قانون جذب، قانون جدید و نوظهوری نیست !
از هزاران سال پیش، بودا نیز به مریدان خود چنین میگفت:
هر آنچه که هستیم حاصل تفکراتمان است.
ذهن یعنی همه چیز. هرآنچه را فکر کنیم، همان خواهیم شد.
در کتاب های مقدس، متون باستانی، نظریه های دانشمندان نیز به قدرت افکار اشاره شده است؛ برای مثال چندین آزمایش متفاوت برای اثبات قدرت فکر که در تلاش بودند پاسخ سوالی را پیدا کنند… اینکه آیا به راستی چطور فکر انسان میتواند شرایطش را تعیین کند؟
ذهن انسان مدام در حال تفکر است.
هر تفکری باعث ایجاد احساس در انسان میشود.
احساسات نیز باعث افزایش یا کاهش ارتعاشات انرژی بدن میشوند و هر انرژی ،مشابه خودش را جذب میکند.
اگر ذهن باعث شود بدن انرژی مثبتی از خود ساطع کند بدیهی است که تمام انرژی هایی که جذب انسان و یا فرد جذب آن میشود مثبت خواهند بود و برعکس.
چطور میتوانیم یکبار برای همیشه بر روی افکارمان کنترل داشته باشیم؟
چطور میتوانیم فرکانس های ارتعاشات ذهنی مان را کنترل کنیم؟
چه روش هایی میتوانیم برای جذب پول و ثروت با کمک ارتعاشات حاصل از افکارمان جذب کنیم؟
چطور بدون آنکه ازین پس نگران پول باشیم، پول خودبه خود وارد زندگی مان شود؟
چطور نه تنها پول بلکه هرآنچه را بخواهیم با 5 روش ساده وارد زندگیمان کنیم؟
جواب تمامی این سوالات را در این مقاله میخوانید، این مقاله یکبار برای همیشه نگرش تان را عوض میکند و طرزفکرتان را بر روی فرکانس جذب پول و دریافت آن تغییر خواهد داد. پس نه تنها آنرا بخوانید بلکه عمل کنید.
نکته…
حتما این مقاله را با تمریناتی که گفته شده کامل بخوانید :
اگر در زندگی پول کافی ندارید، به احتمال زیاد اکثر تصورات شما نیز در حال تصویر سازی عدم وجود پول است.
شاید دقیقا عدم داشتن پول را تصویر سازی نکنید اما زیاد نگران پول باشید و یا از بطن وجود در مورد هر اقدامی ابتدا به شرایط مالی تان فکر کنید.
اگر میخواهید جریان ورودی پول را به زندگیتان هموار کنید باید دقیقا برعکس عمل کنید :
تصور کنید بیش از حد نیاز پول دارید
تصور کنید بیش از حد نیاز پول خرج میکنید
و احساس کنید؛ تمام لذتی را که داشتن پول و خرج کردن بدون هراس آن دارید را احساس کنید.
مغز شما فرق بین تخیلات و خاطرات شما را نمیداند. اکثر افراد هنگام تصویر سازی و تخیل کردن مدام از تصاویری که در حافظه شان هست استفاده میکنند ، از تجربیات گذشته شان، از احساسات فعلی شان… این غلط است.
شما باید هرآنچه را دوست دارید تصویر سازی کنید، تخیل کنید.
دنیا به آنچه که در ذهنتان تشکیل میشود پاسخ میدهد، اختلاف بین تصویر واقعی و تخیلی را نمیداند.
پس اگر تا به حال پول زیادی نداشتید از فکر کردن و تخیل کردن در مورد پول زیاد هراس نداشته باشید. از تصویرهایی که میسازید لذت ببرید.
شکرگزار پولی که در حال حاضر دارید باشید و اینکه چه نقشی در زندگی شما دارد، برای مثال :
غذایی که تهیه میکنید
نوری که پول پرداخت قبوض را دارید
اجاره ای که میپردازید
پول لباس هایی که دارید و …
قدردان چیزهایی که دارید، بودن به معنی این است که به خدا و کائنات اعلام میکنید از چیزی که دارید راضی هستید و باعث میشود ارتعاشات هماهنگ بیشتری با همان فرکانس ساطع کنید و در نتیجه تمام چیزهایی که جذب شما یا شما به آنها جذب میشوید ارتعاشاتی هماهنگ خواهند داشت : پول، سلامتی، شادی و …
وانمود کنید یک میلیاردر هستید، زمانی که قدم میزنید، مسواک میزنید یا حتی سیب میخورید
(یک فرد میلیونر چطور مسواک میزند؟ راه میرود؟ میوه میخورد؟ و …)
وانمود کنید یک فرد میلیونر هستید و یک کارت اعتباری با 100 میلیارد پول در آن به خرید لباس میروید. بهگرانترین قیمت ترین مغازه ها بروید، زمانی را صرف دیدن لباس هایی که دوست دارید بکنید
(اصلا به قیمتش فکر نکنید، باید وانمود کنید هرچقدر پولش باشد شما آن مقدار را دارید) حتی شده آنها را پرُو کنید.
وانمود کنید شما یک میلیاردر هستید، به بنگاه معاملات ماشین بروید و یک چرخی در نمایشگاه بزنید، ماشین هایی که دوست دارید بخرید را نگاه کنید، از صاحب آنجا اجازه بخواهید که بنشینید پشت فرمان ماشین، احساس کنید میتوانید آنرا بخرید
شما زمانی که وانمود میکنید به کائنات ارتعاشاتی ساطع میکنید که حاوی اطلاعاتی همچون “من لیاقت این ارتعاش را دارم…” و کائنات نیز آنرا به شما میدهد. اما هرچقدر اگر تصویر سازی کنید و بخواهید اما زمانی که از یک مغازه گران قیمت لباس فروشی عبور میکنید به خودتان ناخودآگاه بگویید “اینجا جای ما نیست…“ کائنات نیز آنرا دریافت میکند و به آن پاسخ میدهد…
یکی از بهترین روشها برای تطبیق ارتعاش خواستههایتان با ارتعاش فعلی، استفاده از عبارات تاکیدی یا تلقین است؛
از خودتان بپرسید : اگر به شرایط مالی ایده آلتان دست پیدا کنید، چه احساسی خواهید داشت؟ آیا احساسِ
آزادی
امنیت
یا هرچیز دیگری خواهید داشت؟
زمانی که توانستید احساسات پس از داشتن را احساس کنید، هرکاری میتوانید انجام دهید تا آن احساسات را در روز بیشتر داشته باشید. تصویر سازی کنید، به محله های ثروتمندان بروید و قدم بزنید یا هرکار دیگری.
شما باید احساسات را جدی بگیرید زیرا منبع اصلی دریافتی های زندگی تان است…
بازی های که در مورد پول است را بازی کنید (نه به صورت شرطی یا قمار بلکه منظور پول غیرواقعی مانند بازی های چند نفره مونوپلی)
بیشتر راجع کارهایی که مایلید با پول انجام دهید صحبت کنید (نه کارهایی که فکر میکنید پول ندارید برای انجام آنها اقدام کنید)
شما میتوانید میتوانید تمام کارهایی که در این مقاله گفته شد را برای بالا بردن ارتعاشات جذب پولتان انجام دهید. هدف اصلی تنظیم فرکانس بر روی دریافت پول و باز گذاشتن دریچه ورودی پول به زندگی است.
نکته قابل توجه ای که باید به آن دقت کنید : هرکاری که به نظرتان سخت است انجام ندهید… تنها کارهایی که از انجام آن لذت میبرید را انجام دهید.
برای شروع، قدم به قدم با هر مرحله پیشروی کنید :
اینها در صدر ستون های جدولتان قرار خواهند گرفت. مهم نیست اگر الان کارتان درست کردن فلافل است یا فروش آخرین مدلِ ماشین بنز؛ شما باید 10 کاری که دوست دارید به غیر از کار فعلی تان را در بالای صفحه در 10 ستون بنویسید.
اصلا مهم نیست اگر الان در یک افسردگی موقت سر میکنید چون یه نفر جواب تلفن تان را نداده. اگر میخواهید طرح را اجرا کنید باید این کار را انجام دهید. شما 10 حوزه علاقه مندی متفاوت اما دوست داشتنی برای خودتان دارید.
علایق من که لیست کردم شامل :
شما قرار است در هر ستون (یعنی در هر حوزه ای که علاقه دارید) 10 میلیون کسب کنید. مرحله دوم به همین سادگی است !
شاید کمی چالشزا باشد ! اما اگر شما در هر حوزه ای از ساخت و ساز تا بدنسازی علاقه دارید میتونید در هر حوزه بیش از 10 میلیون سود از کارآفرینی کسب کنید. از کجا میدونم؟ اگر فرد مورد نظر نبودید هیچوقت این مطلب را تا این قسمت نمیخواندید.
شما با طراحی چند سایت برای چند سازمان میتونید تا 10 میلیون حداقل درآمد کسب کنید یا عکاسی از چند عروسی هم همینطور.
آیا الان پیشنهاد میکنید بجای 10 تا 100 تا از علایقتان را بنویسید؟ نه ! همه را نه فعلا نیاز نداریم.
فعلا باید با همین 10 تا ببینید به کجا خواهید رسید تا بعد پروژه های دیگری عملی کنید. زیرا در هر پروژه ای انگیزه ای پیدا خواهید کرد تا بعدی را نیز اجرا کنید، پس همه را با هم اجرا نکنید تا بتوانید یکی یکی همه را اجرا کنید.
مطمئنم یکی الان میپرسه “چی میشه اگر یکیشون اجرا نشه؟”
هیچ اتفاقی نمی افته بجز 90تای دیگه (که بعدا قراره اجرا کنید) فعلا 9 پروژه دیگر دارین که میتونین اجرایش کنید ! بروید آنها را اجرا کنید… یادتان باشد که در طول مسیر ممکن است شکست بخورید، کارتان پیش نرود، به هر دری بزنید بسته باشد و … ناامید نشید !کارآفرین های بزرگ، از مشکلات بزرگی عبور کردند تا به ثروت و شهرت رسیدند.
معمولا افراد برای بهانه تراشی ازین گفته بسیار تاریخی استفاده میکنند “باید سرمایه داشته باشی.”
من فکر نمی کنم برای کسب 10 میلیون تومان نیاز باشه یک شهربازی افتتاح کنید یا یک رستوران زنجیره ای افتتاح کنید (حداقل فعلا که اینطور نیست…) !
فعلا گام های کوچک بردارید، هنوز کلی درس قرار است در این راه یاد بگیرید.
به احتمال زیاد یک جدول با 100 ایده شاید شما را بترساند و خودتون را یک “خیال پرداز” خطاب کنید.
اما به نظر من بهتر است یک تعریف جامع تر از خودمان داشته باشیم… ترس از شکست مجورمان میکند به فکر هایی مانند
به هر حال کدام بهتر است؟ یک شکست خورده رویاپرداز یا یک نفر با 10 پروژه که انگیزه داره انجامش دهد که اگر انجامش هم نداد حداقل کلی تجربه کسب میکند؟
اگر فردی انسان دوست هستید، حالا حالا ها باید توفان فکری کنید تا به راه هایی برای پول درآوردن پیدا کنید…
انسان دوستی بحثـِش با کسب و کار جداست، ما برای کمک به مردم لازم نیست گرسنگی بکشیم !
اگر برای یک خیریه بلیط کنسرت هنرمندی را میخواهید بفروشید، مطمئن باشید سود کسب کنید وگرنه شما یاد میگیرید کم کم یک چک بنویسد از دسته چک خودتان برای کمک به مردم استفاده کنید؛ با این روش هرگز پولدار نخواهید شد.
به دیگران کمک کنید، اما به خودتان هم کمک کنید.
دیگران راضی نیستند شما ضرر کنید تا به آنها کمک کنید، اما حاضرند کمک شما را با پول یا کمک دیگری جبران کنند.
شما یک نفر را در زندگیتان دارید که به مسائل شخصی تان اهمیت میدهد؛ بعد از نوشتن لیست ایده هایتان، آنها را با او به اشتراک بگذارید و یا تصمیم بگیرید دو نفره 20 ایده را اجرا کنید.
با اینکار انگیزه بیشتری پیدا میکنید؛ اما مراقب باشید لیست ایده هایتان را بیش از افراد امین و مطمئن کسی دیگر نبیند، زیرا ممکن است در ابتدای راه با تمسخر یا شوخی شما را از ادامه مسیر دلسرد کند…
خب، حالا که ده قدم را خواندید باید بدانید هدف از این نوشته ایجاد انگیزه برای قدم برداشتن در این راه است.
باور اینکه پول درآوردن کار سختیست، باعث میشود واقعا پول درآوردن برای شما کار سختی شود… نباید اجازه بدهید باورهایتان شما را محدود کنند.
یک مثال قدیمی میگوید هر موقع یک شاگرد واقعی وجود داشته باشد، معلم خودش از راه میرسد. پس فقط تصمیم بگیرید، شاید 10 میلیون کسب نکنید، اما تجربه ای که کسب میکنید 100 میلیون بیشتر قیمت دارد.
شاید زمانی پول درآوردن زیاد سختتر از امروز بوده. شاید زمانی واقعاً باید پای فیل را بلند میکردی تا از زیر آن یک دلار بیرون بکشی. ولی آن زمان، اگر میخواستی با مشتریات در تماس باشی، باید مثلاً خبرنام? چاپی درست میکردی و پولِ پُست میدادی و آخر سر هم نمیدانستی چند نفر این خبرنامه را خواندهاند یا کدام بخشهایش برایشان جالبتر بوده است. در حالی که در عصر اینترنت، میتوان مثلاً از طریق ایمیل بهراحتی (و با هزین? خیلی کمتر) با مخاطبان و مشتریان در ارتباط بود و رفتار و نحو? تعامل آنها را نیز تحلیل کرد و پول زیاد بدست آورد. فناوری قطعاً تسهیلات بیشتری نیز طی سالهای آینده به ارمغان خواهد آورد و افقهای جدیدی را در برابر هم? ما خواهد گشود. چه بهتر که از این امکانات جدید استفاده کنیم و در زمانهای که تغییرات شتابناکتر از همیشه شده است، از راه خدمترسانی صحیح، سریعتر به موفقیتهای مالی (که یکی از زیربناهای داشتن زندگیای بهتر است) برسیم.
گاهی که از پول درآوردن زیاد راحت و آسان صحبت میشود، تصور افراد به این سمت میرود که فقط با لم دادن روی کاناپه و فکر کردن به پول میشود پول درآورد؛ و بعد از آن هم فقط باید سوار لامبورگینی شد و دوردور کرد و خوش گذراند. اما نکت? جالب و مهم این است که تا فرد نتواند بر خودش مدیریت داشته و عادتهای خوب در خودش ایجاد کند، پول درآوردن زیاد و بدون زحمت و راحت خواب و خیالی بیش نیست.
پول درآوردن زیاد سخت است و اگر به دنبال درآوردن پول بیشتر هستید باید زیاد کار کنید. اگر میخواهید بعد از چند سال بینیتان را با پول پاک کنید، باید حداقل در سالهای اولیه حسابی زحمت بکشید تا تمام ریزه کاریهای کارتان را یاد بگیرید. چه خودتان کاری را از صفر شروع کردید و چه برای کس دیگری کار میکنید، تا کار را از خودتان ندانید و برای آن زحمت نکشید نه چیزی یاد میگیرید، نه پیشرفت میکنید و نه پولی از آن کار در میآورید.
همچنین برای پول درآوردن زیاد باید در زندگی ریسکپذیر باشید این بدان معنا نیست که چشم بسته قمار کنید. ریسکهای هوشمند و حساب شده شانس موفقیت را تا حد بسیاری بالا میبرند. کسی که تمام پولش را در بانک خوابانده مطمئناً به جایی نخواهد رسید. کسی هم که با نیم ساعت تحقیق کردن درباره پرورش شترمرغ، ناگهان نصف سرمایهاش را خرج این امر میکند دیوانه است. درباره هر سرمایهگذاری اطلاعات کسب کنید و با پردازش صحیح این اطلاعات و مشورت با افراد ذیصلاح اقدام کنید. ریسک کردن در زندگی اولین قدم برای پول درآوردن زیاد است.
برای بیشتر کردن و یک پارچه کردن درآمدتان نیز می توانید کل ملک و یا یکی از اتاق های آن را به صورت اجاره بلند مدت نیز اجاره دهید. همچنین می توانید از طریق اجاره املاک تجاری و یا زمین هایی که دارید تحت جای پارکینک و یا مثلا اقامت گاه ساحلی نیز کسب درآمد زیاد داشته باشید. شما میتوانید زمانی که در حال سپری کردن تعطیلاتتان هستید، خانهتان را اجاره بدهید یا ویلایتان را هنگامی که در خانه هستید اجاره بدهید و اینگونه پول درآوردن بیشتر را تجربه کنید.
شما همچنین میتوانید گاراژ، فضای پارکینگ یا فضای اداریتان را که خودتان استفاده نمیکنید، اجاره بدهید و پول زیادی بگیرید. این یک درآمد اضافی خوب است که واقعا برای کسب آن لازم نیست هیچ کار دیگری به جز درج آگهی انجام بدهید.
پول حاصل از اجاره دادن، یک گزینه خوب برای افرادیست که خانه دوم، ملک خالی و یا فضای اضافی در خانه های فعلی خود دارند. به عنوان مثال، می توانید از طریق سایت های مرتبط برای اجاره ملک و یا اجاره اقامت گاه های تفریحی، با اجاره های کوتاه مدتی، از قبیل اجاره اتاق یا اجاره کل خانه خود، پول درآوردن زیاد داشته باشید.
اگر اول ماه (قمری) روز دوشنبه بود، از روز اول تا چهاردهم، سوره واقعه خوانده شود، و مقدار خواندن هر روز به تعداد شماره روزهاست، به این شکل که در روز اول ـ مثلا ـ یک مرتبه، و در روز چهاردهم چهارده مرتبه خوانده می شود.
بعد از اتمام خواندن سوره مبارکه واقعه در هر روز،این دعا نیز خوانده شود:اَللّهُمَّ اِنْ کانَ رِزْقی فِی السَّماءِ فَأنْزِلْهُ وَ اِنْ کانَ فِی الْاَرْضِ فَأخْرِجْهُ وَ اِنْ کانَ بَعیداً فَقَرِّبْهُ وَ اِنْ کانَ قَریباً فَیَسِّرْهُ وُ اِنْ کانَ قَلیلاً فَکَثِّرْهُ وَ اِنْ کانَ کَثیراً فَبارِکْ لی فیهِ وَ أرْسِلْهُ عَلی اَیْدی خِیارِ خَلْقِکَ وَ لا تُحْوِجْنی اِلی شِرارِ خَلْقک. وَ اِنْ لَمْ یَکُنْ فَکَوِّنْهُ بکِیْنُونِیَّتِکَ وَ وَحْدانِیَّتِکَ، اَللّهُمَّ انْقُلْهُ اِلَیََّ حَیْثُ اَکُونُ وَ لا تَنْقُلْنی اِلَیْهِ یَکُونُ، اِنَّکَ عَلی کُلِّ شَِیْءٍ قَدیرٌ. یا حَیُّ یا قَیُّومُ، یا واحِدُ یا مَجیدُ، یا بَرُّ یا رَحیمُ یا غَنیُّ ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ تَمِّمْ عَلَیْنا نِعْمَتَکَ، وَ هَنِّئْنا کَرامَتَکَ، وَ اَلْبسْنا عافیَتَکَ.
پشتوانه ریال ایران درآمدهای ارزی که فعلاً عمدتاً از صادرات نفت بدست می آید، است که از آثار بسیار مخرب چنین پشتوانه ای نوسانات شدید پول ملی در مقابل تغییرات تجارت خارجی است.
همه از پول استفاده میکنند. همهی ما خواهان آن هستیم، برایش کار میکنیم و درموردش فکر میکنیم. پول توسط نوعی ارتباط دائمی بین اشیا و میل به داشتن آنها و باور به ارزشمند بودن اشیا ساخته میشود. پول ارزشمند است زیرا ما طالب آن هستیم و آن را میخواهیم تا محصول یا خدمت مطلوبمان را با آن تهیه کنیم.
تعریف پول و اینکه از کجا آمده است و ارزش آن چقدر است بر عهدهی کسانی است که خود را وقف اقتصاد کردهاند. در اینجا ویژگیهای چندوجهی پول را بررسی میکنیم و خواهیم فهمید که ارزش و پشتوانه یک پول بر خلاف عقیده عامه مردم طلا و نقره نیست و عوامل دیگری در ارزش دادن و یا بی ارزش کردن یک پول تاثیر دارند.
در زمان های مختلف پول های مختلفی وجود داشته و به وجود آمده اند. همچنین برخی پول ها نیز منسوخ شده و از بین رفته اند اما چیزی که مهم است سابقه طولانی پول و ارز در زندگی انسان است به طوری که امروزه جزء اصلی زندگی انسان به شمار می رود. در تاریخ ایران نیز انواع مختلفی از پول ها و سکه ها وجود داشته که نام در تاریخ آمده است.
از گذشته پول نقش مهمی در زندگی انسان داشته و در هر زمان از زندگی بشر نوعی پول وجود داشته که از آن برای معاملات استفاده می شده است.
source : keramatzade
کلمات کلیدی: