیوههای مختلف صحبت کردن، استفاده از استعارات، نحوهی قصهپردازی و حتی جلوههای بصری میشوند. برای اینکه سبک تاثیرگذارتری داشته باشید، از جملات کوتاه، ساده و با احساس استفاده کنید. تا جایی که میتوانید سخنان و یا نوشتار خود را زیبا کنید و از کلماتی استفاده کنید که تصورات و احساسات مخاطبان را تحتتأثیر قرار دهند.
علاوه بر نوشتن سخنان، سخنران باید صحبتهای خود را به خاطر نیز بسپارد. به سخنرانان توصیه میشود که سخنان بزرگان، داستانهای مرتبط با موضوع و ایدههای دیگر را جستجو کرده و به خاطر بسپارند تا بتواند در سخنرانیهای فیالبداههای که ممکن است پیش آید از آنها استفاده کنند. این قانون به این معنی است که باید سخنرانی خود را بهطور کامل تمرین کنید (یا به اندازهی کافی با موضوع آشنا باشید).
پیامها و صحبتهای شما نیز باید طوری باشد که بهسادگی در ذهن مخاطبانتان نقش ببندد. ایدهها، داستانها و جلوههای بصری را که میخواهید استفاده کنید بررسی کنید. چه تضمینی وجود دارد که مخاطبان شما بلافاصله پس از تمام شدن سخنان و یا متن شما، آن را فراموش نکنند؟ چگونه میتوانید اثر عمیقی بر آنان گذاشته و احساسات آنها را بر انگیخته کنید.
قانون شماره 5 مشخصا بر نحوه ارتباط برقرارکردن شما با دیگران تمرکز دارد و شامل زبان بدن، لحن و صدا، طرز بیان، فصاحت، حرکات و ژست شما در حین صحبت کردن است. برای رساندن پیام خود به دیگران باید بین خود و مخاطبانتان ایجاد اعتماد کنید. آنها باید بپذیرند که شما معتبر، موثق و قابلاعتماد، مطمئن و هوشمند بوده و از دانش کافی پیرامون موضوع موردبحث برخوردار هستید. چه برای مکالمات فیالبداهه و چه برای یک سخنرانی از پیش تعیین شده، به این نکته توجه داشته باشید.
یکی دیگر از مواردی که باید به آن اهمیت دهید، زمانبندی است. فارغ از اینکه میخواهید سخنرانی کنید، یک تماس تلفنی دارید یا میخواهید ایمیل یا نامهای بنویسید، زمانبندی نیز یکی از قسمتها مهم رساندن پیام است. به این فکر کنید که چه زمانی موثرترین زمان برای برقراری ارتباط با مخاطب است. به عنوان مثال، ممکن است اعضای تیم شما علاقهمند نباشند درست قبل از تعطیلات یا آخر هفته، خبر بد و یا غیرضروری به آنها بدهید. بنابراین اگر ایمیل خود را در یک زمان مناسب ارسال کنید، ممکن است اثرگذاری بیشتری داشته باشد.
منبع : https://keramatzade.com/How-can-we-influence-the-expression-
دانلود PDF مقاله : چطور می توانیم با فن بیان،تاثیرگذاری داشته باشیم؟
کلمات کلیدی: